- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
گاهی در کنار هم و زیر سقف هستیم اما دلمان برای هم نمیلرزد، به فکر هم نیستیم و انگار هیجان زندگی ته کشیده است…
آماری که به طور رسمی برای طلاق اعلام میشود در واقع نشاندهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست در کنار این آمارها، آمار بزرگتری به جدایی عاطفی زن و شوهر اختصاص دارد، یعنی زندگیهایی که به سردی گرایده است و زن و مرد زندگی خاموشی را در کنار هم به سردی و بدون هیچ گونه صمیمیت و علاقه ای میگذرانند ولی هیچ کدام از آنها تقاضای طلاق قانونی نمیکنند.
در این نوع از زندگی زناشویی زوجین از زندگی زناشویی خود ناراضی هستند اما به دلیل ساختارهای فرهنگی حاکم بر جامعه و معضلاتی که در صورت طلاق برای زوجین به وجود میآید علی الخصوص برای خانمها و نگرانی از سرنوشت فرزندان و همچنین تاکید اسلام بر قبح طلاق،زوجین حاضر به طلاق نمیباشند و برای سالها زیادی به زندگی سرد و توام با فرسایش روحی و روانی و حتی جسمی خود ادامه میدهند.
شایعترین مشکلی که که در میان این زوجهای ناراضی دیده میشود، عدم موفقیت در برقراری ارتباط صحیح است، بسیاری از روانشناسان معتقدند که ریشه اکثر مشکلات زوجین نارضایتمند عدم شناخت آنها از خویشتن است و این عدم شناخت باعث میشود که زوجین نتوانند ارتباط مناسب را با یکدیگر برقرار کنند و اگر نگاه ریشهایتری داشته باشیم این عدم شناخت منجر به انتخاب نادرست همسر خواهد شد.
دومین مشکلی که سر راه این گونه خانوادهها وجود دارد نبود یک رابطه جنسی مناسب و عدم پاسخگویی به این نیاز اساسی است که به مرور باعث سردی همسران نسبت به یکدیگر میشود.
اثراتی که طلاق عاطفی(خاموش) بر روی هرکدام از همسران دارد غالباً رو حی و روانی است این گونه زوجین به دلیل نداشتن تکیه گاه جدی در زندگی خود دچار یأس و سر خوردگی میگردند و به مرور این مشکل آنها را به سمت افسردگی و روان رنجوری سوق خواهد داد، در این میان فرزندان نیز از این آسیبها در امان نیستند.
آنها با مشکلاتی روحی و رفتاری از قبیل انزواء، افت تحصیلی، پرخاشگری و فرار از خانه و …. مواجهه میشوند، همچنین روابط سرد میان مادر و پدر باعث میشود فرزندان با مشکل عدم یادگیری تواناییهای عاطفی و ابراز محبت در زندگی زناشویی آیندهشان مواجه باشند و از تاثیرات دیگر این گونه زندگیها میتوان به سست شدن بنیان خانواده و احتمال وقوع خیانت به همسر را نام برد در این گونه موارد ممکن است هر کدام از همسران، به دنبال آغوشی دیگر برای تسکین آلام خود باشند.
ریشه اکثر مشکلات زوجین نارضایتمند، عدم شناخت آنها از خویشتن است و این عدم شناخت باعث میشود که زوجین نتوانند ارتباط مناسب را با یکدیگر برقرار کنند
راه های پیشگیری و درمان
– مراجعه به مشاور: در صورت بروز سردی در روابط یک مشاور میتواند حلال بسیاری از مشکلات باشد.
– تلاش برای اصلاح روابط: تلاش برای تغیر خود اولین گام در این مرحله است و بعد از آن تلاش برای همراه کردن همسران با یکدیگر و خانواده و عدم طرح مسائل اختلافزا و….
– ابراز علاقه: در این مرحله گفتگو و تعامل همراه با درک محبت و ابراز عشق و علاقه به طرف متقابل میتواند جلوی بروز مشکلات بیشتر را بگیرد.
– یادگیری و بکارگیری مهارت گفتگوی سالم در حل اختلافات
– شناخت روحیات و احساسات همسر: شناخت طرف مقابل احساسات و خواستههایش و سعی در هماهنگ کردن خود با این گونه خواستهها میتواند این حس را به همسر فرد القاء کند که همسرش برای او اهمیت و ارزش قایل است.
– عدم پیشداوری و تصمیمگیری براساس تصورات خود: ممکن است چیزی که شما تصور میکنید و بر اساس آن تصمیم میگیرید زاییده ذهن خود شما باشد و با واقعیت متفاوت باشد شما فکر میکنید دیگر همسرتان به شما علاقه ندارد ولی این مسئله وجود دارد که شاید همسر شما نحوه ابراز علاقه را بلد نباشد،و یا این که مشکلی ذهن او را مشغول کرده که او را از توجه به شما بازداشته است.
– تصمیمگیری خود فرد برای زندگی و متزلزل نشدن در تصمیمات منطقی خود به خاطر رضایت خاطر دیگران.
– سازگاری با شرایط: پذیرش شرایط موچود، کم کردن توقعات و انتظارات غیر واقع از همسر و افزایش صبر و گذشت میتواند مسیر زندگی شما را به روال عادی برگرداند.
– تمرکز بر فرزندان: تلاش برای جبران کمبودهای عاطفی فرزندان که خود این تلاش برای موفقیت فرزندان میتواند روحیه از بین رفته شما را ترمیم کرده امید به زندگی بهتر در آینده را در شما زنده کنند.
مرضیه ولی حصاری؛ کارشناس ارشد مطالعات زنان؛
منبع: تبیان