لباس و پوشش، دست کم پاسخگوی سه نیاز آدمی است: یکی این که او را از سرما و گرما حفظ می کند، دیگر این که در جهت حفظ عفت و شرم، به او کمک می کند و سوم این که به او آراستگی و وقار می بخشد.
در هر جامعه ای نوع و کیفیت لباس و پوشش زنان و مردان، علاوه بر آن که تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است، تابع جهان بینی و ارزش های حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز می باشد. انسان بسته به این که برای جهان، چه معنایی قائل باشد، خود را چگونه موجودی بداند، چه سرنوشتی برای خود تصور کند و سعادت خود را در چه بداند، لباس پوشیدنش تفاوت می کند.
روانشناسان و محققان بر این باورند که گاهی اوقات نوع لباس و پوشش، تاثیر مستقیمی بر روحیه و رفتار انسان دارد. در این صورت لباس و پوشش، نه تنها بر ظاهر و برون بلکه بر باطن و درون، خلق و خو و اعتماد به نفس فرد نیز تاثیر می گذارد. از این رو بسیاری از احساسات ما می تواند ناشی از مدل، رنگ و نوع لباس و پوشش ما باشد.
این تنها یک بُعد از دامنه اثرگذاری لباس و پوشش است؛ چرا که ممکن است احساسات ما نیز روی انتخاب لباس و پوشش هایمان نیز تاثیر بگذارد. برای مثال ممکن است یک روز ناراحت باشید و به طور ناخودآگاه یک لباس مشکی و کهنه از کمد خارج کنید و تا آخر روز آن را به تن کنید.
اگرچه اساسی ترین هدف از لباس و پوشش، محافظت از بدن ما در برابر عوامل و آسیب های محیطی است، اما نوع لباس و پوشش می تواند در برقراری ارتباط انسان با افراد دیگر تاثیرگذار باشد.
لباس و پوشش نشانه چیست؟
اگر به آدم های گوناگونی که از کنار شما در خیابان مجاور و شلوغ عبور می کنند، اندکی تأمل کنید، درباره هر کدام که دارای تیپ و شکل و شمایل خاصی هستند، چه قضاوتی می کنید؟
افراد با کت و شلوار، پیراهنِ آستین کوتاه، چادر یا روسری، کفش کتانی، در حال جویدن آدامس، با لباس تعمیرکاری و یا اتوکشیده، کرواتی و اُدکلنی، همراه با کیف دستی پارچه ای و یا سامسونت، موهای بلند از پشت بسته یا کوتاه همراه با ته ریش، قیافه عبوس و اخمو و یا شاداب و خندان، صورت و چهره زمخت با سبیل کلفت و یا باوقار و آرام، لباس و پوشش های تنگ و چسبان و کوتاه، رنگارنگ و یا تیره و… به راستی درباره هر یک از این ها چه قضاوتی می کنید؟
آیا ژولیدگی ظاهر و آشفتگی و برافروختگی چهره، و یا وقار و طمأنینه ظاهر و آراستگی آن، در نوع شخصیت آدمی تأثیرگذار است؟ آیا می توان گفت نوع پوشش آدمی برگرفته از جهان بینی اوست و انسان های مادیگرا و یا وابسته به مکاتب نهیلیسم با دینداران و مؤمنان الهی در نوع لباس و پوشش متفاوتند؟! آیا پوشش برگرفته از فرهنگ آدمی است؟ این نوشتار بر آن است که به پرسش هایی از این دست پیرامون لباس و پوشش و گستره و ابعاد اثرگذاری آن پاسخ دهد.
شناخت شخصیت با نوع لباس و پوشش
۱- نوع لباس و پوشش آدمی می تواند بیانگر نظام فکری و جهان بینی و ارزش ها و افق های فکری حاکم بر او باشد. در هر جامعه ای نوع پوشش آدمیان، علاوه بر این که تابع شرایط اقلیمی و محیطی است، حکایت از جهان بینی، ارزش ها و هنجارهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه دارد. زنان مسلمان در یک جامعه دینی با پوشش مناسب در اجتماعات ظاهر می شوند.
۲- نوع و سبک لباس و پوشش و آرایش و روی آوری به تنوع پوششی و نوآوری در پوشش و بهره گیری از مدهای متنوع می تواند حاکی از شخصیت آدمی و خط فکری او می باشد. آدم های دمدمی مزاج و مدپرست و کسانی که هر روز به دنبال مد و پوشش خاصی می روند و دائماً پوشش و سبک آرایش ظاهر خویش را تغییر می دهند، معمولاً از ماهواره ها و آن سوی آب ها آرمان خویش را جست و جو می کنند و به نوعی، افرادی وابسته به فرهنگ بیگانه، غریبه و خودباخته تلقی می شوند. دمدمی مزاجی، تقلید افراط گونه، فقدان ثبات رأی و … از ویژگی های این گونه افراد است.
۳- در همه جوامع، تغییر و تحول و نوآوری، همواره امری پسندیده و واپس گرایی، تحجر، کهنه گرایی و رکود، امری مذموم و ناپسند است و آراستگی ظاهری روزانه، تغییر سبک مو، ظاهر و اُتوی لباس ها، پیرایش موها در حد اعتدال، چینش اثاثیه منزل و محل کار به سبک زیبا، بهره گیری از رنگ های جدید، نو و شاد و به طور کلی آراستگی خود و محیط زندگی و کاری، و تغییر، تحول و نوآوری در آن، حکایت از برخورداری فرد از انضباط درونی، غریزه فطری، وقار، شادابی و خوش سلیقگی او دارد. از سوی دیگر، تحجر، آشفتگی، ژولیدگی، بی نظمی، عدم تغییر، یک شکلی و بی شکلی و … نشان از انزواطلبی، رکود و رخوت فرد دارد.
۴- تغییر، تحول و نوآوری، باید متعادل باشد. اگر نوآوری به معنای گرایش به ایجاد راه های جدید و نوین، و اصلاح راه های پیشین، برای دسترسی سریع به اهداف مورد نظر باشد، امری پسندیده و مورد قبول است. اما اگر نوآوری و تغییر و تحول بر اساس معیارهای عقلانی و منطقی صورت نگیرد، به انحراف کشیده شده، موجب ساختار شکنی، شکستن هنجارهای موجود و پذیرش افراطی و بی حد و حصر هر نوع تغییر و تحولی در جامعه می شود.
۵- نوع لباس و پوشش آدمیان بیانگر تعلق خاطر آنان به فرهنگ دارد. استفاده و بهره گیری از لباس و پوشش مناسب با فرهنگ ملی و دینی ایرانی تناسب دارد. استفاده از رنگ های شاد و لباس های مناسب، نشانه شخصیت ایرانی و دینی مستقل و حکایت از عزت نفس و وابستگی به فرهنگ این مرز و بوم دارد. همان گونه که استفاده از کروات، بهره گیری از لچک های کوتاه، لباس تنگ و چسبان و پوشش ناکافی برای مردان و زنان و اهمیت ندادن به نوع لباس و پوشش و حضور در اجتماعات با لباس و پوشش نامناسب، حاکی از عدم تعلق خاطر چنین فردی به فرهنگ بومی، ملی و دینی دارد و نشانه وابستگی او به فرهنگ های بیگانه است.
آثار و پیامدهای لباس و پوشش
علاوه بر آنچه گذشت، لباس و پوشش افراد، پیامدها و آثاری نیز در پی دارد و تأثیرگذار بر شخصیت و حاکی از هیمنه آدمی است؛ به برخی از آن ها در اینجا اشاره می گردد:
۱- آراستگی ظاهری و خودآرایی فرد و نظافت ظاهری و پاکیزگی او، نقش به سزایی در جاذبه ظاهری او داشته، او را از شخصیتی با ثبات و باوقار برخوردار کند.
۲- همواره ظاهر آدمی تا حدود زیادی برگرفته و حاکی از باطن او دارد. ظاهر جذاب، شیک، آراسته، نظیف و … می تواند حکایت از درونی آرام، منظم و فاقد هر گونه آشفتگی باشد. بنابراین می توان گفت که آشفتگی برونی، حکایت از آشفتگی درونی می کند؛ زیرا انسان اگر دارای شخصیت طبیعی و سالم باشد، از آشفتگی و به هم ریختگی گریزان است و نظم و ترتیب و تمیزی را بر ژولیدگی و پریشانی ترجیح می دهد.
۳- خودآرایی و آراستگی، عاملی برای آرامش روحی و روانی آدمی است. در مقابل، آشفتگی ظاهری و به هم ریختگی، عاملی در بی ثباتی و عدم آرامش خاطر و طمأنینه روحی او دارد. آدم های باوقار، آراسته و نظیف که فرصت رسیدگی به ظاهر خود دارند، حداقل غافل از پردازش باطنی نخواهند بود اینان از آرامش درونی برخوردارند و افرادی صبور و با حوصله ای خواهند بود که کمتر عصبانی می شوند.
پرهیز از خودآرایی و پذیرفتن آشفتگی و ژولیدگی در لباس و پوشش، به جهت تعارضی که با خواسته های فطری انسان دارد، اثرات بدی در زمینه روانی بر انسان می گذارد؛ به طوری که به تدریج سبب بروز افسردگی روحی و انهدام ذوق سلیم در انسان شده، منجر به بی اعتدالی روانی می شود تا آنجا که علائق انسان را به زندگی و مواهب موجود در آن، از حد اعتدال کاهش می دهد و او را به شخصی منزوی و گوشه گیر تبدیل می کند.
۴- اگر خودآرایی و آراستگی ظاهری، توأم با رسیدگی باطنی فرد باشد و فرد همزمان با آراستگی ظاهری، به اصلاح و آراستگی درونی نیز اهتمام داشته باشد، این امر موجب تعادل شخصیت آدمی، یکرنگی ظاهر و باطن او خواهد شد. یکرنگی، پرهیز از دورویی و ریا و عدم تعادل شخصیت فرد و دمدمی مزاجی، از آفات یک بعدی نگری است.
اگر خودآرایی و آراستگی ظاهری توأم با خودآرایی و رسیدگی به درون باشد، موجب نفوذ فرد در دل دیگران می شود. به عبارت دیگر، محبوبیت و نفوذ در دل و جذابیت ظاهری، ناشی از خودآرایی و رسیدگی به درون و تهذیب نفس است. آراستگی ظاهری اگر با خود آرایی درونی همراه شود، تنها رمز موفقیت انسان در جلب محبت و راه یافتن در دلهاست؛ به طوری که بدون برخورداری از چنان شرایط ظاهری و باطنی، انتظار محبوبیت پیدا کردن، انتظاری بی جا خواهد بود.
۵- لباس و پوشش زیبا و مناسب، بار معنوی داشته و موجب تقرب به خدا نیز هست.(۱) بنابراین، وقتی آدمی احساس می کند با پوشیدن لباس زیبا رضایت محبوب حقیقی را جلب نموده، زمینه شادابی و نشاط روحی خود را فراهم کرده است. این امر تأثیر فراوانی بر شخصیت او دارد.
۶- لباس و پوشش تمیز و زیبا و آراستگی ظاهری، غم و اندوه را از انسان می زداید؛ چرا که تمیزی و زیبایی، شادابی و نشاط می آورد و جایی در دل انسان برای غم و اندوه باقی نمی گذارد. در مقابل، استفاده از لباس و پوشش تیره رنگ، تنگ و چسبان، دل را سیاه می کند و آدمی را غم دار. این نکته، مضمون بسیاری از روایات نیز هست که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.(۲)
جایگاه ارزشی لباس و پوشش در اسلام
اسلام به لباس و پوشش، توجه ویژه ای مبذول داشته است؛ زیرا این مسئله ارتباط نزدیکی با حوزه های مختلف زندگی انسان پیدا می کند؛ از جمله حوزه هایی که مستقیم با لباس و پوشش در ارتباط است می توان به حوزه مسائل جنسی، عفت و حیای اجتماعی، امنیت روانی فرد و جامعه، امنیت جسمی، زیبایی و حفاظت از بدن و مانند آن اشاره کرد.
در آموزه های اسلام به صراحت به نقش لباس و پوشش و احکام آن توجه شده است؛ زیرا اسلام به هر موضوعی که تاثیری هر چند اندک در تحقق اهداف آفرینش دارد، توجه کرده و احکامی بر اساس مصالح و مفاسد و منافع و مضار بیان داشته است.
