- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 20 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هـ. ق در مدینه دیده به جهان گشود. دوران امامت آن حضرت ۲۰ سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسی، یعنی هارون (ده سال)، امین (پنج سال) و مأمون (پنج) سال معاصر بود. امام رضا در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هـ. ق در سن ۵۵ سالگی توسط مأمون مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس محسوب می شود به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد.آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم(علیه السلام) دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداخته اند.
فی حدیث دعبل ان الرضا علیهالسلام قال له: «لا تنقضی الأیام و اللیالی حتی تصیر طوس مختلف شیعتی و زواری ألا فمن زارنی فی غربتی بطوس کان معی فی درجتی یوم القیامه مغفورا له.»
دعبل از امام رضا علیهالسلام نقل میکند که ضمن حدیثی فرمود: «روزها و شبها نمیگذرد تا این که طوس جایگاه آمد و رفت شیعیان و زائرانم میشود؛ آگاه باشید کسی که مرا در غربتم در طوس زیارت کند، روز قیامت با گناهان آمرزیده هم درجهی من خواهد بود.»
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۸
حدیث ۲
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ستدفن بضعه منی بأرض خراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته و لا مذنب الا غفر الله ذنوبه.»
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «پارهای از تن من در سرزمین خراسان دفن میشود که هیچ گرفتاری او را زیارت نمیکند، جز این که خداوند پریشانی را از او میزداید و هیچ گنهکاری به زیارت او نائل نمیشود، مگر آن که خداوند گناهانش را میآمرزد.»
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۷
حدیث ۰۳
قال الرضا علیهالسلام: «من زارنی علی بعد داری و مزاری أتیته یوم القیامه فی ثلاثه مواطن حتی أخلصه من أهوالها: اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا، و عند الصراط، و عند المیزان.» .
امام رضا علیهالسلام فرمود: «کسی که با دوری راه سرا و مزار من به زیارت من بیاید، روز قیامت در سه جا (برای دستگیری) نزد او خواهم آمد و او را از بیم و گرفتاری آن موقفها رهایی خواهم بخشید: هنگامی که نامهها (ی اعمال) در راست و چپ به پرواز درآیند، نزد (پل) صراط و نزد میزان (محل سنجش اعمال).»
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۳
حدیث ۰۴
قال الرضا علیهالسلام: «و الله ما منا الا مقتول أو شهید» فقیل له: فمن یقتلک یا ابن رسول الله؟ قال: «شر خلق الله فی زمانی یقتلنی بالسم ثم یدفننی فی دار مضیعه و بلاد غربه، ألا فمن زارنی فی غربتی کتب الله عزوجل له أجر مائه ألف شهید، و مائه ألف صدیق و مائه ألف حاج و معتمر و مائه ألف مجاهد و حشر فی زمرتنا، و جعل فی الدرجات العلی من الجنه رفیقنا.» .
امام رضا علیهالسلام فرمود: «به خدا سوگند کسی از ما (ائمه اطهار علیهالسلام) نیست جز آن که کشته یا شهید میشود.» گفته شد: چه کسی شما را ای فرزند رسول خدا میکشد؟ فرمود: «بدترین آفریدگان خدا در زمانم مرا با زهر میکشد، سپس مرا در دیار غربت و سرایی دور افتاده دفن میکند؛ آگاه باشید کسی که مرا در غربتم زیارت کند، خدای عزوجل ثواب یکصد هزار شهید، یکصد هزار صدیق، یکصد هزار حج گزار و عمره گزار و یکصد هزار مجاهد را برای او مینویسد و در زمرهی ما محشور میشود و در درجات والای بهشت رفیق و همراه ما خواهد بود.» بحار الانوار ج ۴۹ص ۲۸۳-۲۸۴
حدیث ۰۵
قال علی بن محمد بن علی الرضا علیهالسلام: «من کانت له الی الله حاجه فلیزر قبر جدی الرضا علیهالسلام بطوس و هو علی غسل و لیصل عند رأسه رکعتین، و لیسأل الله تعالی حاجته فی قنوته، فانه یستجیب له ما لم یسأل مأثما أو قطیعه رحم، ان موضع قبر لبقعه من الجنه لا یزورها مؤمن الا أعتقه الله تعالی من النار، و أدخله دار القرار.».
