جریـان شناسی فتنه احمدالحسن البصری

۱۴۰۱-۰۱-۲۹

465 بازدید

اشاره:

از دیرباز، باورهای آخرالزمانی مورد سوء استفاده‌ افراد منحرف بوده و برای رسیدن به اهداف و اغراض مسموم خود، احساسات دینی مردم را بازیچه خود قرار داده‌ اند. غالبا این افراد، در مواجهه با شرایطی همچون؛ سختی‌ و فقر مردم، جنگ و خونریزی‌، ظلم و برقرار نشدن عدالت اجتماعی در جوامع، طولانی شدن غیبت امام عصر(عج) و سایر مشکلاتی که از دید مردم ناگوار است، ظهور می‌کنند تا از فرصت ایجاد شده نهایت بهره‌برداری را داشته باشند. مدعیان دروغین مهدویت،و امثال آن برای اثبات ادعاهای واهی خود به آیات و روایات متعددی استناد کرده و گروهی را از مسلمانان را به واسطه این سخنان فریب داده‌اند.

 «احمد اسماعیل صالح السلمی البصری»(۱۹۶۸م) معروف به «احمد الحسن الیمانی»، یکی از جریان‌‌های نوظهور است. وی خود را پنجمین فرزند با واسطه امام دوازدهم (‌عج) دانسته و دارای ادعاهای بیشماری می‌باشد که ادعای یمانی بودن، سفارت و وصایت حضرت حجت(‌عج) اساس ادعاهایی این شخص را تشکیل می‌ دهد. جریان احمد بصری یک جنبش سیاسی است که با هدف ایجاد اختلاف و فتنه و انحراف در کشورهای شیعی تشکیل شده است. این مقاله در صدد بازشناسی جریان مذکور، تاریخچه زندگی و ظهور احمد البصری، ساختار تشکیلاتی و ماهیّت فعّالیّتهای این جریان است.

با بررسی توقیعات مبارک امام دوازدهم(‌علیه السلام)، میزان انزجار ایشان از تبار این مدعیان به دست می‌ آید. یکی از افرادی که در زمان غیبت صغری مدعی ارتباط و نیابت از جانب حضرت مهدی(‌علیه السلام) بوده و درباره وی توقیعی از جانب حضرت صادر شده است؛ شخصی بنام محمد بن علی بن ابی العَزاقِر مشهور به شَلمَغانی از یاران امام حسن عسکری (‌علیه السلام) و ازمحدثان شیعی در بغداد است که مدتی در غیاب حسین بن روح، سومین نایب خاص امام مهدی (‌علیه السلام) به بعضی از امور شیعیان رسیدگی می‌ کرد. شلمغانی پس از آنکه ادعای نیابت امام زمان(‌علیه السلام) را علنی کرد، مورد لعن امام مهدی(‌علیه السلام) قرار گرفت و بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی به دار آویخته شد.(۱)

امام(‌علیه السلام) درتوقیع شریفش به حسین ابن روح در رابطه با دیدگاه خود نسبت به ادعاهای شلمغانی فرمود:

«… محمد بن علی، معروف به شلمغانی، از کسانی است که خداوند کیفر او را تعجیل کند و مهلتی به او عطا نفرماید. او از اسلام منحرف شده و خود را از آن جدا ساخته است. وی از دین خدا مرتد شده و ادعاهایی می‌ کند که دلالت برانکار ذات خداوند متعال دارد. دروغ پردازی و دروغگویی می‌کند. باطل‌ها را برزبان می‌آورد و متخلف بزرگی است. آنان که به خدا نسبتی باطل می‌‌ دهند درخطای محض بوده و مسلماً در خسران‌‌اند. در حقیقت برائت خود را در محضر خداوند متعال و پیامبر و خاندان گرامیش(صل الله علیه و آله) از هرگونه رابطه‌ای باشلمغانی اعلام می‌‌داریم. به او(شلمغانی) لعن می‌فرستیم و لعنت دائم خداوند بر او باد، در آشکار و نهان، در هر زمان و مکان و لعنت خداوندی برموافقان و پیروان او باد و نیز برآنانکه باشنیدن این اعلام پیوند خود را با او ادامه دهند. بنابراین به اطلاع آنان (وکلای امامیه) برسان که خود را از او حفاظت کرده و احتیاط می‌ کنیم، آنچنان که در برابر پیشینیان او همچون؛ شریعی، نمیری، هلالی، بلالی و دیگران چنین کردیم و دیدگاه مشابهی داشتیم. راضی به سنن الهی هستیم. خداوند ما را در تمام امور کفایت می‌‌کند و بهترین نگهبان است».(۲)

آنچه در پایان توقیع مبارک حضرت مشاهده می‌شود، معرفی چند تن از مدعیان دروغین در باب مهدویت است که خود، اشاره‌ای واضح به این مطلب دارد که بحث ادعای نیابت، مسأله‌ای تازه نبوده و ممکن است تا زمان ظهور ادامه داشته باشد. لذا با بررسی تبار انحراف در باب مدعیان دروغین مهدویت، مدل‌های متفاوتی از ادعاها به دست می‌آید که هر کدام در پس نقاب و تصویری زیبا و خیرخواهانه، چهره واقعی خود را پنهان کرده و با استفاده از همین روش، عده زیادی از مومنان را فریب داده و از دین اسلام خارج نموده‌اند. با این وجود، اکنون نیز از آسیب چنین ادعاهای ناصوابی در امان نبوده و شاهد بروز افرادی همچون «احمد بصری» هستیم که مردم را با ادعاهای دروغین خود فریب داده و به وادی هلاکت می‌ کشانند.

تاریخچه زندگی و ظهور احمد البصری

احمد اسماعیل صالح السلمی البصری(۱۹۶۸م)(۳) معروف به «احمد الحسن الیمانی»(۴)، یکی از جریان‌‌های نوظهور در مسیر مهدویت است.(۵) وی خود را پنجمین فرزند با واسطه امام دوازدهم (‌علیه السلام) دانسته(۶) و علاوه بر آن، دارای ادعاهای بیشماری می‌باشد که ادعای یمانی(۷) بودن، سفارت و وصایت حضرت حجت(‌علیه السلام) اساس ادعای این شخص را تشکیل می‌ دهد.

احمد بصری درسال(۱۹۹۲م) از دانشکده مهندسی در رشته شهرسازی فارغ التحصیل گردید و تا سال (۱۹۹۹م)، هیچ سندی از زندگی و فعالیت‌های وی در کشور عراق در دست نیست.

در سال (۱۹۹۹م) به سمت نجف أشرف رفته و مدت کوتاهی در حوزه حضرت آیت الله محمدصادق صدر(رحمه الله علیه) حاضر شد و در همان سال با فردی به نام «شیخ حیدر مُشتت چاسب القحطانی آل مُنشّد معروف به ابوحسن»(۸) در حوزه علمیه آشنا شد.

یک سال پس از آن، ادعای خود را با حیدر مشتت در میان گذاشته و او را در سمت یمانیت و وزارت امام دوازدهم(‌علیه السلام) قرار داد. پس از آن با زیر سئوال بردن نیابت عامه فقهاء و ادعای فساد مالی در حوزه‌های علمیه و ناکارآمدی دروس، هر دو از ادامه تحصیل در حوزه علمیه انصراف دادند.(۹)

احمد بصری در سایت رسمی خود درباره ماجرای تحصیل علوم حوزوی خود می‌ گوید:

«من به نجف اشرف رفته و با هدف تحصیل علوم دینیه در آنجا سکونت کردم ولی بعد از آنکه وارد حوزه شدم و از مجموعه دراسات این حوزه مطلع شدم، دیدم که در حوزه یک سری خلل بسیار بزرگ دیده می شود (لا اقل در نظر من) و صرفاً لغت عرب و اصول فقه و کلام و منطق و فلسفه و عقاید و فقه و احکام شرعیه را مطالعه می کنند و هیچ گاه قرآن کریم یا سنت شریف نبوی یا أحادیث محمد و آل محمد(صل الله علیه و آله) تدریس نمی‌شود و آنها درس اخلاق الهی که بر هر مومنی تخلّق به آن اخلاق واجب است را کنار گذاشته‌اند. پس به این دلیل تصمیم گرفتم از حوزه دوری کنم و در خانه‌ام گوشه عزلت گرفته و علوم حوزوی را بدون هیچ کمک کاری تنها خواندم و فقط صرفاً با بعضی از روحانیون حوزه نجف در ارتباط باشم… ولی آنچه که باعث شد تا من به حوزه علمیه نجف اشرف راه یابم این بود که من در رؤیا امام زمان(‌علیه السلام) را دیدم که به من دستور داد تا به حوزه علمیه نجف بروم و وی از آنچه برایم اتفاق خواهد افتاد خبر داد و هرآنچه که وی گفته بود همان شد».(۱۰)

احمد بصری و حیدر مشتت، پس از انصراف از حوزه علمیه، جهت نشر عقاید و تجهیز قوای نظامی خود،‌ خانه‌ای را به عنوان مکتب امام احمد بصری و یمانی موعود در محله صریفه در منطقه سهله در نظر گرفته و در آنجا سکونت یافتند.(۱۱)

حیدر مشتت(۱۲) اولین مسافرت تبلیغی‌اش را از محل زندگی خود (العماره در جنوب عراق) آغاز نموده و مردم را به سوی سفیر امام دوازدهم (علیه السلام) و یمانیت خود دعوت کرد. وی در سال (۲۰۰۰م) به همراه شخصی به نام «عیسی المزرعاوی» معروف به سید صالح (ابو شاهد) وارد ایران شد.

