آیاعفاف بدون حجاب برای اخلاق کافی است؟

عفت و پاکدامنی، با آفرینش و فطرت زن به هم آمیخته است و در آفرینش او، جایگاه عظیم و بلندی دارد که هم خود زنان خواهان عفت و پاکدامنی هستند و هم دیگران، زن را با این ویژگی می‌خواهند. اسلام عزیز، نیز آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته و حجاب را لازم شمرده تا عفت برونی زن، با عفت درونی او هماهنگ و بنیان خانواده مستحکم گردد و زن هم چون کالای ناچیزی در معرض همگان قرار نگیرد.

حال با توجّه به آیاتی که در قرآن کریم، درباره ی حجاب و فلسفه ی آن بیان شده است،آیا می‌توان گفت عفت بدون حجاب اسلامی، برای زن کافی است؟!

قرآن کریم، در بعضی آیات به حکمت و فلسفه ی حجاب اشاره کرده است و درباره ی‌ آن می‌فرماید:

پاکی دل های مردان و زنان و آلوده نشدن آن ها در مکتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسم (که در دنیا مطرح است)، یک نوع بهداشت روحی و روانی هم وجود دارد که چنان چه مراعات نشود، روح مسموم می‌شود و آثار خطرناکی را در پی دارد که از مسمومیت جسمی به مراتب خطرناک تر است. در برخی آیات به رعایت این نوع از بهداشت توصیّه شده است:

قرآن کریم، در مورد روبرو شدن و صحبت کردن با زنان پیامبر می‌فرماید:

… وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ …(۱) و هنگامی که چیزی (از وسایل زندگی را به عنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) می‌خواهید، از پشت پرده بخواهید، این کار، برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.

در امان ماندن از اذیت افراد سبک سر: خداوند می‌فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لأزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(۲) ای پیامبر! به همسران و دختران و زنان مؤمنان بگو: رو سری‌های بلند خود را بر خویش فرو افکنند (طوری که زیر گلو و سفیدیهایشان پیدا نباشد) این کار برای این که شناخته شوند و مورد اذیت (اهل فسق و فجور) قرار نگیرند، بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سرزده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.
به طمع نیفتادن افراد سبک سر و بیماردل: در آیه ی ۳۲ سوره ی احزاب خطاب به زنان پیامبر ـ که به طریق اولی، خطاب به زن ها ی دیگر نیزاست ـ آمده است: « … به شکل هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.» و در جای دیگر خطاب به پیامبر اکرم می‌فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (۳۰)وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا …(۳) به مؤمنان بگو، چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، عفت خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزه‌تر است… و به زنان با ایمان بگو: چشم‌های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نکنند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند. مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرشان، یا پسران برادرشان، یا پسران خواهرشان، یا زنان هم کیششان، یا برده‌گانشان، (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد) ای مؤمنان همگی به سوی خدا بازگردید تا رستگار شوید!.

آیه ی فوق به صراحت به کیفیّت و شکل حجاب اشاره، فرموده است: رعایت آن را بر زنان امری لازم و واجب شده است، عفت زنان نیز منحصردر رعایت حدود حجابی است که خداوند برای آن ها تعیین فرموده است، آیا بدون رعایت کردن این حدود عفتی برای زن باقی می‌ماند؟! در این آیه چند نکته قابل توجّه است:

الف. زنان نباید زینت‌های خود را به جز در مواردی که به طور طبیعی ظاهر است، آشکار سازند. منظور از زینت، همان آلات زینتی است که زنان حقّ نمایاندن آن را بر دیگران ندارند. به این ترتیب، آشکار کردن هر نوع زینتی، حتّی لباس‌های زینتی و مخصوص که زنان در زیر لباس عادی یا چادر می‌پوشند، جایز نیست. زیرا قرآن کریم، از این عمل نهی فرموده است.

ب. آن‌ها باید «خِمار»های خود را بر سینه‌های خود بیفکنند: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ واژه ی «خمر»، جمع «خمار» به معنای پوشش است. امّا به طور معمول به چیزی (روسری یا مقنعه‌ای) گفته می‌شود که زنان سر خود را با آن می‌پوشانند.

کلمه ی «جیوب» نیز جمع «جیب» و به معنای یقه ی پیراهن است که از آن به گریبان تعبیر می‌شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‌شود.

دستور آیه ی فوق در مورد انداختن گوشه ی مقنعه به روی گریبان، مضمونش پوشاندن تمام سر و گردن و سینه است.

قرآن کریم، در آیات فوق بین کمال، حجاب، اندیشه و عفاف جمع نموده است. و عظمت زن را در این می‌داند که: «ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال..». نه نگاه مردان بر زنان (نامحرم) نیفتد و نه نگاه زنان بر مردان (نامحرم) افتد.(۴)

قرآن وقتی درباره ی عفت و حجاب زن سخن می‌گوید، می‌فرماید: حجاب، عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند.

از منظر قرآن کریم، زنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند.

علاوه بر آن چه بیان شد استواری اجتماع، استحکام پیوند خانوادگی، جلوگیری از چشم چرانی‌ها، حفظ ارزش ها، احترام زن که هر اندازه متین‌تر و با وقارتر و عفیف‌تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده می‌شود و دیگر علت‌ها باعث می‌شود که زن بدون حجاب از عفتی برخوردار نباشد و عصمت زن که حق الهی است، بدون آن حفظ نشود

پی نوشت:

احزاب: ۵۳.
احزاب: ۵۹.
نور: ۳۰-۳۱.
وسایل الشیعه، بیروت، مؤسسه آل البیت، ج ۲۰، ص ۶۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *