امر به معروف و نهی از منکر، در آموزههای دینی از جایگاه بس بلند و و یژۀ برخور دار است. اساس نبوت پیامبران الهی بر امر به معروف و نهی از منکر استوار بوده است. از این رو، قرآن کریم نخستین و ظیفۀ همه انبیاء را امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده است:« وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّۀ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَۀ فَیسروا فی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَۀ الْمُکَذِّبینَ؛ ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! »
چکیده
امر به معروف و نهی از منکر در آموزه های دینی ازجایگاه بلندی برخور دار است. هیچ اعمالی نمیتواند با امر به معروف و نهی ازمنکر برابری کند؛ زیرا این دو فریضه، علت مبقیۀ دین است و نقش بنیادین درامنیت اخلاقی و معنوی جامعۀ اسلامی دارد. ایندو فریضه، با قدرت و آگاهی، احتمال تأثیر وعدم وجود مفسده وضرر واجب است. نقش امربه معروف و نهی از منکر، نگهبانی از سایر احکام، کامل کنندۀ امور، رمز رستگاری انسان و جامعه، آینهدار خداوند است که صفات خدارا در و جود انسان میتاباند. نجات و امنیت جامعه در پرتوی عمل کردن به این دو فریضه است که با ایجاد تشکُّل امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد رسانه، تبیین ارزش و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر، و… قابل تحقق است.
مقدمه
امر به معروف و نهی از منکر، در آموزههای دینی از جایگاه بس بلند و و یژۀ برخور دار است. اساس نبوت پیامبران الهی بر امر به معروف و نهی از منکر استوار بوده است. از این رو، قرآن کریم نخستین و ظیفۀ همه انبیاء را امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده است:« وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّۀ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَۀ فَیسروا فی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَۀ الْمُکَذِّبینَ؛ ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! »
از منظر اسلام، هیچ عملی نمیتواند با دو فریضۀ بزرگ امر به معروف و نهی ازمنکر، برابری کند. امت اسلامی، هنگامی بهترین امتهاست که به ایندو و اجب شرعی عمل کنند. « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّۀ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانى،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عدۀ کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار.)» بنابراین، اگر این دو و ظیفه از برنامۀ انبیاء برداشته شوند نبوت تعطیل میگردد. انگیزۀ بعثت انبیاء تزکیه و تهذیب نفوس انسانها بوده است و این مهم در پرتو امر به معروف و نهی از منکر حاصل میشود که برایند عمل به ایندو فریضه، امنیت اجتماعی بوده است. در نگاه معصومان(ع) نیز امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین برنامههایی است که خداوند انجامش را از پیامبران خواسته است و کسی که به انجام این برنامۀ الهی همت گمارد، در و اقع همگام با انبیاء الهی به اجرای رسالت عظیم آنان پرداخته و به موازات آن، امنیت را درجامعه، تحقق بخشیده است.
امروزه که استکبار جهانی، باتهاجم فرهنگی امنیت اخلاقی و معنوی جامعۀ دینی را متزلزل نموده، ضرورت دارد که امر به معروف و نهی ازمنکر بیش ازگذشته مورد توجه قرار بگیرد و پیرامونش بحث و گفتگو شود و به این قبیل پرسشها که نقش امربه معروف و نهی از منکر در زندگی فردی و اجتماعی انسان مسلمان چیست؟ و چه تأثیری در ایجاد امنیت اجتماعی میتواند داشته باشد؟ و … پاسخ گفته شود.
و اژه شناسی
از شیوههای رایج در مسایل مختلف علمی و اجتماعی، تبیین مفاهیم و واژههای است که در آنها به کار میروند؛ ازاینرو، لازم است واژههای کلیدی بحث تعریف گردد.
معروف و منکر
معروف در لغت به معنای شناخته شده و پسندیده، در مقابل منکر یعنی ناشتناخته ناپسند و زشت آمده است. راغب در مفردات مینویسد: « معروف اسم است برای هرکاری که حسن و خوبی او به و سیلۀ عقل یا شرع شناخته شده و منکر چیزی است که به و سیلۀ عقل و شرع مورد انکار قرار گرفته و ناشناخته مانده است.»
مرحوم طبرسی مینویسد:« معروف اطاعت از فرمان الهی است و منکر معصیت و نافرمانی او است. هرچیزی که خدا و رسول او به آن امر کرده اند معروف است و آنچه خدا و رسول ازآن نهی کردهاند منکر است.»
در قرآن کریم، مادۀ «عرف» گاهی به معنای شناخت و گاهی به معنی پسندیده و نیک آمده است. مادۀ «نکر» در بعضی موارد به معنای عدم شناخت و در بسیاری از موارد در ناپسند و زشت استعمال گردیده است. در آیۀ ۱۴۶ بقره میفرماید: «آنان که به آنها کتاب دادیم پیامبر اسلام را میشناسند همان طور که پسران خود را میشناسند» در آیۀ ۱۵۷ اعراف معروف در کار خوب و پسندیده و منکر در کار زشت و ناپسند استعمال شده است.
امنیت
امنیت را به، بی خوف و امن، بی بیمی، ایمینی، ایمن شدن و درامان بودن معنا کرده است.
جامعه
از منظر شهید مطهری، جامعه عبارت است از مجموعهای از انسانها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیدهها و ایدهها و آرمانها دریکدیگر ادغام شده و دریک زندگی مشترک غوطه و رند. نیازهای مشترک اجتماعی و روابط و یژۀ زندگی انسانی، انسانها را آن چنان به یکدیگر پیوند میزند و زندگی را آنچنان و حدت میبخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار میدهد که دریک اتومبیل یایک هوا پیما یایک کشتی سوارند و به سوی مقصد در حرکت اند و همه باهم به منزل میرسند و یا همه باهم ازرفتن میمانند و همه با هم دچار خطر میگردند و سرنوشت یگانهای پیدا میکنند.
بنابراین، معروف در لغت به معنای شناخته شده و در برابر منکر یعنی نا شناخته قرار دارد. ازاینرو، اطاعت و پیروی ازفرمان الهی معروف و نافرمانی از دستورات الهی منکراست. امنیت به معنای ایمن و درامان بودن است. جامعه مجموعهای ازانسانهاست که در عقیده، آرمان و یک سلسله نیازها دریکدیگر ادغام شده و زندگی مشترک دارند.
امر به معروف و نهی ازمنکر در ادیان گذشته
امر به معروف و نهی از منکر درادیان گذشته نیز مطرح بوده است. قرآن و روایات اهل بیت(ع) به وجود این دو فریضه درادیان گذشته پرداخته است.
در قرآن کریم، ترک امر به معروف و نهی از منکر یکی از گناهان بنیاسرائیل شمرده شده است. «کَانُواْ لَا یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ آنها(بنی اسرائیل) از اعمال زشتى که انجام مىدادند، یکدیگر را نهى نمىکردند چه بدکارى انجام مىدادند!»
تفاسیر و روایات این کار زشت را ترک امر به معروف و نهی از منکر دانسته است.
آیۀ دیگر دربارۀ ترک این فرایض مهم توسط دانشمندان یهودی و مسیحی میگوید: « لوْ لَا یَنْهَئهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَن قَوْلهِِمُ الْاثْمَ وَ أَکلِْهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَاکاَ نُواْ یَصْنَعُونَ؛ چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمیکنند؟! چه زشت است عملی که انجام میدادند!»
قرآن دربارۀ سرنوشت تلخ آمران به معروف در جوامع گذشته میفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بَِایَاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّنَ بِغَیرِْ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ؛ کسانی که نسبت به آیات خدا کفر میورزند و پیامبران را بناحق میکشند، و (نیز) مردمی را که امر به عدالت میکنند به قتل میرسانند و به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده!»
علامه طباطبای میفرماید:«دو جملۀ «یکفرون»، و « یقتلون» استمرار را میرساند و دلالت دارد بر اینکه کفر به آیات خدا آنهم کفر بعد از بیان و به انگیزۀ بغی و نیز کشتن انبیا که معلوم است کشتنی است بدون حق و همچنین کشتن آنهایی که به سوی عدل و قسط دعوت نموده، از ظلم نهی میکنند عادت همیشگی ایشان است هم چنان که تاریخ زندگی یهود از بدو پیدایش سرشار از این جنایات است میبینیم که گروه بسیاری از انبیا و عابدان بنی اسرائیل که ایشان را امر به معروف و نهی از منکر میکردند به دست خود آنان کشته شدند و همچنین نصارا که آنها هم کم و بیش این راه را رفتند.
و جملۀ« فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ» تصریح به شمول غضب الهی و تهدید به نزول عذاب است، و منظور از آن تنها عذاب آخرت نیست، به دلیل این که دنبالش میفرماید:” أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَۀ …» پس در آیۀ مورد بحث، هم به عذاب آخرت تهدید شدهاند و هم به عذاب دنیا؛ عذاب آخرتشان عذاب آتش و دنیائیشان کشته شدن و آواره گشتن و از بین رفتن اموال و جانهایشان بود و نیز عذاب دیگرشان این بود که خدا دشمنى را در بین آنان تا روز قیامت قرار داد…»
طبرسی میفرماید:« اِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ: کسانی که دلایل و بینات حق را انکار میکنند «وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ» (انبیاء را میکشند) گویند اینان یهودند. از ابى عبیده جراح روایت شده که به پیغمبر گفتم کدام مردم در قیامت عذابشان از همه سختتر است؟ فرمود مردمی که پیغمبر یا امر کنندۀ به معروف و نهی کنندۀ از منکر را بکشند. بعد این آیه را خواند «وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ …» سپس پیغمبر فرمود ای ابا عبیده ! بنی اسرائیل ۴۳ پیغمبر را در ساعت اول روز کشتند و ۱۱۲ مرد از عابدان بنی اسرائیل به امر بمعروف و نهی از منکر قاتلان انبیاء قیام کردند همۀ آنها را نیز در آخر همان روز کشتند و اینست که خداوند فرمود: «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ: یعنى بآنها خبر ده که عذابی پر درد در انتظارشان است.»
در بارۀ نجات آمران به معروف و ناهیان از منکر میفرماید: « فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنهَْوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِ بَِیسِ بِمَا کاَنُواْ یَفْسُقُونَ؛ امّا هنگامی که تذکراتی را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، (لحظه عذاب فرا رسید و) نهی کنندگان از بدی را رهایی بخشیدیم و کسانی را که ستم کردند، بخاطر نافرمانیشان به عذاب شدیدی گرفتار ساختیم.»
ازمنظرعلامه طباطبایی:« نجات یافتگان از ایشان تنها همان اشخاصى بودهاند که نهی از منکر میکردند، و خداوند ما بقی ایشان یعنی مرتکبین صید ماهی در روز شنبه و آن کسانی را که سکوت کرده بودند و تازه به دسته اول اعتراض میکردند که چرا ایشان را موعظه میکنید، همه را به عذاب خود هلاک کرده است.
و نیز آیه دلالت میکند که خداوند اعتراض کنندگان را بخاطر سکوتشان و ترک نکردن مراوده با ایشان شریک ظلم و فسق متجاوزین شناخته است.
ونیز آیۀ شریفه دلالت میکند بر یک سنت عمومى الهى- نه اینکه این روش تنها اختصاص به بنى اسرائیل داشته باشد- و آن سنت این است که جلوگیری نکردن از ستم ستمگران و موعظه نکردن ایشان در صورت امکان، و قطع نکردن رابطه با ایشان در صورت عدم امکان موعظه، شرکت در ظلم است، و عذابى که از طرف پروردگار در کمین ستمگران است.»
یکی ازعلل هلاکت اقوام گذشته درقرآن ترک امر به معروف ونهی ازمنکربیان شده است: «فَلَوْ لَا کاَنَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُوْلُواْ بَقِیَّۀ یَنهَْوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فىِ الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِیهِ وَ کاَنُواْ مجُْرِمِینَ؛ چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتى نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند؟! مگر اندکی از آنها، که نجاتشان دادیم! و آنان که ستم میکردند، از تنعّم و کامجویی پیروی کردند و گناهکار بودند (و نابود شدند)!»
روایات اهل بیت(ع) نیز گواهی میدهد که امربه معروف ونهی ازمنکر درادیان گذشته مطرح بوده است:
امام با قر(ع) میفرماید : «امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و طریقه صلحا است. دو واجب بزرگ الهی است که به وسیله آنها بقیه واجبات برپا میشود و به وسیله این دو راهها امن میگردد و کسب وکار مردم حلال میشود، حقوق افراد به آنها مسترد میشود و زمینها آباد و از دشمنان انتقام گرفته میشود و در پرتو آن همه کارها روبراه میگردد.»
