على «صالح المؤمنین‏» است

۱۳۹۹-۰۱-۱۳

164 بازدید

اشاره:

امام علی (ع)  «صالح المؤمنین‏» است جایى که ولایت ‏به خدا نسبت داده مى شود چه کسى پس از «الله‏» ولایت بر مؤمنین را دار است؟ همه تفسیر این آیه را مى‏ دانید و تمام مفسران بزرگ آن را مخصوص على نقل کرده ‏اند که مقصود از «الذین آمنوا» که در آیه ولایت آمده، على است، زیرا تنها او بود که در حال نماز، به سائلى صدقه داد و خداوند آیه ولایت را درباره‏ اش نازل کرد ولى در جاى دیگر نیز خداوند مى‏ فرماید: «فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین‏» پس خداوند و جبرئیل و آن رادمرد شایسته از مؤمنان، ولى است.

در این جا نیز پیش از مفسران شیعه، مفسران اهل سنت، غرض از صالح المؤمنین را در این آیه «على‏» دانسته‏ اند و از رسول الله نقل مى کنند که فرمود:«و صالح المؤمنین، على بن ابى‏طالب‏» و نه تنها سیوطى در «در المنثور»ش، که صاحب «کنزل العمال‏» در صفحه ۲۳۷ از جلد اول کتابش همین مطلب را نقل کرده‏ اند. و ابن حجر در «صواعق‏»ش و هیثمى در «مجمع الزواید»ش نیز به تفصیل و با بیان بیش‏ترى نقل کرده ‏اند. و على «انفاق کننده است در پنهانى و آشکار». ابن عباس در ذیل آیه شریفه «الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا و علانیه‏» نقل کرده که این آیه درباره على نازل شده، زیرا على چهار درهم داشت، یک درهم را شبانه و درهمى را روزانه و یک درهم را آشکارا و درهمى را مخفیانه، در راه خدا انفاق کرد. (اسد الغابه ابن اثیر ج ۴ ص ۲۵)

زمخشرى در «کشاف‏»، سیوطى در «الدر المنثور»، هیثمى در «مجمع الزواید» و ابن حجر در «صواعق المحرقه‏» و ده‏ها مفسر و دانشمند همین را ذکر کرده ‏اند. و على «خیر البریه‏» است. او بهترین مخلوقات و برترین آفریدگان آفریدگار متعال است. او والاتر و شریف‏تر و افضل همه انسان‏هاى روى زمین است. و پس از على بهترین مردم، پیروانش هستند. من این را نمى‏ گویم که مفسران اهل سنت مى‏ گویند، پس چرا خود جز، پیروان على نمى‏ شوند و چرا خود شیعه «خیر البریه‏» نمى ‏شوند و چرا از او فاصله مى‏ گیرند. على «رحمت ‏خدا» است. و چه شیرین است‏ سخن حق که مى ‏فرماید: «قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر ما یجمعون، بگو به فضل خدا و به رحمتش امیداور باشند و این سان خرسند شوند که این بهتر است از آنچه جمع مى ‏کنند.»

ابن عباس مى ‏گوید: «مقصود از«فضل الله»، رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و مقصود از «رحمته‏» على (علیه السلام) است و على «اهل ذکر» است. پس هرچه را نفهمیدیم باید از پیشگاه على و آل على سؤال کنیم و باید از علوم آنان بهره ببریم تا پاسخ سؤال‏هایمان را دریابیم. جابر جعفى نقل مى ‏کند که وقتى آیه «فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون‏» نازل شد، على (علیه السلام )فرمود: « نحن اهل الذکر، ما اهل ذکریم‏». (تفسیر طبرى، ج ۱۷، ص ۵)

على «رحمت‏ خدا» است. و چه شیرین ست‏ سخن حق که مى‏ فرماید: «قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر ما یجمعون، بگو به فضل خدا و به ورحمتش امیداور باشند و این سان خرسند شوند که این بهتر است از آنچه جمع مى‏ کنند.» ابن عباس مى‏ گوید: مقصود از فضل الله، رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) و مقصود از «رحمته‏» على (علیه السلام) است. (تاریخ بغدادى، ج ۵، ص ۱۵) امام علی (ع) و على «صدیق‏» است. هر جا سخن از رسول خدا است، پس از او به نحوى به على اشاره شده است. در سوره زمر مى ‏فرماید: «و الذى جاء بالصدق و صدق به اولئک هم المتقون، و آن کسى که صدق و راستى را آورد و کسى که او را تصدیق نمود، آنان تقوا پیشگانند.»

و در اینجا رسول خدا است که دلیل راستین از سوى پروردگارش آورده و پیام خدایش را به مردم ابلاغ کرده و کسى که از ساعت نخست، او را تصدیق کرد و به او ایمان آورد و در تمام مراحل دعوت همراه او و پشتیبان او بود، على بود. آنچه در اینجا فهرست‏ وار یادآور مى ‏شویم، کمتر از یک هزارم فضایل آن حضرت است که تنها در برخى از کتابهاى اهل سنت دیده شده و اگر کسى بخواهد همه فضایل حضرت را از زبان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم)، به تنهایى یادآور شود، مثنوى هفتاد من مى‏ شود. به خدا هرگاه ناله‏ هاى على را مى ‏خوانم، بیش از حادثه شهادتش دلتنگ و گریان مى ‏شوم; گو اینکه شهادت على مایه آسایش و آرامش او بود که از دست این نااهلان راحت ‏شود و به وست‏ بپیوندد. چه او آن قدر به مرگ علاقه‏ مند است که از کودک بر پستان مادر افزونتر. این سان على جهان را با قلبى پر از خون وداع مى‏ کند و در شب قدر، رستگارانه به خداى کعبه مى‏ پپوندد.                                                                                                                                 

منبع:  بخش سیره و عترت تبیان.