- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فرمود: «الفقیه من افاض علی الناس خیره و انقذهم من اعدائهم …»؛ فقیه، کسی است که مردم را از دشمنان نجات دهد.
بزرگترین دشمن مردم در حال حاضر، فرهنگ غرب و سبک زندگی غربی است که جوامع اسلامی را مورد هجوم قرار داده است؛ رواج سبک زندگی غربی و بیگانگان و دشمنان اسلام، خطری است که نگران کننده است؛ فقها در مقابله با این بحران فرهنگی، نقش مهم و اثرگذار دارند و میتوانند در اقتصاد مقاومتی برای برون رفت از بحران فرهنگسازی و در استقلال و حفظ هویت کشور، نقش برجسته ایفا کنند به حسب روایت امام رضا(علیه السلام) پیشگامی فقها ضروری است؛ از این روی، ضروری است پالایش فرهنگی در تمام امور صورت گیرد تا مردم از سبک زندگی غربی فاصله بگیرند؛ سبک زندگی در کشور با جهاد فرهنگی علمای شیعه بر اساس فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) بود و در مظاهری مانند:
۱- پوشش و لباس و تغذیه
در حالی که امروز به تقلید از فرهنگ غرب، لباسهای تولید بیگانه در کشور مصرف شده و کارخانههای داخلی قادر به تولید نیستند؛ این روند میتواند اقتصاد کشور را دچار چالش جدی کند؛ اقتصاد مقاومتی اقتضا میکند که به تولید داخلی بها داده شده و از پوشیدن لباس بیگانگان خودداری و حتی ورود این نوع محصولات از طریق دولت منع شود.
۲- معماری و خانهسازی
خانههایی که در کشور رواج یافته، به سبک غربی است. آپارتمانسازی و زندگی آپارتمانی، شیوه ی غربی و سرمایهداری است که امنیت فرهنگی و اقتصادی را به مخاطره کشیده است.
۳- معاشرتهای خانوادگی
همسایهداری نیز که پیشتر بر اساس فرهنگ اسلامی بود، تغییر یافته و فرهنگ غرب جایگزین میگردد؛ روابط همسایهها، کمتر و از حال همدیگر، بیخبر شدهاند.
۴- تعلیم و تربیت آموزش و پرورش
شیوه آموزش در اسلام، بر اساس رهنمود اهل بیت(علیهم السلام)، بر اساس قرآن و با آموزش قرآن شروع میگردید؛ امیرمومنان(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) میفرماید: آموزش و تربیت تو را را با قرآن شروع کردم و حلال و حرام را به تو آموزش دادم.
این روش در عصر پهلوی با دسیسه ی استعمارگران و عوامل آنان دگرگون شد و قرآن از آموزش کنار زده شد؛ از این روی، فرزندان ما از جهت فکری آسیبپذیر شدند و از فرهنگ دینی فاصله گرفته و ذهن آنان با آموزشهای غیردینی انس گرفت. تعلیم و تربیت اسلامی، با قرآن شروع میشد، در این مدل، فرزندانمان را مکتبی به باری آوردیم، لذا در هر کشور بیگانهای که قدم میگذاشتند، از اصول خود دستبردار نبودند.
فرزندانمان در غرب تحصیل میکردند اما پایبند به اصول دینی و ارزشهای فرهنگ اسلام بودند، یکی از دانشمندان معاصر گفته است: شاگردان استاد رضا روزبه در هر نقطه از جهان که زندگی کرده و فعالیت دارند، مکتبی هستند، برخی پزشک ساکن آمریکا و برخی در ایران استاد دانشگاه هستند بدون استثنا مکتبی به بار آمدهاند. سر این مسئله این بود که آن مرحوم، جوانان را از کودکی که آینه ی دل آنان صاف و بدون زنگار است، با شیوه ی قرآن و به سبک قرآن آموزش میداد؛ با این روش، جوان از تمام خطرها واکسینه میشود؛
۵- نهاد خانواده
نهاد خانواده در فرهنگ اسلامی، مقدس و نهادی اصیل و بستر رشد معنوی و شکوفایی استعدادها بوده است؛ مادر در خانواده و حضور او در خانه و سرپرستی و مدیریت و اداره منزل، کانون خانواده را گرم و امنیت خاص به آن میداد؛ اکنون با رسوخ فرهنگ غرب و سرمایهداری که از قرن ۱۹ م خانواده را در غرب فرو پاشید؛ به تدریج این فرهنگ به کشورهای اسلامی از جمله ایران رسوخ و با تبلیغ، جایگزین فرهنگ اسلامی شد.