امام علی النقی علیهالسلام فرمود: «کسی که از خدا حاجتی میخواهد، قبر جدم (حضرت) رضا علیهالسلام را در طوس زیارت کند، در حالی که غسل نموده باشد و سپس بالای سر آن حضرت دو رکعت نمازگزارد و در قنوت آن از خدای تعالی حاجت خود را بخواهد. در این صورت است که دعایش مستجاب میشود، مادام که گناه یا بریدن از خویشاوندی را درخواست نکرده باشد. همانا جایگاه قبر او قطعهای از بهشت است که هیچ مؤمنی آن را زیارت نمیکند، مگر این که خدای تعالی او را از آتش (دوزخ) رهایی میبخشد و به سرای آرامش (بهشت) وارد میسازد.» وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۴۷
حدیث ۰۶
قال الرضا علیهالسلام «انی سأقتل بالسم مظلوما و أقبر الی جنب هارون الرشید و یجعل الله عزوجل تربتی مختلف شیعتی و أهل محبتی، فمن زارنی فی غربتی و جبت له زیارتی یوم القیامه، و الذی أکرم محمدا صلی الله علیه و آله بالنبوه و اصطفاه علی جمیع الخلیقه لا یصلی أحد منکم عند قبری الا استحق – امیرالمؤمنین المغفره من الله عزوجل یوم یلقاه، و الذی أکرمنا بعد محمد صلی الله علیه و سلم بالامامه و خصنا بالوصیه ان زوار قبری أکرم الوفود علی الله عزوجل یوم القیامه، و ما من مؤمن یزورنی فتصیب وجهه قطره من الماء الا حرم الله جسده علی النار.».
امام رضا علیهالسلام فرمود: «من بزودی مظلومانه یا زهر کشته میشوم و کنار قبر هارون دفن میگردم، و خداوند خاک (قبر) مرا جایگاه رفت و آمد (و زیارتگاه) شیعیان و دوستارانم میگرداند. پس کسی که در غربتم مرا زیارت کند، روز قیامت زیارت او بر من واجب میشود؛ قسم به آن که محد صلی الله علیه و سلم را به پیامبر گرامی داشت و او را بر تمامی مردم برگزید، کسی که از شما نزد قبرم نماز نمیگذارد، جز آن که روزی که خدای صاحب عزت و جلال را ملاقات میکند، شایستهی آمرزش میشود، و قسم به آن که بعد از محمد صلی الله علیه و سلم ما را به امامت گرامی داشت و به وصایت (و جانشینی آن حضرت) اختصاص گرامیترین گروهها خواهند بود که روز قیامت بر خدای صاحب عزت و جلال وارد میشوند؛ و هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت نماید و قطرهای آب (باران) به صورت او بخرود، جز آن که خداوند پیکرش را بر آتش (دوزخ) حرام میکند.» وسائل الشیعه ۲ ص۴۳۹
حدیث ۰۷
قال الرضا علیهالسلام «لا تشد الرحال الی شیء من القبور الا الی قبورنا، ألا و انی مقتول بالسم ظلما، و مدفون فی موضع غربه فمن شد رحله الی زیارتی أستجیب دعاؤه و غفر له ذنبه.» .
امام رضا علیهالسلام فرمود: «بار به سوی هیچ قبر (و زیارتگاهی) بر نبیندید مگر این که به زیارت قبور ما بیایید. آگاه باشید که مرا مظلومانه مسموم ساخته و میکشند و در جایی غریبانه به خاک میسپارند پس هر کس که بار سفر برای زیارت من بربندد، دعایش مستجاب میشود و گناهش مورد آمرزش واقع میگردد.»
بحار الانوار ج ۱۰۲ ص۳۶
حدیث ۰۸
فی خبر: ان موسی بن جعفر علیهالسلام کان یقول لبنیه: «هذا أخوکم علی بن موسی الرضا عالم آل محمد علیهالسلام فاسألوه عن أدیانکم و احفظوا ما یقول لکم فانی سمعت أبی جعفر بن محمد علیهالسلام غیر مره یقول: «ان عالم آل محمد لفی صلبک و لیتنی أدرکته فانه سمی أمیرالمؤمنین علی علیهالسلام.» .
جعفر بن محمد علیهالسلام شنیدم که بارها میفرمود: همانا عالم آل محمد علیهمالسلام در صلب توست، ای کاش او را درک میکردم! که همانا او همنام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۰۰
حدیث ۰۹
قال علی بن مهزیار: قلت لأبی جعفر علیهالسلام: جعلت فداک زیاره الرضا علیهالسلام أفضل أم زیاره أبی عبدالله الحسین علیهالسلام؟ فقال: «زیاره أبی أفضل و ذکل أن أبا عبد الله علیهالسلام یزروه کل الناس و أبی لا یزروه الا الخواص من الشیعه.».
علی بن مهزیار گوید: به امام جواد علیهالسلام عرض کردم: فدایت شوم، زیارت حضرت رضا علیهالسلام فضیلت بیشتری دارد یا زیارت ابا عبد الله الحسین علیهالسلام؟ فرمود: «زیارت پدرم فضیلت بیشتری دارد، زیرا ابا عبد الله علیهالسلام را همهی مردم زیارت میکنند، ولی پدرم را جز شیعیان برگزیده زیارت نمیکنند.»
الکافی ج۴ ص ۵۸۴
حدیث ۱۰
قال أبو الصلت الهروی: کان الرضا علیهالسلام یکلم الناس بلغاتهم، و کان و الله أفصح الناس و أعلمهم بکل لسان و لغه، فقلت له یوما: یا بن رسول الله انی لأعجب من معرفتک بهذه اللغات علی اختلافها؟! فقال: «یا أبا الصلت أنا حجه الله علی خلقه، و ما کان الله لیتخذ حجه علی قوم و هو لا یعرف لغاتهم، أو ما بلغک قول أمیرالمؤمنین علیهالسلام: «أوتینا فصل الخطاب.»، فهل فصل الخطاب الا معرفه اللغات.» .
اباصلت هروی گوید: امام رضا علیهالسلام با مردم به زبان خودشان سخن میگفت و بخدا سوگند او سخنورترین و آگاهترین مردم به هر زبان و لغت بود. روزی به ایشان گفتم: ای فرزند رسول خدا، من از آگاهی شما به این زبانها – با وجود تفاوتی که با هم دارند – در شگفتم. فرمود: «ای، اباصلت، من حجت خدا بر آفریدگانش میباشم، و خداوند کسی را حجت بر گروهی نمیگرداند که به زبان آنها آشنا نباشد، آیا این سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام را شنیدهای که فرمود: «به ما فصل الخطاب داده شده است» و مگر فصل الخطاب چیزی غیر از شناخت زبانها میباشد.»
اثبات الهداه ج۲ ص ۲۷۸
حدیث ۱۱
عن أبی الحسن موسی علیهالسلام فی حدیث: أنه قال: «- و علی ابنه جالس بین یدیه -: «من ظلم ابنی حقه و جحده امامته من بعدی کان کمن ظلم علی بن أبی طالب حقه و حجده امامته بعد رسول الله صلی الله علیه و سلم.» .
امام موسی کاظم علیهالسلام در ضمن حدیثی، در حالی که فرزندشان امام رضا علیهالسلام در برابر شان نشسته بود، فرمود: «کسی که در حق این پسرم ستم ورزد و امامتش را بعد از من انکار نماید، مانند کسی است که در حق علی بن ابی طالب علیهالسلام ستم ورزیده و امامتش را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و سلم انکار نموده باشد.»
