روایات فراوانى در ارتباط با شرافت و فضیلت زمین کربلا و حائر حسینى وارد شده که به بعضى از آنها اشاره مى شود:
۱ـ امیرمؤمنان(علیه السلام) از زمین کربلا به همراه جمعى از اصحابش گذشتند، وقتى به آن جا رسیدند اشک از چشمان حضرت جارى شد و فرمود: این جاست جایگاه اقامت سوارانشان و اینجاست محلّ انداختن بارهایشان و این جاست که خونشان ریخته مى شود، خوشا به حال تو اى تربتى که خون یاران حق روى تو ریخته مى شود (هذا مُناخُ رُکّابِهِمْ، وَ هذا مَلْقى رِحالِهِمْ، وَ هُنا تُهْرَقُ دِماءُهُمْ، طُوبى لَکَ مِنْ تُرْبَه عَلَیْکَ تُهْرَقُ دِماءُ الاَْحِبَّهِ).(۱)
۲ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: جایگاه قبر حسین بن على(علیهما السلام) از روزى که آن حضرت در آن دفن شد، باغ پرارزشى از باغ هاى بهشت است.(۲)
۳ـ ابوهاشم جعفرى مى گوید: امام هادى(علیه السلام) در ایّام بیماریش مى فرمود: کسى را به سوى «حائر» (حائر حسینى براى طلب شفاى من) بفرستید. عرض کردم: فدایت شوم اجازه مى فرمایید که من بروم؟ فرمود: برو امّا با رعایت تقیّه… عزم بر حرکت گرفتم ولى قبل از حرکت، جریان را براى علىّ بن بلال ذکر کردم، او با تعجّب گفت: حضرت هادى(علیه السلام) خودش حائر است او را با «حائر» چه کار؟! خدمت حضرت رسیدم سؤال علىّ بن بلال را براى او نقل کردم، فرمود: آیا رسول الله خانه خدا را طواف نمى کرد و حجرالاسود را نمى بوسید با آن که حرمت رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) وحرمت مؤمن از حرمت خانه خدا بیشتر است؟ بدان که این مکان ها مکان هایى هستند که خداوند دوست دارد یاد او در آنها زنده شود، من هم دوست دارم براى شفاى من در مکان هایى دعا شود که خدا دوست دارد و حائر حسینى یکى از آن مکانهاست.(۳)
محلّ حائر حسینى:
بحثى که در این جا مطرح است این است که چه مقدار از اطراف قبر مطهّر امام حسین(علیه السلام) «حائر» محسوب مى شود و آن مکانى که آن همه روایات در فضیلت آن و استجابت دعا در آن، در فصل فضیلت زیارت ذکر شد، کدام است و چه مقدار مساحت دارد؟
مرحوم «علاّمه مجلسى» اقوال متعدّدى را از علما در این رابطه نقل کرده است و آنچه در نظر شریف خود ایشان تقویت دارد این است که مراد از «حائر»(۴) آن مقدار از مساحتى است که دیوارهاى صحن، آن را احاطه کرده است در نتیجه خود صحن از جمیع اطراف و ساختمان هایى که به قبّه شریفه متّصل است و همچنین مسجدى که در پشت آن قبّه قرار دارد جزء حائر محسوب مى شود. و آنچه مشهور میان اهالى کربلاست و از گذشتگان، به آنها به ارث رسیده و همچنین ظاهر کلمات اکثر اصحاب، همین است.(۵)
مرحوم «صاحب جواهر» نیز در تفسیر حائر همین معنا را انتخاب کرده است(۶) هر چند احتیاط آن است که صحن مطهر را جزء حائر ندانند و به حرم مطهّر و رواق ها و مسجد بالاسر قناعت کنند، به خصوص این که در گذشته حرم تا این حد توسعه نداشت.
از خداوند بزرگ توفیق بهره ورى همه عاشقان مکتب آن حضرت را از فیوضات عظیم این اماکن مقدّسه مسألت داریم.
۱. کامل الزیارات، باب ۸۸، صفحه ۲۷۰، حدیث ۱۱.
2. کامل الزیارات، باب ۸۹، صفحه ۲۷۱، حدیث ۱.
3. همان مدرک، باب ۹۰، حدیث ۱ و بحارالانوار، جلد ۹۸، صفحه ۱۱۲ .
4. «حائر» در لغت (از حَیَرَ است نه از حَوَرَ) به مکانى گفته مى شود که آب در آن جا جمع شود و دَوَران پیدا کند (صحاح اللغه و مصباح المنیر) در هر حال: گویا از زمانى که متوکّل عبّاسى ـ لعنه الله علیه ـ قبر آن حضرت را به آب بست، ولى آب در اطراف قبر، دور زد و به خود قبر نرسید، به این محوّطه حائر گفته شد. (بحارالانوار، جلد ۹۸، صفحه ۱۱۷).
5. بحارالانوار، جلد ۹۸، صفحه ۱۱۷.
۶.جواهرالکلام، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۹.