۲- غیر رسمی
این نوع از تربیت دینی، در قالب دو نهاد خانه و جامعه، بدون طرح و برنامه پیشین انجام میگیرد. پس از خانه و مدرسه، جامعهای که کودک در آن زندگی میکند به عنوان یک عامل مؤثر در تربیت دینی وی ایفای نقش میکند؛ زیرا کودک تمامی آداب و رسوم اجتماعی و بیشتر نگرشهای دینی و مذهبی را از اجتماع فرا میگیرد.
اگرچه در زمینه تربیت دینی کودک در جامعه، طرح و برنامهریزی قبلی پیشبینی نمیشود، ولی آنچه در جامعه میگذرد، اعم از فرهنگ عمومی مردم، روابط اجتماعی، مسائل سیاسی و برداشتهای دینی، بدون شک، بر ابعاد جسمی و روحی متربی تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال، اگر فضای حاکم بر اجتماع و محل زندگی فضای دینی و معنوی باشد و هر روز برنامههای نماز جماعت و دیگر مراسم دینی و مذهبی در آن برقرار شود، کودکی که در چنین جامعهای پرورش مییابد به احتمال بسیار قوی، متدین خواهد بود.
به عکس، در جوامع آلوده به انواع انحرافات و بیبندوباریهای فکری و عملی بعید است افراد صالح و متعهد به ارزشهای دینی و اسلامی پرورش یابند.
بنابراین، فرهنگ و ارزشهای رایج در اجتماع مستقیم یا غیرمستقیم، بر فکر و اندیشه کودک تاثیر میگذارد و بدین روی باید از وی مراقبت نمود. اما آنچه بیش از همه بر ابعاد رشد کودک مؤثر است و اهمیت فراوانی در تربیت دینی او دارد نهاد خانواده است. از این رو، لازم است به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
تربیت دینی خانواده
بر اساس آیات و روایات اسلامی، سرپرست خانواده، اعم از پدر و مادر و یا افراد دیگر، نسبت به تربیت دینی فرزندان و دیگر زیر دستان خود، مسئولیت سنگینی دارد.
به همین دلیل، خدای متعال در این زمینه، خطاب به مؤمنان از پیامدهای اخروی آن خبر داده، به آنان هشدار میدهد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگهدارید.»(تحریم:۶)
نگه داری خویشتن از طریق ترک معاصی و تسلیم نشدن در برابر شهوات سرکش میسور است، نگه داری خانواده نیز به وسیله تعلیم و تربیت درست و فراهم ساختن محیط پاک و به دور از هر گونه آلودگی فکری و عملی حاصل میشود(۱۵).
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به سؤالی در این زمینه، که چگونه انسان میتواند اهل و فرزندانش را از آتش(اعم از آتش دنیا و آخرت) نجات دهد؛ فرمودند: آنها را به آنچه خدا دستور داده امر و از آنچه نهی کرده باز دارید. اگر از شما پذیرفتند آنان را از آتش جهنم حفظ کردهاید و اگر قبول نکردند به وظیفه خود عمل نمودهاید(۱۶).
از این گونه آیات و روایات در زمینه تربیت دینی خانواده فراوان است و از آنها به روشنی استفاده میشود که والدین و به خصوص پدر، به عنوان سرپرست خانواده، وظیفه مهمی در زمینه مسائل دینی فرزندان و دیگر اعضای خانواده بر عهده دارد.
از این رو، انجام این مهم با استفاده از شیوههای جدید تربیتی در قالب امر به معروف و نهی از منکر در میان افراد خانواده، بر همه پدران و مادران لازم است. توجه دقیق و جدی والدین به تربیت دینی فرزندان در محیط خانه و سرمایهگذاری لازم در این زمینه، آثار مهم تربیتی از لحاظ فردی و اجتماعی بر کودک به جای خواهد گذاشت.
جنبههای فردی و اجتماعی تربیت دینی
۱- جنبه فردی
به لحاظ فردی، میتوان با تربیت درست کودک فردی صالح و دارای ایمان و اخلاق اسلامی ساخت؛ زیرا شخصیت انسان غالبا از همان سالهای اولیه زندگی در محیط خانواده شکل میگیرد. گرایشها، نگرشها، افکار، عادات و رفتار انسان از خانه آغاز و با عوامل موجود در محیط تکمیل و تقویت میشود.
آنچه را کودک از آغوش خانواده دریافت میدارد در طول زندگی همراه دارد و در شرایط گوناگون زندگی، تحت تاثیر آن قرار میگیرد. افراد صالح و رهبران دینی عموما از خانوادههای پاک و متدین پرورش یافته و ارزشهای دینی را از آن جا فرا گرفتهاند.
بر این اساس، تربیت دینی از نظر فردی، ارتباط انسان را با خدا محکم میکند و زمینه خدمت به اسلام و مردم را در نهاد او فراهم میسازد.
۲- جنبه اجتماعی
تربیت دینی خانواده از نظر اجتماعی نیز آثار قابل توجهی دارد؛ زیرا جامعه از واحدهای کوچکی به نام «خانواده» تشکیل شده و اگر این واحدها اصلاح گردد مسلما جامعه اصلاح میشود. خانوادهها به عنوان هسته اصلی جامعه، در اصلاح و یا افساد آن نقش اساسی دارند؛ زیرا کودکان امروز، که در آغوش خانواده پرورش مییابند، مربیان، مجریان و قانون گذاران آینده خواهند بود.
اگر نسل امروز با برنامههای درست دینی و اخلاقی تربیت یابند، اجتماع آینده به یقین، صالح و تکامل یافته خواهد بود بدین روی، پدران و مادران مسئولیت بزرگی در برابر جامعه دارند و باید در انجام آن سعی و تلاش فراوان نمایند(۱۷).
اگر پدران و مادران در زمینه تربیت دینی به وظیفه خود عمل نمایند و فرزندان صالحی تحویل جامعه دهند، گذشته از آثار فردی و اجتماعی، به پاداشهای بزرگ الهی نایل میشوند.
در زمینه پاداش اخروی این گونه پدران و مادران روایات فروانی در اختیار است؛ از جمله رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«هر کس دختری داشته باشد و او را نیکو ادب بیاموزد و در تعلیم و تربیتش کوشش نماید و اسباب رفاه و آسایش و زمینه تربیت دینی او را فراهم سازد، آن دختر او را از آتش دوزخ نجات میدهد.»(۱۸) در روایت دیگری آمده است: «وجبت له الجنه»؛(۱۹) بهشت برایش واجب میشود.
ضرورت توجه پدران و مادران به تربیت دینی فرزندان از روایات متعددی استفاده میشود که باید به آن اهمیت داد.
بسیاری از مشکلات جوامع کنونی در اثر بیتوجهی خانوادهها به تربیت صحیح فرزندان، اعم از دختر و پسر، است؛ جوانان بیبندوباری که در خیابانها، کوچهها و محلهها دست به اعمال خلاف میزنند و جامعه را آلوده میسازند از خانوادههای بیمسئولیت وارد جامعه میشوند.
شیوههای تربیت دینی خانواده
تربیت دینی در محیط خانواده، دارای دو شیوه اساسی کلامی و نمادین است که هر یک، در تربیت کودک، نقش اساسی دارد. به طور خلاصه، به آنها اشاره میشود:
الف. شیوه کلامی
منظور از شیوه کلامی(دستوری – بیانی) امر و نهیهای والدین و دیگر اعضای خانواده است که نسبت به بایدها و نبایدهای دینی کودک صورت میگیرد؛ یعنی: به آنچه پدر و مادر در مورد انجام احکام و کارهای دینی به کودک دستور میدهند «شیوه» کلامی تربیت گفته میشود.
این نوع تربیت به نوبه خود، در رشد و شکوفایی حس دینی کودک تاثیر فراوان دارد؛ زیرا کودک در دوره کودکی وابستگی کامل به والدین دارد و با دید مثبت به آنها مینگرد و هر چه از آنان دریافت کند، میپذیرد.
گفتارهای والدین، اعم از دستوری و غیر دستوری، حتی سخنان معمولی آنها در شکلگیری رفتار و افکار کودک مؤثر است و چه بسیار سخنان نامناسب و احیانا دروغها، سرزنشها و تهدیدهایی که در محیط خانه جریان مییابد در روح کودک اثر منفی میگذارد.
بر این اساس، پدر و مادر لازم است در گفتار و دستورات خود به کودک، دقت نمایند تا عامل بدآموزی فرزندانشان نگردد.
ب. شیوه نمادین(عملی)
به آنچه کودک از اعمال و رفتار والدین و دیگر افراد خانواده یاد میگیرد بدون این که دعوتی از او شده باشد، «شیوه نمادین(عملی)» تربیت گفته میشود. این گونه یادگیری و تربیت به صورت پنهان صورت میگیرد و در شکلگیری شخصیت کودک بسیار مؤثر بوده و در عین حال، دارای دامنه گستردهای است.
اساسا یکی از شیوههای تربیتی انبیاء، تربیت از راه عمل بوده و برای تربیت دینی مردم از آن استفاده میکردهاند؛ یعنی: پیش از آن که به مردم دستوری بدهند، خود به آن عمل مینمودند و برای مردم الگو قرار میگرفتند.
بیشتر مردم و به ویژه کودکان، از رفتار ظاهری دیگران تقلید میکنند و یا پس از مشاهده رفتار آنها دست کم، زمینه تربیت کلامی برایشان فراهم میشود.
بر این اساس، حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای هدایت بتپرستان از شیوه غیر کلامی و عملی استفاده مینمود و به جای موعظه و نصیحت با شکستن بتها به آنها نشان داد که چنان معبودهایی بیروح نفع و ضرری به حالشان ندارد و وقتی بتپرستان او را مورد بازپرسی و تهدید قرار دادند، برای او زمینه تربیت کلامی فراهم شد و با بیان قوی و استدلال منطقی به سؤالات بتپرستان پاسخ داد و وجدان ختفه آنها را بیدار ساخت.
در اثر گفتار منطقی و بیان شیوای حضرت ابراهیم(علیه السلام)، فطرت توحیدی بسیاری از بتپرستان از پشت پردههای جهل و تعصب ظاهر گشت و گروهی از آنها به دین توحیدی گرویدند(۲۰).
پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در موارد متعددی، مانند تعلیم نماز و حج، از این شیوه استفاده کردند و فرمودند: «صلوا کما رایتمونی اصلی»(۲۱)؛ نماز بگزارید، آن گونه که میبینید من نماز میگزارم.
استفاده از شیوه غیر کلامی و عملی، در تربیت دینی کودک نیز بسیار مؤثر است و باید در این زمینه، از آن بهره گرفت. دوره کودکی دوره وابستگی و اعتماد کامل کودک به والدین است و میزان تاثیرپذیری او از پدر و مادر بسیار عمیق و پابرجاست.
از این رو برای تربیت دینی کودک فرصت مناسبی است. بیشترین ارتباط کودک در این دوره با والدین است و ارتباط در تمامی ابعاد پنهان و آشکار و کلامی و غیر کلامی آن زمینه ساز رشد و تحول کودک در جنبههای روحی و بدنی است.
تنها الگوی مورد اعتماد کودک در این دوره، پدر و مادر است و تا آن جا که بتواند، خود را بر اساس رفتارهای آنان منطبق میسازد(۲۲).
چشمان ظریف و تیزبین کودک، مانند دوربین حساس، از تمام صحنههای زندگی خانواده و به خصوص حرکات و رفتار والدین و دیگر اعضای آن، فیلمبرداری میکند.