این روند با تخریب نقش مادری در خانوادهها تمام پایههای خانواده را به چالش کشیده است؛ از جمله آسیبهای خطرساز این روند این است که: تمام ادارات و نهادها اولویت گزینش خود را به زنان داده و دختران جوان و مادران را به پشت میز ادارات کشیده و با این شیوه، بنیان خانوادهها متزلزل گردیده و تربیت فرزند و نقشهای دیگر در خانواده که با محوریت مادر بود، به چالش کشیده شده است.
از جمله عوارض آسیبزای این روند، این است که پسران جوان در جامعه بیکار و گرفتار دام اعتیاد گشته و ادارات و ارگانها و مشاغل، به دختران جوان واگذار شده؛ مقررات شرعی و ضوابط دینی که در جامعه اسلامی، ارزش بود، تبدیل به فرهنگ شده و قبح هنجارهای ضددینی کاسته شده و رعایت روابط محرم و نامحرم که از ضوابط مهم اسلامی و فرهنگ اسلامی بود، به کلی فراموش شده و بیکاری ۷۰ درصد جوانان دنبال شغل از معضلات لا ینحل امروز ما محسوب و حریم خانوادهها و عفت و حجاب به یغما رفته است؛
۶- احترام به والدین
احترام به پدر و مادر که از سفارشات اکید قرآن است، به فراموشی سپرده و سالمندان را به مرکزی بیرون از خانه منتقل و عواطف اسلامی و فرهنگ قرآن و سبک زندگی دینی جای خود را به سبک زندگی غربی داده است؛ مرکزی به نام خانه ی سالمندان که کاملا از فرهنگ خشن غرب گرفته شده است، جایگزین دستورات قرآن گردیده است؛ دوری از فرهنگ قرآن در این امور، تاثیرات وضعی بر زندگیها گذاشته است!
بر این اساس امیرمؤمنان به مسلمانان هشدار میدهد تا گاهی که زی و فرهنگ خود در خوراک و پوشاک و دیگر مسائل فرهنگی را از دست ندهید و لباس بیگانه بر تن نکنید، سعادت و عزت شما تضمین شده، وگرنه روزهای ذلت و خواری و استثمار و اسارت و گرفتاریها، شما را در بند خواهد کشید.
از دست رفتن فرهنگ اسلام، به معنای نابودی عزت اسلامی و گرفتاری به دام ذلت غرب و بیگانگان و دشمنان اسلام است؛ لذا فرمود: تا زمانی امت اسلام عزیز است و روی ذلت نخواهد دید که از فرهنگ بیگانه تقلید نکند و سبک زندگی و معاش خود را بر اساس تقلید از بیگانگان تغییر ندهد و لباسی مانند دشمنان اسلام نپوشد؛ امام با آیندهنگری به پیامدهای پیروی از آداب و فرهنگ غیر مسلمانان آگاه و قبول آداب آنان را وابستگی اقتصادی و فرهنگی جامعه به آنان میداند که منجر به مصرف تولیدات آنان خواهد شد.
تدبیری که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ارائه فرمود با عنوان «اقتصاد مقاومتی» بر اساس مکتب اهل بیت(علیهم السلام) است؛ راهکارهای قرآنی جهت رسیدن به شیوه سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) و اقتصاد مقاومتی رهایی از مظاهر و مصادیق فرهنگ غرب مهمترین زمینه ی این مسئله است؛
۱- راهکار اول نجات از سبک زندگی غرب
قرآن کریم برای سعادت انسان، سبک زندگی عالی را به انسان نشان داده و فرموده است برای نجات از دام دشمنان، به سیره ی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پناه ببرید «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»؛ سرمشق و الگو و سبک زندگی و برنامههای خود را با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هماهنگ بسازید و از آن حضرت الگو گیری کنید، فاصله گرفتن از اصول مکتبی، برای جوامع اسلامی زیان بار است که نتیجه ی آن، بحران هویت است.
در بحران هویت، فرد تابع فرهنگ وارداتی و بیگانه است؛ در این فضای بحران و شبههآلود فرهنگی، باید جامعه را به منابع سرشار علوم الهی راهنمایی کرد؛ اگر جامعه اسلامی پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گرفتار فترت و فقر فرهنگی شد، یک مشکل بزرگ داشت که دوری از اهل بیت(علیهم السلام) پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است؛
۲- راهکار دوم نجات از سبک زندگی غرب
خداوند متعال به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دستور میدهد جهت تغییر سبک زندگی پیرامون خود، بهترین روش در کنار مواعظ و دستورات، عملگرایی است؛ اصلاح خانواده و عملگرایی در خانواده، روش مهم در اصلاح سبک زندگی است؛ در این راستا خداوند به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید دستور حجاب را از پیرامون و خودت خودت شروع کن:
«یا ایها النبی قل لازواجک و نباتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلاببیهن»؛ ای پیامبر! تغییر در سبک پوشش را از زنان و دختران خود و در مرحله دوم، از زنان مومنان شروع کن.
این بهترین روش است برای حفظشان و جایگاه زنان مومن و بهترین سبک برای عفاف است.
در راستای حفظ خانواده از فرهنگ بیگانه آیه کریمه میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا»؛ ای مومنان! ابتدا خود و خانوادههایتان را از آتش جهنم نگهدارید.
دستور دیگری که خداوند در این راستا به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «و امر اهلک بالصلواه و اصطبر علیها؛ خانوادهات را در مرحله اول به نماز دستور بده و این دستور را تکرار کن؛ بنابراین اگر مسئولین فرهنگی ما قصد دارند در سبک زندگی مردم تغییری به سوی اصول و ارزشهای دینی ایجاد کنند و فرهنگ کشور را به سویی ببرند که مستعد آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، باید از دستورات قرآن پیروی کنند.
قرآن میفرماید: باید متولیان امر جامعه، از خودشان آغاز کنند، سبک زندگی خود خانواده را تغییر دهند. این روش بسیار منطقی در تربیت است چون تا انسان خود تربیت نشده باشد به آداب و تربیت الهی، محال است که دیگران را تربیت کند، اگر امیرمومنان(علیه السلام) نان خشک را با زانوی خود، شکسته و میخورد و کسی به این خوراک اعتراض میکند، حضرت میفرماید: سادهزیستی حاکم در سبک زندگی، مایه امنیت روحی مردم است و به این روش، در جامعه امنیت و امید در دل فقرا ایجاد میشود.
این نوع سبک زندگی، مانع از بحران اقتصادی است، وقتی در جامعه، ناامنی غذایی پیدا شود و تعادل جامعه به هم بخورد، انصاف و مروت که اساس دین ماست از دلها بیرون شده و قساوت و اخلاق غیر دینی جایگزین خواهد شد، سر این که قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) در تغییر سبک زندگی، از خانواده شروع کردند و امیرمومنان(علیه السلام) در حاکمیت خود، از حکمران و حاکم شروع کرد، این است که محور و بستر رشد و ترقی و صلاح هر جامعه در دو چیز است: ۱ـ خانواده ۲ـ حاکمیت؛
اثرگذارترین راهکار اصلاح سبک زندگی و رسیدن به اقتصاد مقاومتی، اصلاح نخبگان جامعه و سادهزیستی آنان است؛ جمله معروف «الناس علی دین ملوکهم» به خوبی بیانگر این مسئله است که مردمان، تابع رفتار حاکمان و نخبگان و سرشناسان جامعه هستند.
هرگاه سران جامعه و خواص، به سوی صلاح و فلاح حرکت کرده و از ثروتاندوزی پرهیز کنند، امنیت و آرامش به اقتصاد روی آورده و امنیت روحی ایجاد میشود؛ هرگاه حاکمان و خواص جامعه، به سوی انباشت ثروت با انگیزه ی سودمحوری نامشروع میل کنند، امنیت اقتصادی مخدوش میشود …. از این روی، اصلاح سبک زندگی، باید با دو محور شروع شود:
اول حاکمیت
اصلاح رفتار نخبگان و حاکمان جامعه؛ وقتی حاکم جامعه بیمحابا هر کاری انجام داد و وعده داد، عمل نکرد؛ هیبت قانون شکسته میشود؛ حرمتشکنی به طبقات پایین جامعه سرایت میکند؛ مردم به نخبگان مینگرند و از آنها الگو میگیرند؛
دوم خانواده
عینیترین جلوه ی جامعه، خانوادهها هستند که با پیروی خود از حاکم، هویت و نظم و انضباط معینی به جامعه داده و آن را پیش میبرند؛ اگر حاکم، انحراف داشته باشد، انحراف او از مسیر درست، تراز تشخیص انحراف جامعه هست و مردم اعضای جامعه هستند.
منبع: امیرعلی حسن لو؛ بخشی از مقاله ارائه شده در جشنواره ی امام رضا(علیه السلام) با عنوان: «منزلت خانواده و سبک زندگی در فرهنگ رضوی»؛