در موارد بسیاری، میان همسران دلخوری هایی ایجاد شده و به دعوا با همسر منتهی می شود. در چنین مواردی ممکن است همسران ترجیح دهند کمتر به صحبت با یکدیگر بپردازند و شاید هم احساس کنند که سکوت می تواند از بغرنج تر شدن دعوا با همسر جلوگیری کند. اما آنچه باید به خاطر داشته باشید این است که شاید در هنگام دعوا با همسر، با هم ارتباط کلامی و لفظی نداشته باشید اما همچنان مشغول برقراری ارتباط احساسی و عاطفی هستید.
تاثیر دعوا با همسر بر فرزندان
اگر فرزند دارید باید توجه داشته باشید که فرزندان همواره بخشی جدایی ناپذیر از زندگی شما هستند و همان طور که حالات شما و همسرتان بر یکدیگر تأثیر می گذارد، این ارتباط بر فرزندان نیز تأثیرگذار خواهد بود. پس موقع دعوا با همسر، با وجود دلخوری، راه ارتباطی را میان خود و همسرتان باز بگذارید. تا فرزندان نیز احساس فشار کمتری داشته باشند.
ممکن است پس از دعوا با همسر، در مراحل اولیه، این ارتباط برایتان مشکل باشد اما چنانچه سعی کنید خواهید توانست مسئله ناراحت کننده را خارج از موضوع بحث قرار داده و به صحبت و گفتگو بپردازید.
در بسیاری از موارد ممکن است همسرتان تمایل به صحبت کردن داشته باشد اما رفتار سرد و کناره گیری شما این امکان را به او ندهد و مشکل دیگر این است که در چنین وضعیتی فرزندان احساس نگرانی و در مواردی نیز گناه می کنند و از آنچه قرار است اتفاق بیفتد می ترسند. پس باید به گونه ای رفتار کنید که بدانند مشکل پیش آمده را خودتان و همسرتان به نوعی رفع می کنید و جایی برای اضطراب آنها وجود ندارد.
در عین حال وقتی با همسرتان مشکلی دارید نباید فرزندان را از محبت خود محروم سازید. حتی در مواردی اگر هم از شما سؤال کنند بهتر است مشکل ایجاد شده را برایشان تشریح نکنید.
قضاوت منصفانه در موارد دعوا با همسر
بپذیرید که موارد دعوا با همسر و به طور کلی در هر مشکلی، هر دو طرف تا حدی مقصرند و همواره یک نفر ظالم و دیگری قربانی نیست. در عین حال با توجه به احساس کنترلی که بر امور دارید سعی در برطرف کردن داشته باشید نه اینکه مدام سکوت کنید و حالت ناخوشایندی داشته باشید و انتظار داشته باشید همسرتان به تنهایی آن را حل کند.
باید با خود بگویید «در چنین وضعیتی چه می توان کرد؟» موضوع را برای خود تشریح کنید؛ زیرا اگر این کار را صادقانه و صحیح انجام دهید و یکطرفه به قضیه ننگرید در بسیاری موارد متوجه می شوید که شما هم بی تقصیر نبودید و یا اینکه حداقل موضوع به آن بزرگی که شما می اندیشید نبوده است. بدین ترتیب به طور ناخودآگاه از شدت خشم و نارضایتی تان کاسته می شود.
حتی گاهی اوقات وقتی در مشاجرات خانوادگی یکی از طرفین حتی به طور غیر مستقیم علاقه خود را به خانواده نشان دهد، مسئله تا حدی حل می شود؛ چرا که عامل بسیاری از ناملایمات و مشاجرات در خانواده سوءتفاهم است. احساس نارضایتی، خشم، حسادت و عدم امنیت ممکن است در موارد مشاجره و دعوا با همسر به فرد دست بدهد اما مهم، نگرش شما به قضیه و واقع بینی تان است.
می توان ارتباط را به گونه ای انعطاف پذیر کرد تا توقع گرفتن و دادن از بین رود. وقتی طرف مقابل در بحث شما را قانع می کند هرگز تصور نکنید مغلوب شده اید یا شکست خورده اید. فقط باید ببینید آنچه که به دلیل پافشاری بر عقیده خود از دست خواهید داد ارزشش را دارد یا خیر؟ آیا راه دیگری برای رسیدن به اهداف معقولانه وجود ندارد که به فرزندان هم آسیبی نرساند؟
در ضمن ممکن است همسرتان چیزی گفته یا کاری کرده که اصلا درست نبوده اما گاهی واکنش شما نیز به این کار به قدری مبهم و در عین حال ناراحت کننده است که راهی را برای بازگشت نمی گذارد. در چنین مواردی با خود بیندیشید که اگر قرار باشد مشکل را به شکل فیلمی ببینید موقعیت رفتاری و کلامی شما چگونه است. آیا شما هم واکنشی به مراتب خشن تر و شدیدتر نداشته اید؟
بهترین راه در چنین موقعیت هایی این است که پس از گذشت مدت کوتاهی از دعوا با همسر، برای آرامش با همسرتان صحبت کنید و در این گفتگوی دو جانبه نیز اهدافی را دنبال کنید:
الف) به جای یافتن مقصر، به دنبال این باشید که بدانید منظور واقعی او از این رفتار چه بوده است.
ب) آیا شما مسئله را بیش از حد بزرگ نمی کنید.
ج) احساس واقعی خود را بیان کنید.
در بسیاری از موارد، یکی از همسران به دلیل علاقه شدیدی که به طرف مقابل دارد، انتظار رفتار یا کلامی خاص را از طرف مقابل نداشته اما با بروز این مسئله، چنان دگرگون می شود و رفتاری تند از خود نشان می دهد که همسرش تصور می کند اگر ذره ای محبت در دل او وجود داشت، چنین نمی کرد. پس به جای واکنش های غیر مستقیم و آزاردهنده، سعی کنید منظور واقعی و حتی علت واقعی ناراحتی خود را بیان کنید.
در ضمن بدانید که فرزندان هر لحظه در حال برقراری ارتباط با شما هستند و احساسات ناخوشایند شما فقط مختص به خودتان نیست بلکه به نحوی بر فرزندان نیز تاثیر می گذارد. پس در هر مشکلی مسئله را از زاویه دیگری نیز ببینید و ببینید بهترین و آرامش بخش ترین راه برای نتیجه گرفتن چیست؛ زیرا والدین ناراضی فرزندانی مضطرب خواهند داشت و نهایتا به کل خانواده صدمه می رسد.
گفتگو به جای مشاجره و دعوا با همسر
نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که بر خلاف نظر بسیاری از همسران، مشکلاتی که در اوایل ازدواج به وجود می آیند، به مرور زمان نه تنها بهتر نمی شوند بلکه بدتر هم می شوند.
زن و شوهرها به جای این که بروز اختلافات، درگیری ها و دعوا با همسر را نشانه ضعف و ناتوانی خود بدانند، بهتر است آنها را به چشم فرصت هایی برای ایجاد و تقویت مهارتهایی بدانند که برای ادامه زندگی مشترک خود می توانند به کار برند.
مشکل این است که همسران فرصتی برای یادگیری مهارتهای ارتباطی و حل مسئله ندارند و تعداد کمی هم این سعادت را داشته اند که در میان خانواده خود بزرگ شوند. زمانی که زوج ها می توانند این مهارتها را بیاموزند، قبل از به وجود آمدن مشکلات است. زن و شوهرها بیشتر علاقمندند وقتی به مسائل و مشکلات خود بپردازند که جریان امور در حال بهتر شدن هستند تا بدتر شدن.
علاوه بر این، بیشتر زوج ها در اوایل ازدواجشان الگوهای رفتاری- واکنشی برای خود می سازند که مثل پوسته ای سخت در آن گرفتار می شوند، الگوهایی که تغییر دادنشان بسیار مشکل است، مثل خشم، رنجش، و افسردگی.
دکتر مارکمن به عنوان روانشناس مسائل خانوادگی، پنج جلسه آموزشی با نام برنامه بهبود روابط قبل از ازدواج را طراحی کرده است که در این جلسات مهارتهای حل مسئله به زنان و مردانی آموزش داده می شود که در شرف ازدواج هستند.
وی می گوید ما به این زوج ها قوانین و محدودیت های لازم برای ایجاد برخوردهای سازنده را می آموزیم. آخرین نتایج به دست آمده از این تحقیقات نشان می دهد که آمار طلاق در زوج هایی که طریقه بحث و گفتگوی سازنده را قبل از ازدواج می آموزند، ۵۰ در صد کمتر از زوج هایی است که این آموزش ها را ندیده اند. همچنین، میزان خشونت های فیزیکی در گروه آموزش ندیده، دو تا سه برابر بیشتر از گروه آموزش دیده است.
در سه سال اخیر، مارکمن، آموزش برنامه بحث و گفتگوی سازنده را در منطقه دنور پیشنهاد کرد. این آموزش نه تنها عشق و علاقه بین همسران را افزایش می دهد، بلکه اثرات مثبتی بر بچه ها، اعتماد به نفس و رشد اجتماعی آنها خواهد داشت.
برنامه بهبود روابط قبل از ازدواج، به کودکان توانایی برخورد با اختلافات در روابط و زندگی شخصی را یاد می دهد. نکته مهم این است که وجود اختلاف در روابط و دعوا با همسر، عامل مهمی است که موجب بروز آسیب های روانی در بزرگسالان و کودکان می شود. به گفته دکتر مارکمن، بسیاری از آسیب های روانی افراد در واقع، بیشتر مشکلات ارتباطی هستند تا مشکلات درون روانی. اولین و مهمترین این مشکلات افسردگی در زنان است.
مطالعات نشان می دهند که بین افسردگی و مشکلات زناشویی، ارتباطی وجود دارد. این ارتباط، ناشی از اثرات مخرب روابط مشکل دار است.
اختلاف نظر در هر رابطه ای، امری طبیعی و بدیهی است. در این زمینه، روابط زوجین نیز مستثنی نبوده و هر گونه اختلاف در ایده ها و ریزنگرش های آنان به زندگی، می تواند طبیعی قلمداد شود. البته چه خوب است که پیش از ازدواج، دختر و پسر در مورد ایدئولوژی و رویکردهای کلی یکدیگر، آشنا شوند تا این اختلافات، پس از ازدواج به حداقل برسد.
به منظور حل اختلاف و دعوا با همسر، لازم است زوجین هنگام سخن گفتن با هم اصولی را رعایت کنند:
اصولی که گوینده باید توجه داشته باشد.
۱-خلاصه گویی
در صحبت های خود، جانب اختصار را رعایت کرده به جنبه های مهم بپردازید. توصیه می شود از «قاعده دو جمله» پیروی کنید و به عبارت دیگر، صحبت خود را به دو جمله محدود کنید. اغلب اوقات می توان همه گفتنی ها را در دو جمله بیان کرد. با این روش از صحبت درباره مطالب خارج از برنامه که اغلب ایجاد تنش می کند، جلوگیری کنید.
۲-صریح و موجز
از صحبت های مبهم و از کلی گویی بپرهیزید. مثلا به جای این که بگویید: ” کاش منظم تر بودی.» بگویید «دلم میخواهد بعد از استفاده از حوله، آن را سر جای خود آویزان کنی.»” به ندرت همسری را پیدا می کنید که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند. با مطلق گرایی شرایطی فراهم می آورید که شما را از رسیدن به هدف باز میدارد.
۳-پرهیز از توهین، تهمت و سرزنش
در این خصوص بهتر است از «قاعده بی تقصیر بودن» استفاده کنید. «مسئله ای است که می خواهم با تو در میان بگذارم ببین می توانی به حل آن کمک کنی.» خود را در هیئت تعمیرکاری ببینید که می خواهد بدون هر گونه سرزنش پیچی را سفت یا شل کنید.
از زدن برچسب، مانند «شلخته»، «خود خواه»، یا «بی ملاحظه» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها اغلب تعمیم مبالغه آمیز هستند و فضای صحبت را تیره می سازند. از آن بدتر، با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر جلسه حل اختلاف را خراب می کنند.
۴-پرهیز از انتقاد
مثلا به جای این که بگویید «تو هرگز به من کمک نمی کنی» بگویید: «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی، بسیار ممنون می شوم.»
۵-پرهیز از ذهن خوانی
احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است بگویید: «احساس می کنم از من دلگیر هستی.» در برخورد با باورهای خود بدانید که لزوماً با واقعیت ها روبرو نیستند و چه بهتر که از تحلیل روانشناسانه درباره انگیزه های همسرتان اجتناب کنید.