از لبخندها، زمزمهها و نوازشهای والدین درس خوش بینی، امیدواری، اعتماد و محبت میآموزد و به عکس، از تندیها، بد رفتاریها و عصبانیتهای آنها درس تندی و بداخلاقی میگیرد.
معمولا کودک سخن گفتن، آداب معاشرت، رعایت نظم یا بینظمی، امانت داری یا خیانت، راستگویی یا دروغگویی، خیرخواهی یا بدخواهی را در محیط خانه فرا میگیرد.
اگر پدر و مادر به دستورات دینی اهمیت دهند، اهل عبادت، نماز، دعا، تلاوت قرآن و توجه به معنویات باشند، بدون شک، بر ابعاد روحی و دینی کودک تاثیر میگذارند(۲۳). به همین دلیل، کودک سه یا چهار ساله هنگام مشاهده نماز والدین به نماز ترغیب میشود و مانند آنان به رکوع و سجده میرود.
فرزندان کوچکی که همراه پدر و مادر به مساجد و حسینیهها رفته در مجالس عزاداری امام حسین(علیه السلام) شرکت مینمایند و مانند پدر و مادر، خود را به حالت گریه در میآورند، همه، حاکی از تاثیر عملکرد والدین بر رفتار دینی فرزندان است.
اظهار این گونه رفتارها از کودک ناشی از تاثیر عمیق رفتار والدین بر جسم و روح اوست که غالبا تبدیل به ملکه میشود و تا پایان عمر در او باقی میماند.
از میان اعضای خانواده، مادر نقش بیشتری در تربیت کودک دارد؛ چرا که او نخستین کسی است که رابطهای مستقیم با کودک دارد، نیازهای او را تامین میکند و به خواستههایش پاسخ میگوید.
از این رو، کودک از عواطف، احساسات، نگرشها و اندیشههای مادر بیشتر متاثر میشود و بر این اساس، وظیفه مادر در قبال تربیت دینی کودک سنگینتر است.
عوامل مؤثر در تربیت دینی خانواده
۱- تغذیه
هر چند از دیدگاه اسلامی، حقیقت انسان جنبه روحانی و معنوی اوست و هدف اصلی تربیت نیز پرورش حس دینی و رسیدن آنان به کمالات معنوی میباشد، ولی با وجود این، جنبه جسمانی او را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا جسم و روح رابطه متقابل با هم دارند و هر کدام بر دیگری تاثیر میگذارند.
بنابراین، عوامل مؤثر در تربیت نیروی جسمی انسان بر جنبه روحی او نیز مؤثر است و بدین دلیل، باید به آن، توجه کرد. از جمله عوامل مؤثر بر جسم انسان، تغذیه، نوع غذا و کیفیت آن است که به لحاظ تاثیرگذاری بر نگرش، گرایش و عملکرد او باید مورد بررسی قرار گیرد.
به نظر روان شناسان، «سلامت بدن بیش از هر چیز، به چگونگی غذای شخص مربوط است و حالات روانی و روحی نیز همواره از حالات بدنی متاثر میشود و بدین ترتیب، چگونگی تغذیه در رشد ذهنی و بدنی انسان اثر میکند.»(۲۴)
امروزه از نظر علمی ثابت شده است که تغذیه سالم مادران پس از انعقاد نطفه، در دوره بارداری، در تکامل جسمانی و روحانی کودک تاثیر فراوان دارد. به همین دلیل، مادران در این دوره، از مصرف برخی داروها و مواد الکلی که ممکن است موجب بروز اختلالات عصبی و روانی کودک گردد، نهی شدهاند.
در مورد تاثیر غذا بر اعمال و رفتار انسان در دورههای گوناگون زندگی، روایات فراوانی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) رسیده که به برخی آنها اشاره میشود:
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره تاثیر غذا و کیفیت آن بر اعمال عبادی و دعاهای انسان فرمودند: «هر کس به اندازه یک لقمه حرام بخورد، چهل شب و روز نمازش قبول نمیشود و دعایش به اجابت نمیرسد و هر گوشتی که از حرام رشد کرده باشد سزاوار آتش دوزخ است.»(۲۵)
در روایت دیگری از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمنیه، آمده است: «بدنی که از طریق حرام تغذیه کرده باشد داخل بهشت نمیشود.»(۲۶)
در زمینه تاثیر غذا بر رفتار و تربیت دینی انسان، جای انکار نیست. از این رو، دین اسلام برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار آن نسبت به تغذیه مادران و فرزندان، توصیههای فراوانی نموده که اگر به خوبی اجرا شود، مسلما مشکلات تربیتی پدید نمیآید.
امروزه بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی در اثر غذاهایی است که به نحوی از راه حرام به دست آمده و در خانوادهها به مصرف میرسد. کودکانی که با غذای حرام تغذیه شوند و دوره حساس کودکی را به همین صورت سپری نمایند، فطرت دینی خود را از دست میدهند و به هر خلافی دست میزنند.
دلیل بر این مطلب کلامی است از امام حسین(علیه السلام) که در روز عاشورا پس از ناامیدی از هدایت لشگریان عمر سعد خطاب به آنان فرمودند: «به تحقیق، شکمهای شما از حرام پر شده است»(۲۷)؛
یعنی: گوشت و پوست شما از حرام پرورش یافته و قابل هدایت و اصلاح نیستید و حتی کلام امام معصوم(علیهم السلام) بر شما تاثیری ندارد.
در این زمینه، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به زنان باردار میفرمودند: «زنان باردار را در آخرین ماههای حاملگی خرما بخورانید تا فرزندان شما بردبار و متقی شوند»(۲۸) طبق این روایت، خوردن خرما در دوره بارداری توسط مادر، به تربیت دینی کودک کمک میکند و او را متدین و با تقوا بار میآورد.
نخستین غذایی که پس از تولد، کودک از آن تغذیه میکند شیر مادر است. شیر مادر از جنبههای گوناگون بر کودک تاثیر میگذارد و آنچه مهم است تاثیرات روحی آن است. نسبت به تغذیه از شیر مادر و چگونگی آن دستوراتی از ائمه معصوم(علیهم السلام) رسیده که قابل توجه است:
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «چیزی برای کودک سودمندتر و پربرکتتر از شیر مادر نیست.»(۲۹) در مورد انتخاب دایه نیز فرمودند:
در انتخاب دایه چنان تلاش و دقت کنید که در ازدواج دقت مینمایید؛ زیرا شیر طبیعت کودک را دگرگون میسازد،(۳۰) و نیز فرمودند: «از شیر زنهای زانیه و دیوانه به فرزندانتان ندهید؛ زیرا شیر در اخلاق کودک سرایت میکند.»(۳۱)
از مجموع روایات، برمی آید که تغذیه حلال و مطلوب، اعم از شیر مادر و غذا، در دوره کودکی بر تربیت دینی کودک تاثیر فراوان دارد.
از این رو بر پدران و مادران لازم است به این دستورات معصومین(علیهم السلام) توجه کنند و از غذاهای حلال استفاده نمایند تا فرزندانی صالح و مفید، هم برای خودشان و هم برای جامعه تربیت کنند. شخصیتهای بزرگ دینی و اسلامی در آغوش پدران و مادران مؤمن و متدین پرورش یافتهاند که منشا خیرات و برکات قرار گرفتهاند.
درباره شیخ انصاری؛ نقل شده است که مادرش هیچ گاه بدون طهارت، به ایشان شیر نداد. مرحوم شیخ انصاری در اثر این مراقبتها و تربیت درست خانوداگی به مقامی رسید که جهان اسلام و حوزههای علمیه شیعه تاکنون مدیون خدمات علمی و فرهنگی اوست.
ادامه دارد…