در مقاله «نقش خانواده در تربیت قرآنی فرزندان؛ راهکارها و روش های آموزش» به نقش خانواده و روش های آموزش در تربیت قرآنی فرزندان اشاره شد و در این بخش، به نقش نهادهاى مختلف اجتماعى در تربیت قرآنی کودکان و نوجوانان اشاره می شود.
رشد انسان، نتیجه اثر متغیرهاى مختلفى است که به تفاوتهاى فردى ختم می شود، تفاوت فردى عبارتست از هر گونه تفاوت ویژگى یا کمى که باعث امتیاز یا شناخته شدن یک فرد از افراد دیگر می شود(شعارى نژاد، ۱۳۶۴).
متغیرهایى که باعث تفاوتهاى کیفى و کمى در انسان می شوند بسیار وسیع و متنوع می باشند. همچنین دامنه تأثیراتشان نـیز وسیع و گسترده است. در روانشناسى آنها را در سه حیطه زیستى – روانى و اجتماعى قرار می دهند. انسان از لحاظ تواناییهاى زیستى به گونه اى برنامه ریزى شده که توانایى بسیارى از یادگیریهاى محیطى را دارد. این دریافتها را در دو طبقه متغیرهاى روانى – اجتماعى قرار می دهند که می تواند بر انسان تأثیر بگذارد و آنها را بالفعل نماید.
هوش، شخصیت، رشد اجتماعی، تکلم و… از جمله کیفیات زیستى – روانى و اجتماعى است که از این فرایند سود می جویند. رفتارهاى مذهبى از جمله رفتارهایى است که بالقوه در اختیار تمامى انسانها قرار گرفته و محیط با ساز و کارهایى که در اختیار دارد، می تواند آنها را بالفعل و بارور ساخته یا همچنان مکنون و مستور نگه دارد.
وقتى از رفتارهاى مذهبى سخن می گوییم، منظورمان مجموعه باورها، عادات، عملکردها و کنش ها و واکنش هایى است که نسبتاً پایدار بوده، قابل مشاهده، ارزیابى، اندازه گیرى و پیش بینى باشد(افروز، ۱۳۷۱). با شناخت متغیرها و عوامل موثر بر آن و تکیه و اصرار بر اجراى آنها و نهایتاً درونى کردنشان، فرد مقید می شود بخشى از اوقات زندگى خود را به انجام آن اعمال که به شعائر دینى معروف می باشند و نماز و روزه و حجاب، بخش اصلى آنها را شامل می شود اختصاص دهد.
نهادهای اجتماعی موثر در تربیت قرآنی فرزندان
شعائر یا اعمال مذهبى در هر جامعه توسط نهادها و موسسات مختلف تبلیغ می شود که مهمترین آنها عبارتند از: خانواده، مدرسه، گروه همسالان، موسسات و کانون هاى مذهبى و رسانه هاى گروهى که در ادامه به نقش هر کدام در فرایند تربیت و تربیت قرآنی اشاره می شود.
۱-خانواده
روانشناسان، پرورشکاران، جامعه شناسان، علماى اخلاق و دین، جملگى بر نقش حساس و ارزشمند خانواده در پرورش کودکان تاکید می کنند.
۲- مدرسه
مسلماً خانواده، مناسب ترین بستر براى ظاهر شدن رفتارهاى مذهبى است. خمیرمایه شخصیت کودک، در کانون خانواده و با تأثیرپذیرى از نقش الگوهاى بزرگسال شکل می گیرد اما همیشه به دلایل عدیده از جمله عدم امکان تماس مستقیم با همه خانواده ها تعدد و تنوع نگرشهاى موجود در بین خانواده نسبت به مذهب و حاکمیت ارزشهاى مذهبى در جامعه، متصف نبودن بعضى از الگوهاى بزرگسال خانواده به رفتارهاى مذهبى، مسئولیت بیشترى متوجه اولیاى متعهد مدرسه می گردد؛ زیرا در محیط مدرسه، امکان ارتباط مستقیم و متقابل کودکان و نوجوانان به مثابه نمایندگان خانواده ها کاملاً فراهم است. اینجاست که مدرسه همانند پل رابط، وظیفه انتقال ارزشهاى حاکم بر جامعه را به درون خانواده ها عهده دار می شود(افروز، ۱۳۷۱).
کودکان نسبت به گذشته، ساعات بیشترى در روز و روزهاى بیشترى در سال را در مدرسه سپرى می کنند، هر چند موثر ولى این بدین معنى نیست که مدرسه بر رشد کودک تأثیر شدید دارد. ارائه دلیل محکمتر ضرورى است.
یک دلیل موثر در اهمیت مدرسه به عنوان نیروى اجتماعى کننده از مطالعات تأثیر مدرسه بر ارزشها و تمایلات کودک نشأت می گیرد. این مطالعات حاکى از آن است که مدارس همراه خانواده و گروه همسالان می تواند بر جهت گیرى ارزشهاى اخلاقى و دیدگاه هاى مربوط به خط مشى و نیز پیشرفت و تمایلات شغلى کودک اثر کند(هس، هالوى، ۱۹۸۴، مینوچین، شاپیرو ۱۹۸۳).
معلم، موثرترین فرد در مدرسه است که تأثیرات شگرفى بر شخصیت و وضعیت اخلاقى دانش آموزان به خصوص کودکان می گذارد. بنابراین یکى از حساسترین مکانها در نظام تعلیم و تربیت، مدارس هستند که بایستى عناصرى شایسته و متعهد وظیفه انتقال ارزشها و معارف اسلامى به دانش آموزان و تربیت قرآنی آنان را بر عهده گیرند.
معلمى که نسبت به ارزشهاى جارى در جامعه خود احساس بیگانگى می کند، قادر نیست الگوى موفقى براى دانش آموزان خود باشد و از آنجایى که یکى از وظایف عمده نظام آموزش و پرورش، انتقال میراث فرهنگى یک جامعه به نسل در حال رشد است. بنابراین معلمان و دیگر اولیاى آموزشى مدارس، باید خود را از لحاظ فرهنگى و اعتقادى غنى سازند تا بتوانند پاسخگوى نیازهاى فرهنگى و اعتقادى دانش آموزان خود باشد.
۳- گروه همسالان
گروه همسالان معمولاً به عنوان الگو یا نمونه رفتارى تلقى می شوند. نوجوانان علاقه دارند خود را از نظر لباس، زبان، بیان واژه ها و رفتار و کردار با ارزشهاى گروه همسالان همرنگ و همنوا کنند. در میان آنها معمولاً نوعى قانون ناگفته و نانوشته وجود دارد که بیانگر کارها و چیزهاى خوب و بد، زشت و زیبا، پذیرفتنى و ناپذیرفتنى است. این قوانین به طور کلى مؤید رفتارهاى گروهى هستند. بدین ترتیب می توان گفت که نوجوانان در دوستى آسانگیر، افراطى و اسیر رفاقتند.
معاشرتها به همانگونه که عامل مصونیت اخلاقى هستند، در مواردى عامل فساد و انحراف می گردند. اگر بتوانیم شرایطى فراهم سازیم که نوجوان را با دوستان و معاشران مذهبى و تربیت یافته همدم سازیم، بخش مهمى از راه طولانى و عظیم تربیت قرآنی و مذهبى او را طى کرده ایم. نقش گروه همسالان در سه مرحله از دوران حیات از نقش پـدر و مادر هم بیشتر است، از جمله در سنین نوجوانى و بلوغ، چه بسیار که خود را کاملاً با دوستان خود همگن می کنند و بر اساس آن یا ساخته و پرداخته می شوند و یا خاندان نبوت خود را گم می کنند(قائمی،۱۳۷۱).
شرائط تأثیرگذارى گروه همسالان در جریان رشـد یکسان نیست یعنى این تأثیرگذارى در دوران کودکى، کمتر و در دوران نوجوانى، بیشتر است. اگر والدین در دوران کودکى از فرزند خود مراقبت بیشترى کنند و مواظب دوستان و رفقاى آنان باشند می توان گفت که بعدها نوجوانان آنان دوران کم دردسرى را پشت سر خواهند گذاشت و از اضطرابها و نگرانیهاى کمترى رنج می برند.
بنابراین باید از مکانیزم پیشگیرى استفاده کرد یعنى در زمان کودکى در انتخاب دوست براى فرزندان، نحوه رفت و آمد آنها، سرگرمی هایى که انتخاب می کنند و دیگر مقوله هاى رفتارى نظارت و دقت کنیم. غالباً خانواده ها زمانى به فکر استفاده از این مکانیزم می افتند که اندکى دیر شده و فرزندان آنها راهى را انتخاب می کنند که با انتظارات والدین متفاوت است.
۴- کانون هاى مذهبی
مساجد، خاستگاه تربیت قرآنی، پایگاه هاى تبلیغ دین و جایگاه دینداران است. یکى از نقشهاى کلیدى مساجد تبلیغ احکام دین و پرورش انسانهاى مسلمان و معتقد به شریعت اسلام است. تمامى ادیان مکانى را براى نشر دیدگاه هاى خود دارند؛ در اسلام این وظیفه بسیار حساس، بر عهده مساجد گذاشته شده است. بنابراین نمی توانیم از مذهبى شدن و تربیت قرآنی صحبت کنیم مگر اینکه به جایگاه مساجد و کانون هاى مذهبى اشاره کرده باشیم.
به نظر رحماندوست(۱۳۷۱) در مجموع ظاهراً حرکات مستمر اجتماعات کوچک مذهبى تا امروز بسیار کارساز بــوده و در تربیت دینى بچه ها نقــش مؤثرى داشته است. نکته شایان توجه در خصوص اجتماعات کوچک مذهبى اعم از هیأتها، جلسات، مساجد و برنامه هاى ویژه ایام خاص این است که بچه ها خود و به اختیار خود، شــرکت در آنها را می پذیرند و در آنجا بحثى از نمره و تنبیه نیست، جنبه رسمى و فرمالیته هم ندارد. حتى در بسیارى از موارد جنبه بازى و یا توأم با بازى نیز پیدا می کند.
در کل شاید اگر براى هیأتها، جلسات خانگى و مساجد برنامه ریزیهاى کارآمدترى بشود، بتوان بار عظیمى از تربیت قرآنی و دینى بچه ها را همین اجتماعات کوچک بر عهده بگیرد و به مقصد برساند.
والدین به عنوان اولین مربیان در محیط خانواده، مربیان مدارس در محیط مدرسه و متولیان و گردانندگان امور مساجد به عنوان سومین و عمومی ترین محیط و جامعه تربیتى، نقش مهم و اساسى را در تربیت قرآنی ایفا می کنند. تکیه بر پایگاه مساجد بدلیل نقش تاریخى این پایگاه در زمینه تعلیم و تربیت از یک سو و جنبه تربیت قرآنی، دیـنى و مذهبى آن که مطابق با فطرت پاک دوران نوجوانى است از سوى دیگر می باشد.
بنابراین یکى از اساسی ترین وظایف والدین و مربیان در راستای تقویت تربیت قرآنی کودکان و نوجوانان، تشویق و ترغیب قولى و عملى آنان به شرکت در برنامه هاى مساجد است. رحماندوست(۱۳۷۱) معتقد است که شرکت کودکان و نوجوانان در مساجد، مزایایى دارد که تا حدى باعث تأثیرگذارى آنها شده است:
۱-شرکت در آنها آزاد است و براى شرکت نکردن، تنبیهى در کار نیست.
۲-نوع جلسه، معلم جلسه و چگونگى شرکت در آنها را، بچه ها خودشان انتخاب می کنند.
۳-چون در این جلسات بچه ها در کنار بزرگترها هستند و گاه در جلسات موفقتر از بزرگترها و چشمگیرتر از آنها هستند، احساس شخصیت می کنند و به قسمى از نیاز روانیشان پاسخ گفته می شود. این محاسن سبب شده است که اگر به دوران گذشته مذهبی هاى امروز بنگریم، در می یابیم که بیش از هر منشأ دیگرى، تحت تأثیر چنین اجتماعات کوچکى بوده اند.
هر چند که برخى موضوعات در رابطه با این مکانها نیز موجود است که می توان به عنوان اشکالات عمومى این مجالس ذکر کرد. مثلاً:
۱-برنامه هاى جلسات، نوعاً تکرارى است.
۲-مخاطب ها از نظر سنى مخلوط هستند.
۳-جز در مواردى معدود، کمتر به نیاز و ویژگیهاى سنى مخاطب در برنامه ها توجه می شود.
۳-انگیزه براى شرکت بچه ها در این جلسات، محدود است.
۴-معمولاً از برنامه هاى جنبى که بیشتر از خود برنامه ها براى بچه ها جاذبه دارد و ایجاد انگیزه می کند، خبرى نیست.
در تحقیقى که توسط ضرابى(۱۳۷۹)در زمینه برخى عوامل مؤثر در جذب جوانان به مسجد بر روى یک نمونه ۴۳۸ نفره از جوانان مذهبى استان کرمان انجام گرفته نشان داد که جوانان با توجه به اولویت به موارد ذیل اشاره کرده اند:
۱-وضعیت ظاهرى مسجد ۸۱%
۲-طولانى نشدن نمازهاى جماعت ۷۲%
۳-امام جماعت مسجد ۶۹%
۴-کتابخانه مسجد ۵۵%
۵-فعالیت کانونهاى مسجد ۵۴%
۶-هیأت امناى مسجد ۳۲%
با توجه به موارد مذکور و نتایج تحقیقات دیگرى که در این زمینه انجام گرفته است، براى بهبود عملکرد و نقش مسجد و جذب هر چه بیشتر کودکان و نوجوانان به مساجد، راهکارهاى زیر پیشنهاد می شود:
۱-توسعه و ارتقاى فعالیتهاى فرهنگى و اعتقادى جامعه
۲-افزودن بر جاذبه هاى مساجد، مانند برگزارى کلاسهاى هنرى و علمى در رشته هاى گوناگون، تأسیس مکانهاى مناسب ورزشى و دعوت از مربیان با تجربه براى آموزش، برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى، نمایش فیلم و اجراى تئاتر و مانند آن با رعایت موازین اسلامی.
۳-تقویت مساجد ازنظر امکانات ظاهرى، مانند رسیدگى به ساختمان مسجد، نظافت و امکانات گرماساز و سرماساز.
۴-دقت در انتخاب امام جماعت و همچنین خادم مناسب براى مسجد.
۵-رعایت حال نمازگزاران توسط امام جماعت، تنظیم وقت مناسب براى بجا آوردن نمازها با در نظر گرفتن شرایط افرادى که براى نماز آمده اند.
۶-تشکیل و تقویت کتابخانه مناسب براى مسجد و در اختیار داشتن کتابهاى مفید و و متنوع، برگزارى مسابقات کتابخوانى، قصه نویسى و خلاصه نویسى کتاب.
۷- بیان لطافت ها و ظرافت هاى رفتارى پیامبر(ص)، ائمه(ع) و اصحاب والا تبارشان و علماى بزرگوار.
۸- معرفى دین به عنوان عالیترین، زیباترین و رساترین فرامین از سوى پروردگار در برابر نعمتهاى مادى که خداوند به انسانها عطا کرده است.
۹- بیان آثار معنوى رفتارهاى دینى، مانند اینکه رفتارهاى دینى موجب دورى انسانها از فساد و فحشاء است و موجب سلامتى جسمى و روانى انسانهاست.
۱۰-تشویق و تحسین کودکان و نوجوانان محجبه با اعطاى جوایز متنوع.
۱۱-تبلیغات گسترده در مورد حجاب و توجیه فواید و ارزشمندی هاى آن.
۵-رسانه هاى گروهى
یک کودک عادى تا سن ۱۶ سالگى مدت زمان بیشترى را به تماشاى تلویزیون گذرانده تا به شرکت کردن در مدرسه. این جمله بیانگر تأثیر و نفوذ رسانه هاى گروهى و خصوصاً تلویزیون بر کودکان و نوجوانان است. با امکاناتى که تکنولوژى در ایجاد و پخش سرگرمیها، دانستنیها و به طور کلى دانش و فن فراهم کرده است، تأثیر زیادى بر سرنوشت انسانها داشته است.
تلویزیون به رفتار انسان شکل می دهد، نوع غذایى را که می خورد انتخاب می کند، سرنوشت سیاسى او را رقم میزند و نگرش و ارزشهاى او را جهت می دهد، در واقع رسانه هاى همگانى در زمینه هاى مختلفى اثرگذارى خود را به اثبات رسانده است.
امروزه اهمیت تلویزیون به حدى است که بنا به گزارش پژوهشگران در بسیارى از خانه ها، تلفن، اتومبیل و فریزر وجود ندارد ولى یک دستگاه تلویزیون دیده می شود. این دستگاه که هم حس بینایى و هم حس شنوایى را بکار می گیرد، از رادیو طرفداران بیشترى را جذب می کند.
تلویزیون با استفاده از جذابیت هاى تصویرى، ارائه مناسب برنامه ها، پخش تصاویر و حرکت مناسب در ارائه برنامه ها و معرفى الگوهاى مذهبى مطلوب، می تواند جایگاه خود را به عنوان یک دانشگاه حفظ و تعالى بخشد. تحقیق، پژوهش، نوآورى و بررسى نیازهاى اجتمـاعى، اعتقادى و سیاسى نوجوانان و جوانان در جذب آنها به سمت ارزشها و رفتارهاى مذهبى و تربیت قرآنی بسیار مؤثر است. تلویزیون اگر برنامه هایش، آموزنده، اثرگذار و سرگرم کننده باشد، می تواند پس از خانه، مدرسه و مسجد، رکن چهارم تربیتى براى کودکان و نوجوانان قلمداد گردد.
امروزه در کشور ما مجموعاً برنامه هاى تلویزیون، کمک زیادى به آموزش هاى مذهبى نموده است به خصوص در سالهاى اخیر با بهره گرفتن از نظرات روانشناسان مذهبى توانسته اند به گونه اى برنامه ریزى نمایند که جنبه های فرهنگى و مذهبى را در برنامه هاى خود به نمایش بگذارند.
راه اندازى شبکه مستقل قرآنى(سیماى قرآن)، پخش قرائت هاى قاریان ممتاز ایرانى و کشورهاى مطرح، پوشش مناسب جلسات و مسابقات قرائت قرآن، تاکید بر نمایش مجریان و گویندگان با استفاده از چادر و نمایش فیلم هایى که جنبه مذهبى و فرهنگى آن غنی تر است، نمایش کارتون هایى که بر اساس قصه پیامبران ساخته شده، نمونه اى از این تلاشهاست.
البته در کنار این نقاط قوت، برخى اوقات نمایش هایى است که می تواند تأثیر سوئى بر جاى بگذارد؛ مثلاً گذاشتن چادر بر سر منافقینى که به کار ترور و تخریب مشغول بوده اند و اکنون بر صفحه تلویزیون به ظاهر نادم و پشیمان ظاهر شده اند یا زنان فاسد و مجرمى که دستگیر شده اند و عکس و تفصیلات آنها در مجلات گوناگون به نمایش گذاشته می شود یا در برخى از مجموعه هاى تلویزیونى مشاهده می شود که قهرمان جوان داستان، با انواع و اقسام آرایش و بدون چادر بر صفحه تلویزیون ظاهر می شود در حالی که یک فرد چادرى را پیر و مفلوک و فقیر و بی سواد در مقابل او قرار می دهند. این نوع نمایش ها هرچند اندک و محدود تأثیرات منفى بر دختران و نوجوانان بر جاى می گذارند.
۶- هماهنگى بین عوامل پنجگانه
اگر نهادها و مؤسسات تربیت کننده کودکان و نوجوانان، بدون هماهنگى عمل کنند، کلیه زحمات در حوزه تربیت قرآنی به هدر خواهد رفت، سازمانهاى متشکل و فعال، با استفاده از قدرت حکومت، با سیاست معین و روشن به وسیله تبلیغ و القاى عقیده از طریق تربیت، از راه مدرسه و باشگاه و موزه، روزنامه و تلویزیون و سرودها و آهنگها در مدت کوتاهى می توانند افکار و عقاید و احساسات لازم را در قلب و دماغ مردم قرار دهند و آنها را نسبت به اتخاذ رویه اى آماده و عامل سازند.
تجارب قبلى نشان داده است که اگر بخواهند می توانند افراد جامعه را به راهى که دوست دارند جهت دهند ولى به شرطى که: در میان مسئولین و مجریان وحدت نظر، هماهنگى و خواستارى اجراى یک طرح وجود داشته باشد. مسئولان در هدف، محتوا و روش اتفاق نظر داشته باشند و در تحقق یک آرمان در تضاد و تعارض فکرى از نظر کیفیت اجرا نباشند.
این باور جدى ناشى از تحقیقات و تجربیات است که می توان افراد مملکت خصوصاً جوانان و نوجوانان را با توجه به کلیه موارد بیان شده به علاوه هماهنگى، همدلى و وحدت کلمه به سمت ارزشهاى والاى مذهبى و تربیت قرآنی هدایت کرد.
بنابراین تربیت قرآنی و مذهبى کودک، هنگامى تسریع می شود که همه کسانى که با کودک و نوجوان سر و کار دارند، هماهنگ عمل کنند. این هماهنگى در درجه نخست باید از درون خانواده و توسط والدین صورت گیرد. هرچه والدین در تربیت قرآنی و مذهبى فرزندان خود هماهنگ تر باشند، رشد گرایشهاى مذهبى در کودکان و نوجوانان سریعتر خواهد بود.
هماهنگى بعدى باید میان خانه و مدرسه باشد و سرانجام مطلوب ترین نتیجه زمانى حاصل خواهد شد که خانه و مدرسه و مسجد و رسانه هاى گروهى با یکدیگر هماهنگ باشند و انتظاراتشان از کودک و نوجوان نیز هماهنگ، واقع بینانه و در حد توان کودک و نوجوان باشد.
کلام آخر
در این نوشتار با توجه به بضاعت نویسنده بر این نکته تأکید شد که خانواده ها در زمینه تعلیم و تربیت قرآنی، نقش ارزنده اى دارند، تقسیم بندى خانواده ها از لحاظ اعتقادى نکته دیگر تأکید شده در این مقاله بوده و نهایتاً راهکارهاى تربیتى که خانواده هاى مذهبى با استفاده از آنها می توانند از آنها جهت تقویت فرهنگ قرآنى و تبعیت از آن در فرزندان خود بهره بردارى کنند.
از آنجایى که دوره جوانى بسیار مهم و با ارزش است و آینده کشور در اختیار آنان است، باید در تربیت قرآنی و اعتقادى جوانان بسیار تلاش کرد و با دقت و درایت و برنامه ریزى، از فساد و تباهى آنان جلوگیرى نمود.
در عصر حاضر در کشورهاى غربى و کشورهایى که به تعالیم دینى و اخلاقى اهمیت نمی دهند، بسیارى از نابهنجاریها و کجرویهاى اجتماعى مانند قتل، خودکشى، اعتیاد، سرقت، تجاوز و فحـشاء، بوسیله جوانان انجام می شود و براى کاهش آنها، هر ساله سرمایه هاى کلانى صرف می شود که نتیجه اى در بر ندارد و روز به روز، دامنه آنها گسترش می یابد؛ ولى اگر در این باره به نقش دین در جامعه اهمیت دهند و جوانان تربیت قرآنی و دینى شوند، هم میزان جرائم کاهش می یابد، هم جامعه امن و سالم می گردد و هم نیازى به این همه پلیس و زندان و مراکز قضایى نیست.
بنابراین پرورش استعداد دینى جوانان، بسیار با اهمیت و اساسى است و نباید از آن غافل شد و در این راستا نیاز به سرمایه گذارى و برنامه ریزى است تا نسلى با تربیت قرآنی، با ایمان، سالم، وظیفه شناس، درستکار، امین، فداکار، شجاع و هدفدار داشته باشیم. تا ان شاء الله جامعه اى اسلامى و از لحاظ تربیت قرآنی، ایده آل بوجود آید.
جمع بندی
با توجه به گستردگی و تنوع متغیرهایى که باعث تفاوتهاى کیفى و کمى در فکر و رفتار انسان می شوند، لازمست در تربیت قرآنی فرزندان به این مهم توجه شود. علاوه بر خانواده، نهادهای اجتماعی دیگری نظیر مدارس، رسانه ها و همسالان وجود دارند که می توانند بر روند تربیت قرآنی فرزندان، تاثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این راستا ضروری است تا با مراقبت ها و برنامه ریزی های خرد و کلان، بستر و زمینه را برای تقویت تربیت قرآنی و دینی و زدودن موانع آن فراهم نمود.
فهرست منابع
۱-رحماندوست، مصطفى، «تحلیلى بر وضعیت تربیت دینى معاصر ایران» مقاله ارائه شده در همایش جایگاه تربیت در آموزش و پرورش، ۱۳۷۱٫
۲-افروز، غلامعلى، «مدرسه و انتقال ارزشها» مجله پیوند، اسفند،۱۳۷۱٫
۳-رحماندوست، مصطفى،«تحلیلى بر وضعیت تربیت دینى معاصر ایران»، مقاله ارائه شده در سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش و پرورش دوره ابتدایی،۱۳۷۱٫
۴-شعارى نژاد، على اکبر، «فرهنگ علوم رفتارى »،انتشارات امیرکبیر،۱۳۶۴٫
۵-ضرابى، عبدالرضا، «نقش و عملکرد مسجد» فصلنامه معرفت، شماره ۳۳، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۹٫
۶- Hess، R. D. &Holloway،S. D. (1988). ”Familly and school as educational institutions”. in R. D. park، rewewe of child developmentresearch(vol 7) chicago: university of chicago press.
۷- Minuchin،R. P، & Shaoiro، E. K. (1983) “ The school as a context for social development”. In P. H. mussen، Handbook of child psychology(vol 4)، new york: wiley.
منبع اقتباس: مجموعه مقالات همایش قرآن و توسعه فرهنگی؛ ج۱ ص۵۱-۸۰؛ مقاله نقش خانواده و نهادهای اجتماعی در تربیت قرآنی فرزندان؛ نویسنده: دکتر ایرج شاکرى نیا (نورمگز)