(۱۲۵۴- ۱۳۴۰ ق)
فقیه ومرجع تقلید معاصر
فقیه ومرجع تقلید معاصر
سید حسین طباطبایی ، اهل بروجرد . در۱۷ فروردین ۱۲۵۴ درخانواده ای روحانی و ثروتمند در بروجرد به دنیا آمد . جد پنجم او ، آیت الله سید محمد طباطبایی بروجردی ، از مجتهدان بزرگ نجف بود و از سویی هم خواهرزادۀ علامه مجلسی بود . عموی جد دوم اوسید محمد مهدی طباطبایی بحرالعلوم وپدربزرگواراو ، حاج سید علی طباطبایی ، ازعالمان بود و با راهنمایی های او بود که راهی فراگیری دروس حوزوی شد .درمدرسۀ نوربخش همان شهرآغازبه تحصیل کرد ، اگرچه پیش ازآن بسیاری ازدروس حوزوی وادب فارسی را فراگرفته بو (آقا بزرگ طهرانی ، طبقات ، ج ۱(۲) ، ص ۶۰۵ ؛ دوانی ، گلشن ابرار ، ج ۲ ، ص ۶۶۲) . درهجده سالگی راهی اصفهان شد تا درمکتب آن دیاردروس دینی را فرا گرفت ؛ از این رو ، به مدرسۀ صدروارد شد . مدرسۀ علمیۀ اصفهان درآن زمان بسیارپررونق بود ودرآن جا از بزرگانی مانند میرزا ابوالمعالی کلباسی وسید محمد تقی مدرس وجهانگیرخان قشقایی و سید محمد باقردُرچه ای دانش آموخت) آقا بزرگ طهرانی ، همان جا ؛ رازی ، گنجینه ، ج ۱، ص ۳۴۶) . در۱۳۱۹ ق به بروجرد بازگشت وازآن جا راهی نجف شد تا درحوزۀ آن جا تحصیل علم کند . دراین زمان ، به سبب حضوربسیاری ازعالمان طراز اول درآن دیار ، توانست بهره های علمی فراوان ببرد . اونزد عالم الجلیل القدر ، آخوند خراسانی ، وسید محمد کاظم حائری یزدی وشیخ الشریعه اصفانی فقه واصول ورجال را آموخت. دراین مرحله ، به سبب تیزهوشی وتحرکی که درمجالس درس ازنظر پرسش های عالمانه به وجود آورده بود ، بسیارمورد توجه آخوند قرارگرفت ، تا آن جا که در شمار مهم ترین و اصلی ترین شاگردان او جای گرفت . اوتوانست هم ازآخوند خراسانی وهم ازشیخ الشریعه اصفهانی اجازۀ اجتهاد بگیرد (ابوالحسنی ، « پیش گامان تقریب ، آیت الله بروجردی » ، ص ۹۹) .
به رغم مسیررو به پیشرفتی که داشت ، در۱۳۲۸ ق ناگزیرشد تا به دیارخود بازگردد که بسیارهم مورد توجه مردم وعلمای آن جا قرارگرفت . دیری نپایید که درفاصلۀ شش ماه ازحضورش پدرش ازدنیا رفت واو ، به رغم قراری که با آخوند خراسانی برای برگشتن به نجف داشت ، ناگزیرازماندن شد ودرهمان جا به تدریس و تألیف آغازکرد . یک سال ازبازگشت اوگذشت که خبردرگذشت استادش ، آخوند ، او را باری دیگرعزادارکرد . دربرخی ازنقلیات ازاو آمده است که گویا گفته بوده است که مرگ دوپدر(آخوند خراسانی درحکم پدرمعنوی) به دنبال هم او را به ستوه آوره وسخت ، منلقب کرده است . بدین ترتیب ، فکربازگشت به نجف کلاً ازذهن او خارج شد.
بروجردی در۱۳۴۴ ق ازراه عتبات برای ادای مناسک حج به حجازرفت . در بازگشت ، درکاظمین وسامرا مراقد را زیارت کرد وسپس به ایران بازگشت . درهمین دورۀ زمانی ، ایران درگیرآشوب بود وبرخی ازعلمای اصفهان مانند حاج آقا نورالله وآقا نجفی اصفهانی برضد دولت حاکم ورضا خان شوریده بودند . با این اوصاف ، وقتی آیت الله بروجردی به ایران آمد ، مرزداران دولتی با اتهام همکاری اوبا شورشیان ، وی را درتهران دست گیر و روانۀ زندان کردند . رضا خان برآن بود تا آیت الله بروجردی را با خویش همراه سازد واو را دربرابرآقا عبدالکریم حائری قراردهد ، اما توفیقی نیافت . پس ازمدتی ، آیت الله بروجردی ازحبس آزاد شد وبه مشهد مقدس رفت (جعفریان ، « مرجعیت سیاسی شیعه . . . » ، ص ۱۴) .
دراین دورۀ زمانی ، درپی درگدشت مراجع مناطق جنوبی کشور ، یعنی آقا سید محمد رضا دزفولی (- ۱۳۵۲ ق) وحاج آقا محمد حسین غروی (- ۱۳۵۳ ق) ، زعامت این مناطق به بروجردی رسید (علوی ، ص ۳۳۹) . وی سپس ازمشهد به قم رفت وتا ۱۳۶۳ ق درآن جا ماند (دوانی ، نهضت ، ج ۲ ، ص ۳۳۷ ؛ ابوالحسینی ، « پیش گامان تقریب . . .» ، ص ۱۰۳ – ۱۰۴) . در۱۳۶۴ ق برای مداوا به تهران آمد ودربیمارستان فیروزگر بستری شد ومردم عادی وعالمان به دیداراوشتافتند وبرای اوطلب سلامت کردند . درهمین زمان ، برخی ازعالمان همچون امام خمینی (ره) ایشان را به قبول مرجعیت تشویق کردند . ازاین رو ، با قبول این امردرهمان سال ، درتاریخ ۲۶ صفر۱۳۶۴ درمیان استقبال مردم به قم رفت وبه درس وبحث وآموزش وپاسخ گویی به سؤالات شرعی پرداخت . بزرگان دینی آن زمان ، به احترام حضوراو ، مقامات وجایگاه خود را به او می سپردند ، چنان که آیت الله سید صدرالدین صدروآیت الله سید محمد حجت جایگاه نمازخود ونیزپایگاه وکلاس تدریس خود را به واگذارکردند . حتی عالم وفقیه عالی قدری چون آقا سید محمد تقی خوانساری دردرس او شرکت کرد . هم چنین ، درس اوافراد سرشناسی مانند امام خمینی (ره) وحاج آقا مرتضی حائری وسید محمد محقق داماد شرکت می کردند .
در۱۳۶۵ ق ، با درگذشت آقا سید ابوالحسن اصفهانی ، مرجع بزرگ شیعیان درنجف ، زعامت ومرجعیت شیعیان به آیت الله بروجردی منتقل شد و تا پایان عمردر۱۳۸۰ ق این بزرگوارامکان آن را یافت تا درمقام خویش تحولات مهمی برای وحدت شیعیان وروحانیون وقشرهای اجتماعی رقم زند .
آیت الله بروجردی درطول حیات علمی خود آثارفراوانی تدوین کرده که بیش تردرمورد مباحث فقهی است ، اما دربارۀ روایات واحادیث هم آثاری ازاوبرجای مانده است . ازمهم ترین اثرگذاری های اوابتکاری خاص درطبقه بندی رجالی واستفاده ازاین طبقات درمباحث تحقیقی است .درواقع ، هم زمان با این که درمیان اروپاییان درقرن ۱۹ م اصطلاح « نسل » درمطالعات اجتماعی شاخصی مهم درپی جویی جریان های اجتماعی درنظرگرفته می شد ، این عالم شیعه نیزبه همین نتایج دست یافته بود . آنچه آیت الله بروجردی دربارۀ طبقۀ رجالی بیان می کرد مشابه مفهوم نسل دراندیشۀ علوم انسانی مغرب زمین بود . بروجردی دوره های ۳۰ ساله را اززمان پیامبر (ص) آغازوآن را تا عصرشیخ طوسی برابربا دوازدۀ طبقۀ رجالی بیان کرد . سپس ، ازفرزند شیخ طوسی ، ابوعلی ، تا مشایخ خود بروجردی مشتمل بر۲۴ طبقه می شدند . این طبقه بندی بسیارعالمانه حرکتی خاص بود که هرگزدرمیان رجالیان رخ نداده بود و اوتوانست باهوش سرشارخود به این مهم دست یابد . این طبقه بندی دارای ریزه کاری هایی هم بود که به همۀ آن ها دقت کافی داشت . بی گمان این طبقه بندی بروجردی دروازه هایی نو درتحقیقات روایی – حدیثی گشود وراه شناخت دقیق اسانید وسلسله های گوناگون را هموارکرد .
ازدیگراثرگذاری های مهم بروجردی تنظیم وسائل الشیعه ی حرعاملی است . اوبراساس طرحی شایان توجه به تهذیب وسائل آغازکرد وبا یاری گروهی ازشاگردان و عالمان درطول زمانی حدوداً ده ساله این کاربا عنوان جامع احادیث الشیعه به اتمام رسید (بروجردی ، ترتیب ، ص ۱۱۱، ۱۱۴ ، همو ، البدر ، ص ۲۶ – ۲۷ – ۳۷ ؛ مطهری ، ص ۲۴۲ – ۲۴۳ ؛ حسینی ، ص ۷۷ – ۱۲۳) .
منابع:
- آقا بزرگ طهرانی ، محمد محسن (۱۳۶۶) ، طبقات اعلام الشیعه (احیا ، الداثر من القرن العاشر) ، تصحیح علی نقی منزوی ، تهران ، دانشگاه تهران .
۲. دوانی ، مفاخر اسلام، تهران.
۳. ابوالحسینی ، رحیم، پیشگامان تقریب، آیت الله بروجردی:آیت اخلاص، اندیشه تقریب، ش ۵٫
۴. جعفریان، رسول، مرجعیت سیاسی شیعه، نگریش اجمالی بر نقش آیت الله العظمی بروجردی، در احیای حرکت فکری و سیاسی حوزه» زمانه شماره ۷و۸