ابوحمزه ثمالى حکایت نماید:«روزى از روزها در محضر شریف امام محمّد باقر (صلوات اللّه و سلامه علیه) بودم ، آن حضرت برایم تعریف نمود: « روزى در مناسک حجّ عمره ، مشغول طواف کعبه الهى بودم ، چون طواف خود را انجام دادم در حِجر اسماعیل نشسته و مشغول ذکر و دعا گردیدم . ناگهان متوجّه شدم ، که یکى از جنّیان از سمت صفا و مروه به سوى کعبه معظّمه الهى در حرکت است ، همین که به حَجَرالا سود رسید، مشغول طواف حرم گردید و هفت دور اطراف کعبه الهى طواف کرد. و سپس نزدیک مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) رفت و بر روى دو پا و قدم هاى خود ایستاد و دو رکعت نماز به جاى آورد.
پس از آن ، حضرت باقرالعلوم (علیه السلام ) در ادامه فرمایشات خود افزود: « این داستان هنگام ظهر واقع شد؛ و عدّه اى از مردم مانند عطاء و دوستانش که شاهد این جریان بودند، نزد من آمدند و اظهار داشتند: « یا ابا جعفر! آیا این جنّ را دیدى ؟! »پاسخ دادم : «بلى ؛ و آنچه را هم که انجام داد مشاهده کردم . » پس از آن به ایشان گفتم :« اکنون نزد جنّ بروید و به او بگوئید محمّد بن علىّ (علیهماالسلام ) پیام فرستاد بر این که در همین لحظات ، بندگان خدا وارد مى شوند؛ و این موقع ، هنگام حضور و اجتماع آنها در این مکان مقدّس است . و چون مناسک و اعمال خود را انجام داده اى ، مى ترسم که مشکلى برایت پیش آید اگر ممکن است بلند شو و برو. بعد از آن جنّ سر بر زمین نهاد و سپس سر از سجده برداشت و بلند شد و ناگهان در هوا ناپدید گردید
پاورقی:
مختصر بصائرالدّرجات : باب اوّل ، ص ۱۵، بحارالانوار: ج ۴۶، ص ۲۵۰.