کلینی رحمه الله در کتاب «کافی» از علیّ بن محمّد کاشانی نقل کرده است که گفت :
بعضی از دوستانم به من خبر داد که مال قابل توجّهی را برای حضرت رضا علیه السلام بردم ولی آن حضرت به آن خشنود نگردید و اظهار شادمانی نکرد ، من بخاطر این جهت اندوهناک شدم و با خود گفتم : این همه مال و ثروت را برای او آورده ام و او هیچ گونه اظهار خشنودی نکرد .
آنگاه امام علیه السلام فرمود :
ای غلام ! طشت و آبی حاضر کن ، خودش روی صندلی نشست و به غلام اشاره فرمود که آب بریز ، آب که روی دست مبارک او می ریخت به صورت طلا از میان انگشتان او سرازیر می شد ، سپس رو کرد به من و فرمود : من کان هکذا لایبالی بالّذی حمل إلیه.
کسی که چنین موقعیّتی دارد و این گونه توانائی دارد به آنچه نزد او بیاورند توجّهی ندارد.[۱]
پی نوشت ها:
[۱] . کشف الغمّه، ج۲، ص۳۰۳؛ بحار الأنوار ، ج۴۹، ص۶۳؛ ضمن ح ۸۰ ، الکافی، ج۱، ص ۴۹۱، حدیث۱۰؛ الوافی ، ج۳، ص۸۱۸، حدیث۸؛ مناقب ابن شهراشوب ، ج۴، ۳۴۸؛ إثبات الهداه، ج۳، ص۲۵۲، حدیث ۲۰؛ ۲۵۲ به نقل از کافی و کشف الغمّه ، ترجمه کتاب نفیس القطره جلد ۱ صفحه ۶۱۱، تألیف مرحوم آیت الله سید احمد مستنبط (ره)
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.