امام علی(ع) علت هلاکت برخی اقوام پیشین را در ترک امربه معروف ونهی ازمنکر دانسته است:«انّما هلک من کان قبلکم بحیث ما عملوا من المعاصی ولم ینهاهم الربانیون والاحبار عن ذالک فإنهم لما تمادوا فی المعاصی نزلت بهم العقوبات؛ آنان که قبل ازشما هلاک شدند بدان سبب بود که چون گناه میکردند عالمان یهودی و مسیحی آنهارا نهی نمی کردند و چون درگرداب گناه فرورفتند، عذابهای الهی برآنان فرود آمد.»
مبانی امربه معروف ونهی ازمنکر
امر به معروف و نهی ازمنکر مبانی استوار ومحکمی دارد که بطور اختصار ذکر میشود:
۱. قرآن
درآیات فراوان قرآن کریم امر به معروف ونهی ازمنکر بعنوان واجب الهی، مورد تأکید قرار گرفته است:
قرآن کریم میفرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّۀ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ؛ باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند».
بسیاری ازمفسران فرموده اند این آیه دلالت برجایگاه عظیم وبس بلند امر به معروف و نهی ازمنکر دارد چون خداوند مالک سعادت را انسان درانجام این وظیفه دانسته است .
درآیۀ دیگر برتری امت اسلامی را برسایر امتها در امر به معروف، نهی ازمنکر دانسته است:«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّۀ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ؛ شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عدۀ کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار)».
قرآن کریم میفرماید:«یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ؛ به خدا و روز دیگر ایمان میآورند امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و در انجام کارهای نیک، پیشی میگیرند و آنها از صالحانند.»
«الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراۀ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز میدارد أشیاء پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر میدارد، پس کسانی که به او ایمان آور دند، و حمایت و یاریش کردند، و از نورى که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.»
قرآن دربارۀ مردان وزنان با ایمان که امر به معروف و نهی ازمنکر میکند میفرماید : « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاۀ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاۀ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند امر به معروف، و نهی از منکر میکنند نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند و خدا و رسولش را اطاعت میکنند بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد خداوند توانا و حکیم است!»
قرآن کریم آمران به معروف وناهیان از منکررا حافظان حدود الهی معرفی کرده است.«التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ؛ توبهکنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقیاند) و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!»
قرآن میفرماید: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاۀ وَ آتَوُا الزَّکاۀ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَۀ الْأُمُورِ؛ همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست!»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش میسازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان میدهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند، و خدا شنوا و داناست!»
«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاۀ إِنَّ الصَّلاۀ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ؛ آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!»
۲. روایات
روایات فراوانی وجود دارد که امر به معروف ونهی ازمنکررا واجب میشمارد که چند نمونه ذکرمیشود:
رسول گرامی اسلام میفرماید :«امّت من همواره در خیر و نیکی خواهند بود تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر و تعاون بر نیکی کنند ولی اگر چنین نکنند برکات از آنها گرفته، بعضی از آنها بر بعضی دیگر مسلط میشوند در حالی که نه در زمین و نه در آسمان یار و یاوری ندارند.»
ازمنظر امام علی(ع) اهمیت امربه معروف ونهی ازمنکر بالاتر ازجهاداست میفرماید:« تمام کارهای نیک و جهاد درراه خدا در برابر امر به معروف و نهی ازمنکر چون قطرهای است دربرابر دریای پهناور.»
شاید سرّ عظمت این اصل حتی در برابر جهاد، دراین نکته باشد که جهاد فرع بر امر به معروف ونهی ازمنکر است؛ بدین معنا که تا درپرتو این اصل، جامعۀ اسلامی اصلاح نشود، جهاد با دشمنان وبیگانگان ممکن نیست؛ جامعۀ فاسد نمی تواند با جهاد، موانع هدایت بشررا به سمت توحید ویکتا پرستی ازمیان بردارد.
امام صادق(ع) میفرماید: « ای مردم! باید امر به معروف ونهی ازمنکر کنید. امر به معروف ونهی از منکر نه اجلی را نزدیک میکنند ونه از مقدار روزی میکاهد.»
فضل بن شاذان ازامام رضا(ع) نقل میکند: « آن حضرت درنامۀ برای مأمون نوشت که اسلام محض شهادت به وحدانیت خداوند است… امر به معروف ونهی ازمنکر برای کسیکه برایش ممکن است و خطری جانش را تهدید نمیکند واجب است.»
۳. اتفاق فقهاء
وجوب امر به معروف و نهی از منکر مورد(اجماع ) اتفاق همۀ فقها اسلام از شیعه و سنی است و مسلمین جهان نیز این دو را واجب میدانند. بنابراین اصل وجوب از ضروریات دین است. امام خمینی فرمودهاند: این دو از والاترین و شریفترین واجبات میباشند و به وسیله اینها واجبات دیگر اقامه میگردد و وجوب این دو از ضروریات دین است و منکر آن در صورت توجه به لازمه انکار و ملزم شدن به آن از کافران خواهد بود.
۴. عقل
یکی ازمبانی امربه معروف و نهی از منکر عقل است که حکم به و جوب امر به معروف و نهی از منکر میکند؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر لطف است. درعلم کلام ثابت شده که لطف بحکم عقل بر خدا و اجب است تا غرض از تکلیف حاصل شود. معنای لطف انجام هرچیزی است که بنده را به پرستش نزدیک کند و ازمعصیت باز دارد. ازاینرو، عقل حکم میکند که ازباب لطف برخدا و اجب است که امر به معروف و نهی از منکر را بر بندگان و اجب کند تاغرض که انجام امر به معروف و نهی ازمنکر است حاصل گردد. البته لطفی که برخدا و اجب است بردو قسم است:۱. لطف فعل و کارخدا: لطف براین اساس کارخود خداوند است مثل ارسال پیامبران، تعیین امام برای مردم.۲. لطف کار انسان: لطف کار انسان است. از اینرو، برخدای حکیم بحکم عقل واجب است آن کار را بر انسان و اجب کند و جوب این کار بر انسان گاهی برای خود انسان است مثل اطاعت از امام و…و گاهی برای غیر اوست مثل امر به معروف و نهی ازمنکر. مقصود از و جوب امر به معروف و نهی از منکر برخدا ازباب لطف، انذار و تخویف بر مخالفت تکلیف است که خداوند بعد از آنکه بندگانش را ازباب لطف مکلف به تکلیف کرده است، وعدۀ ثواب بخاطر انجام آن تکلیف ویا وعدۀ عقاب بر ترک آن تکلیف، داده است تا تکلیف لغو و با طل نشود.
آیت الله جوادی آملی میفرماید:« با توجه به اینکه انسانها در اجتماع زندگی میکنند و بین آنها پیوند اجتماعی برقرار است هیچ کار بدی در اجتماع انسانی به نقطۀ خاصی محدود نمیشود. بلکه هر چه باشد همانند آتشی ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند پس به حکم عقل باید جلوی سرایت این آتش را گرفت تا دیگران به آثار سوء آن مبتلا نشوند و به عبارت دیگر: به لحاظ این که در اجتماع اگر زیانی متوجه آن گردد، ضرر اجتماعی است وبه دلیل عقل افراد اجتماع محیط زیست خود را پاک نگهدارند و برای پاک نگه داشتن آن از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند. پس به حکم عقل بر هر انسانی لازم است دیگران را با دلسوزی راهنمایی کرده و آنها را به کار خیر تشویق و از خطر و انحراف جلوگیری کنند.»
شرایط امر به معروف ونهی ازمنکر
امر به معروف و نهی از منکر شرایطی دارد که بصورت اختصار ذکر میشود:
۱.قدرت و آگاهی
قدرت وتوانای ازجمله شرایط تکلیف است؛ بدین معنا فعلی که مقدور انسان نباشد، نمیتواند متعلق تکلیف قرار بگیرد. فقدان قدرت از عذرهای است که موجب ترک امر به معروف ونهی ازمنکرشده است. برای انجام تکالیف درپارهای از موارد باید بدنبل تحصیل قدرت رفت. یعنی دربرخی ازتکالف قدرت شرط واجب است نه شرط وجوب. مثل وجوب وضو وتیمم برای نماز که به هرحال نماز واجب ست وباید برای ادای آن وضو گرفت یا تیمم کرد. دربرخی ازتکالیف تحصیل قدرت واجب نیست بلکه اگر قدرت حاصل شد، تکلیف برعهدۀ مکلف تعلق میگیرد مثل حج و جوبش مشروط به قدرت است. درامر به معروف ونهی ازمنکر نیز همین بحث میتواند مطرح باشد که آیا قدرت شرط وجوب است تا تحصیل آن لزومی نداشته باشد، یاشرط واجب است تا تحصیل آن ضروری باشد؟ این بحث به طور مستقل در کتب فقهی مشاهده نمیشود، تنها درخصوص یکی دیگر از شریط امر به معروف منهی از منکر یعنی علم وآگاهی نسبت به معروف ومنکر این بحث مطرح است که آیا شرط وجوب است یا واجب؟ صاحب جواهر علم به معروف ومنکررا مثل استطاعت برای حج، شرط وجوب دانسته. بدین معنا که شخص، تنها موظف به آموختن احکام وتکالیف خویش است، نه آموختن اموری که مقدمۀ امر ونهی دیگران است. شهید مطهری نیز تحصیل معرفت را برای شناخت معروف ومنکر لازم میداند وجهل را عذر نمیداند. «این وظیفۀ بزرگ، دو پایه و شرط اساسی دارد که یکی از آنها، رشد و آگاهی است. امر به معروف و نهی از منکر، تخصص میخواهد. دانایی، روانشناسی و جامعه شنا سی میخواهد، تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف و نهی از منکر کند؛ یعنی راه معروف را بشناسد و ببیند معروف کجاست. منکر را بشناسد و ریشه آن را به دست آورد و بفهمد از کجا سرچشمه میگیرد و آنگاه امر به معروف و نهی از منکر کند. به همین سبب، ائمّه دین فرمودهاند: «بهتر است نادان و آدم ناآگاه امر به معروف و نهی از منکر نکند؛ چون او کار را بدتر میکند. به خدا قسم، من میترسم زیانی که از راه امر به معروف و نهی از منکر جاهلانه کردهایم یا آسیبهایی که از این راه به اسلام زدهایم، از زیان رها کردن امر به معروف و نهی از منکرمان، بیشتر باشد.» امام خمینی(ره)، آنرا شرط وجوب میداند، اما آموختن شرایط امر به معروف ونهی ازمنکر، وموارد وجوب وعدم و جوب وجواز وعدم آن را لازم میداند تا آمر وناهی در امر ونهی خویش، خود گرفتار نشود.
ازمباحثی که حضرت امام دراین دراین زمینه دارند، به دست میآید که ایشان تکلیف امربه معروف ونهی ازمنکررا بخصوص درامور مهم واساسی بر عهدۀ علمای امت می دانند وانقدر که بر قیام آنان به انتجام این تکلیف تأکید دارند، نسبت به سایر اقشار ندارند؛ زیرا تکلیف امر به معروف ونهی ازمنکر درمورد علمای امت که ازشرایط آن بر خوردارند، منجز است.
۲. احتمال تأثیر
یکی از شرایط وجوب امر به معرورف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است، بدین معنا که شخص آمر و ناهی در امر در امر و نهی خویش، احتمال اثر بدهد، به طوری که «امر به معروف» او در شخص تارک معروف، و « نهی از منکر» او، در شخص گنهکار، اثر گذاشته و اورا به انجام معروف و ترک منکر رهمنون شود. شهید مطهری دربارۀ حکمت این شرط می گویند:«امر به معروف و نهی از منکر یک قانون تعبدی مثل نماز و روزه نیست. البته حکمت و فلسفه و اثری دارد ولی به ما مربوط نیست که بیبینم اگر اثر خودش را می بخشد انجام بیدهیم… این که این کار به نتیجه میرسد یا نمیرسد از حوزۀ منطق بشر خارج است. ولی امر به معروف و نهی از منکر را بشر باید با منطق خودش اداره کند، یعنی همیشه درکارها باید روی آن نتیجهای که باید بر آن مترتب بشود حساب بکند، … و این بسیار حرف منطقی است … در مقابل منطق خوارج است که امر به معروف و نهی از منکر راتعبد محض میدانند. یعنی انسان حق ندارد حساب و منطق را در آن وارد کند. او باید کور کورانه و چشم بسته، امر به معروف و نهی از منکر کند و لو یقین دارد که در اینجا سرمایه را مصرف میکند و سودی هم نمی برد.»
از آنجا که معنای این شرط به صورت روشمند در کتب فقهی تبیین نگردیده و همواره مقصود از تأثیر تحقق معروف و نا بودی منکر در کوتاهترین زمان، در نظر گرفته شده است، امروزه بهانه وعذری برای ترک این فریضه الهی شده است که نه تنها در اذهان مردم، بلکه در ذهنیت بزرگان علما، و مراجع نیز، این شرط مانع اجرای این اصل شده است. ازاینرو، لازم است به مواردی از موضگیری امام راحل(ره) در این زمینه اشاره شود:
در سال ۱۳۴۴هـ ش، حضرت امام خمینی(ره) از آیت الله حکیم(ره)، میخواهند که دربرابر نظام ستم شاهی پهلوی، سکوت را بشکند وبا سفر به ایران اوضاع اسفبار را ازنزدیک مشاهده کرده وبه مبارزه برخیزند؛ حضرت آیت الله حکیم درپاسخ میفرماید:« چه میشود کرد؟ چه اثری دارد؛ بایستی احتمال اثربد هیم کشته شدن چه اثر دارد؟» مباحثهای کوتاه امام راحل(ره) باآیت الله حکیم(ره)،{ که ازیک سو، نشانگر تأکید بر«احرازشرایط نهی ازمنکر» و «یأس ونا امیدی ازمؤثر بودن مبارزه و همراهی مردم» و تمسک به مشی امام مجتبی(ع) است و ازسوی دیگر، «ایمان واعتقاد به مؤثر بودن مبارزه» و « ایثار جان و مال» و علاقۀ شدید مردم به همراهی علما و مراجع و فرا رو، قرار دادن قیام امام حسین(ع) است،}بیان چکیدۀ آن، برای ما ازجهات مختلف مفید وجالب میباشد.
«امام: … درزمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان علیه دولت جابره، حمل برصحت میکردم ومیگفتم مطالب را به ایشان نمی رسانند. نسبت به جنابعالی هم اینطور معتقدم که فجایع حکومت ایران رابه سمع شما نمیرسانند والا شماهم ساکت نمیماندید.»
آقای حکیم: …چه میشود کرد؟ چه اثری دارد؟امام: قطعا اثر دارد، ما با همین قیام تصمیمات خطر ناک دولت را متوقف کردیم. چطور اثر ندارد؟ اگر علما اتحاد داشته باشند، قطعا مؤثر است. آقای حکیم: اگراحتمال عقلایی نیز داشته باشد وازطریق عقلایی اقدام شود بهتر است.
امام: قطعا تأثیر دارد، چنانچه اثر هم دیدیم ومنظورما از اقدام، اقدام عاقلانه است واقدام غیر عاقلانه اصلا مورد بحث نیست. مقصود، اقدام علما و عقلای ملت است.
آقای حکیم: اقدام کنیم مردم ازما تبعیت نمیکند؛ مردم دروغ میگویند، آنها پی شهوتاند، برای دین سینه چاک نمیکنند.
امام: چطور مردم دروغ میگویند؟ این مردم که جان دادن، زجر دیدند، حبس کشیدن، شهید شدند، اموال شان به غارت رفت چطور مردم بقال وعطار سرمحل که سینه جلوی گلوله دادند، دروغ میگویند؟
آقای حکیم : تبعیت نمیکنند، مرید شهوات واغراض دنیویه هستند! اگر قیام کنیم وخونی از بینی کسی بریزد، سرو صدای بشود، مردم به ما نا سزا میگویند و سرو صدا راه میاندازد.
امام : مردم در پانزدۀ خرداد جوانمردی وصداقت خودرا نشان دادند. ما که قیام کردیم از احدی جز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد، حرف سرد شنید و مورد بی ارادتی مردم و اقع شد. درتبعید ترکیه به یکی از دهات ترکیه رفتم، اهالی آنده، گفتند، و قتی آتا تورک مشغول عملیات ضد دینی خود شد، علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق مشغول فعالیت علیه تصمیمات آتاتورک شدند. آتا تورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را به قتل رسانید. من شرمنده شدم پیش خود فکرکردم که آنها سنی میباشند و قتی خطر را به دین اسلام نزدیک میبینند، چهل نفر کشته میدهند و لی علمای شیعه در این خطر عظیمی که بر دیانتمان وارد آمده، خون ازدماغمان نیامد( نه ازدماغ من، ونه شما ونه دیگری) واقعا جای خجلت است.
آقای حکیم : چه باید کرد؟ بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته شدن چه اثر دارد؟ امام : عملیات ضد دینی دوجور است. یکی مثل رضاخان بی دینی میکرد ومیگفت : من میکنم ونسبت به شرع نمیدهم. الته موضوع اقدام علیه او ازباب نهی از منکربود. ولی شاه فعلی هر عمل ضد قرآنی ومذهب میکند ومیگوید : از دین است. نظر قرآن چنین است. من از قرآن کریم میگویم. این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد میکند، قابل تحمل نیست. باید جانبازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد، عدهای ازعلمای شیعه قیام کردند و دستهای از آنها کشته شدند.
آقای حکیم : تاریخ چه فایدهای دارد، باید اثر داشته باشد. امام : چطور فایده ندارد! مگر قیام حسین بن علی(ع)، به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهرۀ بزرگی از قیام آن حضرت می گیریم ؟
آقای حکیم : راجع به امام حسن چه میفرمایید؟ ایشان که قیام نکردند. امام : اگرامام حسن هم به اندازۀ شما مرید داشت، قیام میکرد. در اول امر قیام کرد، دید مریدها فروخته شده اند، لذافتح نکرد. اما شما درتمام ممالک اسلامی مقلد ومرید دارید. آقای حکیم : من که نمیبینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نمایند. امام : شما اقدام وقیام کنید من اولین کسی خواهم بود که ازشما تبعیت خواهم کرد! مرحوم ایت الله حکیم : لبخند و سکوت …»
با توجه به این گفتگو، چنین به دست میآید که حضرت امام در مبارزه بارژیم ستم شاهی علا وه بر نهی ازمنکر، عنوان مبارزه با بدعت را اساس قیام خویش دانستند که در صورت عدم احتمال تأثیر نیز برعهدۀ علماست. البته وی، تأثیر قیام را حتمی میدانست.
۳. عدم و جود مفسده و ضرر:
یکی ازشریط که برای وجوب امر به معروف ونهی از منکر ذکر کرده اند، آن است که بر امر ونهی انسان، مفسده وضرری مترتب نشود.یعنی ضرری متوجه جان، مال یا آبروی شخص آمر وناهی یا دیگران نباشد، ولازم نیست تا انسان علم یا ظن به وجود مفسده پیدا کند تا تکلیف ساقط گردد، بلکه اگر احتمال هم بدهد کافی است.
درمیان فقها، فقیهی مثل صاحب جواهر درضرورت احراز عدم وجود مفسده، ادعای لا خلاف کرده وبا دلایل مثل لا ضر ولا حرج وسهولت وآسان گیری در دین وحدیثی ازامام رضا(ع):که : « امربه معروف ونهی از منکر برکسی واجب است که امر ونهی برای اوممکن بوده وبر خویشتن (ازعوارض آن) نترسد» استدلال نموده وسخن امام باقر(ع) درآن روایت معروف که میفرماید : « در آخر الزمان قومی خواهند آمد که امر به معروف ونهی ازمنکررا جز در مواردی که ایمن از ضرر باشند، واجب نمیدانند وبرای خود به دنبال عذر میگردند»
بر مردمی که متصف به چنین صفاتی هستند، حمل کرده، یا مراد از ضرررا عدم النفع یا لزوم تحمل ضررکم ونا چیز، تفسیر نموده است. تفسیر حرعاملی را مبنی بر استحباب عمل ضرر فراوان را قبول نکرده وامر به معروف ونهی ازمنکر را با وجود ضرر فراوان حرام دانسته است.
فیض کاشانی نیز مخالفت با سلاطین جوررا فراتر ازموعظۀ آنان مثل مستلزم اذلال نفس وبه هلاکت افکندن خویش واقدامی فوق قدرت است، ممنوع شمرد ومخالفت علمای گذشته را برخواسته از اعتقاد آنان به استحباب مخالفت واینکه بذل جان دراین راه شهادت محسوب میشود، دانسته است.
امام خمینی(ره) نه تنها مخالفت با سلاطین جوررا لازم دانسته لازم دانسته، بلکه این مخالفت را بر علماء امت لازم تر وضروری تر شمرده است. فروع فروانی که درتحریرالوسیله دراین زمینه وجود دارد، در اکثر کتب فقهی و رسالههای عملیۀ گذشتگان سابقه ندارد. تحریرالوسیله تنها مقایسۀ فروع متعدد این کتاب با بحث امر به معروف ونهی ازمنکر در منهاج الصالحین مرحوم آیت الله خویی(ره) است که از کتب متأخر شمرده میشود. استشهاد حضرت امام خمینی(ره) به قیام سالار شهیدان امام حسین(ع) با علم آن حضرت به ضرر جانی و مالی نسبت به خود و اصحاب و اهلبیتش(ع)، گواه دیگری است بر اینکه از دیدگاه آن بزرگوار، در امور مهمی که کیان اسلام در معرض خطر قرار میگیرد، ملاحظه در عدم وجود ضرر جانی و مالی نمی شود، چنانچه اعتقاد ایشان مبنی بر حرمت تقیه در چنین شرایطی موید این امر است، چرا که بنظر ایشان تقیه برای حفظ دین است و در موقیعیکه اساس دین در معرض نابودی است، تقیه و سکوت معنا ندارد .
نقش امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف ونهی ازمنکر نقش فراوانی درزندگی فردی واجتماعی انسان دارد که به برخی آنها اشاره میشود:
۱. نگهبان ایمان
امر به معروف ونهی ازمنکر، نقش نگهبانی ازسایر احکام الهی را دارد. امام حسین(ع) درخطبۀ طولانی عرفات دراجتماع برگزیدگان امت اسلامی میفرماید: « خداوند ابتدا از امر به معروف و نهی از منکر شروع کرد؛ زیرا میدانست اگر امربه معروف و نهی ازمنکر درست انجام گیرد تمامی واجبات آسان ومشکل، استوار گردند.»
امام باقر(ع) میفرماید :« امر به معروف ونهی ازمنکر فریضهای بزرگ است که به واسطه آن، تمامی فرایض دیگر استوار شده، راههای امن، در آمد ها حلال، ستمها بر طرف واراضی آباد میشود، از دشمنان انتقام کشیده شده و امور راست میگردد.»
۲. کامل کنندۀ امور
ازمنظر امام علی(ع) امر به معروف ونهی از منکر سنگ پایانی و کامل کنندۀ امور است:« وأمر بالمعروف تکن من اهله فإنّ استتمام الامور عندالله تبارک وتعالی الامر بالمعروف والنهی عن المنکر؛» به معروف امر کن! تا ازاهل معروف باشی؛ زیرا تمام و کمال امور نزد خداوند متعال به امر به معروف و نهی از منکر است.
۳. رمز رستگاری
امر به معروف و نهی از منکر، به معنای دغدغه داشتن و احساس مسؤلیت کردن دربرابر خود وهم نوعان ونشانۀ خیر خواهی انسانها به یگدیگراست، اگربه جا و به هنگام انجام شود، جامعه سالم پدید میآید و زمینۀ رویش وزایش خوبیها و زیباییها فراهم میگردد.
بدون شک همه دوست دارد، رستگار باشد و درجامعۀ زندگی کند که افراد آن، رستگارباشد. قرآن میفرماید: « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّۀ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ؛ باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.»
۴. درخشش خدا
امر به معروف و نهی ازمنکر آینه داری خداوند است که صفات خدارا در و جود انسان میتاباند؛ زیرا خداوند نخستین کسی است که امر به معروف ونهی ازمنکر کرده است :« به راستی خداوند به عدل و احسان و ادای حق خویشاوندان فرمان میدهد و ازناشایستی و کار ناپسند و سرکشی باز می دارد.»؛ حقیقتی است که از این آیۀ شریفه به دست میآید :«إنّ الله یأمربالعدل و الاحسان و إیتآئِ ذِالقربی و ینهی عن الفحشآء والمنکر و البغیِ یعظُکم لعلّکم تذکرون؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا ومنکر وستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکرشوید.» ازاینرو، هرجا امر به معروف و نهی ازمنکر میشود، جامعه از عطر خوش ودل انگیز پرورد گار، سرشار و آکنده میگردد و جهرۀ خداوندی باز تابانیده میشود.
۵. نجات دهندۀ جامعه
سرنوشت افراد جامعه از یگدیگر جدا نیست شایسته و ناشایسته بودن هریک از افراد جامعه بر دیگری اثر میگذارد. ازاینرو، بی توجهی شخص در برابر ناهنجاریهای اخلاقی دیگران، دیر یا زود به زیان او پایان مییابد و پیآمدهای ناگوار خطاکاری آشکار انسانهای دیگر، گریبانگیر او میشود. رسول گرامی اسلام میفرماید: «گنهکار در میان مردم، مانند کسی است که با گروهی سوار کشتی میشود و هنگامی که در وسط دریا قرار میگیرد، به سوراخ کردن جایگاه خویش میپردازد. اگر دیگران او را از این کار خطرناک بازندارند، آب به کشتی نفوذ می کند و یکباره همگی غرق میشوند.»
در حدیث دیگر در اینباره میفرماید: «هرگاه بنده به طور پنهانی گناهی مرتکب شود، جز خودش، کسی از آن زیان نمیبیند، ولی هرگاه آشکارا معصیت کند و با او برخوردی نشود، همۀ جامعه از آن زیان میبیند. این بدان دلیل است که او با انجام دادن این عمل گناه آلود، دین خدا را خوار میکند و دشمنان خدا نیز (جسارت مییابند و) از او پیروی میکنند.»
۶. نجات از قهر خدا
امام علی(ع) فرمود: هر کس منکر و خلافی را دید و قلباً از آن ناراحت شد، همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده و تن به سلامت برده است؛ و هر کس با زبان از کار خلاف نهی کرد، به پاداش رسیده است.
۷. بهره از الطاف خدا
هر کس با شمشیر و قوت و قدرت برای عزت کلمۀ الله قیام کند، به واقعیت الطاف الهی رسیده است. هر کس بدعتگزاری را با نهی از منکر بترساند، خداوند قلبش را از ایمان پرکند؛ ولی اگر نسبت به او نرمش نشان دهد، قانون خدا را تحقیر کرده است.
۸ . نشانه بهترین بودن
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین مردم کسی است که مردم را به معروف دعوت کند.
و برعکس، اگر کسی در برابر معروف و منکر هیچ گونه احساسی نداشته باشد، انسانیت او دگرگون شده است؛ بنحوی که دیگر حرف خیری را نمیپذیرد .
۹ . اثر امر به معروف در خود انسان
امام علی(ع)، به فرزندش فرمود: امر به معروف کن تا اهل معروف باشی . بله ! همان گونه که هر کس لباس میشورد، دست خودش نیز پاک میشود، کسی که مردم را به خیر دعوت میکند،به طور طبیعی سعی میکند تاخودش نیز به آن کاری عمل کند که به دیگران سفارش میکند.
۱۰. شرکت در همه ثوابها
در روایات متعدد آمده است: هر کس مردم را به کار خیر راهنمایی کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک است؛ بدون آنکه از اجر دیگری کاسته شود.
هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند، در کیفر مفاسد او شریک است . بنابراین، کسی که امر به معروف میکند، در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام میدهند شریک است.
شیوۀ اجرای امربه معروف ونهی ازمنکر
با توجه به نقشی که امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح فرد وجامعه دارد، طبیعی است که انجام این دو فریضۀ الهی، امنیت اجتماعی را تأمین میکند. ازاینرو، برای تحقق امنیت اجتماعی، لازم است به نکات ذیل توجه کنیم:
الف. ایجاد تشکل امر به معروف ونهی ازمنکر
یکی ازشیوههای عملی ساختن امر به معروف و نهی ازمنکر درجامعه برای امنیت پایدار اخلاقی، تشکیل ادارۀ امر به معرو ف ونهی ازمنکر است. امام خمینی(ره) در روزهای اولیۀ پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، دستوری برای تشکیل ادارۀ امربه معروف ونهی ازمنکرصادر کرد و فرمود، شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که ادارهای به اسم «امر به معروف و نهی از منکر» در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبههای آن در تمام کشور گسترش پیدا کند؛ و این اداره؛ مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است. و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنی نیست حتّی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.
سیدجمالالدین، برای نجات کشورهای اسلامی هنگامی که وارد مصر میشود انجمنی که اعضای آن، حدود چهل نفر بودند تشکیل داد و باتدوین مواد هفدهگانه وعمل کردن به آنها موفق شدند در اثر امر به معروف و نهی از منکر کارهای مهمی انجام دهند. از آن جمله هشتصد نفر معتاد به مشروبات الکلی را توبه دادند، هزار و سیصد نفر از تارک الصلاۀ را وادار به خواندن نماز کردند، چهارصدزن بد کار و منحرف را وادار به توبه کردند، هشتاد نفر از مستخدمین ادارات انگلیسی را وادار به استعفا از خدمت به آن دولت حیلهگر نمودند، پانصد نفر از رجال و ثروتمندان مصر را وادار کردند تا از خریدن اشیاء تجملّات زندگی که از کشورهای بیگانه و به ویژه انگلستان وارد میشود خودداری کنند، سی و پنج نفر نصرانی و پانزده یهودی و هفتاد نفر بتپرست را مسلمان کردند. تحوّلی در جامعه مصر ایجاد کردند که لرد کرومر مشاور مالی انگلیس در یکی از گزارشات خود به لندن مینویسد که بدین وسیله به زمامداران انگلیس اعلام خطر میکنم. اگر یک سال انجمن وطنی تحت رهبری سیدجمالالدین ادامه پیدا کند نه تنها سیاست و تجارت انگلیس در آسیا و افریقا یکسره نابود خواهد شد بلکه ترس آن است که نفوذ کشورهای اروپائی یکباره در سراسر جهان به خطر افتد. از این رو دولت انگلیس دستورلغو انجمن وطنی مصر را صادر کرد و سیدجمال را تبعیدنمود
اداره امر به معروف ونهی ازمنکرباتدبیر وشیوههای خاص، باید تحت ضوابط قانونی با تشکیلاتی منظّم و قدرتمند به طوری که بتواند نسبت به بالاترین فرد هم در صورت تخلّف برخورد کنند، تأسیس شود و ازحمایت هاوپشتوانههای قوی مردمی نیز باید برخوردار باشد .
ب. ایجاد رسانۀ برای امر به معروف و نهی از منکر
نقش رسانه درپیام رسانی، برای همگان روشن است. با توجه به اهمیت امر به معروف ونهی ازمنکر و مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب وتحقق امنیت اخلاقی درجامعه، لازم است رسانۀ مستقل مثل رادیو، تلویزیون، و… ایجاد گردد وامت اسلامی رابیشتر به تکالیف وکار کردهای امر به معروف ونهی ازمنکر اشنا کند.
ج. تبیین جایگاه امر به معروف ونهی ازمنکر
تبیین اهمیت وجایگاه امربه معروف ونهی ازمنکر ازطریق ائمه محترم جمعه، جماعات،خطبا، برنامههای رادیویی وتلویزیونی بیش ازهمه مردم را به مسائل آن آگاه میکنند وبه مسئولیت مهمّی که مردم در برابر این دو واجب الهی دارندآشنا میسازند. صدا وسیما در این رابطه میتواند نقش مهمی ایفا کند و هفتهای چند ساعت با برنامهای منظم مباحث امر به معروف ونهی ازمنکررا بوسیلۀ نخبگان حوزه و دانشگاه تبیین کند حتی از طریق فیلم و تئاتر میتوان در این رابطه به مردم آگاهی و جهت داد. بنابراین هنرمندان نیز وظیفه دارند که نسبت به این امر مهم اقدام کنند.
د. طرح مباحث امر به معروف و نهی از منکر در کتب درسی
یکی ازراههای عملی کردن امر به معروف ونهی ازمنکر وفرهنگ سازی بدون هزینه وکار آمد، طرح مباحث امر به معرو ونهی ازمنکر در کتب درسی از دورۀ راهنمای است. زیرا این دوره که آغاز دوران جوانی است لازم است که نوجوانان و جوانان به خوبی با مسائل آشنا و به جایگاه عظیمی که این دو واجب در اسلام دارند آگاه شوند. در دورۀ دانشگاه نیز باید مهمترین مسائل آن، در یکی از کتب دروس عمومی که همه دانشجویان موظّف به خواندن آن هستند تبیین گردد.
نتیجه
امر به معروف ونهی ازمنکر در آموزه های دینی ازجایگاه ویژه وبلندی برخور دار است و اساس نبوت پیامبران الهی بوده است. ازمنظر قرآن کریم نخستین وظیفۀ انبیاء الهی، امر به معروف ونهی ازمنکر بوده است. هیچ اعمالی نمیتواند با امر به معروف ونهی ازمنکر برابری کند؛ زیرا این دوفریضه، علت مبقیۀ دین است و نقش بنیادین درامنیت اخلاقی و معنوی جامعه اسلامی دارد. معروف که پیروی از فرمان الهی ومنکر نا فرمانی از دستورات الهی است در ادیان گذشته نیز مطرح بوده است. قرآن وروایات ترک امر به معروف ونهی ازمنکررا ازگناهان بنی اسرائیل به حساب آورده ودانشمندان یهودی ومسیحی را بخاطر ترک این دوفریضه، مورد سزنش قرارداداده است.
امر به معروف ونهی ازمنکر دارایی مبانی قرانی، روایی، اتفاق واجماع فقها وعقل است. ازشرایط ایندو فریضه، قدرت وتوانایی است؛ یعنی فعلی که مقدور انسا ن نباشد نسبت به انجام آن، مکلف نیست. ازمنظر امام خمینی(ره) امر به معروف ونهی ازمنکر بر علماء که ازشرایط آن برخوردارند، منجز وحتمی است. احتمال تأثیر ازجملۀ شرایط امر به معروف ونهی ازمنکر است. یعنی باید امر به معروف ونهی ازمنکر، شخص را وادار به اعمال معروف وترک اعمال منکر نماید. عدم وجود مفسده وضرر نیز از شرایط امر به معروف ونهی ازمنکر است که بر جان، مال، یاآبروی آمر وناهی و… متوجه نشود. ازمنظر امام خمینی(ره) امر به معروف ونهی ازمنکر در امور مهمی که کیان اسلام در معرض خطر قرار میگیرد، ضررجانی ومالی لحاظ نمیشود.
امر به معروف ونهی ازمنکر، نقشهای فراوانی دارد مثل نگهبانی از سایر احکام، کامل کنندۀ امور وسنگ پایانی دستورا ت الهی، رمز رستگاری انسان وجامعه، آینه دار خداوند که صفات خدارا در وجود انسان میتاباند؛ زیرا خداوند نخستین امر کنندۀ به معروف ونهی کنندۀ از منکراست. نجات معنوی و اخلاقی جامعه در پرتوی امر به معروف ونهی ازمنکر است. راههای عملی کردن امر به معروف ونهی ازمنکر جهت امنیت اخلاقی ورشد معنوی جامعه، با ایجاد تشکل امر به معروف ونهی ازمنکر، ایجاد رسانۀ مثل رادیو وتلویزیون و…، تبیین ارزش وجایگاه امر به معروف ونهی ازمنکر، و… است.
فهرست منابع:
قرآن کریم
نهج البلاغه
۱. الاصفهانی،الراغب، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودى، انتشارات ذوى القربى، الطبعۀ الثالثۀ، ۱۴۲۴هـ ق.
۲. ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، انتشارات برهان، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۸ ق.
۳. جوادی آملی، عبدالله، نظارت عمومی، امر به معروف ونهی از منکر از عوامل پیشرفت، پاسدار اسلام، آذر۱۳۸۵.
۴. حر عاملی، محمدبن الحسن، وسایل الشیعه، قم مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث،۱۴۱۲هـ.
۵. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، کتابفروشی لطفی،تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
۶. خانى رضا/حشمت الله ریاضی، ترجمه بیان السعادۀ فی مقامات العبادۀ، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیامنور، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ ش.
۷. خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، ترجمه علی اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا.
۸ . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، مرداد۱۳۴۲هـ ش
۹ .دمشقی، ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹.
۱۰. روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی، مؤسسه چاپ ونشر عروج، زمستان۱۳۸۱ش.
۱۱. شیرازی، ناصر مکارم و…، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه،
۱۲. الصدوق، من لایحضره الفقیه، قم انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳هـ ق.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالفکر، ده جلدی،بیتا
۱۴. طبا طبای، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقران، ترجمه، سید محمد موسوى همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش.
۱۵. کلینی، محمدبن یعقوب، فروع کافی، دارالکتب الاسلامیه، بهار۱۳۶۷.
۱۶. کاشانی، ملا محسن فیض، المحجۀ البیضاء، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، بی تا.
۱۷.مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، انتشارات صدرا،۱۳۶۶ش.
۱۸. ــــــــــــــ، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱.
۱۹. مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ ش.
۲۰. موسوی همدانی سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش..
۲۱. مصطفوی،حسن، تفسیر روشن، مرکز نشر کتاب – تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش.
۲۲. مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه امام، وزارت ارشاد اسلامی، بهمن۱۳۶۴ش.
۲۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسۀ الوفاء،۱۳۰۴ هـ.ق.
۲۴. مکی عاملی، محمدبن جمال الدین، اللمعۀ الدمشقیۀ، بیروت، دارالعلم، بیتا.
۲۵. نجفی، شیخ محمد حسن، جواهرالکلام، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۹۸۱م،
۲۶. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه،۱۳۹۸ق.
۲۷. هاشمی نژاد، سید عبدالکریم، مناظره دکتر وپیر، مؤسسه انتشاراتی فراهانی، ۱۳۵۷ش.