از آنجا که لباس و پوشش، از جمله موضوعاتی است که تاثیرات شگرفی در ابعاد گوناگون زندگی بشر دارد، توجه به پوشش و احکام آن در درجه بالای اهمیت قرار می گیرد. از این رو برای تحقق اهداف آفرینش انسان و مسئولیت خلافت الهی(۳) احکام بسیاری درباره پوشش از جمله لباس و پوشش مناسب و نامناسب بیان کرده و حتی به مهمترین آثار مثبت و منفی هر نوع لباس و پوششی در مسیر اهداف پرداخته است.
از نظر آموزه های اسلامی لباس و پوشش به سبب آن که حامل ارزش های مهمی چون حیا و عفت است مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. این گونه است که احکامی چون حجاب خاص در اسلام برای تحقق این ارزش ها بیان می شود.
در اینجا بعضی از ویژگی های لباس و پوشش را که با شخصیت انسان مرتبط است، از زبان روایات اسلامی یادآور می شویم:
۱- لباس و پوشش زیبا، باعث تقرب به خداست. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: خود را به وسیله لباس زیبا کنید؛ زیرا خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.(۴) بنابراین وقتی انسان احساس کند خدا او را دوست دارد، تاثیر مثبتی بر شخصیت او می گذارد.
۲- امام علی (علیه السلام) می فرماید: لباس تمیز، غم و ناراحتی را برطرف می کند و برای نماز، یک نوع پاکیزگی است.(۵) بنابراین یکی از عوامل نشاط و شادابی روانی، پوشیدن لباس تمیز است.
۳- لباس تمیز، باعث ذلت و خواری دشمنان می شود و انسان را در مقابل آنان سربلند می کند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: لباس پاکیزه، دشمن را ذلیل می نماید.(۶)
۴- لباس و پوشش مناسب، انسان را در میان مردم عزیز می کند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: به راستی نیکوترین لباس، آن لباسی است که تو را با مردم همسان سازد و موجب آرایش تو در میان آنان شود و زبان های آنان را از بدگویی تو باز دارد.(۷)
۵- لباس و پوشش انسان، باید معرف جنس او نیز باشد؛ بنابراین لباس مردان باید با لباس زنان، تفاوت داشته باشد و هر کدام لباس مخصوص خود را بپوشند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردانی را که لباس زنان و زنانی را که لباس مردان می پوشند، از رحمت خدا دور دانست.(۸)
۶- لباس و پوشش نباید غیر متعارف و به اصطلاح لباس شهرت باشد. گاهی انسان بر اساس خودخواهی و تکبر، لباسی را انتخاب می کند که نظیرش در هیچ کس نبوده باشد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: برای انسان از نشانه های خفت و خواری همین بس که لباسی بپوشد که به آن مشهور شود.(۹) بنابراین لباس شهرت، نشانه شخصیت خودخواه، متکبر و مغرور است.
از سیره و زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر پیشوایان بزرگ دین استفاده می شود که آنها با مسئله تجمل پرستی در لباس سخت مخالف بودند و از آنچه نشانه خودخواهی و تکبر داشت، برحذر می داشتند. در منابع تاریخی، پیرامون هیئت نمایندگی نجران، چنین آمده است:
در پاسخ به دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجری، هیئتی از مسیحیان نجران وارد مدینه شدند تا با پیامبر مذاکره کنند. این هیئت در حالی که لباس های تجملی ابریشمی بر تن و انگشترهای طلا بر دست و صلیب ها بر گردن داشتند، وارد مسجد شدند؛ ولی وضع زننده و لباس و پوشش نامناسب و حاکی از تکبر و خودخواهی آنان، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ناراحت نمود و در نتیجه آنان را به حضور نپذیرفت؛ اما علت ناراحتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندانستند.
از امام علی (علیه السلام) در این باره چاره خواستند و علت به حضور نپذیرفتن هیئت توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ناراحتی آن بزرگوار را جویا شدند. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: من چنین فکر می کنم که آنها باید این لباس های تجملاتی و انگشترهای گرانقیمت خود را از تن بیرون کنند و بعد خدمت پیامبر (ص) برسند. آنها چنین کردند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، آنها را به حضور پذیرفت و مورد احترام و تکریم قرار داد.
