قرآن کریم و تصدى مقام امامت در کودکى

۱۳۹۸-۰۷-۰۲

126 بازدید

اشاره:

امامت رهبری و پیشوایی جامعه اسلامی به نصب الهی و جانشینی پیامبر اکرم(ص) در امور دینی و دنیوی است. این آموزه، از اصول مذهب شیعه و از اختلافات اعتقادی میان شیعه و اهل سنت است. اهمیت امامت نزد شیعیان باعث شده که آنان امامیه لقب گیرند. بنابر آموزه‌های شیعه، پیامبر اکرم(ص) از ابتدای دوران رسالت به معرفی خلیفه خویش و امام مسلمانان پس از وفات خود، اهتمام جدی داشت. اقدامات آن حضرت در این مسیر، از نخستین دعوت علنی، با معرفی امام علی(ع) به عنوان خلیفه و جانشینِ بعد از خود آغاز شد.

از نظر قرآن کریم تصدّى مقام نبوت و امامت توسط کودک نه تنها امرى ناممکن نیست، بلکه قرآن آشکارا مى فرماید: ما ولایت، نبوّت و امامت را به افرادى در کودکى داده ایم:

۱ . یحیى بن زکریا(علیه السلام)

خداوند متعال خطاب به حضرت یحیى(علیه السلام) مى فرماید: ( یا یَحْیى خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه وَآتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً)؛(۱) «اى یحیى! کتاب آسمانى ما را به قوت بگیر و ما به او در کودکى مقام نبوّت دادیم.»

«فخر رازى» درباره حکمى که خداوند به حضرت یحیى(علیه السلام) داد، مى گوید: «مراد از حکم در آیه شریفه، همان نبوّت است؛ زیرا خداوند متعال عقل او را در کودکى محکم و کامل کرد و به او وحى فرستاد. چرا که خداوند متعال حضرت یحیى(علیه السلام)و عیسى(علیه السلام)را در کودکى به پیامبرى برگزید، بر خلاف حضرت موسى(علیه السلام)و محمّد(صلى الله علیه وآله) که آنان را در بزرگ سالى به رسالت مبعوث نمود.»(۲)

۲ . عیسى بن مریم(علیه السلام)

خداوند متعال مى فرماید: ( فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً قالَ إِنِّى عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً * وَجَعَلَنِى مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَأَوْصانِى بِالصَّلاهِ وَالزَّکاهِ ما دُمْتُ حَیّاً…)؛(۳) «مریم [در پاسخ ملامت گران] به طفل اشاره کرد، آن ها گفتند: چگونه با طفلى که در گهواره است سخن گوییم. آن طفل گفت: همانا من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانى و شرفِ نبوّت عطا فرمود. و مرا هرکجا باشم براى جهانیان مایه برکت و رحمت گردانید و تا زنده ام مرا به نماز و زکات سفارش کرد»

«قندوزى حنفى» . در کتاب خود در بابى پیرامون امام مهدى(علیه السلام) بعد از ذکر ولادت آن حضرت . مى نویسد: «گفته اند که خداوند . تبارک و تعالى، او را در کودکى حکمت و فصل الخطاب عنایت فرمود و او را نشانه اى براى عالمیان قرار داد، همان گونه که در شأن حضرت یحیى(علیه السلام) فرمود: ( یا یَحْیى خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه وَآتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً). و نیز در شأن حضرت عیسى(علیه السلام) فرمود: ( قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِى الْمَهْدِ صَبِیّاً * قالَ إِنِّى عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَجَعَلَنِى نَبِیّاً).(۴)

۳ . شاهدى از خانه زلیخا

قرآن کریم در قضیه حضرت یوسف(علیه السلام) و زلیخا مى فرماید: ( وَشَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُل فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْکاذِبِینَ * وَإِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُر فَکَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصّادِقِینَ)؛ «[براى درستى سخن یوسف] شاهدى از بستگان زن گواهى داد و گفت: اگر پیراهن یوسف از جلو دریده باشد، زن راستگو و یوسف از دروغگویان است. و اگر پیراهن از پشت دریده است، زن دروغ گو و یوسف از راستگویان است.»

شیخ مفید(رحمه الله) مى نویسد: «اهل تفسیر . به جز شمار اندکى . در آیه شریفه ( وَشَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها…)، اتفاق کرده اند که آن شاهد، طفلى صغیر در گهواره بود. خداوند متعال او را به نطق درآورد تا حضرت یوسف(علیه السلام) را از گناه تبرئه نموده و تهمت را از او دور کند.»(۵)

از میان مفسرین اهل سنت نیز ابن کثیر در تفسیر خود مى نویسد: عوفى از ابن عباس در مورد آیه ( وَشَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها…) نقل مى کند که شاهد کودکى در گهواره بود و هم چنین از ابوهریره نقل شده که او کودکى در خانه بود(۶)

هم چنین آلوسى مى گوید: عده اى گفته اند که این شاهد، پسر دایى ذولیخاه بوده و او طفلى در گهواره بود که خداوند او را در پاکى یوسف به نطق آورد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده که چهار نفر در گهواره صحبت کردند، اول ماشطه دختر فرعون، دوم شاهد یوسف، سوم صاحب جُرَیج و چهارم عیسى بن مریم.(۷)

هرچند طفل، پیامبر یا امام نبوده، ولى از آن استفاده مى شود که ممکن است کسى در طفولیّت به حقّ و حقیقت حکم کند.(۸)

پی نوشت:

۱ . سوره مریم، آیه ۱۲.

۲ . تفسیر فخر رازى، ج ۱۱، ص ۱۹۲.

۳ . سوره مریم، آیه ۲۹.

۴ . ینابیع الموده، ص ۴۵۴.

۵ . الفصول المختاره، ص ۳۱۶.

۶ . تفسیر ابن کثیر ج ۴، ص ۳۸۳.

۷ . تقسیر آلوسى ج ۸، ص ۴۸۸.

۸ . على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات (۱)، ص ۱۹۹.