تشابه الإمام المهدي (ع) مع الملك ذي القرنين

شیوه های تبلیغ حضرت زینب (س) در پیام رسانی از رویداد کربلا

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

زنده نگه داشتن پیام نهضت حسینی بعد از شهادت امام حسین (ع)، کاری بسیار دشوار و پیچیده بود؛ در این میان زینب کبری (س) با کوشش و از خودگذشتگی فراوان، توانست از عهده هدایت کاروانیان و نیز زنان در نهضت امام حسین (ع) برآید و پیام نهضت کربلا را به درستی منعکس کند. در این مقاله، شیوه ها و روش های تبلیغ حضرت زینب برای زنده نگه داشتن قیام سیدالشهداء (ع) را به صورت کوتاه و مختصر بررسی می کنیم.

عزاداری و سوگواری

یکی از اولین شیوه های تبلیغ حضرت زینب (س) برای رساندن پیام نهضت عاشورا، عزاداری و سوگواری برای سید الشهدا (ع) بود. پس از این که امام حسین (ع) و اصحاب باوفایش به شهادت رسیدند، زینب کبری (س) به سرعت به طرف میدان حرکت کرد و وقتی پیکر خونین و پاره پاره برادر را دید فریاد برآرود:

«وَا أَخاهُ! وَا سَیِّداهُ! وَا أَهْلَ بَیْتاهُ! لیت السَّماءُ أَطْبَقَتْ عَلَى الأَرْضِ وَ لَیْتَ الجِبالَ تَدَکْدَکَتْ عَلَى السَّهْلِ؛[۱] ای وای برادرم! ای وای آقای من! ای وای اهل بیت من! ای کاش آسمان بر زمین ویران می شد و ای کاش کوه ها از هم می پاشیدند و به بیانان ها می ریختند.»

این آه و فغان نه تنها بیانگر حزن و اندوه خواهری داغدیده، بلکه بخشی از رسالت تبلیغی حضرت زینب (س) برای زنده نگه داشتن قیام برادر است. زمانی که به پیشنهاد شمر لعین کاروان اسیران را از کنار بدن های قطعه قطعه شده شهیدان عبور می دادند و زینب (س) پیکر شهدا و بدن پاره پاره شده برادرش را دید خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روی حلقوم بریده برادر نهاد و آن را بوسید و با صدای بلند گفت:

«یَا أَخِی، لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحِیلِ وَالمَقَامِ عِندَکَ، لَاخْتَرْتُ المَقَامَ عِندَکَ، وَ لَوْ أَنَّ السِّبَاعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمِی؛[۲] برادرم! اگر مرا بین سکونت در کنار تو  و بین رفتن به سوی مدینه مخیر می نمودند، سکونت در نزد تو را برمی گزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.»

و در برخی از مقاتل آمده است، در این هنگام  زینب کبری (س) رو به مدینه کرد و فرمود:

«وَا مُحَمَّدَاه! صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَهُ السَّمَاءِ، هَذَا حُسَیْنٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ، مُقَطَّعُ الأَعْضَاءِ، وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا؛[۳] فریاد ای محمد! درود فرشتگان آسمان بر تو باد؛ این حسین تو است که در خون غوطه ور است، اعضایش قطع شده و دختران تو به عنوان اسیر عبور داده می شوند…»

راوی می گوید: زینب کبری (س) به گونه ای روضه خواند و گریه کرد که سوگند به خدا هر دوست و دشمن از گریه و گفتار زینب (س) گریه کرد.[۴]

آنچه از این گونه اقدامات آن حضرت به دست می آید این است که او می خواهد با این ناله های جانسوز ولی آگاهانه و بیدار کننده، درس های آموزنده به لشکریان فرومایه دشمن دهد. او باید به آنان بفهماند که چه جنایت هایی کرده اند و باید به آن لشکر جنایتکار کوفه بفهماند که جنگشان، جنگ با قرآن، آورنده قرآن و ایمان آورندگان به قرآن بوده است.

عزاداری و تبلیغ حضرت زینب (س) در کوفه و شام نیز ادامه پیدا کرد. آن حضرت مدتی که در شام اقامت داشت در محله ای به نام «دار الحجاره» مراسم عزاداری برپا کرد و آنچنان عزاداری و نوحه سرایی و گریه و زاری می کردند که مردمی که در آنجا شرکت می کردند، تصمیم گرفتند به خانه یزید هجوم برند و او را به قتل برسانند.[۵]

پس از بازگشت کاروان به مدینه نیز همچنان تبلیغ حضرت زینب (س) با برپایی مجالس عزاداری برای شهدای دشت کربلا ادامه پیدا کرد. در این مراسم های سوگواری، هر روز گروه گروه از زنان مدینه به خدمت آن حضرت آمده، ضمن تسلیت به ایشان، به ندبه و گریه می پردازند تا آنجا که به تدریج زنان قبایل و عشایر، تصمیم به خونخواهی شهدای کربلا می گیرند و قیام می کنند.[۶]

خطابه و سخنرانی

خطابه و سخنرانی از مهمترین ابزارهای تبلیغ حضرت زینب (س) به شمار می رفت. خطبه های آتشین آن حضرت در کوفه و شام، حکومت بنی امیه را نزد مردم رسوا و مفتضح ساخت.

هنگامی که کاروان اسیران، در آن جو پر از ظلم و خفقان به کوفه رسید، زنان، مردان و کودکان کوفه همه به معابر آمده تا اسراء را تماشا کنند، برخی ناراحت و برخی بهت زده و گروهی از شدت تاثر اشک می ریختند. این لحظه بهترین فرصت بود تا وظیفه تبلیغ حضرت زینب (س) انجام شود.

آن حضرت نگاهی به مردم کرد و با اشاره خواست همه سکوت کنند و با انتخاب بهترین و زیباترین کلمات و جملات و با شجاعتی بی نظیر و علی وار بر مسند خطابه ایستاد. فرازهایی از خطبه های آن مظلومه را در این قسمت نقل نموده و به تحلیل برخی از نکات آن می پردازیم:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ الصَّلَاهُ عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الأَخْیَارِ، أَمَّا بَعْدُ: یَا أَهْلَ الْکُوفَهِ، یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ، أَ تَبْکُونَ؟ فَلَا رَقَأَتِ الدَّمْعَهُ، وَ لَا هَدَأَتِ الرَّنَّهُ! إِنَّمَا مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکَاثًا، تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ! أَلَا وَ هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَ النُّطَفُ وَ الصَّدْرُ الشَّنِفُ، وَ مَلَقُ الإِمَاءِ، وَ غَمْزُ الأَعْدَاءِ؟[۷]

حمد و سپاس مخصوص خداوند است و درود بر پدرم محمد و اهل بیت پاک و برگزیده او باد؛ اما بعد، هان ای مردم کوفه! ای اهل نیرنگ و فریب! گریه می کنید؟ ای کاش هیچ گاه اشک چشمهایتان تمام نشود و هرگز ناله هایتان خاموش نگردد.

همانا مثل شما، مثل زنی است که رشته خویش را پس از خوب تابیدن، باز می کرد، شما سوگندهای خود را دست آویز فساد، در میان خویش قرار داده اید؛ آیا در شما جز چاپلوسی و آلودگی و سینه های پرکینه و تملق گویی کنیزان و خریدن ناز دشمنان دین، خصلتی هست؟»

تبلیغ حضرت زینب (س) در این خطبه در مورد شهیدان دشت کربلا، گویا، روشن و اثرگذار بود. زینب کبری (س) در ابتدای خطبه از پیامبر (ص) تعبیر به پدر می کند و با انتخاب این کلمه، می خواهد خود و قافله اسیران را معرفی کند و نسبت خویش را با پیامبر روشن سازد تا همگان دریابند اهل این قافله، از کدام دودمان و قبیله اند و از این راه، مردم را از افکار و احساسات نادرست بازدارد تا کاروانیان را با دیده اسیر ننگرند. سپس به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و پیمان شکنی آنان اشاره می کند و با این کلمات و جملات می خواهد آنان را بر این خصلت آگاه سازد.

در فرازی دیگر از این تبلیغ حضرت زینب (س) با نگرشی دقیق و ظریف، با صفاتی همچون «درمان دردها»، «چراغ راه امت»، «پناهگاه جمع» و… به معرفی شخصیت امام (ع) می پردازد تا جای شک و تردیدی برای آن قوم سست عهد باقی نماند. او همچنان با مردم سخن می گفت و آنان را کشنده حسین (ع) و خانواده پیامبر (ص) معرفی می کرد. سخنان او کاملا صحنه را تغییر داد تا آنجا که صدای گریه مردم کوفه بلند شد. زنان موهای خود را افشان کردند و خاک بر سر و روی خود ریختند.[۸]

تبلیغ حضرت زینب (س) به شیوه خطابه و سخنرانی در دربار یزید و در میان شامیان نیز ادامه پیدا کرد. آن حضرت پس از ورود به شام و حضور در مجلس یزید، با سخنان علی گونه اش چنان او را رسوا کرد و به گریه واداشت که توان پاسخ گفتن از او سلب شد.

حفظ حجاب تبلیغ عملی حضرت زینب (س)

یکی از عوامل موفقیت حضرت زینب (س) در رساندن پیام حسین (ع) به جهانیان، تبلیغ با عمل بوده است. او همواره تلاش می کرد که به وظیفه الهی خود عمل کند و در رعایت حلال و حرام الهی، هیچ گونه سهل انگاری نکند. یکی از موارد عملی تبلیغ حضرت زینب (س) حفظ حجاب است. او نه تنها در حالت عادی، بلکه در بحرانی ترین لحظات زندگی اهتمام زیادی در حفظ این واجب الهی داشت.

راوی می گوید: «وقتی از حج برمی گشتم، وارد کوفه شدم، دیدم اسرا را وارد کوفه کرده اند. امام سجاد (ع) را دیدم که بر شتری بدون روپوش سوار بوده و از پاهایش خون جاری بود در این هنگام بانویی را دیدم که بر شتری برهنه سوار است، سؤال کردم، او کیست؟ گفتند:« زینب کبری است.» فریاد می زد: «ای مردم! چشم های خود را از ما بپوشانید؛ آیا از خدا و رسولش حیاء نمی کنید که به حرم رسول خدا (ص) در حالی که پوششی ندارند، می نگرید؟!»[۹]

تبلیغ حضرت زینب (س) نسبت به حفظ حیاء‌ و حریم خاندان اهل بیت (ع)، به این خاطر است که آن حضرت می خواهد به تمام مسلمانان بفهماند امام حسین (ع) و یارانش برای احیای احکام الهی شهید شده اند و بنی امیه و دستگاه حاکمه یزید نسبت به احکام الهی نه تنها بی اعتنا هستند، بلکه احکام الهی را واژگون کرده اند.

‌حضرت زینب (س) و دیگر بانوان در طول مدت جنگ هرگز در برابر مصیبت های جانگداز اختیار از دست ندادند و از حریم عفاف خارج نشدند. آنگاه که امام (ع) به شهادت رسید، لشکر غارتگر به قصد غارت به خیمه ها یورش برد. ابن طاووس می نویسد:

«تَسَابَقَ الْقَوْمُ عَلَى نَهْبِ بُیُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَقُرَّهِ عَیْنِ الْبَتُولِ، حَتَّى جَعَلُوا یَنْتَزِعُونَ مِلْحَفَهَ الْمَرْأَهِ عَنْ ظَهْرِهَا، وَخَرَجَ بَنَاتُ آلِ رَسُولِ اللَّهِ وَحَرِیمُهُ یَتَسَاعَدْنَ عَلَى الْبُکَاءِ؛[۱۰] ‌مردم برای غارت خیمه های اولاد پیامبر (ص) و نور چشم فاطمه (ع) حمله بردند. حتی چادری که زن به کمرش بسته بود می کشیدند و می بردند و دختران و زنان خاندان پیامبر (ص) از خیمه ها بیرون ریختند و دسته جمعی می گریستند.»

‌بازماندگان کربلا در مقابل این رفتارهای خشن و خلاف، چاره ای جز فرار نداشتند. علامه مجلسی به نقل از فاطمه صغرا، دختر امام حسین (ع) می نویسد:

«جلوی خیمه ایستاده بودم و بر پیکر قطعه قطعه شده پدر و یارانش و صحنه تاختن اسب ها بر پیکرشان نگاه می کردم و با خود می اندیشیدم که اینان بعد از پدر، با ما چه خواهند کرد! که ناگهان متوجه شدم سواری به سوی زنان یورش می برد و با ته نیزه آنان را می راند و آنها هم به یکدیگر پناه می برند و چادرها و مقنعه های زنان گرفته شده و فریاد وا محمداه! وا علیاه! وا جداه! وا ابتاه و… بلند است.»[۱۱]

در چنین شرایط سختی تبلیغ حضرت زینب (س) نسبت به ارزش های اسلامی متوقف نمی شود و حضرت در اولین فرصت، از سپاه عمر سعد درخواست بازگرداندن چادرها و حجاب هایشان را دارد. شیخ به نقل از حمید بن مسلم می نویسد:

‌«وقتی به علی بن الحسین که بسیار مریض و در بستر افتاده بود رسیدیم، عمر سعد آمد، زنان در مقابل او شیون کردند و او متاثر از آنچه می دید گفت: هیچ کدام حق ندارید به حریم این زنان وارد شوید یا متعرض این جوان مریض شوید. زنان نیز از او درخواست کردند که دستور دهد لباس های غارت شده را برگردانند، او نیز دستور صادر کرد.»[۱۲]

در تک تک لحظات تبلیغ حضرت زینب (س) می توان نشانه های حفظ حجاب و حیا را تماشا کرد. راوی خطبه زینب کبری (س) در کوفه، درباره نحوه سخنرانی آن حضرت می گوید: «‌وَ لَمْ أَرَ وَاللَّهِ خَفِرَهً قَطُّ انْحَلَقَ مِنْهَا[۱۳]؛ و به خدا سوگند، هرگز زنی باحیا ندیدم که این چنین سخن بگوید.»

«خَفِرَه» به معنای زن با حیا و با عفت است، شهید مطهری در این باره می گوید: «این «خفره» خیلی ارزش دارد. خفره یعنی، زن با حیاء. این زن، نیامد مثل یک زن بی حیا حرف بزند. زینب (س) آن خطابه را در نهایت عظمت القا کرد…. این است نقش زن به شکلی که اسلام می خواهد. شخصیت در عین حیا، عفاف، عفت، پاکی و حریم.»[۱۴]

ابن زیاد که حداکثر بی شرمی را نسبت به خاندان پیامبر (ص) روا داشته بود، در آستانه ورود اسرا نیز مجلس جشنی برقرار کرد. او مجلس مفصلی تدارک دید و دستور داد سر شهدا را نیز بیاورند پس از آن اهل بیت (ع) را وارد کردند. وقتی موقعیت مناسب برای امر تبلیغ حضرت زینب (س) فراهم شد. آن حضرت برخاست و خطبه ای خواند که تمام رشته های یزید را پنبه کرد. از جمله در مورد سلب حجاب بانوان فرمود:

‌«أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ، تَخْدِیرُکَ حَرَائِکَ وَ إِمَائِکَ وَ سُوقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا؟ قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَتَّ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُبُهُنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ، وَ یُشَرِّفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَافِلِ، وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَاهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ، وَ الدَّنِیءُ وَ الشَّرِیفُ، وَ لَیْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِیٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِیٌّ؛[۱۵]

‌ای فرزند آزاد شدگان! این رسم عدالت است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای داده ای ولی دختران رسول خدا را اسیر در برابرت [به طوری که] پرده های احترامشان هتک شده و صورت هایشان نمایان، آنان را دشمنان شهر به شهر می گردانند و در مقابل دیدگان مردم بیابانی و کوهستانی و در چشم انداز هر نزدیک و دور و پست و شریف، نه از مردانشان سرپرستی دارند و نه از یارانشان حمایت کننده ای؟»

بدین ترتیب شیوه عملی در تبلیغ حضرت زینب (س) تا آخرین لحظات اسارت نیز ادامه پیدا می کند و آن حضرت بی احترامی و هتک حرمت نسبت به زنان اهل بیت (ع) را به عنوان سند خباثت یزید بارها و بارها مطرح می کند.

دعا و عبادت

یکی دیگر از شیوه ها و روش های تبلیغ حضرت زینب (س) دعا و عبادت است. او همواره می دانست که دشمنان در انتظارند تا کوچکترین واکنش یا کلامی را که نشانه ای از ضعف خاندان پیامبر (ص) باشد رصد کنند، از این رو در روز یازدهم به منظور مایوس ساختن دشمنان، هنگامی که در کنار جسد برادر آمد توقف کرد و با خلوصی خاص متوجه خدا گردید و عرض کرد: «اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا قَلِیلَ الْقُرْبَانِ[۱۶] خداوندا! این قربانی کوچک را از ما قبول کن.»

نیز در خطبه ای که در مجلس یزید بیان کرد این گونه دعا می کند: «اللَّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنَا، وَ انْتَقِمْ مِنْ ظَالِمِنَا، وَ اجْعَلْ غَضَبَکَ عَلَى مَنْ سَفَکَ دِمَاءَنَا، وَ نَقَضَ ذِمَاءَنَا، وَ قَتَلَ حُمَاتَنَا، وَ هَتَکَ عَنَّا سُدُولَنَا؛[۱۷] خدایا حق ما را باز گیر و از آن کس که به ما ستم کرد، انتقام بگیر و خشم خود را بر کسی که خون های ما را ریخت و عهد ما را شکست و یاران ما را کشت و از ما پرده دری کرد، فرود آر.»

هدف از تبلیغ حضرت زینب (س) به شیوه دعا، نشان دادن این نکته است که طرف معامله خاندان اهل بیت (ع) در تحمل این همه رنج و مصیبت، فقط خداوند است و آنان به هیچ چیز جز انجام وظیفه ای که خداوند بر دوش آنان نهاده، توجهی ندارند.

بکارگیری اصول روانشناسی در تبلیغ حضرت زینب (س)

لازم به ذکر است گرچه اصول روانشناسی در تبلیغ به صورت کلاسیک از ابتکارات علوم معاصر است ولی در تبلیغات رهبران ادیان آسمانی و نیز تبلیغ و سیره پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) می توان به نکات مهم روانشناسی فردی و اجتماعی دست یافت.

تبلیغ حضرت زینب (س) نیز به عنوان یکی از تبلیغ ها و پیام رسانی های الهی واجد اصول مختلف روانشناسی از جمله تحقیر دشمنان، تکریم دوستان، تحریک عواطف و مخاطب شناسی است.

همانطور که پیش تر اشاره کردیم، هنگامی که آن حضرت با کوفیان سخن می گوید، در آغاز خطبه بر اصالت خاندان خویش تاکید می ورزد و از پیامبر (ص) تعبیر به پدر می کند تا عواطف و احساسات مردم را بیدار کند و آنان، آماده پذیرش حق و قیام علیه باطل شوند. همچنین در فراز اول خطابه خود، به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و عهد شکنی اشاره می کند و آنان را از این راه تحقیر می کند.

حضرت زینب (س) در فرازی از خطبه آتشین خود در خطاب به یزید به معرفی یزید، پدر، جد و جده اش می پردازد و بر اصالت خاندان خود تاکید می ورزد. آن حضرت با اشاره به عمل شنیع هند جگرخوار مادربزرگ یزید در دریدن و خوردن جگر حمزه سید الشهداء، می فرماید:

«و کَیْفَ یُرْتَجَى مُرَاقَبَتُهُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَکْبَادَ الأَذْکِیَاءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ؟[۱۸] «و چگونه توقع و امید دلسوزی از آن کسی باشد که دهانش جگر پاکان را جویده  و  بیرون انداخته و گوشتش از خون شهیدان روئیده است؟!»

آنچه اشاره شد گوشه ای از روش ها و شیوه های تبلیغ حضرت زینب (س) پیرامون حماسه کربلا بود. شهامت، فصاحت، بلاغت و وقت شناسی از دیگر روش های تبلیغی آن بزرگوار بوده است که در اینجا مجال پرداختن به آنان نبود.

جمع بندی

تبلیغ حضرت زینب (س) برای رساندن پیام نهضت حسینی، بلافاصله پس از شهادت امام حسین (ع) با عزاداری و گریه بر شهیدان آغاز می شود. پس از آن، تبلیغ حضرت زینب (س) با خطابه ها و سخنرانی های آتشین در کوفه و شام ادامه پیدا می کند. علاوه بر این، در شیوه عملی نیز تبلیغ حضرت زینب (س) با حفظ حجاب و تاکید بر عفت تداوم می یابد. نیز آن حضرت از دعا و استغاثه به درگاه خداوند در راستای روشنگری و رسواسازی یزید و یزیدیان بهره می برد.

[۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص ۵۴.

[۲] حائری مازندرانی، معالی السبطین، ج۲، ص ۵۵.

[۳] محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمد، ص ۳۹۳.

[۴] مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۹.

[۵] جزایری، خصائص زینبیه، ص ۲۹۶.

[۶] عمادزاده، حضرت زینب کبری (س)، ص ۱۵۰.

[۷] ابن طاووس، لهوف، ص ۱۴۶.

[۸] ابن طاووس، لهوف، ص ۱۴۷.

[۹] مقرم، مقتل الحسین، ص ۳۷۱.

[۱۰] ابن طاووس، للهوف، ص ۱۳۱.

[۱۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۶۰.

[۱۲] مفید، الارشاد، ج۲، ص ۱۱۳.

[۱۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۱۰۸.

[۱۴] مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص ۳۳۶.

[۱۵] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۱۳۴.

[۱۶] مقرم، مقتل مقرم، ص ۳۰۷.

[۱۷] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۱۳۳.

[۱۸] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۱۳۴.

منابع

  1. ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه فهری زنجانی، احمد، تهران، جهان، بی تا.
  2. ابومخنف الازدی، لوط بن یحیی، وقعه الطف، بیروت، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، ۱۴۳۳ق.
  3. جزائری، سید نور الدین، الخصائص الزینبیه، بیروت، دار الحوراء، ۱۴۲۵ق.
  4. حائری مازندرانی، مهدی،  مَعالِی السِّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن، قم، تهذیب، ۱۳۸۹ش.
  5. عمادزاده، حسین، حضرت زینب کبری، تهران، نشرمحمد، ۱۳۶۴ش.
  6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  7. محمدی اشتهاری، سوگنامه آل محمد، قم، انتشارات ناصر، ۱۳۷۰.
  8. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  9. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید،۱۴۱۳ق.
  10. مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین، بیروت موسسه الخرسان للمطبوعات، ۱۴۲۶ق.

منابع اقتباس

  1. شریفی، عنایت الله، شیوه های تبلیغی حضرت زینب (س)، مبلغان، ش ۴، ۱۳۷۹، ص ۴۲ـ۳۱.
  2. عابدی، محمد، زینب (س) الگوی حضور، مبلغان، ش ۱۹، ۱۳۸۰، ص ۲۷ـ۱۸.