۷- پرهیز از لباس فرهنگ های بیگانه؛ کسی که فرهنگ اسلامی و ملی خود را رها کند و به رنگ و لباس بیگانگان (که مظهر آن دنیای غرب است) در آید، نشانه نداشتن استقلال و نشانه وابستگی به آنان است. چنین فردی، دچار احساس خود کم بینی شده است و شخصیتی ذلیل دارد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: همواره حال این امت، نیکو خواهد بود تا زمانی که لباس بیگانگان را نپوشند و غذاهای آنان را نخورند و آن زمان که چنین کنند، خداوند آنها را ذلیل خواهد کرد.(۱۰)
۸- استفاده از رنگ های شاد در لباس، اثرات غیر مستقیمی در افزایش حرکت و فعالیت و پیشرفت کار افراد دارد و در سلامت روانی و شخصیتی افراد مؤثر خواهد بود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: لباس سفید رنگ بپوشید که سبب آرامش و پاکیزگی شماست.(۱۱) بنابراین انسانی که از رنگ های روشن و شاد در لباس و پوشش خود استفاده می کند، از آرامش روانی بیشتری برخوردار است.
امام زین العابدین (علیه السلام) می فرماید: زمانی که امام حسن (ع) متولد شدند، او را در جامه زردی پیچیدند و به خدمت رسول اکرم (ص) آوردند تا نامی را برای وی انتخاب کند. آن حضرت فرمود: مگر من شما را نهی نکردم که نوزاد را در جامه زرد نپیچید! بعد آنان جامه زرد نوزاد را بیرون آوردند و او را در جامه سفیدی پیچیدند و به حضور پیامبر اکرم (ص) آوردند تا مراسم نامگذاری صورت گیرد.(۱۲)
نتیجه گیری
لباس و پوشش انسان علاوه بر این که نیازهای زیستی وی مانند محافظت در برابر سرما و گرما را برآورده کرده و ابزاری در راستای حفظ عفت اوست، تاثیرات مهم و اجتناب ناپذیری نیز بر روان و ساختار شخصیتی او دارد. کیفیت و چگونگی لباس و پوشش، هم از نظر رنگ و هم از نظر مدل و هم از نظر آراستگی و تمیزی، نشانه نوع شخصیت و وضعیت درونی انسان است. اسلام با در نظر داشتن این موارد و متناسب با فطرت آدمی، در خصوص انتخاب نوع لباس و پوشش انسان، توصیه ها و سفارش های ارزشمندی ارائه نموده است.
پی نوشت ها
۱-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ج ۳، ص ۳۴۰
۲-در این زمینه مراجعه کنید به: پرسمان، سال دوم، شماره ۱۲ و سال سوم، شماره ۱۴
۳-بقره/۳۰
۴-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه ج۳، ص۳۴۰
۵-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه ج۳، ص۳۴۶
۶-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه ص۳۴۶
۷-آمدی، غررالحکم، ص۱۵۲
۸-سنن ابی داود، ج۴، ص۶۰
۹-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۵۲
۱۰-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ج۳، ص۳۵۶
۱۱-شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ص۳۵۵
۱۲-قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۴۱۱
فهرست منابع
۱-قرآن کریم
2-حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ قم؛ مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث؛ ۱۴۱۶ ق
3-تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد؛ غرر الحکم و درر الکلم؛ قم؛ دار الکتاب الإسلامی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۱۰ ق
4-ابوداود، سلیمان بن اشعث؛ سنن؛ بیروت؛ دار الفکر؛ ۱۹۹۹ م
5-علامه مجلسی، محمدباقر؛ بحار الأنوار؛ بیروت؛ دار إحیاء التراث العربی؛ ۱۴۰۳ ق
6-قمی، شیخ عباس؛ منتهی الآمال؛ انتشارات جامعه المصطفی (ص)؛ ۱۴۳۲ ق
7-ماهنامه پرسمان؛ ماهنامه فرهنگی, مسائل اجتماعی, دانشجویی؛ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
منابع اقتباس: پرسمان؛ پایگاه باشگاه اندیشه