اشاره:
زکات مال که یکی از واجبات دین اسلام و ارکان مهم آن است یکی از مهم ترین ابزارهای تعدیل اقتصادی و توزیع ثروت براساس اصول عدالت می باشد. جامعه ای که براساس پرداخت حقوق مالی قوام یابد از هر لحاظ در امنیت و آسایش قرار می گیرد و شکوفایی و پیشرفت نصیب آن می شود. بر این اساس می بایست پرداخت زکات به عنوان یکی از واجبات از سوی دولت اسلامی مورد توجه و تأکید قرار گیرد و از کوتاهی در پرداخت آن با تشویق و ترغیب و حتی انذار مردم از پیامدهای زیانبار دنیوی و اخروی فرهنگ سازی انجام گرفته و مردم را به اشکال مختلف بر عمل بدان ترغیب نماید.
در حال حاضر به نظر می رسد که کم ترین توجه مسئله پرداخت زکات از سوی دولت اسلامی و مردم می شود و به گونه ای جزو احکام و قوانینی است که تعطیل شده است. هرچند در سالیان اخیر برخی از دلسوزان با تبلیغ و تشویق مردم توانستند گام هایی در احیای این واجب شرعی بردارند ولی هنوز در آغاز راه است و نیازمند توجه و اهتمام خاص همگانی است تا مردم آن را همانند نماز و روزه مورد توجه و عمل قرار دهند و از آن غافل نشوند.
زکات راهی برای تطهیر و شکوفایی و رشد جامعه
زکات که از ماده زکو یا زکی گرفته شده در اصل به معنای رشد و زیادت و افزایش است.[۱] این واژه به معنای طهارت، رشد، برکت و مدح نیز آمده است.[۲]
وقتی از زکات مال سخن به میان می آید به معنا و مفهوم تطهیر آن مراد می باشد[۳] ولی در اصطلاح شرعی برای حقی است که در مال واجب است و در وجوب آن نصاب به عنوان شرط اصلی معتبر است.[۴]
راغب اصفهانی از اندیشمندان و زبان شناسان برجسته ادبیات عرب و فرهنگ قرآن درباره علل نامیدن حق مالی به عنوان زکات بر این باور است که علت نامیدن جنس مالی به زکات بدین سبب است که دهنده آن به برکت در مال خود یا پاک کردن نفس و جان خویش از گناه و تطهیر و تزکیه آن یا حتی هر دو امید دارد.[۵]
بر این اساس هرکس یا جامعه ای بخواهد به تزکیه نفس و تعالی و رشد اجتماعی شخصیت های جامعه بپردازد و یا مال و ثروت شخصی یا عمومی را افزایش دهد و جامعه را به شکوفایی و رشد سوق دهد می بایست به زکات به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای دست یابی به این هدف و مقصود توجه کند و از پرداخت آن کوتاهی نورزد.
وقتی از پرداخت زکات در آیات سخن به میان می آید مقصود و مراد آن است که بخشی از مال معین و مقدار مشخص شده از برخی از اموال که خداوند و پیامبر(ص) بیان کرده است را از مال خویش خارج کند و آن را در اختیار دولت اسلامی قرار دهد تا در مصارفی که خداوند و پیامبر(ص) بیان کرده است هزینه و صرف کنند.
در اهمیت زکات همین بس که از آن به خیری یاد شده است که خروج آن از دست آدمی موجب بقای آن در نزد خداوند می گردد و در روز حاجت و نیاز خداوند به عنوان امین قوی به وی بازگردانده و بلکه به چند برابر آن را تحویل وی می دهد.[۶]
برای این که از اهمیت و نقش زکات در زندگی دنیوی و اخروی و هم چنین مادی و معنوی آگاه شویم نخست به برخی از آثار آن بطور گذرا اشاره می شود تا بر اساس آن و نیز بیان آثار و تبعات سوء عدم پرداخت زکات نقش آن در زندگی و حیات انسانی به خوبی نمایان گردد.
آثار پرداخت زکات
خداوند در آیه ۲۷۷ سوره بقره پرداخت زکات را مایه آرامش درونی شخص می شمارد و بیان می کند که هر کسی که بخواهد از حزن و اندوه رهایی و به آرامش دست یابد و ترس و خوف را از زندگی خویش دور سازد می بایست به زکات به عنوان عامل ایجادی آرامش و امنیت توجه کند.
از دیگر آثار فردی می توان به دست یابی شخص به تطهیر نفس و پالایش روح از آلودگی ها[۷] و تحقق صبر و شکیبایی در انسان [۸] و عاقبت به خیری[۹] و نجات از گمراهی[۱۰] و بهره مندی از ولایت خداوند[۱۱] و هدایت خاص[۱۲] و مصونیت از عذاب دنیوی و اخروی[۱۳] و بهره مندی از مغفرت خداوند و تکفیر گناهان و آثار و پیامدهای مخرب و زیانبار آن[۱۴] و هم چنین قرار گرفتن در رشد و بالندگی و کمال[۱۵] و دست یابی به رحمت خداوندی[۱۶] و فضل وی[۱۷] و در حقیقت رستگاری و خوشبختی دایمی و همیشگی[۱۸] (اعراف آیه ۵۶ و ۱۵۷) اشاره کرد.
البته خداوند در آیه ۵ و نیز ۱۱ سوره توبه شرط پذیرش اسلام و ایمان را پرداخت زکات برمی شمارد که بیانگر آن است که یکی از مؤلفه ها و عناصر تحقق اسلام و ایمان پرداخت زکات در کنار نماز و ایمان به توحید و رسالت و امامت و مانند آن است.
چنان که هر کسی بخواهد رضایت و خشنود خداوندی را به سوی خود جلب و جذب کند می بایست از پرداخت زکات به عنوان ابزار و وسیله مطمئن سود ببرد .
از آثار دیگری که به شخص و جامعه ایمانی و عامل به زکات می رسد می توان به قوام و سامان یابی جامعه و امور اجتماعی آن از راه پرداخت زکات اشاره کرد که خداوند در آیه ۴ و ۵ سوره بینه به آن توجه می دهد.
علامه طباطبایی در ذیل آیات می نویسد که بنا بر قولی مقصود از دین القیمه همان احکام و دستورهایی است که پیامبر(ص) آورده و آن ها حافظ مصالح جامعه انسانی می باشد.[۱۹] بر این اساس می توان گفت هر جامعه ای اگر بخواهد به قوام و پایداری و استواری دست یابد می بایست براساس قوانین و احکامی عمل کند که خدا و رسول به عنوان شریعت بیان کرده اند که از جمله مهم ترین آن ها پرداخت زکات است که به صراحت در آیه ۵ سوره بینه بیان شده است.
اصولا شکوفایی و رشد جامعه مبتنی بر ایجاد انسجام و همدلی و تعاون اجتماعی است که یکی از ابزارها و وسایل ایجادی چنین حالتی در جامعه پرداخت زکات و دیگر حقوق مالی است که افزون بر ایجاد برکت در مال و ثروت شخصی و جمعی موجب انسجام و همدلی مردم آن جامعه می شود. از این روست که خداوند در آیه ۱۱ سوره توبه بیان می کند که پرداخت زکات از جمله علل و عوامل حصول اخوت و برادری دینی در میان افراد یک جامعه و انسجام بخشی و همدلی در میان ایشان است.
جامعه ای که برخوردار از وحدت و انسجام برخاسته از اخوت و برادری دینی باشد به آسانی در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار می گیرد؛ زیرا هر یک از افراد آن در حکم یار و یاور دیگری است که قوام و استواری را به جامعه می بخشد و تلاش ها و کوشش ها را در کنار سرمایه ها و ثروت جهت بخشی می کند و موجبات وحدت رویه و هدف را فراهم می آورد.
شگفت این که خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره قرار گرفتن شخص و یا جامعه را در جرگه ابرار منوط به پرداخت زکات می شمارد. در سوره انسان که به ایثارگری خانواده علوی(علیه السلام) اشاره دارد و آنان را به سبب ایثارگری به اسیر و فقیر و مسکین می ستاید مساله کمک های مالی به این سه دسته به عنوان محور قرار گرفتن آنان در ابرار بیان می شود که خود این مساله روشن می سازد که چگونه انسان با کمک های مالی خویش می تواند به مقام ابرار درآید.
خداوند در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور پرداخت زکات را از علل و عواملی برمی شمارد که زمینه بهره مندی انسان را از روزی فراوان و بی حساب به دنبال دارد. براین اساس اگر جامعه ای بخواهد به شکوفایی اقتصادی و آسایش مادی برسد می بایست از پرداخت زکات به عنوان مهم ترین ابزار دست یابی چشم پوشی نکند.
آثار ترک زکات
نخستین اثری که خداوند برای ترک و پرداخت زکات بیان می کند عدم قبولی ایمان و اسلام شخص است.[۲۰] بنابراین کسی که حاضر به پرداخت واجبات مالی نیست نمی توان وی را مسلمان نامید و اسلام جز لقلقه زبان وی نیست. این گونه است که در برخی از روایات زکات در کنار نماز و حج و جهاد و ولایت به عنوان ستون و ارکان اصلی دین اسلام معرفی شده است.
از آثار دیگری که برای ترک زکات و عمل نکردن به این واجب در آیه ۱۰۳ سوره توبه بیان شده آلودگی روحی و محرومیت از طهارت روحانی شخص است. بنابراین ترک کننده زکات نمی بایست امید داشته باشد که روح و روان وی با ترک زکات تطهیر می شود و می تواند در مسیر انسانیت گام بردارد؛ زیرا با آلودگی شخص به گناه ترک پرداخت حقوق مالی به صورت کامل روح و روان وی آلوده می گردد و با برخورد با هر چیزی آلوده تر می شود.
ترک زکات موجب می شود که انسان از رشد و تزکیه نفس دور شود و نتواند در مسیر کمالی شخصیت سالم گام بردارد و از درون و بیرون ازنظر شخصیت فردی و اجتماعی دچار بحران می شود و از اعتدال و تعادل شخصیتی خارج می گردد. (همان) این گونه است که شخص از هدایت خاص الهی محروم می شود و با آن که به اسلام و آموزه های آن نزدیک شده است ولی نمی تواند از آن بهره مند گردد و با ترک زکات خود را نسبت به آنها بی تاثیر کرده است. از این روست که خداوند به صراحت درآیات ۵۷ تا ۸۰ سوره توبه ترک زکات را عامل محرومیت انسان ازهدایت خاص بر می شمارد و در آیات ۷۵ تا ۷۷ یکی ازعوامل رسوخ نفاق در وجود آدمی را ترک آن دانسته و به مسلمانان هشدار می دهد که با ترک زکات خود را گرفتار نفاق نسازند که بسیار بدفرجام تر برای انسان نسبت به کفر است.
این گونه است که شخص با خودداری از پرداخت زکات در زمره بدترین مردمان قرار می گیرد و نفرت و بیزاری از وی ازسوی خداوند به طور رسمی اعلام می شود.[۲۱]
به سخن دیگرترک زکات خود نشانه ای بارز از کفر شخص نسبت به خدا و آموزه های اوست، زیرا از نظر قرآن و اسلام برای اسلام شخص نشانه هایی است که یکی از مهم ترین آن ها پرداخت حقوق و واجبات مالی به دیگران است که حق ایشان درمال آنان قرار داده شده است. آیات بسیاری به این مطلب اشاره می کند و تبیین می شود که چگونه می توان مسلمان را از کافر با پرداخت و یا عدم پرداخت زکات باز شناخت[۲۲]
از دیگر آثار و تبعات زیانبار ترک پرداخت زکات، می توان به گسترش فسق و فجور در جامعه اشاره کرد؛ زیرا با ترک پرداخت واجبات مالی جامعه با بحران مواجه می شود و زمینه گسترش بزه و دزدی و تجاوز فراهم می شود. این مساله هم موجب می شود که شخص تارک نیز به عنوان فاسق شناخته و معرفی شود؛ زیرا آشکار ترک انفاق و واجب کرده هرکسی که ترک واجب به شکل علنی نماید از زمره فاسقان است[۲۳] و این که موجب می شود تا مردم فقیر دچار بحران شوند و بزه و فسق درمیان آنان تشدید و تقویت گردد.
چنین اشخاصی که فسق و فجور آشکار با ترک زکات انجام می دهند به سبب قرارگرفتن در جرگه فاسقان و منافقان از آمرزش و مغفرت الهی محروم می شوند[۲۴]و این گونه می شود که هر گونه بلایی بر سر ایشان خروار می شود و دعا و نیایش های آنان مستجاب نمی شود و تاثیر ندارد.
ریشه های عدم پرداخت زکات
ریشه ترک پرداخت زکات را می بایست در بخل[۲۵] کوته فکری[۲۶] و بینش غلط ایشان درباره خیر و شر[۲۷] و دنیا طلبی و غوطه ور شدن در تجارت و داد و ستدها و نترسیدن از آخرت[۲۸] دانست.
البته دراین میان نمی توان از نقش غیر سازنده دولت و حکومت نیز غافل ماند؛ ازاین روست که خداوند در آیه ۴۱سوره حج تعطیلی فریضه زکات از سوی جامعه مومنان را متوجه دولت می کند و فقدان حاکم و حکومت صالح را یکی از علل و عوامل ترک این فریضه و واجب اجتماعی می شمارد که موجبات قوام و استواری جامعه است و دولت به عنوان نهاد مسئول از حفظ قوام اجتماعی لازم است دراین مساله برنامه ریزی داشته باشد و کوتاه نیاید.
پی نوشت:
[۱] . معجم مقاییس اللغه ج۳ ص۱۷.
[۲] . لسان العرب ج۶ ص۶۵.
[۳] . مجمع البیان ج۱ و ۲ ص ۲۱۲.
[۴] . جواهر الکلام ج۱۵ ص۲.
[۵] . مفردات ص۳۱۸.
[۶] . بقره آیه ۱۱۰ و مزمل آیه ۲۰.
[۷] . توبه آیه ۱۰۳ و مجادله آیه ۱۲.
[۸] . بقره آیات ۱۰۹ و ۱۱۰.
[۹] . حج آیه ۴۱.
[۱۰] . مائده آیه ۱۲.
[۱۱] . حج آیه ۷۸.
[۱۲] . توبه آیه ۱۸.
[۱۳] . بقره آیات ۴۳ و ۴۸ و ۱۷۷ و لیل آیات ۱۴ تا ۱۸.
[۱۴] . بقره آیات ۲۷۱ و مائده آیه ۱۲.
[۱۵] . توبه آیه ۱۰۳.
[۱۶] . اعراف آیه ۱۵۶ و توبه ۵ و ۷.
[۱۷] . نور آیات ۳۷ و ۳۸.
[۱۸] . توبه آیات ۷۱ و ۷۲.
[۱۹] . المیزان ج۲۰ ص۴۸۰.
[۲۰] . توبه آیات ۵ و ۱۱.
[۲۱] . بینه آیات ۱تا ۶.
[۲۲] . مائده آیه ۱۲ و نیز توبه آیات ۵ تا ۱۱ و نیز آیات ۷۴ تا ۸۰ و فصلت آیه ۶ و ۷.
[۲۳] . توبه آیات ۷۵ تا ۸۰.
[۲۴] . توبه آیات ۷۵ تا ۸۰.
[۲۵] . توبه آیات ۷۵ تا ۷۷.
[۲۶] . آل عمران آیه ۱۸۰.
[۲۷] . آل عمران آیه ۱۸۰.
[۲۸] . نور آیه ۳۷.
نویسنده: رضا شریفی
منبع: روزنامه کیهان (سایت رازماندگاری)