آیا مجالس ترحیم و خیرات برای اموات بدعت است؟

۱۴۰۱-۰۲-۲۰

461 بازدید

بدعت یکی از سلاح های وهابی ها علیه مسلمانان است. در وهابیت برخی اموری که مسلمانان آن ها را انجام می دهند از سوی وهابی ها محکوم به بدعت شده و حکم کفر و شرک را بر ان مترتب می کنند.

شبهه

وهابیت با سلاح بدعت علیه بسیاری از اموری که مورد پسند آنان نیست برخاسته اند. آنان ادعا می کنند که طلب آمرزش، قرآئت فاتحه در مناسباتی برای اموات و نیز اقامه سوگواری، اطعام و خیرات و اجاره کردن کسی برای قرآئت قرآن برای آنان همگی بدعت اند و هیچ سودی به حال مرده ندارند.[۱]

حتی برخی از آنان در مورد صدقه می گویند به دلیل آیه «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»[۲] ثواب صدقه به اموات نمی رسد.[۳]

پاسخ شبهه

در پاسخ این شبهه و ادعای وهابی‌ها باید گفت که این امور هیچ سنخیتی با بدعت ندارند چه اینکه خداوند بر هرکاری ممکنی قادر است و هیچ مشکلی از ایصال ثواب این امور به اموات در خدایی خداوند به وجود نمی آید.

افزون بر این جواب عقلی، اهل سنت با مراسم فاتحه و تلاوت قرآن و خیرات و صدقات و حتی نماز خواندن و روزه گرفتن برای اموات و رسیدن ثواب این امور به روح آنان را بدعت ندانسته و با آن ها مخالفت ندارند. تنها برخی از اهل سنت فقط در نماز خواندن برای میت و قرآن خواندن با اجاره را مورد اشکال قرار داده اند و می گویند که ثوابش به اموات نمی رسد نه اینکه بدعت باشد.

اما وهابیت و تکفیری ‌ها که برای تکفیر کردن مسلمانان به دنبال بهانه می گردند و هر چیزی را که مطابق ذوق و خیال رهبران این فرقه‌ ها مثل ابن تیمیه در قرن هفتم و محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدم هجری نبود، محکوم به بدعت می کنند.

وهابی ها تحت عنوان بدعت با آموزه های مسلم دین مبین اسلام و احادیت صحیح در کتاب های معتبر اهل سنت مخالفت کرده و به عقاید منحرف و روشن فکرانه خود شان دامن زده و بر مبنای معنویت زدایی و تقدس زدایی در کنار توسل و شفاعت و زیارت، خیرات و تلاوت قرآن و مجالس ترحیم و امثال این ها برای اموات را بدعت و مساوی با شرک و کفر می‌دانند.

یکی از چیزهای که وهابیت و تکفیری‌ ها به بدعت بودن آن ها زیاد دامن می زنند انکار همین مراسم فاتحه و تلاوت قرآن و صدقه دادن و خیرات… برای اموات است و این کار را مخالف با اسلام تبلیغ می کنند. در حالی که محکوم کردن این امور به بدعت برخلاف احادیثی است که در متون معتبر اهل سنت نقل شده و برخلاف عقیده اهل سنت و شیعه است که در کتاب های اعتقادی به آن ها پرداخته شده است.

حدیثی که در اکثر کتاب های تفسیری، فقهی، و حدیثی اهل سنت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است این سخن تکفیری ها را باطل نموده و مخالفت آن را با اسلام ثابت می گرداند. ما فقط به ذکر چند نمونه از این سه دسته کتاب های اهل سنت اکتفا می ‌کنیم:

نفی بدعت از این امور در متون حدیثی

قال رسول الله صلى الله علیه و سلم : «إذا مات الإنسان انقطع عمله إلا فی ثلاث صدقه جاریه أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له؛ یعنی رسول خدا (ص) فرمود هنگامی که انسان بمیرد عمل او قطع می شود مگر در سه چیز؛ صدقه ای جاری، علمی که از آن نفع برده شود و فرزن صالح که برای او دعا کند».[۴]

در صحیح ابن حبان نیز این حدیث نقل شده است: «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ أَنّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ إِذَا مَاتَ الإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلا مِنْ ثَلاثٍ صَدَقَهٍ جَارِیَهٍ أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ».[۵]

در صحیح این خزیمه نقل شده است: «… عن عبد الله بن أبی قتاده عن أبیه قال سمعت رسول الله (ص) یقول خیر ما یخلف المرء بعده ثلاثا ولدا صالحا یدعو له فیبلغه دعاؤه أو صدقه تجری فیبلغه أجرها أو علم یعمل به بعده؛ پیامبر اسلام (ص) فرمود بهترین چیزی که بعد از مرگ برای آدم بجا می ماند سه چیز است فرزن صالحی که برای او دعا می­کند و دعایش به او می رسد و صدقه ای که جاری می شود و اجر و ثوابش به او می رسد و علمی که بعد از او به آن عمل می شود».[۶]

در شرح های کتاب های حدیثی نیز به این حدیث پرداخته شده و توضیحاتی مفصلی برای آن ارائه گردیده است از جمله: مرقات المفاتیح، ج۷ ، ص۳۵۵ و نهایه المحتاج إلى شرح المنهاج، ج۱ ، ص ۳۸ و سایر شروح که نیازی به ذکر همه آنها نیست.

نفی بدعت از این امور در متون فقهی و کلامی

از میان کتب فقهی، از کتاب مغنی این حدیث را  که دنباله ای هم دارد نقل می کنیم: «إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث صدقه جاریه أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له و خبر سعد بن عباده قال یا رسول الله إن أمی ماتت أفأتصدق عنها قال نعم قال أی الصدقه أفضل قال سقی الماء رواهما مسلم وغیره». معنای ذیل حدیث اینست که سعد بن عباده از رسول خدا (ص) پرسید یا رسول الله مادرم فوت نموده آیا می توانم از طرف او صدقه بدهم؟ رسول خدا فرمود بلی و پرسید چه صدقه ای بهتر است فرمود سیراب نمودن.[۷]

ابن ابی العز حنفی که مخالف با علم کلام و استدلالات عقلی است در کتاب شرح عقیده الطحاویه که یک کتاب اعتقادی معتبر اهل سنت و مبتنی بر احادیث نبوی است و در عصر حاضر در مدارس دینی اهل سنت تدریس می گردد، درباره خیرات و صدقه و اعمال دیگر برای مرده ها سخنان مفصلی در منفعت و فوائد این امور برای آنان بیان داشته است و دلایل برخی را که در نفی منفعت این امور برای مردگان بیان کرده با احادیث و روایات رد نموده است. و ما به برخی از مطالب او در اینجا اشاره می‌کنیم:

او  در شرح «و فی دعاء الاحیاء و صدقاتهم منفعه للاموات» می گوید: « اهل سنت اتفاق بر این دارند که اموات از دو نوع کارهای زنده ها نفع می برند یکی اینکه خود میت در زمان حیات خود چیزی را به جای گذاشته و سبب آن را ایجاد کرده باشد و زنده ها به آن عمل کند (مانند وقف و علم و امثال اینها) و دوم دعاء مسلمانان و استغفار آنان و صدقه دادن و انجام دادن حج برای آنها.

از محمد بن الحسن نقل شده که ثواب نفقه و حج برای اموات می رسد و عامه علماء بر این است و همه اینها درست و صحیح است. ولی در عبادات بدنی مانند روزه و نماز و قرائت قرآن و ذکر گفتن برای اموات در میان علماء اختلاف وجود دارد. ابوحنیفه و احمد بن حنبل و جمهور سلف بر این عقیده اند که ثواب این امور که از طرف زنده ها انجام می شود نیز به مرده ها می رسد و مشهور در مذهب شافعی و مالک اینست که ثواب اینها به مرده ها نمی رسد. و کسانی که می گویند که نه دعاء و نه صدقه و نه امور دیگری هیچ کدام برای مرده ها نفعی ندارند آنان از بدعت گذاران به شمار می آیند و سخن آنان با قرآن و سنت مردود است ولی آنان با آیات متشابه از قرآن بر اعتقاد شان استدلال می کنند مانند «و ان لیس للانسان الا ما سعی»[۸] و «و لا تجزون الا ماکنتم تعلمون»[۹] و «لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت»[۱۰] در حالی که از طرف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ثابت شده است که فرمود:«إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث صدقه جاریه أو ولد صالح یدعو له أو علم ینتفع به من بعده».

ابن ابی العز حنفی در مقابل آنانی که می پندارند ثواب عملی که خود میت در زندگی اش سبب آن را ایجاد نکرده باشد، به آنان نمی رسد گفته است دلیل بر این مطلب که ثواب اعمال زنده در غیر آنچه که خود میت سبب آن را در زمان زندگی اش ایجاد کرده، قرآن و سنت و اجماع و قیاس می باشد:

از قرآن این است که خداوند فرموده:«وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمان‏»[۱۱]این آیه شریفه دلالت بر این دارد که مردگان از دعا و استغفار زنده ها نفع می برند.

اجماع نیز بدعت بودن این امور را نفی کرده و دلیل بر این است که مرده ‌ها با دعاء و استغفار زنده‌ها  که در سنت آمده و در نماز جنازه خوانده می شوند، نفع می برند و نیز از دعاهایی که بعد از دفن بر قبر آن ها خوانده می شوند نفع می برند. از عثمان خلیفه سوم نقل شده هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) ار دفن میت فارغ شد بر آن ایستاد و گفت: «استغفروا لأخیکم وأسألوا له التثبیت فإنه الآن یسأل» یعنی دستور داد که برای برادر تان استغفار کنید؛ زیرا او الان این را از ما می خواهد.

هم چنان دعاهایی که در هنگام زیارت قبور چنانکه در صحیح مسلم نقل شده دلیل بر این است که اموات از دعای زنده ‌ها بهره می برند. از رسول خدا نقل شده است که آن حضرت اصحابش را می آموخت که هنگامی که به زیارت قبور می روند بگویند:  «السلام علیکم أهل الدیار من المؤمنین والمسلمین وإنا إن شاء الله بکم لاحقون نسأل الله لنا ولکم العافیه».

در صحیح مسلم نیز آمده که عایشه از رسول خدا(صلی الله علیه و سلم)  پرسید: کیف تقول اذا استغفرت لأهل القبور قال قولی: السلام على أهل الدیار من المؤمنین والمسلمین ویرحم الله المستقدمین منا ومنکم والمستأخرین وإنا ان شاء الله بکم لاحقون».

ابن ابی العز حنفی درباره ثواب صدقه برای مرده ها از صحیح بخاری حدیثی را  نقل می کند که وقتی مادر سعد بن عباده وفات کرد خود او غائب بود و سپس نزد رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) آمد و عرض کرد یا رسول الله مادرم فوت نموده و من غائب بودم آیا اگر صدقه بدهم نفعی برای او دارد؟ حضرت فرمود بلی. سپس ابی العز می گوید این گونه احادیث در سنت فراوان است.

در باره رسیدن ثواب روزه به اموات می‌ گوید در صحیح بخاری و مسلم از عایشه نقل شده که رسول خدا(صلی الله علیهو سلم) فرمود: کسی که بمیرد و بر گردن او روزه باشد باید ولی او از طرفش آن را بگیرد.  ابو حنیفه گفته است که به جای روزه از طرف او اطعام کند.

در باره رسیدن ثواب حج به مرده ها می گوید که در صحیح بخاری از ابن عباس نقل شده که زنی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و سلم) آمد و گفت مادرم نذر کرده بود که حج انجام دهد ولی آن را انجام نداد تا اینکه فوت کرد آیا من می توانم از طرف او حج انجام دهم؟ فرمود حج را از طرف مادرت انجام بده.

ابن ابی العز حنفی می گوید مسلمانان اجماع بر این دارند که دین از گردن میت ساقط می گردد هرچند از طرف اجنبی پرداخته شود. و نیز در شرع  وصول ثواب روزه به میت دلیل بر این است که ثواب قرائت قرآن هم به میت می ‌رسد. وقتی که روزه فقط کف نفس از مفطرات است و شارع بر وصول ثواب آن به میت تصریح کرده است چرا نباید ثواب قرائت قرآن که شامل عمل و نیت است به میت نرسد؟[۱۲]

نتیجه گیری

از آنچه بیان گردید ثابت گردید که این امور برخلاف عقیده وهابی ها در دین اسلام بدعت نیستند و از نظر جمهور اهل سنت و سران مذاهب چهار گانه به دلیل قرآن و سنت و اجماع،  اعمال زنده ها هم در حوزه صدقات و خیرات و دعا و امثال اینها و هم در حوزه عبادات مثل روزه و حج و تلاوت قرآن، به حال مرده ها نفع دارند و ثواب این امور به آنان می رسد و انجام این کار ها از طرف زنده ها برای مرده ها بدعت یا کار باطل و لغو نیستند. بنابراین کسی این کار ها را بدعت، لغو ، باطل و بی فایده برای مرده می داند در برابر مسلمانان و  قرآن و سنت و اجماع قرار گرفته و امر مسلم و مشروع اسلامی را انکار کرده و به گفته ابن ابی العز حنفی خود آنان بدعت گذار هستند.

نویسنده: حمیدالله رفیعی

پی نوشت ها

[۱] . صالح بن فوزان بن عبد الله،  الإرشاد إلى صحیح الاعتقاد والرد على أهل الشرک والإلحاد، ص ۳۳۶، دار ابن الجوزی، چ۴، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.

[۲] . سوره حم، آیه ۳۹.

[۳] . بخاری قنوجی، أبو الطیب محمد صدیق خان بن حسن،  قطف الثمر فی بیان عقیده أهل الأثر، ص ۱۳۸، عربستان، وزاره الشؤون الإسلامیه والأوقاف والدعوه والإرشاد، چ۱، ۱۴۲۱ق.

[۴] . قرطبی، محمد بن أحمد، جامع لأحکام القرآن (تفسیر قرطبی) ، ج ۱، ص ۳، قاهره،  دار الشعب؛ فخررازی، محمد بن عمر،  التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج۲، ص ۱۷۵، بیروت،  دارالکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۲۱هـ / ۲۰۰۰م.

[۵] . ابن حبان، محمد بن حبان بستی، صحیح ابن حبان، ج۶، ص۲۸۶، بیروت، موسسه الرساله ، چ۲، ۱۴۱۴ق / ۱۹۹۳م.

[۶] . ابن خزیمه، محمد بن إسحاق نیسابوری، صحیح ابن خزیمه، ج۲، ص ۱۲۲، بیروت،  المکتب الإسلامی، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.

[۷] . محمد الخطیب الشربینی، مغنی المحتاج إلى معرفه معانی ألفاظ المنهاج ، ج۳، ص۶۹، بیروت، دار الفکر.

[۸] . سوره نجم، آیه ۳۹.

[۹] .  سوره صافات، آیه ۳۹.

[۱۰] . سوره بقره، آیه ۲۸۶.

[۱۱] . سوره حشر، آیه ۱۰.

[۱۲] . رک: ابن ابی العز الحنفی، شرح العقیده الطحاویه ، ص۵۱۱-۵۱۹، بیروت، المکتب الاسلامی، چ۴، ۱۳۹۱ق.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *