- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
شبهه:
همانطور که می دانیم اسلام دینی است کامل آیا ادیان قبل از دین اسلام ناقص بوده اند یا خیر. اگر ناقص بوده اند آیا مردمانی که در زمان سایر پیامبران می زیسته اند می توانند اعتراض کنند و این منافات با عدل الهی ندارد؟
پاسخ:
البته تا قبل از ظهور اسلام هر کس به حضرت عیسی (ع) و دین مسیح ایمان آورده و براساس قوانین آن دین عمل کرده و از دنیا رفته است، حساب و کتابش براساس همان دین است. کسانی که پیرو واقعی حضرت موسی (ع) و یهودیت واقعی بوده اند و قبل از ظهور حضرت عیسی از دنیا رفته، طبق مقررات آن دین مورد مؤاخذه و حساب واقع میشوند اما بعد از ظهور دین مقدس اسلام، همه ادیان پیشین منسوخ شده و پیروان سایر ادیان، موظف به پیروی از دین اسلام میباشند و هر کس غیر مسلمان بمیرد اهل عذاب است زیرا براساس آیه شریفه وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ اَإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ هر کس دینی غیر دین اسلام طلب کند و متدین به دین دیگری باشد، از او قبول نمیشود و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.(۱)
برای تحقیق در مورد ادیان دیگر به منابع زیر مراجعه نمایید:
۱- فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱- ۴، آیت اللَّه سبحانی
۲- آشنایی با تاریخ ادیان، آریا
۳- ادیان زنده جهان، رابرت هبیوم، ترجمه: عبدالرحیم گواهی
۴- تاریخ ادیان، دکتر شریعتی
۵- تاریخ ادیان، اصغر حکمت
۶- تاریخ جامع ادیان، ترجمه، حکمت
آیه ۶۲ سوره “مائده” بیانگر یک ملاک کلی و اساسی است در باب این که سعادت و رستگاری در گرو التزام جدی و حقیقی به دو چیز گرانبها است:
۱- تصحیح عقاید و ایمان راستین به حقایق دینی،
۲- عمل صالح و کنش بر اساس آنچه خداوند بشر را به آن مأمور کرده است. بنابراین آیه یاد شده، فخرفروشیهای پوچ و بیاساس برخی از ارباب ادیان را- که به صرف مسیحی یا یهودی خواندن فرد، چنین وانمود میکردند که رستگاری درست از آن ایشان است و دیگران کاملاً از آن بیبهرهاند لَنْ یَدْخُلَ اَلْجَنَّه إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نصاری- مردود شمرده است. به عبارت دیگر مفاد این آیه شبیه این آیه است که: لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ اَلْکِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ،. لیکن باید توجه داشت که مفاد فوق، به معنای پذیرش پلورالیسم دینی نیست زیرا: اولاً، آیه مزبوردر صدد بیان همه جزئیات نیست بلکه یک اصل کلی را مطرح کرده و قیود و ویژگیهای دیگر را در آیات دیگر بیان کرده است از قبیل:
۱- ” إِنَّ اَلدِّینَ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْإِسْلامُ”(۲)
۲- ” وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ اَلْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ”(۳)
۳- ” قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اَللَّهُ”(۴)
۴- ” فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ”(۵)
بنابراین آیات یاد شده در حکم مفسر و بیانگر دایره و ویژگیهای ایمان مورد نظر در آیه پیشین است. ثانیاً، قرآن مجید اساساً عناوینی مانند یهودیت و نصرانیت را به رسمیت نمیشناسد و تنها اسلام و مسلمانی واقعی را به رسمیت شناخته و در آیات بسیاری پیامبران الهی را مسلمان دانسته است. در سوره آل عمران آیه ۶۷ آمده است: ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً. و در سوره یوسف آیه ۱۰۱ دعای او را چنین نقل میکند: رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ اَلْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ اَلْأَحادِیثِ فاِطرَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَه تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ.
از سوره “بقره”، آیه ۱۲۸ و “اعراف”، آیه ۱۲۷ نیز مشابه این دعا را از زبان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) نقل کرده است. همچنین در قرآن ایمان آورندگان حقیقی مسلمان نامیده شدهاند از جمله در سوره “حج”، آیه ۷۸ آمده است:. مِلَّه أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَاکُمُ اَلْمُسْلِمِینَ. و مسلمانی، همان ایمان و پیروی از پیامبران الهی در عصر بعثت و بقای شریعت آنها است نه در زمان نسخ آن.
ثالثاً، حقیقت ایمان به خداوند که در آیه ۶۲ سوره “مائده” بیان شده است، در بردارنده و متضمن این معنا است که اوامر الهی تماماً مورد توجه والتزام قرار گیرد و این بدون پیروی از انبیای الهی ممکن نیست. از طرف دیگر هر پیامبر صاحب شریعتی، نسبت به آمدن پیامبر بعدی و لزوم گرویدن به او بشارت داده است چنان که قرآن مجید بشارت رسالت حضرت ختمی مرتبت (ص) به وسیله حضرت عیسی (ع) را چنین گزارش نموده است: وَ إِذْ قالَ عِیسَی اِبْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اَللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ اَلتَّوْراه وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اِسْمُهُ أَحْمَدُ.،(۶). و چون لازمه ایمان به خداوند پیروی از رسولان او و در آخر، پیوستن به آخرین سفیر الهی است. در این راستا خداوند ایمان نیاوردن به پیامبر اکرم (ص) و کتمان بشارتهای انجیل در انباره را در جای جای قرآن مورد عتاب و نکوهش قرار داده است و در دنباله آیه یاد شده این جریان را به منزله “اطفاء نور الهی” قلمداد کرده و عاملان آن را کافر خوانده است: یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اَللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اَللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کرِهَ اَلْکافِرُونَ (۷)
رابعاً، در همان آیه ۶۲ سوره “مائده” ظرافتهایی وجود دارد که مخالفت قرآن با پلورالیسم دینی را نشان میدهد. یکی از آن علایم- که علامه طباطبایی در تفسیر “المیزان” به آن اشاره کردهاند- این است که قرآن مجید به دنبال عبارت إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِین هادُوا*. نفرموده است. “من امن منهم” بلکه فرموده است: “من امن” یعنی، ضمیری به موصول (الذین) بر نگردانده است، با آن که از نظر ادبی در صله، برگرداندن ضمیر به موصول لازم است. علت این برنگرداندن ضمیر این است که تقریر و امضایی نسبت به آنان در کار نباشد در حالی که در مورد امت پیامبر اکرم (ص) برخلاف آن آیه، عمل نموده و میفرماید: وَعَدَ اَللَّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَه وَ أَجْراً عَظِیماً (۸)
بنابراین قرآن به هیچ روی سرپیچی از پیامبر خاتم را روا ندانسته و آن را کفر و بیایمانی معرفی کرده است. خداوند نیز حضرت محمد (ص) را به سوی همه انسانها مبعوث ساخته و همگان را موظف به گرویدن به آیین خاتم گردانیده است. گفتنی است که پیروان دیگر ادیان سه دستهد: ۱- کسانی که حقانیت اسلام برایشان روشن شده است. این گروه هیچ عذری در سرپیچی از اسلام نداشته و اگر به آن ایمان نیاورند قطعاً گرفتار عذاب ابدی خواهند شد.
۲- کسانی که حقانیت اسلام را نشناختهاند ولی عمداً از بررسی و تحقیق پیرامون آن شانه خالی کردهاند در حالی که همه شرایط لازم برای درک حقانیت اسلام را در اختیار داشتند این گروه نیز عذری در پیشگاه خداوند نداشته و معذب خواهند بود.
۳- کسانی که ناآگاه بوده و در این راستا خود مقصر نیستند بلکه اساساً غافل بوده و ندای اسلام را نشنیده اند و یا ابزارهای لازم را برای تحقیق در اختیار نداشته اند.این گروه “مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اَللَّهِ” هستند ودر صورت درستکاری براساس آیین قبلی با فطرت الهی، ممکن است خداوند بر آنان نظر رحمت کند.
پیروان سایر ادیان دورههای متفاوتی دارند مثلاً یهودیت تاکنون دارای چند دوره بوده است: ۱- دوران حضرت موسی (ع) تا حضرت عیسی (ع)، ۲- دوران حضرت عیسی (ع) تا حضرت محمد (ع)، ۳- دوران حضرت محمد (ع) تاکنون. و از آن جا که از عصر ظهور هر پیغمبر اولوالعزمی تا پیغمبر اولوالعزم بعدی دین همان پیامبر رسمیت دارد، امت یهود از زمان حضرت موسی (ع) تا حضرت عیسی (ع) براساس آیین راستین یهودیت در برزخ و قیامت محاکمه میشوند و از زمان حضرت عیسی(ع) تا پیامبر بزرگ اسلام (ص) باساس آیین راستین حضرت عیسی (ع) محاکمه میشوند و از زمان نبی اکرم (ص) براساس اسلام مورد سؤال و محاکمه قرار خواهند گرفت. دیگر ادیان را نیز به همین کیفیت مقایسه بفرمایید.
پی نوشت:
۱) آل عمران، آیه ۸۵
۲) نساء، آیه ۱۲۳
۳) آل عمران، آیه ۱۹
۴) آل عمران، آیه ۸۵
۵) آل عمران، آیه ۳۱
۶) نساء، آیه ۶۵
۷) صف، آیه ۶
۸) صف، آیه ۷
منبع: مرکز تخصصی مهدویت