حیدر مشتت به سمت شهر مقدس قم آمده و پس از دیدار با فردی به نام حسن راضی الکعبی برنامه‌های تبلیغی خود را آغاز نمود.

لذا اولین دیدار خود را با آیت الله روحانی و شیخ علی کورانی(۱۳) و ارسال نامه دعوت به ۲۴ تن از مراجع و فضلای حوزه علمیه قم، آغاز کرد و پس از تحمل شش ماه زندان در ایران، به عراق بازگشت.

احمد بصری در سال(۲۰۰۳م) طی بیانیه‌ای یمانیت را از خود سلب کرده و اعلام کرد:

«فَاعْلَمُوا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لِایِمانِی إلَّا کان لِی کیمینی دَاعِیَ لِأَمْرِی هَادِیَ لصراطِ اللَّهِ الَّذِی أَسِیرٍ عَلَیْهِ بِإِرْشَادِ أَبِی الْإِمَامِ الْمَهْدِیَّ مُحَمَّدَ بْنُ الْحَسَنِ(‌علیه السلام)…». (ای مردم بدانید! هیچ یمانی وجود ندارد مگر اینکه در سمت راست من قرار گرفته و فراخوان کننده به امر ما است. امری که هدایت کننده به راه خداست و یمانی با ارشاد پدرم مهدی(‌علیه السلام) حرکت می‌کند).

در این میان بر اساس شهادت شاهدان عینی، تنها فردی که در مکتب احمد بصری با عنوان «یمانی» شناخته می‌شد، کسی نبود جز شیخ حیدر مشتت که در همان ایام با در دست داشتن این بیانیه، در شهرهای مختلف حاضر می‌شد و خود را یمانی و احمد بصری را فرزند و وصی امام مهدی(‌علیه السلام) معرفی می‌کرد.(۱۴)

در سال (۲۰۰۵م) با بروز اختلافات عدیده‌ای بین احمد بصری و حیدر مشتت، احمد بصری در تناقضی آشکار، با انتشار بیانیه‌ای، خود را به صورت توأمان وصی امام(‌علیه السلام) و یمانی موعود معرفی کرده و گفت:

«وأمری أبین من الشمس فی رابعه النهار و إنی أول المهدیین و الیمانی الموعود». امر من روشن تر از خورشید در وسط روز است و من اولین مهدی و همان یمانی موعود هستم.(۱۵)

احمد بصری پس ازسقوط صدام، فرصت را برای طرح ادعاهای خود مناسب دیده و تشکیلات وسیعی را در شهرهای نجف، کربلا، ناصریه و بصره به راه انداخت. وی با تشکیل لُجنه‌ها‌ی مختلف، فرقه خود را ساماندهی کرد و جان دوباره‌ای به این حرکت انحرافی داد.

ساختار تشکیلاتی این جریان عبارتند از:

لجنه علمی:

مأموریت اصلی این گروه، تالیف کتب و تنظیم آثار احمدبصری است که تا کنون ۲۴ عنوان کتاب منسوب به احمد بصری و تعداد ۱۸۰ عنوان کتاب از سوی انصار احمد بصری(۱۶) به رشته تحریر در آمده است. کتب منسب به احمد الحسن عبارتند از:

الأجوبه الفقهیه(۴ جلد)
الجواب المنیر عبر الأثیر (۶ جلد)
حاکمیه الله لا حاکمیه الناس
الحوار الثالث عشر
العجل
بیان الحق والسداد من الأعداد
الجهاد باب الجنه
شرائع الإسلام (۲ جلد)
وصی ورسول الإمام المهدی ینتج فی التوراه والإنجیل والقرآن(مع التعلیق)
إضاءات حول دعوات المرسلین (۵ جلد)
المتشابهات (۴ جلد)
نصیحه الى طلبه الحوزه العلمیه و الی کل من یطلب الحق
النبوه الخاتمه نبوه محمد(صل الله علیه و آله)
الرجعه ثالث أیام الله الکبرى
رحله موسى الى مجمع البحرین
رساله الى فقه الخمس وما یلحق به
رساله الهدایه
تفسیر آیه من سوره یونس
شىء من سوره الفاتحه
التیه أو الطریق الى الله
کتاب التوحید فی تفسیر سوره التوحید
الوصیه المقدسه الکتاب العاصم من الضلال
عقائد الاسلام
وهم الالحاد.

لجنه دینی:

وظایف این گروه عبارت است از: تعیین ائمه جمعه و جماعات در شهرها و استان‌ها، تدوین بانک اطلاعات مبلغین حوزوی احمد بصری، اداره حوزه‌های علمیه احمد بصری، تعیین قاضی برای حل مشکلات و دعاوی انصار احمد بصری، تبلیغ و نشر دعوت انحرافی احمد بصری، تعیین پاسخگویان و مناظره کنندگان رسمی دعوت احمد بصری.

لجنه امنیتی:

مأموریت این گروه، تأمین امنیت جانی و مالی انصار احمد بصری در شهرها و همچنین تامین امنیت مراسمات و موکب های مناسبتی احمد بصری می‌باشد.

لجنه اطلاع رسانی:

مسئولیت این گروه، انتشار بیانیه‌ها و سخنرانی‌های احمد بصری بوده و علاوه بر آن، مدیریت سایت و فضای مجازی نیز به عهده این گروه می‌باشد.

لجنه مالی:

این گروه، علاوه بر دریافت وجوهات شرعی و نذورات و هدایا، مسئولیت هزینه این مبالغ را بر عهده دارند. این مبالغ در سه بخش مصرف می گردد که عبارتند از:

الف. شهریه طلاب و مبلغین احمد بصری.(۱۷)

ب. چاپ و نشر کتب انصار و همچنین تجهیز کتابخانه‌های انصار و حسینه‌ها.

ج. خرید تسلیحات و مهمات جنگی و آموزش های نظامی انصار.

لجنه نظامی:

این گروه با هدف جذب و آموزش نظامی انصار، خرید تسلیحات و فرماندهی عملیات‌های نظامی تشکیل شده است که با عنوان «سرایاالقائم» فعالیت می‌ کنند.(۱۸)

اختلاف انصار احمد البصری

عده‌ ای پس از مواجهه با ادله احمد بصری، با وی بیعت کرده و خود را «انصار امام احمد بصری» نامیدند. اما همزمان با شکست نیروهای متحده احمد بصری و ضیاء الکرعاوی در پادگان الزرکه(۱۹)، جریان احمد بصری دچار انشقاق شده و به چهار گروه «انصار مکتب» و «احلاس» و «رایات سود» و «جیش الغضب» تقسیم شدند. در باور انصار مکتب؛ براساس روایات موجود، فردی به نام احمد که فرزند و فرستاده امام دوازدهم(‌علیه السلام) است وجود داشته و با هدف آماده سازی قیام حضرت ظهور کرده و در حال حاضر از طریق فیسبوک و پالتاک با مردم در ارتباط می‌باشد. اما در باور احلاس، فردی که کاتب فیسبوک است را قبول نداشته و او را فردی غیر از احمد بصری می‌دانند. لذا بسیاری از کتب نوشته شده در چهار سال اخیر را قبول نداشته و بر آنها نقد دارند.

در باور انصار پرچم، مصداق فرد مذکور در روایات را غیر از کسی می‌دانند که در نزد انصار مکتب است. بنابراین انصار پرچم چنین شخصی را قبول نداشته و از وی و انصارش تبرّی می‌ جویند.

به طور کلی باورهای انصار پرچم در موارد زیر خلاصه می‌گردد که اساس اختلافات آن را با انصار مکتب رقم می‌زند:

گروه پرچم (رایات سود)؛ گروهی از اتباع و پیروان احمد بصری هستند که بر اساس مجموعه‌ای از روایات، مدعی غیبت احمد بصری می‌باشند. آنان بر این باورند که احمد الحسن البصری از سال (۲۰۰۸م) و پس از درگیری پادگان الزرکه، در غیبت به سر می‌برد.
یکی از ادعاهای این گروه این است که در روز مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان، احمد الحسن ۱۲ نفر از اتباع رایات سود را انتخاب کرده و به دیدار با امام مهدی(‌علیه السلام) ‌برده و امام مهدی(‌علیه السلام) از خیانت مکتب نجف، ابراز ناراحتی کرده است.
رایات سود براین باورند که احمد بصری در کتب اولیه خود، به خیانت و ارتداد بعضی از انصار (همچون شیوخ مکتب نجف)، هشدار داده و آنها بخاطر جمع آوری اموال به کذب گویی مرتکب شده‌اند.
رایات سود معتقدند؛ کتبی که بعد از غیبت احمد الحسن البصری به اسم او منتشر شده است، دارای اشکالات علمی فراوان بوده و هیچکدام از آنان نوشته وی نیست.
رایات سود اذعان دارند که مکتب نجف، قوانین و کلمات احمد بصری و قانون حاکمیت الله را نقض کرده است، چرا که از دولت و حکومت عراق درخواست نماینده در مجلس استان بصره عراق کرده و این مطلب علاوه بر تایید حکومت عراق، به منزله خیانت و نقض قانون حاکمیت الله به شمار می‌ رود.
در باور رایات سود؛ عبد الله هاشم(مستند ساز)(۲۰)، پس از احمد بصری، همان مهدی دوم در حدیث وصیت شیخ طوسی(رحمه الله علیه) است.(۲۱)

در این میان؛ علی الغریفی و عبدالله هاشم از جمله کسانی هستند که پیرو پرچم بوده و با مکتب مخالفت و درگیری آشکاری دارند و آن سوی دعوا نیز افرادی همچون؛ ناظم العقیلی، سید واثق حسینی، عبدالرحیم ابو معاذ، علاء سالم و حسن حمامی به عنوان پیرو مکتب بوده و مدیریت علمی و نظامی آن را بر عهده دارند.

ماهیّت شناسی جریان احمد البصری

جریان احمد بصری، همانند بسیاری از فِرق انحرافی، بیش از آنکه یک فرقه دینی بوده باشد، یک جنبش سیاسی است که با هدف ایجاد اختلاف و فتنه و انحراف در کشورهای اسلامی(شیعی) تشکیل شده و علاوه بر آن، در صدد آن است تا با تخریب جایگاه علماء و ناکارآمد جلوه دادن علوم دینی حوزه‌های علمیه و با تبدیل نیابت عامه فقیه به نیابت خاصّه خود، مردم را از فقهاء جدا کرده و به گمان باطل خود، زمینه را برای فروپاشی حوزه‌های علمیه فراهم نماید.

به عنوان نمونه؛ احمد بصری در تخریب جایگاه مراجع تقلید و علمای شیعه آورده است: «… آنها علمای بی عملی هستند که در انتظار حضرت امام مهدی(‌علیه السلام) شکست خوردند. آنها به تکذیب امام مهدی(‌علیه السلام) و وصی و فرستاده‌اش بسنده نمی‌کنند، بلکه مردم را از جهاد در پیشگاه او و از مبارزه با کفار که دولتهای اسلامی را به غارت بردند منع می کنند!».(۲۲) همچنین در بیانیه اول شوال اعلام کرد: «بر هر مسلمانی ترک تقلید در فقه و عمل به احتیاط واجب است و هر که تقلید کند با امام مهدی(‌علیه السلام) مخالفت کرده است».

چالش جریان احمد بصری در اسلام

جریان احمد بصری یکی از جریان‌های خطرناکِ درون شیعی است که در دهه اخیر ظهور و بروز پیدا کرده است. این جریان دارای نقشه راه و سناریویی از پیش تعیین شده است که آن را از دعوت‌ها و تفکرات انحرافی پیشین متمایز ساخته و در ردیف جریان‌هایی همچون فرقه ضاله بهائیت و تصوف فرقه‌ای قرار داده است که در راستای اثبات این سخن به دو نکته اساسی اشاره می‌ گردد:

الف. هدف قرار دادن مسائل ضروری و مسلّم در مذهب تشیع:

أغلب دعوتهای انحرافی پیشین، تنها دعوتهایی بودند که مسائلی در مورد صاحبان خود ارائه می‌دادند تا به واسطه آن مقام آنان را بزرگ جلوه داده و به اهداف و اغراض مادی خود دست یابند، حال آنکه دعوت انحرافی احمد بصری مسلّمات و ضروریات مذهب حقّه تشیّع را مورد هدف قرار داده و در صدد تغییر و انحراف آنها بر آمده است که در این خصوص می‌ توان به ایجاد انحراف در عدد ائمه معصومین(‌علیهم السلام)، تغییر مفهوم و دایره عصمت، مصادره مهدویت و قائمیت و ادعای شارعیّت اشاره کرد.

ب . تکفیر شیعیانی که با دعوت احمد بصری مخالفت دارند:

یکی از مهمترین چالش‌های پیش روی تشیع، برخورداری جریان انحرافی احمد بصری از بینش تکفیری درباره تمامی مسلمانانی است که این دعوت انحرافی را نپذیرفته و یا با آن مخالفت کرده‌اند.(۲۳) لذا احمد بصری بر اساس القائات تکفیری خود و همچنین بر اساس اعلام قائمیت خود، بینش خون آلود و انتقام گیرنده‌ای را به پیروان خود داده است تا به محض تمکّن آنان در روی زمین، به رؤیاهای خود جامه عمل بپوشانند. این در حالی است که؛ پیروان احمد بصری بر این عقیده‌اند که احمد بن اسماعیل همان قائمی است که با شمشیر قیام خواهد کرد و به مدت هشت ماه شمشیر کشیده و مردم را قتل عام خواهد کرد.(۲۴) لذا این مسأله به این معناست که بر اساس پندار آنان، اگر احمد بصری در زمین تمکّن پیدا کند، به مدت هشت ماه متوالی و متصل خون‌های مردم را بر زمین می‌ریزد، بدون اینکه ذره‌ای شفقت و رحمتی داشته باشد.(۲۵)

علاوه بر آن مال مخالفین خود را نیز محترم ندانسته و در مواردی تصاحب اموال آنان را جایز دانسته است.

به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می‌شود:

دریافت پول بیشتر از صاحب کار:

سؤال. من در شرکتی کار میکنم که صاحب شرکت مسلمان است و از مخالفین دعوت شما می‌باشد. هزینه جابجایی و حمل و نقل من به عهده صاحب شرکت است. آیا برای من جایز است که بیش از مبلغی که برای حمل و نقل هزینه می کنم را از صاحب شرکت مطالبه کنم؟ مثلا اگر ۵۰۰ درهم هزینه می کنم بگویم ۱۰۰۰ درهم هزینه کرده ام؟

پاسخ احمد الحسن: اینان دشمنان ائمه و مهدیین هستند و مال آنان احترامی ندارد. تا میزانی که توانستی از مال او بردار و این کار برای تو جایز است.(۲۶)

استفاده از بسته اینترنت همسایه:

سئوال. آیا استفاده شخصی و بدون اجازه از اینترنت یکی از مراکز غیر دولتی برای ما جایز است؟

پاسخ احمدالحسن: اگر صاحب مال(اینترنت) مخالف ائمه و مهدیین باشد، در این صورت مال او هیچ احترامی ندارد و می توانی از اینترنت او استفاده کنی!(۲۷)

نقل گرایی افراطی

این نوع از تکفیر و تمامی بینش‌های تکفیری موجود در جهان اسلام، ریشه در نقل گرایی افراطی، کج فهمی روایات و دوری از عقل داشته و می‌توان مهمترین علل پیدایش این بینش را در سه مسأله مذکور جستجو کرد. پرسشی که قرن‌های نخستین اسلام را به التهاب کشانده و منجر به تأسیس مکاتب مختلفی شده است، ناظر به حد و مرز عقل و نقل می‌باشد.

لذا احمد بصری با کنارگذاشتن عقل و با رویکردی افراطی به حدیث (البته با تدلیس، تقطیع و تأویل احادیث)، توان فهم روایات را از پیروان خود سلب کرده و فضا را به نوعی ترسیم کرده است که حتی در صورت تعارض بدیهیات عقلی با روایات ضعیف و حتی مجعول، بدیهیات عقلی را انکار می‌کنند. از اینرو، حدیث‌گرایی افراطی و دوری از عقل از ویژگی‌هایی است که با اندیشه این جریان گره خورده و بر همین اساس در ورطه بینش تکفیر افتاده‌اند.

این درحالی است که درباره حدیث‌ گرایی افراطی روایاتی از سوی اهل بیت(‌علیهم السلام) صادر شده و این عمل را در ردیف عمل به هوای نفس و تفسیر به رأی قرار داده‌اند که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می ‌گردد:

    «عَنْ حَبِیبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(‌علیه السلام) یَقُولُ: أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْکُمْ وَ إِنَّ النَّاسَ سَلَکُوا سُبُلًا شَتَّى فَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَ بِرَأْیِهِ وَ مِنْهُمْ مَنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ مِنْهُمْ مَنِ اتَّبَعَ الرِّوَایَهَ وَ إِنَّکُمْ أَخَذْتُمْ بِأَمْرٍ لَهُ أَصْلٌ فَعَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ»(۲۸)؛ (امام صادق(‌علیه السلام) ‌فرمود: «به خدا قسم هیچ کس از مردم دوست داشتنی‌تر از شما در نزد من نیست. به راستی که مردم راه‌های پراکنده‌ای را پیمودند؛ بعضی از آنها نظریه خودشان را گرفتند و برخی پیروی از خواسته‌های نفسانی کردند و برخی نیز از روایتی پیروی کردند و به راستی که شما امری را گرفتید که اصل و ریشه دارد).

    «فِی حَدِیثٍ آخَرَ لِحَبِیبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(‌علیه السلام) قَالَ: إِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا هَکَذَا وَ هَکَذَا فَطَائِفَهٌ أَخَذُوا بِأَهْوَائِهِمْ وَ طَائِفَهٌ قَالُوا بِالرِّوَایَهِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهَدَاکُمْ لِحُبِّهِ وَ حُبِّ مَنْ یَنْفَعُکُمْ حُبُّهُ عِنْدَهُ»(۲۹)؛ (امام صادق(‌علیه السلام) فرمود: «به راستی که مردم این طرف و آن طرف رفتند؛ گروهی خواسته‌های نفسانی خود را پیش گرفتند و گروهی به روایات قائل شدند؛ ولی خداوند شما را به دوستی خود و دوستی کسانی که دوستیشان نزد او به شما سود می‌رساند، راهنمایی کرد).

در هر دو روایت، مردم به چهار گروه دسته بندی شده‌اند که پیروان واقعی اهل بیت(‌علیهم السلام) از آنان متمایز شده‌اند:

۱. پیروان واقعی اهل بیت (علیهم السلام).
۲. اهل رأی
۳. اهل هوا
۴. روایت گرایان

بنابراین افرادی همچون اتباع احمد بصری که با استناد به یک روایت ضعیف و غیر قابل استناد در صدد اثبات امامت احمد بصری هستند، بسان روایت گرایانی هستند که در ردیف اهل رأی و اهل هوا قرار گرفته‌ اند.

پی نوشت:

(۱). احتجاج، ج۲، ص۲۸۹.

(۲). غیبت طوسی، ص ۴۱۰.

(۳). احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود بن هنبوش. أدعیاء المهدویه، ص۱۲۱.

(۴). با توجه به اینکه عشیره ابوسویلم در سه منطقه ناصریه و بصره و کربلا مستقر هستند، ساکنین این عشیره در ناصریه و بصره را با عنوان «آل حسن» و ساکنین کربلاء را «بنی حسن» نامیده‌اند. از این رهگذر، احمد نیز که از عشیره مستقر در بصره است با عنوان «الحسن» شناخته می‌شود. قابل توجه اینکه این عشیره از سادات نمی‌باشند. (الطامه الکبری، ناصر مهدی محمد البصری، ص۱۸)

(۵). نام پدر احمد بصری؛ اسماعیل و نام مادرش بثینه نجم از طایفه هنبوش و از قبیله ابو سویلم ناصریه می‌باشند.

(۶). احمد بصری نسب خود را اینگونه تشریح کرده است:‌ أحمد ابن إسماعیل ابن صالح ابن حسین ابن سلمان ابن الإمام محمد بن الحسن العسکری(‌علیه السلام).

(۷). براساس برخی روایات، فردی با لقب «یمانی» ظهور کرده و به یاری امام دوازدهم(‌علیه السلام) خواهد شتافت.

(۸). حیدر فرزند مشتت از آل منشد؛ متولد شهر کاظمیه بغداد در سال ۱۹۷۶ بوده و دوران زندگی خود را در شهر العماره عراق گذرانده است. وی بعدها نام خود را به ابوعبدالله الحسین القحطانی تغییر داده و احمد بصری را دجال نامید.

(۹). الحرکات المهدویه، ص۱۵۲.

(۱۰). http://almahdyoon.org

(۱۱).دراسه تحلیلیه حول الحرکات المهدویه، ص۷.

(۱۲).با توجه به وجود نیروهای صرخی در کربلا و نجف و مخالفت شدیدشان با انصار احمد بصری، حیدر مشتت به بغداد رفته و با همراهی ضیاء الکرعاوی اقدام به تشکیل موسسه القائم و انتشار نشریه «القائم» نمود تا بدین وسیله بتواند احمد بصری را تبلیغ کند. احمد بصری نیز وارد بصره شده و نشریه «الصوت الحق الاسبوعیه التی تروج للفکر المهدوی» اقدام به گسترش دعوت انحرافی خود نمود. (الحرکات المهدویه، ص ۱۵۳)

(۱۳).جهت اطلاع از ماجرای دیدار حیدر مشتت با شیخ علی کورانی، به کتاب دجال بصره، ص ۳۰ الی ۴۰ مراجعه شود.

(۱۴). لازم به ذکر است؛ با توجه به اینکه نسب حیدر مشتت به قحطان بازگشت داشته و نام «القحطانی» را به دنبال داشت، لذا احمد بصری از این فرصت استفاده کرده و او را یمانی نامیدند تا بتواند به اهداف خود دست یابد. این در حالی است که برخی از روایات، یمانی را با نسب قحطانی معرفی کرده‌اند. چنانچه آمده است: «لا تقوم الساعه حتى یخرج رجل‌ من‌ قحطان‌ یَسُوقُ‌ الناس بعصاه» زمان ظهور فرا نمی‌رسد مگر آنکه مردی از قحطان خروج کند و مردم را با عصا پیش براند. (النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج‌۲، ص۴۲۳). یا اینکه آمده است: قحطانی اول کسی است که با سفیانی کار و زار می‌کند و شکست می‌خورد و به یمن باز می‌گردد… . (مختصر اثبات الرجعه، ح۱۶)

(۱۵). أدعیاء المهدویه، ص ۱۲۱.

(۱۶).برخی از کتابهای نوشته شده توسط انصار احمد بصری عبارتند از: «المهدی ولی الله، دحض تقولات المعاندین، حجه الوصی و اوهام المدعی، الافحام فی رؤیا أم الامام، انتصاراً للوصیه، قانون معرفه الحجه، المعترضون علی خلفاء الله، دابه الارض طالع الشمس، الوصیه و الوصی احمد بصری، البلاغ المبین، بحث فی العصمه، الیمانی الموعود حجه الله و…» .

(۱۷).برای طلاب متأهل ۵۰ هزار دینار و به ازای هر فرزندشان ۱۰ هزار دینار به صورت ماهانه پرداخت می‌گردد.

(۱۸).مدعی المهدویه احمد بصری، ص۶.

(۱۹). عبدالزهره ضیاء الکرعاوی و احمد بصری در سال (۲۰۰۷ م) با تأسیس پادگانی در منطقه الزرکه (بین نجف و کربلا) اقدام مسلحانه‌ای را بر ضد علمای شیعه آغاز کردند تا بتوانند در روز تاسوعا به نجف اشرف حمله کرده، بیوت مراجع تقلید را ویران و همه آنان را قتل ‌عام کنند؛ که البته این اقدام قبل از آغاز با مداخله قوای امنیتی با شکست رو به رو شد. در این درگیری، تعداد سیصد و چهل و سه نفر کشته و هزار و هشتاد و نه نفر دستگیر شدند که دویست نفر از کشته شدگان از انصار احمد اسماعیل بصری بودند. قابل توجه اینکه کرعاوی در این درگیری کشته و احمد اسماعیل نیز پس از آن ناپدید شد. (محاضر التحقیق الخاصه بأحداث الزرکه، المعلومات الوطنی، ص۶۴؛ الشرق الاوسط، معد فیاض بغداد، جمعه ۱۴ محرم۱۴۲۸)

(۲۰). عبدالله هاشم مسئولیت‌های مهمی در بخش تبلیغاتی و مستند سازی و راه اندازی شبکه‌های تبلیغی در فضای مجازی برای احمد بصری داشته است. وی با ارائه اسناد و شواهد متعددی اثبات می‌نماید که مطالب صفحه فیسبوکی که به نام احمد الحسن است، توسط واثق الحسینی و توفیق مغربی و مدیران مکتب نجف نگاشته می‌شود نه احمد بصری.

(۲۱). فیلم‌های منتشر شده توسط انصار پرچم(رایات سود) در نزد نویسنده موجود است که در تمامی آنها به موارد فوق اشاره صریح کرده‌اند.

(۲۲). المتشابهات، ج۱، ص۶۸.

(۲۳). احمد بصری اعلام کرد: «و أعلن بإسم الامام محمد بن الحسن المهدی(‌علیه السلام) أن کل من لم یلتحق بهذه الدعوه و یعلن البیعه لوصی الامام المهدی(‌علیه السلام) بعد ۱۳ رجب ۱۴۲۵ فهو خارج عن ولایه علی بن ابی طالب(ع) و بهذا الی جهنم و بأس الورد المورود… و ان رسول الله محمد بن عبدالله(صل الله علیه و آله) بریء من کل من ینتسب الیه و لم یدخل فی هذه الدعوه و یعلن البیعه…». (بیانیه ۱۳ جمادی الثانی ۱۴۲۵)

(۲۴). این باور بر اساس استناد به روایتی است که می‌فرماید: «و یخرج قبله رجل من أهل بیته بأهل الشرق‌ و یحمل السیف على عاتقه ثمانیه أشهر یقتل و یمثّل و یتوجّه إلى بیت المقدس، فلا یبلغه‌ حتى‌ یموت». (التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص۱۳۹)

(۲۵). المهدویه الخاتمه، ج۱، ص۲.

(۲۶). الجواب المنیر، ج۴، سئوال ۳۴۶.

(۲۷). همان، ج۲، سئوال ۱۳۷.

(۲۸). کافی، ج ۸، ص ۱۴۶.

(۲۹). بحار الانوار، ج ۶۵، ص۹۰، ح۲۴.

منبع:

کتاب درسنامه نقد و بررسی جریان احمد الحسن بصری، علی محمّدی هوشیار، انتشارات تولی، قم، ۱۳۹۶ش، ص۷-۲۸.

حجّه الاسلام علی محمدی هوشیار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *