- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
امامان خردسال نیز از این امر مستثنا نبودند، و از طرف بزرگان شیعه مورد تفحض قرار گرفتند و بر توان علمی و انجام کرامت ها و اعجاز ایشان یقین حاصل کردند
امام مهدی (عج) – عیسی – یحیی (ع) تأملی بر امامت در سن طفولیت
امامت از دیدگاه شیعه، إعمال ولایت ولی اللَّه بر سایر انسان ها است به تعبیری امامت منصبی الهی برای اداره دین و دنیای مردم و هدایت آنها به قله سعادت و انسانیت است.
امامت از دیدگاه شیعه، إعمال ولایت ولی اللَّه بر سایر انسان ها است به تعبیری امامت منصبی الهی برای اداره دین و دنیای مردم و هدایت آنها به قله سعادت و انسانیت است.
از این رو امام (ع) برای مردم قابل شناسایی و انتخاب نیست؛ زیرا علم لدّنی و عصمت باطنی امری نهانی اند که جز خدا کسی از آن آگاه نیست و این دو مهم ترین لوازم ولی اللَّه بودن است.
انسان موحدی که ولایت خداوند بر خویش را پذیرا گردیده، از هر حیث مطیع اوامر و نواهی خدای خویش است.
پس در مورد پذیرش ولایتِ وُلاتی که از سوی آن ذات اقدس تعیین می گردند، باید کاملاً مطیع و منقاد باشد و به ولایت آنها نیز گردن نهد و از مقایسه آنها با دیگران و چون و چراهایی بی پایه اجتناب نماید.
شناخت کسانی که به عنوان امام و والی از طرف خدا منصوب اند از چند راه ممکن است: الف) بررسی سیره و راه و روش ایشان.
ب) مراجعه به ویژگی ها و علایمی که از سوی اولیای قبلی، در مورد ولی بعدی، ارایه شده اند.
ج) درخواست معجزه و تفحص از وجود شرایط و لوازم امامت.
با مراجعه به سیر و تواریخ می توان از احوالات و سیره ایشان کسب اطلاع نمود و با مراجعه به منابع روایی می توان به روایاتی که از طریق پیامبر (ص) رسیده، دست یافت و سپس با مراجعه به روایات هر امامی، امام (ع) پس از او را شناسایی کرد.
ائمه هدا (ع) در دوران زندگی و حتی پس از شهادتشان در هر دوره ای دارای کرامات و معجزاتی می باشند.
وقوع این امور خارق العاده برای متوسلان به ایشان آن قدر زیاد است که به احصا نیامده است و برای هر جویای حقیقتی قابل تجربه است.
پروردگارا! که تو مالک حکومت بر زمین و آسمانی ملک را به هر که بخواهی می دهی و از هر که بخواهی سلب می کنی و هر آن که را بخواهی عزت می بخشی و هر آن که را بخواهی ذلیل می کنی، خیر به دست تو است و هر آن چه از تو صادر شود جز خیر و صلاح بندگانت نیست و تو بر هر کاری توانایی نتیجه این که، در احراز مقام امامت، سن خاصی شرط نیست، بلوغ روحی و علمی و فکری لازم برای این امر می تواند، به صورت خدادادی، از بدو تولد به ایشان اعطا گردد و خود این امر یکی از خوارق عاداتی است که امامت ایشان را اثبات می کند، نه این که مخّل به امامت ایشان باشد.
پیدا است که با دید ظاهری و کوته بین، گردن نهادن بزرگان و علما و پیران و جوانان و…، به ولایت شخصی کم سن و سال، ثقیل می نمایاند و پذیرش این ولایت، به راحتی پذیرش اولیا دیگر که از حیث سن و سال دورانی را گذرانده اند، برای مردم عادی یکسان نخواهد بود.
معاصران ائمه خردسال؛ یعنی امام جواد (ع) که در سن ۸ سالگی به امامت رسیدند و امام هادی (ع) که در سن ۹ سالگی امام شدند و امام مهدی (عج) که در سن ۵ سالگی امام گردیدند، نیز از این امر مستثنا نبوده و همین سؤال و شبهه را از امام رضا (ع) نموده و توضیح می خواستند.
به عنوان نمونه به احادیث زیر استشهاد می شود: ” از حسن بن جهم روایت شده که گفت: من در حضور حضرت رضا (ع) بودم، حضرت جواد هم که کودکی بود در محضر آن بزرگوار بود.
پس از گفت و گوی طولانی حضرت رضا (ع) به من فرمود: ” ای حسن! اگر من به تو بگویم این بچه امام تو خواهد بود چه خواهی گفت؟” گفتم: فدایت شوم، شما هر چه بفرمایید من نیز همان را می گویم.
امام (ع) فرمود: ” درست می گویی” .
آن گاه حضرت رضا (ع) کتف حضرت جواد (ع) را باز کرد و رمزی را که نظیر دو انگشت بود، به من نشان داد و فرمود: ” نظیر همین رمز، در همین موضع از بدن حضرت موسی بن جعفر (ع) بود.”
نیز از محمودی روایت شده که گفت: من در طوس در حضور حضرت رضا (ع) بودم.
یکی از یاران آن بزرگوار گفت: اگر حادثه ای برای حضرت رخ دهد، امام بعد از آن برگزیده خدا که خواهد بود؟!
در احراز مقام امامت، سن خاصی شرط نیست، بلوغ روحی و علمی و فکری لازم برای این امر می تواند، به صورت خدادادی، از بدو تولد به ایشان اعطا گردد و خود این امر یکی از خوارق عاداتی است که امامت ایشان را اثبات می کند، نه این که مخّل به امامت ایشان باشد.
حضرت رضا (ع) به وی توجهی کرد و فرمود: ” بعد از من باید برای امر امامت به پسرم حضرت جواد (ع) رجوع شود.
” وی گفت: سن امام جواد (ع) کم است؟! حضرت رضا (ع) فرمود: ” خدا حضرت عیسی بن مریم (ع) را برای مقام پیامبری برانگیخت، در صورتی که سن آن حضرت (ع)، از امام محمد تقی (ع) کمتر بود” .[۲]
لکن به خاطر دغدغه ای که برخی از شیعیان امام رضا (ع) داشته اند، علی رغم این نصوص به جست و جوی امام بعدی و شناخت او پرداخته اند؛ از این رو ” برخی از آنها به دنبال عبداللَّه بن موسی (ع) برادر امام رضا (ع) رفتند، ولی از آن جا که حاضر نبودند بدون دلیل امامت کسی را بپذیرند، جمعی از آنها پیش وی سؤالاتی را مطرح کردند و هنگامی که او را از جواب مسائل خود ناتوان دیدند، وی را ترک کردند”
؛[۳] زیرا آن چه اهمیت داشت بروز این وجهه الهی بود که می بایست در علم و دانش امامان باشد…؛ از این رو آنان درباره تمامی امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسش ها قرار می دادند و تنها موقعی که احساس می کردند آنان به خوبی از عهده پاسخ گویی به این سؤالات بر می آیند (با وجود نص بر امامتشان) از طرف شیعیان به عنوان امام معصوم، شناخته می شدند.
” [۴] امامان خردسال نیز از این امر مستثنا نبودند، و از طرف بزرگان شیعه مورد تفحض قرار گرفتند و بر توان علمی و انجام کرامت ها و اعجاز ایشان یقین حاصل کردند.
از سوی دیگر دشمنان ائمه (ع) که همیشه منتظر فرصتی برای کنار زدن ائمه (ع) و پراکنده کردن شیعیان از اطراف ایشان بودند، بی کار ننشسته و با تشکیل مجامع علمی و… خواستند تا صغر سن این بزرگواران را بهانه کرده و آنها را از صحنه اجتماع به کلی کنار بنهند.
لکن هر چه دست و پا زدند، بیشتر خود را رسوا کردند و اعلمیت ایشان بر همه علما معاصرشان بیشتر اثبات گردید.[۵]
علاوه بر مطالب فوق بر آشنایان با قرآن و قصص انبیا این امر پنهان نیست که انبیای چندی در سن و سال پایین به مقام نبوت و رسالت، بلکه امامت رسیده اند، مثل عیسی[۶] و یحیی (ع)[۷] و… در حالی که اغلب انبیا در سن کهولت ۴۰ سالگی یا بیشتر به این مقامات دست یافته اند.
پس این امر را باید به حکمت و علم الهی ارجاع داد و در مقام تشخیص به قراین و ادله و شواهد مراجعه نمود.
چنان چه می فرماید: ” بگو، پروردگارا! که تو مالک حکومت بر زمین و آسمانی ملک را به هر که بخواهی می دهی و از هر که بخواهی سلب می کنی و هر آن که را بخواهی عزت می بخشی و هر آن که را بخواهی ذلیل می کنی، خیر به دست تو است و هر آن چه از تو صادر شود جز خیر و صلاح بندگانت نیست و تو بر هر کاری توانایی” .
[۸] و شبهه و جواب به بنی اسرائیل را این گونه تشریح می نماید: ” نبی آنها به آنها گفت: همانا خداوند طالوت را مَلِک شما برانگیخته است.” آنها گفتند:
او چگونه مَلِک ماست در حالی که ما به پادشاهی (فرماندهی) از او سزاوارتریم؟ و او دارایی وسیعی ندارد! گفت: ” خداوند او را بر شما برگزیده و توانایی علمی و جسمی به او عطا نموده و خدا است که مُلکش را به هر که بخواهد می دهد و خدا واسع و عالم است.
و نشانه مُلک او ارایه معجزه؛ یعنی آوردن صندوق است.” [۹]
بر این اساس؛ امامت امام بعضی از امامان عزیز ما در سن طفولیت هیچ بعد عادی و عقلی ندارد.
پی نوشت ها
[۱]. ر.ک، نمایه: معنای ولایت، سؤال ۱۲۸.[۲]. نجفی، محمد جواد، ستارگان درخشان، ج ۱۱، (سرگذشت حضرت امام محمد تقی (ع)) ، ص ۲۴ – ۲۵.
[۳]. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، ص ۴۷۳.
[۴]. همان، ص ۴۷۴.
[۵]. ر.ک: شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ص ۹۴۳ – ۹۵۵؛ عاملی، جعفر مرتضی، زندگانی سیاسی امام جواد (ع)، حسینی، سید محمد، ص ۶۸ – ۱۰۹.
[۶]. مریم، ۳۴ ، ۲۶.
[۷]. مریم، ۱۵ ، ۱۲.
[۸]. آل عمران، ۲۶.
[۹]. بقره، ۲۴۸ ، ۲۴۷.
منبع اسلام پدیا