بی تردید، بارگاه و حرم الهی کریمه اهل بیت علیهم السلام، اصلی ترین سبب رونق واعتبار دیرینه دیار قم و ساکنان آن بوده و هست. بعد از جناب عباس بن علی و علی اکبر علیهم السلام، شاید تنها امامزاده ای است که زیارتنامه ویژه دارد، فاطمه معصومه سلام الله علیها است.
زیارت معروف آن حضرت
أَقُولُ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ کُتُبِ الزِّیَارَاتِ حَدَّثَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیه عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قَالَ [علیه السلام] یَا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُوسَى [علیه السلام] قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ فَإِذَا أَتَیْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَهِ وَ کَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلاثِینَ تَکْبِیرَه ً وَ سَبِّحْ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ تَسْبِیحَهً وَ احْمَدِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلاثِینَ تَحْمِیدَهً ثُمَّ قُلِ السَّلامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَهِ اللَّه… (۱)
علامه مجلسی در بحار (بحارالأنوار ج۹۹، ص۲۶۶) از امام هشتم (علیه السلام) نقل کرده که حضرت به سعد فرمود: نزد شما قمی ها از ما اهل بیت قبری است. سعد پرسید: قبرفاطمه دختر موسی(علیه السلام) را می فرمایی؟ فرمود: آری، هرکس او را زیارت کند و عارف به شان و حق وی باشد، بهشت پاداشش خواهد بود. هنگامی که کنار قبر آمدی، نزد سر مقدس، روی به قبله بایست و پس از ۳۴ مرتبه الله اکبر و۳۳مرتبه سبحان الله و۳۳ مرتبه الحمد الله، بگو: السلام علی آدم صفوه الله، السلام علی نوح نبی الله و…
سند این روایت
۱- علامه مجلسی
مرحوم مجلسی منبع روایت را نقل نکرده، تنها می فرماید: «رأیت فی بعض کتب الزیارات» در برخی از کتابهای مشتمل بر زیارتهاچنین دیده ام. هرچند اعتبار علامه مجلسی به نقل او نیز اعتبار می بخشد؛ ولی عدم ذکر منبع، به لحاظ تحقیقی جای تأمل دارد.
۲- راویان حدیث
علی بن ابراهیم صاحب تفسیر، از چهره های مقبول در رجال روایات شیعه است. در کتابهای رجال می خوانیم:
«ثقه فی الحدیث ثبت معتمد صحیح المذهب؛ (۲) در نقل حدیث موردوثوق است، در نقلها دقیق و مورد اعتماد است و مذهب صحیح [اثنا عشری] دارد.»
پدرش ابراهیم بن هاشم قمی نیز از چهره های مقبول است و به تعبیر علامه بزرگوار خویی در «معجم الرجال» در وثاقت وی جای تردیدی نیست. (۳)
درباره «سعد» که راوی از امام رضا علیه السلام است و ابراهیم بن هاشم این زیارتنامه را از او نقل کرده، باید گفت:
احتمال۱٫ اگر مراد «سعد بن عبدالله اشعری قمی» باشد، وثاقتش مسلم است و به تعبیر نجاشی: «شیخ هذه الطائفه و فقیهها و وجهها؛ (۴) بزرگ طائفه شیعه و فقیه وچهره برجسته آنان است.»
اما در مورد روایت «ابراهیم بن هاشم» از «سعد» پرسشهایی به ذهن می آید:
اولا: در طبقات راویان، «ابراهیم بن هاشم» طبقه هفتم و «سعد بن عبدالله اشعری» طبقه هشتم است. طبق قاعده، سعد باید از ابراهیم حدیث نقل کند. بر همین اساس، در کتب چهارگانه روایی ما حدود ۲۰ مورد دیده می شود که «سعد» از «ابراهیم» روایت نقل کرده است. (۵) تنهادر یک مورد ابراهیم بن هاشم از سعد بن عبدالله نقل کرده است؛ (۶) و البته همان یک مورد نیز مؤید خوبی است که نشان می دهد ابراهیم از سعد حدیث نقل می کند. شاید چندان هم دور از انتظار و اعتبار نباشد که در کنار موارد متعدد نقل سعد از ابراهیم، یکی دو مورد ابراهیم از سعد نقل کرده باشد.
ثانیا: در کتاب های معتبر حدیث شیعه، «سعد بن عبدالله» هیچ روایتی از امام هشتم علیه السلام ندارد؛ احادیث او از صادقین (علیهماالسلام) است. (۷)
در این صورت زیارتنامه مذکور را باید یک استثنا به شمار آورد. افزون بر این، به اتفاق همه مورخان سال شهادت امام هشتم علیه السلام۲۰۳ ه. ق. است و سال وفات سعد بن عبدالله ۲۹۹ یا ۳۰۱ ه. ق. می باشد لذا این نقل در صورتی درست است که سعد تنها پس از شهادت حضرت رضاعلیه السلام حدود ۱۰۰ سال عمر کرده باشد. بدین ترتیب، این که «سعد» درک محضر حضرت رضا (علیه السلام) را درک کرده باشد و واسطه مستقیم محتوای زیارتنامه شده باشد، بسیار دور می نماید.
احتمال ۲٫ اگر مراد از «سعد» در این سند، «سعد بن احوص اشعری قمی» باشد، شیخ طوسی(ره) در کتاب «رجال» وی را توثیق فرموده، مشکل نقل ازامام رضاعلیه السلام بر طرف می شود؛ زیرا او از اصحاب امام هشتم(علیه السلام) است و از ایشان حدیث نقل کرده است. ولی در این فرض، اشکال دیگری پیش می آید که:
در کتب معتبر روایی ما «ابراهیم بن هاشم»، حتی یک روایت از «سعد بن احوص» ندارد.
احتمال ۳٫ ممکن است سعد مذکور در سند، سعد دیگری جز این دو باشد که در آن صورت تعیین وی و اثبات و ثاقتش به سادگی ممکن نیست.
به هر حال تعیین دقیق شخصیت و وثاقت سعد مذکور در سند زیارتنامه مشکل است.
دهه کرامت، ویژه نامه، ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)،سایت تبیان
متن زیارتنامه
زیارتنامه، از نظر محتوا، نقاط قوت و مضامین عالی دارد.
با توجه به تمامی این موارد سندی و متنی، مرحوم علامه مجلسی(ره) در کتاب «تحفه الزائر» احتمال می دهد که: ممکن است، بر فرض صحت سند و صدور صدر روایت، ذیل آن که متن زیارتنامه است، دنباله حدیث نبوده،به و سیله علما و بزرگان تألیف شده باشد. (۸) مانند زیارتنامه حضرت زینب کبری(علیها السلام) و عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) و برخی امامزادگان بزرگوار دیگر.
سخن نهایی
بی تردید خواندن این زیارتنامه، به امید صدور از معصوم و با توجه به مضامین صحیح و متینی که دارد، مطلوب و مقبول است؛زیرا دقت و مناقشه در درستی اسناد دعاها و مستحبات، تنها جنبه علمی و تحقیقی دارد نه عملی.
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مانند بسیاری دیگر از بزرگان ما، در کتاب ارزشمند «المراقبات » می فرماید: «و لا یناقش فی عدم صحه الاسناد لوجهین احدهما ان هذه الاخبار مظنون الصدور والثانی ما وردت فی اخبار کثیره موثقه ان من سمع شیئا من الثواب علی عمل فعمله التماس ذلک الثواب اعطاه الله ذلک و ان لم یکن کما سمعه فهذه الاخبار المعتبره قطع الاعذار من جهه اسناد الاخبار(۹)؛ به دو دلیل نباید در اسناد مستحبات مناقشه کرد:
۱- وقتی ثواب و پاداشهای آنها در این حد از ارزش باشد، ازدیدگاه عقلا، احتمال معتنی به صدق و صدور کافی است، چه رسد به این که مانند این اخبار صدورش ظنی باشد.
۲- روایات فراوان و مورد اعتمادی در دست داریم که می گوید: اگر کسی ثوابی را بر عملی بشنود و آن عمل را به امید به دست آوردن آن ثواب انجام دهد، خداوند آن پاداش را به وی خواهدداد. اگر چه شنیده اش با واقع مطابق نباشد. با وجود این اخبارمورد اطمینان، عذرها از ناحیه سند منقطع است.»
در صدر روایت زیارتنامه حضرت معصومه (صلوات الله علیها) به زائری که عارف به شان و مقام آن بانوی بهشتی باشد، وعده بهشت برین الهی داده شده است. این پاداشی بسیار گرانبهاست و حتی اگر چند در صداحتمال دست یابی بدین پاداش وجود داشته باشد، نباید آن را ازدست داد.
حرم حضرت معصومه علیهاالسلام
زیارتنامه ای دیگر
مرحوم مجلسی در بحار، زیارتی از «مصباح الزائر» علی ابن طاوس برای همه امامزادگان جلیل القدر و بزرگوار مانندحضرت ابا الفضل و علی اکبر علیهما السلام نقل کرده که می توان آن را با تغییر ضمیرها وکلمات، در زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها به کار برد. اگر کسی به هردلیل بخواهد زیارت دیگری هم در عرض ادب به ساحت آن بانوی گرانقدر بخواند، این زیارت مناسب است. البته اصولا کتاب «مصباح الزائر» سید بن طاووس، همانند کتاب «لهوف» وی، مشتمل بر سند ها و اسرار نیست.
به نوشته محدث نوری، سید زیارت ها و دعاهای کتاب «مصباح الزائر» را از کتاب «مزار قدیم» نقل کرده که به نظر وی، مؤلفش قطب راوندی است؛ زیرا، هم از نظر نقل سید از وی ممکن است و هم بزرگان کتاب «المزار» را در شمار آثار قطب ذکر کرده اند. قطب راوندی آن زیارت ها را از کتاب «مزار» محمدبن مشهدی نقل می کند. (۱۰)
مرحوم مجلسی کتاب «مزار» ابن مشهدی را «مزارکبیر» و مورد اعتماد بزرگان شیعه دانسته است. (۱۱)
به هر تقدیر ،کتاب «مصباح الزائر» مشتمل بر اسناد نیست؛ شاید بدان جهت که سید (ره) آن را در آغاز تکلیف و نویسندگی اش تألیف فرموده است. اوخود می نویسد: …مما ألّفتُ فی بدایه التکلیف من غیر ذکر الاسرار و التکشیف کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر ثلاث مجلدات…: از آنچه در نوجوانی و بدون ذکر اسرار و مکشوفات تألیف کرده ام، کتاب سه جلدی «مصباح الزائر و جناح المسافر» است.
محدث نوری، پس از این سخن، می افزاید: و منه یظهر وجه عدم مشابهته کاللهوف لسایر مؤلفاته من ذکرالاسانید و الاسرار (۱۲): از این نوشته و اعتراف سید علت تفاوت و عدم مشابهت کتاب «مصباح» و «لهوف» با دیگر مؤلفات و نوشته هایش آشکار می شود. (در آن دو کتاب بر خلاف سایر تألیفات ایشان سندها و اسرار ذکر نشده است.)
شخصیت سید بن طاووس
با این همه، جلالت قدر سیدبن طاوس و ارتباط محکم وی با حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) گفته ها و نوشته هایش را اعتباری خاص می بخشد هرگونه احتمال خلاف را نفی می کند. محدث نوری در باره سید تعبیر عجیب و عمیقی دارد. او می فرماید: «و یظهر من مواضع من کتبه خصوصا کتاب کشف المحجه أن باب لقائه إیاه صلوات الله علیه کان له مفتوحا قد ذکرنا بعض کلماته فیها فی رسالتنا جنه المأوی (۱۳)؛ در کتابهایش، به ویژه «کشف المحجه»، از موارد متعددی به دست می آید که باب ملاقات و دیدارش با وجود مقدس ولی عصر(عج) گشوده بود و هر زمان که می خواست، امکان تشرف داشت. ما برخی از آن موارد را در رساله «جنه المأوی» آورده ایم.»
همچنین محدث نوری در «النجم الثاقب» و علامه اریلی در «کشف الغمّه» در جریان شفا یافتن اسماعیل بن حسن هرقلی چنان نگاشته اند که حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) سید بن طاوس را فرزند خود خوانده است.
چنین شرف و افتخارهایی را، در طول غیبت کبری، برای هیچ کس جز او نخوانده و نشنیده ایم. پس این زیارتنامه مورد اعتماد است و از زیارتهای معتبر درزیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و هر امامزاده دیگری است؛ به ویژه که به نقل علامه مجلسی(ره) در بحار، شیخ مفید(ره) نیز این زیارتنامه را در کتاب «المزار» خویش آورده است. (۱۴)
البته در نسخه ای ازکتاب «المزار» شیخ مفید(ره) که اکنون در اختیار است اثری از این زیارتنامه به چشم نمی خورد. شاید، چنان که محقق بزرگوار کتاب «المزار» شهید اول(ره) احتمال داده، نسخه دیگری از «المزار» مفید نزد علامه مجلسی(ره) بوده که به دست ما نرسیده است. (۱۵) و در آن، این زیارتنامه ذکر شده بود.
حرم حضرت معصومه علیهاالسلام
متن اصلی زیارتنامه
«السلام علیک أیها السید الزکیّ الطاهر الولیّ و الداعی الحفی أشهدُ أنّک قُلتَ حقا و نطقتَ حقّا و صدقا و دَعَوتَ إلی مولای و مولاک علانیهً و سرّا، فاز متّبعکَ و نَجا مصدّقک و خاب و خسر مکذّبک و المتخلف عنک، إشهَد لی بهذه الشهاده لأکونَ من الفائزین بمعرفتک وطاعتک و تصدیقک و اتّباعک و السّلام علیک یا سیدی و ابنَ سیدی أنت باب الله المؤتی منه و المأخوذ عنه أتیتک زائرا و حاجاتی لک مستودعا و ها أنا ذا استودعُک دینی و أمانتی و خواتیم عملی و جوامع أملی إلی منتهی أجَلی و السلام علیکَ و رحمه الله و برکاته.»
همین زیارتنامه با تغییر ضمیرها و کلمات و متناسب با زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها):
السلام علیکِ أیتها السیده الزکیه الطاهره الولیه و الداعیه الحفیه أشهدُ أنّکِ قلتِ حقا و نطقتِ حقا و صدقا و دَعَوتِ إلی مولای و مولاکِ علانیهً و سرا، فاز متّبعکِ و نجا مصدقکِ و خاب و خسر مکذبکِ و المتخلف عنکِ، إشهدی لی بهذه الشهاده لاکون من الفائزین بمعرفتکِ و طاعتکِ و تصدیقکِ و اتباعکِ و السلام علیکِ یا سیدتی و بنت سیدی أنتِ باب الله المؤتی منه و المأخوذ عنه، اتیتکِ زائرا و حاجاتی لکِ مستودعا و ها أنا ذا استودعک دینی و أمانتی و خواتیم عملی و جوامع أملی إلی منتهی أجلی و السلام علیکِ و رحمه الله و برکاته.
پی نوشت ها:
۱- مجلسی، بحار، ج ۱۰۲، ص ۲۶۵
۲- ابو العباس نجاشی، رجال نجاشی، ص ۱۸۳
۳- خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۳۱۷
۴- ابو العباس نجاشی، همان، ص ۱۲۶
۵- خویی، همان، از ص ۳۲۱ تا ۴۶۸
۶- همان، ص ۴۶۶چ
۷- همان، ج ۸، ص ۴۰۲
۸- مجلسی، تحفه الزائر، چاپ سنگی، اواخر کتاب پس از نقل زیارت
۹-ملکی، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص ۵۷
۱۰- نوری، مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۶۸ و ۳۷۰
۱۱- شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص ۴۴۹
۱۲- نوری، همان، ص ۴۷۱
۱۳- همان، ص ۴۶۸
۱۴- مجلسی، همان، ص ۲۷۳
۱۵- شهید اول، المزار، ص ۷؛ تحقیق آقای سید محمد باقر ابطحی اصفهانی
۱۶- مجلسی، همان، ص ۲۷۲
منبع: کوثر، شماره ۲۵