فرق های اصولی تفسیر تشیع و اهل سنت

۱۳۹۶-۰۵-۱۱

454 بازدید

میان تفسیر شیعه و تفسیر اهل سنت، تفاوت جوهری و اساسی مشاهده نمی‎شود، به‌گونه‎ای که هر دو گروه با استفاده از روش‌ها و گرایش‌های گوناگون به تفسیر قرآن پرداخته باشند، اما آن‌چه تفسیر شیعه را از تفسیر اهل‌سنت متمایز می‎سازد، منابع تفسیری است؛ چراکه در منابع تفسیر، تفاوت عمده‎ای میان شیعه و اهل‌سنت به چشم می‎خورد. در این نوشتار، با رعایت اختصار منابع تفسیری اهل‌سنت و شیعه مورد بررسی قرار می‌گیرد:

منابع تفسیری اهل سنت

از آن‌جا که اهل سنت، پس از رحلت پیامبر اکرمصل الله علیه و آله به امامت ائمه معصومین علیهم السلام یعنی شارحان بدون خطای اسلام و قرآن، اعتقاد نداشتند و به پیروی از خلیفه دوم می‎گفتند: «حسبنا کتاب‌الله»؛ «کتاب خدا ما را کفایت می‎کند» به ناچار در تفسیر قرآن به‌طور ناقص به منابع زیر رجوع نمودند که هیچ‌یک به تنهایی برای فهم معارف و معانی بلند قرآن کافی نبود.

۱. قرآن کریم[۱]: تفسیر قرآن به قرآن از مهم‌ترین روش‌های تفسیری است و استفاده از این روش، مستلزم اطلاع از کل قرآن می‎باشد. در حالی که یکی از صحابه هنگام رحلت پیامبرصل الله علیه و آله، وفات آن‌حضرت را انکار نمود و گفت: پیامبر هرگز نمی‎میرد. هنگامی که یکی از صحابه آیه «انک میت و انهم میتون» را برای او تلاوت کرد، با کمال هنرمندی گفت: من این آیه را در قرآن ندیده بودم!

۲. روایات و سنت پیامبر: مقصود روایاتی است که در تفسیر قرآن وارد شده و برای تفسیر قرآن راهگشا بوده است، متأسفانه از دو طریق به روایات بی‎اعتنایی شده و از آن‌ها محروم شدند. نخست: آن‌که قرآنی را که امام علی علیه السلام جمع کرده بودند و جامع همه روایات تفسیری بود نپذیرفتند. دوم: آن‌که با منع کتابت و جمع حدیث به مدت یک قرن و نیم عمده روایات اصیل نبوی نابود و یا تحریف شد و تعداد کمی از آن روایات که مخلوط با روایات جعلی است باقی مانده است. البته نهی خلیفه، بر دانشمندان شیعه که از منویات امیر مؤمنان پیروی می‎کردند، کوچک‎ترین اثری نگذارد.[۲]

۳. اجتهاد شخصی: هنگامی که صحابه توضیحی از خود قرآن و یا بیانی از پیامبرصل الله علیه و آله نمی‎یافتند، به جهت آن‌که خود عرب بودند و زبان عربی را به تمامیت آن می‎دانستند، به اجتهاد شخصی متوسل می‎شدند، اما آنان از این نکته غافل بودند که فهم قرآن در بسیاری از موارد، به مسایلی بیش از آن احتیاج دارد؛ زیرا که قرآن مشتمل بر عام و خاص، مجمل و مبین، محکم و متشابه و… است. نکته قابل توجه این‌که اجتهاد آنان در راستای قرآن نبود و بر اساس مبانی‎ای بود که گاهی در مقابل نص قرآن و سنت اجتهاد می‎کردند. قیاس، استحسان و… نمونه‎هایی از اجتهاد آن‌ها است. این نوع اجتهاد، نفی ولایت ائمه علیه السلام، اکتفا به قرآن و رد قرآن امام علی علیه السلام را به‌دنبال داشت.

۴. نظریات صحابه: ابن‌کثیر در مقدمه تفسیر خود می‎گوید: هرگاه تفسیر قرآن را در قرآن و سنت نیافتیم، به نظریات صحابه مراجعه می‎کنیم؛ زیرا آنان از قراینی برخوردار بوده‎اند که ما از آن‌ها محرومیم، خصوصاً، بزرگان صحابه که دارای فهم کامل و علم صحیح و عمل صالح بوده‎اند[۳]. بدیهی است شرایطی که ابن‌کثیر برای بزرگان صحابه ذکر کرده است (دارای فهم کامل و علم صحیح و عمل صالح) اگر در موردی از صحابه صدق نماید، نظریه آن یک نفر قابل قبول خواهد بود[۴]. البته نباید فراموش کرد که آیات زیادی از قرآن و روایات نبوی در کتب معتبر اهل‌سنت در رد و انحراف عده‎ای از صحابه وارد شده است و کتاب‌های زیادی در این زمینه نوشته شده است تا آن‌جا که صحابه یکدیگر را رد و تکفیر نموده و به روی همدیگر شمشیر کشیده و یکدیگر را کشتند!

۵. اخبار اهل کتاب: از جمله حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اکرمصل الله علیه و آله پیش آمد، منع کتابت و جمع‎آوری حدیث بود؛ خلیفه دوم اصحاب را از نوشتن و نقل حدیث منع کرد و در مقابل دستور داد که دانشمندان اهل کتاب به نام «قَصاص» (قصه‎گو) برای آن‌ها قصه‎های کتاب‌های تحریف‌شده را نقل نمایند! بدین جهت بسیاری از اصحاب، جهت تکمیل معلومات خود در زمینه حوادث تاریخی در قرآن کریم، به اهل کتاب مراجعه می‎کردند[۵]. مطالب تحریف شده عهدین، نسبت‎های ناروا به خدا مانند جسم بودن، دست و پا داشتن، نسبت دادن گناه به پیامبران و… در کتب تفسیری اهل‌سنت از جمله موضوعاتی است که دستاویزی برای دشمنان خدا نظیر سلمان رشدی شده است.

در حالی که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله فرمودند: اهل کتاب را (در گفتارشان که نمی‎دانید حق است یا باطل) نه تصدیق کنید و نه تکذیب و بگویید: به خدای یکتا و آن چه بر ما نازل شده است، ایمان آوردیم[۶]. به منظور آگاهی بیشتر به منابع اهل‌سنت مراجعه نمایید[۷].

۶. اشعار و ابیات جاهلیت عرب[۸]:خلیفه دوم تأکید داشت که در فهم قرآن به اشعار عرب، مراجعه شود، ذهبی نقل می‎کند که (خلیفه دوم می‎گفت: دیوان خود را حفظ کنید، تا گمراه نشوید. (اطرافیان) گفتند: دیوان ما چیست؟ گفت: شعر جاهلیت زیرا تفسیر کتاب شما و معانی گفتارتان در آن موجود است![۹]

منابع تفسیری شیعه

تفسیر شیعه، از دو منبع اصیل قرآنی تغذیه نموده است:

۱. میراث غنی و معارف ارزشمند اهل بیت علیه السلام.

۲. اجتهاد بر اساس روش‌های اتخاذ شده از ائمه معصومین علیه السلام از آن‌جا که شیعه معتقد به عصمت امامان است، آنان را از گناه و خطا مبرا می‎شمارند و مفسران شیعه، هر دو منبع مذکور را نشأت گرفته از معصومین علیه السلام می‌دانند؛ از این رو تفسیر شیعه در مقایسه با دیگر تفاسیر، از امتیاز و خصوصیتی برتر برخوردار و متمایز است. بنابراین اقوال و آرای صحابه، تابعین و دیگر مفسران، نزد شیعه فاقد حجیت است و مفسر را از اجتهاد مستغنی نمی‎سازد؛ چنان‌که مفسر هرگز در برابر نصوص و ظواهر معتبر کلام پیامبرصل الله علیه و آله و امامان معصوم علیه السلام به خود اجازه اجتهاد نمی‎دهد.

در مورد منبع اول، یعنی خود قرآن اختلافی بین سنی و شیعه وجود ندارد. اکثریت علمای شیعه، خود قرآن را نخستین منبع و مأخذ در تفسیر قرآن می‌دانند. زیرا تفسیر قرآن به قرآن به وسیله خود ائمه معصومین علیه السلام انجام گرفت و چون اعمال آن‌ها به عنوان سنت برای ما حجیت است، شیعه هم از این طریق پیروی نموده است.

درباره تفسیر شیعه و اهل سنت، واقعیتی را نمی‎توان انکار کرد و آن اینکه علمای شیعه تفسیر قرآن را با احتیاط بیشتر مورد بحث و مطالعه قرار داده‎اند. مهم‌ترین دلیل آن هم تأکید امامان معصوم علیه السلام مبنی بر دور ماندن آنان از ورطه‎ای بوده که بسیاری از دانشمندان اهل سنت، به دلیل دور بودن از سنت قطعی، بدان کشانده شدند.

ائمه علیه السلام پیروان خود را از بازی با قرآن و سنجش کلام خدا با معیارهای محدود عقل بشری و نسبت دادن هر سخنی به خدا تحت عنوان تفسیر قرآن بر حذر داشته‎اند. از سوی دیگر، شیعه در مدت طولانی حضور ائمه علیه السلام به علت دسترسی به واقعیت شریعت و تفسیر حقیقی و قطعی آیات توسط آنان، خود را از اجتهاد شخصی، بی‎نیاز می‌دانستند. این دو عامل و در کنار آن‌ها فشارهای سیاسی که آنان را به استتار و پنهان‎کاری (تقیه) وامی‎داشت، موجب شد که روند نگارش قرآن نزد شیعه به کندی انجام گرفته، سیر تحولات علم تفسیر و علوم قرآنی و طبقات مفسران به نحو دیگری شکل گیرد. در دوران غیبت حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به دلیل نیاز ضروری به تفسیر قرآن و عدم دسترسی به امام معصوم علیه  السلام شتاب حرکت علمی شیعه در زمینه‎های نامبرده، چشمگیربودن و گرایش به تفسیر و علوم قرآن، شتاب بیشتری گرفت و در قرن اخیر به اوج خود رسید.[۱۰]

پی نوشت:

[۱] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، ۱۳۷۹، ص ۵۳ و ۵۴.

[۲] . سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۷۲، ج ۲، مقدمه.

[۳] . ابن‌کثیر، تفسیر قرآن. ج ۱، ص ۳.

[۴] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، ص ۵۳. ۶۶.  ۵. همان.

[۵] . همان.

[۶] . بخاری، صحیح، ج ۶، باب‌التفسیر، ص ۲۵.

[۷] . الاسرائیلیات و اثر مافی‌التفسیر، ص ۱۲۰، و احمد امین، فخرالاسلام، ص ۲۰۱، و ابوریه، اضواءٌ علی‌السنه‌المحمدیه، ص ۱۱۰.

[۸] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‎های تفسیر قرآن، ص ۵۳. ۶۶.

[۹] . ذهبی، التفسیر والمفسرون، ص ۷۴.

[۱۰] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، ص ۸۹. ۹۲ با تلخیص.

منبع : مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه(گرفته شده از پایگاه اطلاع رسانی حوزه)