اصولی که شنونده باید رعایت کند.
۱-یافتن زمینه های توافق
ببینید با کدامیک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید، تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید: «بله! قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است» «مثل این که معاشرت های اجتماعی من، تو را ناراحت کرده است.» اگر فکر می کنید که همسرتان منظور شما را آنطور که هست درک نکرده، در مقام توضیح برآیید.
۲-ناشنیده گرفتن مضامین منفی صبحت های همسر
بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت، در بیان مسئله مبالغه کند. به علت عصبانیت، توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید. از خود سوال کنید. ممکن است گله و شکایت همسر شما برای خود او روشن باشد، اما شما از چگونگی آن آگاه نباشید.
۳-اطمینان از درک منظور همسر
مثلاً به او بگویید: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی.» یا «آیا منظورت این است که صورت حساب های بانک را من پرداخت کنم؟» اگر فکر می کنید که همسرتان منظور شما را آن طور که هست درک نکرده، در مقام توضیح برآیید. مثلاً بگویید: «خیلی دلم می خواست تو را ببینم. اما مجبور بودم کار اداره را تمام کنم.»
۴-از گفتن «متاسفم» نترسید!
روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده اید، در مقام پوزش برآیید و تاسف خود را به اطلاع او برسانید.
مدیریت اختلاف و دعوا با همسر
مردم غالبا به جنبه های مثبت ازدواج نگاه می کنند اما آنچه در روابط زناشویی اصل است، توانایی مهار کردن عواطف منفی است. ۵۰-۳۰ در صد زن و شوهرها متأسفانه بددهن هستند که بیانگر ضعف آنان در مدیریت اختلافات است و این خشونت و بددهنی نتیجه ناتوانی آنها در کنترل کردن احساسات منفی شان هنگام دعوا با همسر است.
برای درمان مسائل و مشکلات زندگی مشترک، درمانگر باید واکنش به اختلافات و درگیری های دو طرف را در خط اول حمله خود قرار دهد اما نباید فقط به مهارتهای بحث و گفتگو بسنده کند. این مهارتها باید در متن روابط فرا گرفته شوند. بنا به گفته او ازدواج توانایی خاصی در بهر ه برداری ازآن مسائلی رادارد که ریشه در خانواده ها دارند.
مردان و زنان در بر خورد با اختلافات خود از شیوه های کاملا متفاوتی استفاده می کنند و همین شیوه ها هستند که به روابط آنها خدشه وارد می کنند و موجبات پیدایش دعوا با همسر را فراهم می کنند. مردان طفره می روند، زنان می جنگند؛ و هر دو هم بر استفاده از الگوهای رفتاری خود وفادار هستند. در حال حاضر، عده ای از محققان بر این باورند که مردها اساسا نسبت به زنان در حل و فصل اختلافات، مشکلات بیشتری دارند که دلیلش ریشه در تجارب گذشته، نگرش جنسیتی و به ویژه وضعیت فیزیولوژیکی آنها دارد.
به طور کلی احساس درد در مردان نیز متفاوت است. اندازه گیری مستقیم واکنش های فیزیکی مردان در روابط خود، تصویر قابل قبول ترو معتبرتری از آنچه زوج ها در زندگی تجربه می کنند نشان می دهد تا زمانی که فقط از آنها سؤال می شود. مردان از لحاظ فیزیکی بیشتر بر انگیخته می شوند. به عنوان مثال، هنگام درگیری و دعوا با همسرخود قلبشان تندتر می زند، بیشتر عرق می کنند، و بیشتر راه می روند.
این گونه علائم که مردان هنگام کشمکش های عاطفی از خود بروز می دهند بسیار ناخوشایند هستند. در کل، مردان در این مواقع دست به عقب نشینی می زنند یا به اصطلاح کوتاه می آیند، و این واکنشی است که گاتمن آن را سنگ اندازی می نامد، روشی که در آن شنونده دیواری سنگی در برابر گوینده ایجاد می کند؛ عموما حالات و خطوط چهره خود را تغییر نمی دهند؛ از نگاه مستقیم به چشم همسرشان خودداری می کنند؛ سر و گردن خود را خشک و جدی نگه می دارند و از دادن پاسخ به شنونده معمولی هم ناتوان هستند.
وقتی مرد از درگیر شدن و دعوا با همسر طفره می رود، آن وقت است که روابط آنها قطع می شود. ابتدا، مرد از لحاظ روحی و سپس از لحاظ عاطفی پس می کشد، زن با استفاده از احساسات و عواطف خود مرد را مغلوب می کند. مرد از هر گونه درگیری و دعوا با همسر خود خودداری می کند. زن سعی می کند با نشان دادن خشم و رنجش شدید خود، مرد را وادارد تا همانگونه که خود رابطه را قطع کرده، خود نیز آغازگر آن باشد.
بی تردید، اگر زن و شوهرها در همین حد از الگوهای رفتاری خود بمانند، امیدی به بهبود روابط هست اما اگر زن بخواهد با پس کشیدن خود برای از سرگیری ارتباط با همسرش مقابله به مثل کند، آن وقت است که متأسفانه مجبور به جدایی می شوند؛ یعنی سرنوشت این زندگی مشترک، به وضعیت دو خط موازی دچار می شود که هرگز به نقطه اشتراکی نمی رسند؛ یعنی وضعیتی که از سر گیری زندگی مشترک گذشته نا ممکن می شود.
مردان برای رفتار گریزانه ای که در پیش می گیرند، بهای سنگینی می پردازند، چنین رفتاری متأسفانه هر امیدی به بهبود روابط، برقراری احساس تعلق خاطر و صمیمیت را نابود می کند.
برجسته کردن نقاط مثبت
هنگام یادگیری روش های بهتر مدیریت اختلافات و دعوا با همسر، چه بسا که وجود مسرت و شادی ضروری باشد. البته سخن گفتن درباره یک ازدواج موفق بسیار است. هر پژوهشی در این باره نشان می دهد که عبارات محبت آمیزی که زوج ها در روابط خود به کار می برند، تأثیر بسیاری در ایجاد مسرت و رضایت خاطر آنها دارد.
اختلافات زناشویی به تنهایی تأثیر مخربی بر زندگی مشترک زوج ها ندارند، البته اگر همراه با اقدامات مثبتی نظیر شوخی، راه حل های مثبت، توافق، رضایت، همدلی، و گوش دادن فعال غیر دفاعی باشد.
در تحقیقی که در کاسلوز فلوریدا به عمل آمد، از زوج هایی که ۲۵ سال یا بیشتر از ازدواجشان می گذشت، خواستند تا عوامل مؤثر در طولانی بودن ازدواجشان را بیان کنند. ۴۰درصد از این زوج ها دلیل تداوم زندگی مشترکشان را لذت با هم بودن و گرامی داشتن این با هم بودن، بیان کردند. علاوه بر این، بر این نکته توافق داشتند که لذت با هم بودن، عامل اصلی زندگی شاد و سعادتمندانه آنهاست.
در میان این زوج ها، فقط تعداد اندکی از زوج های راضی یا ناراضی، وجود تفریح، شوخی و شیطنت را در وضعیت زندگی مشترکشان دخیل نمی دانستند. از میان عوامل مؤثر در تداوم زندگی مشترک این زوج ها، بیان عبارات محبت آمیز بود که به عنوان یکی از عوامل اساسی در یک ازدواج موفق ذکر شده بود و در صدر این فهرست قرار داشت.
تنها نکته مهم و مثبت همین است، شیفتگی و عشق؛ زیرا شیفتگی و عشق، پدید آورنده تعهدی هستند که در موفق بودن ازدواج بسیار نقش دارند.
جمع بندی
مشاجره، اختلاف و دعوا با همسر، مسئله ای است که تقریبا در بین همه خانواده ها و همسران پدید می آید. آنچه مهم است توانمندی هر یک از زوجین در مدیریت تعارض و اختلاف و دعوا با همسر است. رعایت اصولی در هنگام گفتگو با همسر و تمرکز بر نقاط مثبت طرف مقابل، از مهمترین شیوه ها در مهار درگیری و دعوا با همسر است که به آنها اشاره شد.
منابع اقتباس: عشق هرگز کافی نیست؛ آرون تی بک؛ ترجمه مهدی قراچه داغی؛ روزنامه کیهان؛ همشهری آنلاین