سید نعمت الله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم (علیه السلام) می رسد. سید نعمت الله شاگرد عالمانی همچون علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی بود. سید نعمت الله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کرده اند. الانوار النعمانیه، قصص الانبیاء و کتاب کشکولی زَهر الربیع از آثار مشهور او است. او از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب می شود.
نسب، تولد، درگذشت
سید نعمت الله جزایری سرسلسله خاندان سادات جزایری است که سه قرن در منطقه خوزستان، به ویژه شوشتر، خدمات علمی و دینی ارائه می کردند.[۱] نسب آنان به عبدالله بن موسی بن جعفر، فرزند امام کاظم (علیه السلام)، می رسد.[۲] به نوشته سید نعمت الله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره، محلی میان دجله و فرات، به دنیا آمد.[۳]
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نسبت بیشتر سادات جزایری به وی می رسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.[۴] برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
سید نعمت الله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کرده اند.[۵]
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .[۶] سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.[۷]
شیراز
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزاده اش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.[۸] سید نعمت الله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.[۹]
اصفهان
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.[۱۰] میرزا تقی دولت آبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسه ای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمت الله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآه العقول مشغول شد.[۱۱]
عتبات عالیات
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد[۱۲] و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
جزایر
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام، را آغاز کرد.[۱۳]
هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق،[یادداشت ۱] مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمت الله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.[۱۴] سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتاب های سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.[۱۵] سید علی احترام زیادی برای سیدنعمت الله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.[۱۶]
اصفهان
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانه ای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.[۱۷]
اساتید
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۱۸]
جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت:
۱. یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.[۱۹]
۲. محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.[۲۰]
۳. حسین بن سبتی حویزی، مدرّس و ادیب.[۲۱]
شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[۲۲] که از آن جمله اند:
۱. میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[۲۳]
۲. جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[۲۴]
۳. صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[۲۵]
۴. عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سال های ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[۲۶] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار می آیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی، به آنان اشاره کرده است.[۲۷]
اصفهان
سید نعمت الله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
۱. علامه مجلسی[۲۸] که از مشایخ مهم او بود.[۲۹] او سه اجازه به سید نعمت الله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخه ای از نهج البلاغه، به خط خود مجلسی نوشته شده است.[۳۰]
۲. محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی (معروف به محقق سبزواری؛ متوفی ۱۰۹۰).[۳۱]
۳. آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری؛ متوفی ۱۰۹۹).[۳۲]
۴. فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[۳۳] سید نعمت الله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[۳۴]
۵. شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴)[۳۵] جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان می کرده که اشکالاتِ گونه ای از قیاس، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت، را از سید نعمت الله آموخته است.[۳۶]
شاگردان
شاگردان سید نعمت الله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر[۳۷] و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،[۳۸] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کرده اند، از جمله آنانند:
۱. ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[۳۹]
۲. ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[۴۰]
۳. عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبده الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[۴۱]
۴. علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.[۴۲]
۵. عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[۴۳]
۶. مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[۴۴]
۷. فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[۴۵]
۸. محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[۴۶]
۹. یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمت الله به تحصیل علم پرداخت .[۴۷]
۱۰. محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمت الله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[۴۸] در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.[۴۹] او یادداشت های تفسیری سید نعمت الله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.[۵۰]
روش علمی؛ اخباری میانه رو
محققان اتفاق نظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانه رو بوده است.[۵۱] منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتاب ها و رساله های متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.[۵۲]
منظور جزایری از طریقه وسطا، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده[۵۳]، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلال های عقلی تکیه زده اند و نه مانند اخباری هایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمرده اند.[۵۴]
جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیه و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.[۵۵]
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانه رو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.[۵۶] اخباری ها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.[۵۷]
نشانه های اخباریگری
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونه های قیاس، از جمله قیاس منصوص العله و اولویت، را باطل دانسته است.[۵۸]
در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است.[۵۹] وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.[۶۰] وی بر خلاف علامه مجلسی[۶۱] که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را می توان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعه ای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند[۶۲] و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح، حسن، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است [۶۳] بر وثاقت بسیاری از کتاب های حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی، صحه گذاشته است.[۶۴]
تألیفات و آثار علمی
کتاب ها، رساله ها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کرده اند[۶۵] او بر بسیاری از کتاب ها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.[۶۶] با مراجعه به تعدادی از این آثار می توان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.[۶۷]
شرح ها و حاشیه نویسی ها در آغاز به صورت یادداشت هایی بوده که سید نعمت الله بر کتاب های مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.[۶۸] جزایری همچنین بر کتاب هایی چون تفسیر بیضاوی، قاموس اللغه فیروزآبادی و کتاب های چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.[۶۹]
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمت الله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام، آسیای صغیر و عراق و بخش های جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راه های پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.[۷۰]
آرای جزایری در باب طاعون نمونه آشکار تفسیر دینی رویدادهاست. این گفتمان دینی امکانات تازه ای را در ادبیات مرگ ابداع کرده است.
همنشینی با حاکمان
سید نعمت الله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کرده اند.[۷۱]
پی نوشت ها
- اعتمادالسلطنه، مرآهالبلدان، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.، ج۱، ص۷۰۳ـ ۷۰۵؛ جزایری، ۱۳۹۷، ج۱، ص۲۲.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۵؛ اعرجی، مناهل الضرب، ۱۳۷۷ش، ص۴۹۸ـ ۴۹۹.
- جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۱۵؛ جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۲.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۵۵.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفه العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفه العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ج۴، ص۳۱۳.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفه العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
- افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.
- جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفه العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
- خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۲.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۵.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.
- جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۵؛ جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۱.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۳.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۸.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۶۳.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۹.
- جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤه البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۳۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۵.
- جزایری، التحفه السنیه، نسخه خطی، ص۳۳۹.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.
- آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.
- خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.
- استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.
- جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.
- جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- الأنوار النعمانیه، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۳۳.
- مجلسی، نظم اللئالی، ۱۴۱۱ق، ص۱۳ـ۱۴.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.
- جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.
- جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.
- جزایری، الاجازه الکبیره، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- شوشتری، تحفه العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
- جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.
- بَحْرانی، لؤلؤه البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.
یادداشت ها
در این سال حسین پاشا، حاکم بصره، بر سلطان محمد عثمانلو، وزیر بغداد، شورش کرد. سلطان محمد لشکری را برای جنگ با وی روانه بصره ساخت. حاکم بصره به جزایر رفت و در آنجا به دفاع از خود پرداخت، اما پس از چهار ماه مقاومت و محاصره جزایر، سرانجام لشکریان بغداد او را شکست دادند و او به سوی هندوستان گریخت. مردم جزایر، که از یاران پاشا بودند، از بیم جان به هویزه و شهرهای مجاور گریختند.
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: الکواکب المنتشره فی القرن الثانی بعد العشره، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران، ۱۳۳۷ش.
- استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف، الفوائد المدنیه، چاپ رحمهاللّه رحمتی اراکی، قم، ۱۴۲۴ق.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن بن على، مرآهالبلدان، چاپ عبدالحسین نوائى و میرهاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.
- اعرجی، جعفربن محمد اعرجی، مناهل الضرب فی انساب العرب، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۳۷۷ش.
- افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
- بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤه البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم، بیتا.
- بهشتی، ابراهیم، اخباریگرى، تاریخ و عقاید، موسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، قم، ۱۳۹۱ش.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازه الکبیره، چاپ محمد سمامی حائری، قم، ۱۴۰۹ق.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، التحفه السنیه فی شرح نخبه المحسنیه، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش۲۲۶۹.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، تذکره شوشتر، اهواز، کتابفروشی صافی، بیتا.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، نابغه فقه و حدیث: سید نعمت الله جزائری، قم ۱۴۱۸ق.
- جزایری،نعمت الله بن عبدالله، الانوار النعمانیه، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
- جزایری،نعمت الله بن عبدالله، الانوار النعمانیه، مقدّمه: محمّدعلى قاضى طباطبایى، بنىهاشمى، تبریز، ۱۳۸۲ق.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۱، بیروت، دارالجنان، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۲، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، چاپ طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۸ق.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۲۱۶.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، مسکن الشجون فی حکم الفرار من الطاعون، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۳۴۴۲.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، مقامات النجاه، نسخه خطی کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ش ۳۴۹۶.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، نورالبراهین او انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷ق.
- جزایری، نعمت الله بن عبدالله، هدیه المؤمنین و تحفه الراغبین، نسخه خطی کتابخانه آیت آللّه مرعشی نجفی، ش ۳۹۰۱.
- خوانساری، محمدباقر بن زینالعابدین، روضاتالجنات فى احوالالعلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
- شوشتری، عبداللطیف بن ابیطالب، تحفه العالم، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران، ۱۳۶۳ش.
- عاملی، زین الدین بن علی شهیدثانی، رسائل الشهید الثانی، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، مفاتیح الشرائع، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافى، چاپ علىاکبر غفارى، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- مجلسی، محمدباقر، نظم اللئالی، معروف بسؤال و جواب گردآورنده محمدبن احمد حسینی لاهیجانی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۱ق.
- خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
منبع: ویکی شیعه