اثبات الهداه ج۳ ص ۲۳۲
حدیث ۱۲
قال أبو عبد الله علیهالسلام: «یقتل حفدتی بأرض خراسان فی مدینه یقال لها طوس، من زاره الیها عارفا بحقه أخذته بیدی یوم القیمه و أدخلته الجنه و ان کان من أهل الکبائر.» قیل له: جعلت فنداک و ما عرفان حقه قال: «تعلم أنه مفترض الطاعه، غریب شهید، من زاره عارفا بحقه أعطاه الله عزوجل أجر سبعین شهیدا ممن استشهد بین یدی رسول الله صلی الله علیه و سلم علی حقیقه.» .
امام صادق علیهالسلام فرمود: «نوهی مرا در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس میکشند؛ کسی که او را با شناخت حق وی زیارت کند، من روز قیامت از او دستگیری میکنم و وارد بهشتش میسازم، هر چند که مرتکب گناهان کبیره شده باشد.» راوی گفت: فدایت شوم، شناخت حق او را به چیست؟ فرمود: «این که بدانی او (امامی است که) پیروانش واجب است. او غریب است و شهید؛ کسی که با شناخت حقش، او را زیارت کند، خدای صاحب عزت و جلال پاداش هفتاد شهید از شهدای راستین در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و سلم را به او عطا میفرماید.» اثبات الهداه ج۳ ص ۲۳۳
حدیث ۱۳
عن علی بن یقطین قال: کنت عند العبد الصالح موسی بن جعفر علیهالسلام جالسا فدخل علیه الرضا علیهالسلام فقال «یا علی، هذا سید ولدی و قد نحلته کنیتی.» فقال هشام بن صالح: أخبرک و الله: ان الأمر فیه من بعده.» .
علی بن یقطین گوید: نزد بندهی شایسته حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام نشسته بودم که حضرت رضا علیهالسلام وارد شد، پس فرمود: «ای علی، این آقای فرزندان من است که کنیهی خود (ابوالحسن) را به او بخشیدم.» هشام بن صالح گفت: بخدا سوگند تو را آگاه ساخت که امر (امامت) پس از وی در این امام خواهد بود.
اثبات الهداه ج۳ ص ۲۳۴
حدیث ۱۴
عن البرنطی قال: قلت لأبی جعفر محمد بن علی بن موسی علیهالسلام: ان قوما من مخالفیکم یزعمون أن قوما من مخالفیکم یزعمون أن أباک انما سماه المأمون الرضا لما رضیه لولایه عهده؟ فقال علیهالسلام: «کذبوا و الله و فجروا بل الله تبارک و تعالی سماه بالرضا علیهالسلام لأنه کان رضی لله عزوجل فی سمائه و رضی لله عزوجل فی سمائه و رضی لرسوله و الأئمه بعده صلوات الله علیهم فی أرضه، قال: فقلت له: ألم یکن کل واحد من ابائک الماضین علیهالسلام رضی لله عزوجل و لرسوله و الأئمه بعده علیهالسلام؟ فقال: بلی. فقلت: فلم سمی أبوک علیهالسلام من بینهم الرضا؟ قال: لأنه رضی به المخالفون من أعدائه کما رضی به الموافقون من أولیائه، و لم یکن ذلک لأحد من آبائه علیهالسلام فلذلک سمی من بینهم الرضا علیهالسلام.»
بزنطی گوید: «به ابوجعفر محمد بن علی بن موسی (امام جواد) علیهالسلام گفتم: گروهی از مخالفان شما میپندارند که (علت ملقب شدن پدرتان به رضا علیهالسلام) این است که چون پدرتان را برای ولایت عهدی خود پسندید، این لقب (یعنی) رضا را به ایشان داد. فرمود: «بخدا سوگند دروغ گفتند و گمراه گشتند، بلکه خدای تعالی آن حضرت را رضا نامیده است، زیرا که وی از خدای صاحب عزت و جلال در آسمانش و از پیامبرش و امامان بعد از آن حضرت در زمین راضی بود؟ گفتم: مگر پدران پیشین شما از خدای صاحب عزت و جلال و پیامبر و امامان بعد از آن حضرت علیهالسلام راضی نبودند؟ فرمود: آری. گفتم: پس چرا پدر شما از میان آنان رضا نامیده شده است؟ فرمود: زیرا که مخالفان از دشمنانش همانند موافقان از دوستانش از او رضایت داشتند، و این موقعیت برای کسی از پدران او پیش نیامد، از این رو از میان ایشان، لقب رضا علیهالسلام به آن حضرت اختصاص یافت.»
بحار الانوار ج ۴۹ ص۴
حدیث ۱۵
عن داود الرقی قال: قلت لأبی ابراهمیم علیهالسلام: جعلت فداک قد کبرسنی فحدثنی من الامام بعدک؟ قال: فأشار الی أبی الحسن الرضا علیهالسلام و قال: «هذا صاحبکم من بعدی.»
داود رقی گوید: به ابو ابراهیم (امام موسی کاظم) علیهالسلام گفتم: فدایت شوم، سن من بالا رفته است، بیان نمایید امام بعد از شما کیست؟ پس آن حضرت اشاره به ابوالحسن الرضا علیهالسلام کرد و فرمود: «این صاحب شما بعد از من است.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۴-۱۵
حدیث ۱۶
عن سلیمان المرزوی قال: دخلت علی أبی الحسن موسی بن جعفر علیهالسلام و أنا أرید أن أسأله عن الحجه علی الناس بعده فابتدأنی و قال: «یا سلیمان ان علیا ابنی و وصیی و الحجه علی الناس بعدی و هو أفضل ولدی فان بقیت بعدی فاشهد له بذلک عند شیعتی و أهل ولایتی و المستخبرین عن خلیفتی من بعدی.»
سلیمان مروزی گوید: من خدمت ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام رسیدم و میخواستم از حجت بر مردم، پس از وی سؤال نمایم که ابتدا به ساکن فرمود: «ای سلیمان، علی پسرم، وصی و حجت بر مردم بعد از من است. او. برترین فرزندانم میباشد. اگر بعد از من زنده بودی، این را نزد شیعیان و دوستدارانم و کسانی که خواستار شناخت جانشین بعداز من هستند، گواهی بده.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۵
حدیث ۱۷
قال حسین بن بشیر: «أقام لنا أبوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام ابنه علیا علیه السلام کما أقام رسول الله صلی الله علیه و سلم یوم غدیر خم فقال: یا أهل المدینه أو قال: یا أهل المسجد هذا وصیی من بعدی.»
حسین بن بشیر گوید: «ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام پسرش علی (بن موسی الرضا) علیهالسلام را (جهت معرفی به امامت) بلند نمود، همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه و سلم، علی علیهالسلام را روز غدیر خم بلند نمود و فرمود: ای مردم مدینه – یا فرمود: ای اهل مسجد – این جانشین بعد از من است.»
بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۷
حدیث ۱۸
عن المفضل بن عمر قال: «دخلت علی أبی الحسن موسی بن جعفر علیهالسلام و علی ابنه علیهالسلام فی حجره و هو یقبله و یمص لسانه. و یضعه علی عاتقه و یضمه الیه و یقول: بأبی أنت ما أطیب ریحک و أطهر خلقک و أبین فضلک»! قلت: جعلت فداک لقد وقع فی قلبی لهذا الغلام من الموده ما لم یقع لأحد الا لک. فقال لی: «یا مفضل هو منی بمنزلتی من أبی علیه السلام ذریه بعضها من بعض و ا لله سمیع علیم. قال: قلت: هو صاحب هذا الأمر من بعدک؟ قال: نعم، من أطاعه رشد و من عصاه کفر.» .
مفضل بن عمر گوید: «خدمت ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام رسیدم، (مشاهده نمودم که) پسرش علی (بن موسی الرضا) علیهالسلام در آغوشش میباشد و او را میبوسد و زبانش را میمکد و بر شانهاش میگذارد و او را در آغوش میفشرد و میفرماید: پدرم فدایت! چه رایحهی دل انگیز و خوی پاک و برتری آشکاری داری! گفتم: فدایت شوم، مهر این کودک آن چنان در دلم جای گرفت که جز مهر شما محبت کسی بدان حد به دلم راه نیافته است. فرمود: ای مفضل، منزلت او نسبت به من مانند منزلت من نسبت به پدرماست، خاندانی که برخی از ایشان از برخی دیگرند و البته خدا بسیار شنوای داناست. گفتم: آیا او بعد از شما (امام و) صاحب این امر خواهد بود؟ فرمود: آری، کسی که او را پیروی نماید هدایت یابد و کسی که نافرمانیش کند کافر میشود.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۲۰-۲۱
حدیث ۱۹
فی حدیث – ان علی بن یقطین قال لأبی الحسن موسی علیهالسلام: من لنا بعدک یا سیدی؟ فقال: «علی ابنی هذا، هو خیر من أخلف بعدی. هو منی بمنزله أبی، هو لشیعتی، عنده علم ما یحتاجون الیه. سید فی الدنیا و سید فی الآخره، و انه لمن المقربین.»
در حدیثی علی بن یقطین به ابوالحسن امام موسی کاظم علیهالسلام گفت: آقای من، بعد از شما چه کسی (امام) خواهد بود؟ فرمود: این پسرم علی، که بهترین بازمانده و جانشین من است. او نسبت به من مانند منزلت من نسبت به پدرم است (که امامت را بعد از من به عهده خواهد داشت). بهرهوری شیعیانم از او بدین گونه است که آنچه بدان نیازمندند نزد اوست. او سرور دنیا و آخرت و از مقربان (درگاه الهی) است.» عوالم العلوم ج ۲۲ ص ۵۸
حدیث ۲۰
قال ابراهمی بن العباس: ما رأیت الرضا علیهالسلام سئل عن شیء قط الا علمه، و لا رأیت أعلم منه بما کان فی الزمان الأول الی وقته و عصره. و کان المأمون یمتحنه بالسؤال عن کل شیء فیجیب فیه، و کان کلامه کله و جوابه و تمثله انتزاعات من القرآَّ، و کان یختمه فی کل ثلاثه، و یقول: «لو أرندت أن أختمه فی أقل من ثلاثه لختمته، و لکنی ما مررت بآیه قط الا فکرت فیها، و فی أی شیء أنزلت و فی أی وقت، فلذلک صرت أختم فی کل ثلاثه أیام.».
ابراهیم بن عباس گوید: «هیچ گاه ندیدم که از (امام) رضا علیهالسلام چیزی پرسیده شود، جز این که آن سؤال را پاسخ میداد. در میان عالمان پیشین و دانشمندان معاصر او کسی را آگاهتر از وی نیافتم. مأمون با پرسشهای گوناگون او را میآموزد و او از عهدهی پاسخ تمامی آنها بر میآمد. تمامی سخن و جواب و شواهد مثال او از قرآن بود. در هر سه روز یک مرتبه قراء قرآن را به پایان میبرد و میفرمود: «اگر بخواهم میتوانم آن را در کمتر از سه روز هم ختم نمایم، اما هزگز از آیهای نمیگذرم جز این که در آن میاندیشم که دربارهی چه و چه هنگام نازل گشته است، و از این لحاظ است که هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم مینمایم.» عوالم العلوم ج ۲۲ ص۱۷۹-۱۸۰
حدیث ۲۱
قال الکاظم علیهالسلام لأصحابه «اشهدوا أن ابنی هذا، وصیی و القیم بأمری و خلیفتی من بعدی، من کان له عندی دین فلیأخذه من ابنی هذا، و من کانت له عندی عده فلینجزها منه؛ و من لم یکن له بد من لقائی فلا یلقین الا بکتابه.»
امام کاظم علیهالسلام به اصحاب خود فرمود: «گواه باشید که این پسرم (امام رضا علیهالسلام) وصی و سرپرست و جانشین بعد از من میباشد، کسی که من دینی از او بر گردن دارم، آن را از این پسرم بگیرد، کسی که من به او وعدهای دادهام، انجام آن را از او بخواهد و کسی که ناگزیر از ملاقات با من است، از راه نامهنگاری با او با من پیوند برقرار سازد.» اثبات الهداه ج۳ ص ۲۲۹
حدیث ۲۲
قال أبو الحسن علیهالسلام: «ان ابنی علیا أکبر ولدی و أبرهم عندی و أحبهم الی و هو ینظر معی فی الجفر؛ و لم ینظر فیه الا نبی أو وصی نبی.»
امام موسی کاظم علیهالسلام فرمود: «همانا علی پسر بزرگم نزد من از همه فرزندانم نیکوکارتر و محبوبتر است. او با من در جفر می نگرد و حال آنکه در جفر جز پیامبر یا وصی پیامبر نمیتواند بدان بنگرد.»
الکافی ج۱ ص ۳۱۱-۳۱۲
حدیث ۲۳
قال جعفر بن محمد الصادق علیهالسلام: «یخرج ولد من ابنی موسی اسمه اسم أمیرالمؤمنین علیه الصلاه و السلام الی أرض طوس، و هم بخراسان، یقتل فیها بالسم، فیدفن فیها غریبا، من زاره عارفا بحقه أعطاه الله تعالی أجر من أنفق من قبل الفتح و قاتل.»
امام جعفر صادق علیهالسلام فرمود:»فرزندی از پسرم موسی که همنام امیرالمؤمنین علیه الصلاه و السلام است، به جانب سرزمین طوس در خراسان میرود و در آن جا با زهر کشته شده و غریبانه دفن میشود، کسی که او را با شناخت حق وی (به اینکه آن حضرت اما واجب الاطاعه است) زیارت کند، خدای تعالی پاداش کسی را که قبل از پیروزی، انفاق نموده و جنگیده است به وی عطا مینماید.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۲۸۶
حدیث ۲۴
قال زیاد القندی: دخلت علی أبی ابراهیم علیهالسلام و عنده ابنه أبوالحسن علیهالسلام فقال: «یا زیاد هذا ابنی کتابه کتابی و کلامه کلامی و رسوله رسولی، و ما قال فالقول قوله.» .
زاید قندی گوید: خدمت امام کاظم علیهالسلام رسیدم، در حالی که پسرش ابوالحسن (امام رضا) علیهالسلام نزد ایشان بود. سپس فرمود: «ای زیاد، این پسرم نوشتهاش نوشتهی من، سخنش سخن من، فرستادهاش فرستادهی من است و هر چه گوید، سخن، سخن اوست.» اعلام الوری ص ۳۱۶
حدیث ۲۵
عن الرضا علیهالسلام أنه قال له رجل من أهل خراسان: یا ابن رسول الله رأیت رسول الله صلی الله علیه و آله فی المنام کأنه یقول لی: کیف أنتم اذا دفن فی أرضکم بعضی فاستحفظتم و دیعتی و غیب فی ثراکم نجمی؟ فقال له الرضا علیهالسلام: «أنا المدفون فی أرضکم،و أنا بضعه من نبیکم، و أنا الودیعه و النجم، ألا فمن زارنی و هو یعرف ما أوجب الله تبارک و تعالی من حقی و طاعتی، فأنا و آبائی شفعاؤه یوم القیامه، و من کنا شفعاءه یوم القیامه نجا و لو کان علیه مثل وزر الثقلین الجن و الأنس.» .
مردی خراسانی به امام رضا علیهالسلام عرض نمود: ای فرزند رسول خدا، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که به من فرمود: «چگونه است حال شما آن هنگام که فردی از (خاندان) من در سرزمین شما دفن گردد و شما به حفظ این امانت من اهتمام نمایید و ستارهی من در خاک شما پنهان گردد؟» امام رضا علیهالسلام فرمود: «من هستم که در سرزمین شما دفن میگردم؛ من پارهی تن پیامبر شما هستم؛ و منم آن امانت و ستاره، آگاه باشید کسی که مرا زیارت کند، در حالی که بداند که خدای تبارک و تعالی (ادای) حق و پیروی مرا واجب ساخته است، من و پدرانم روز قیامت شفیعان او خواهیم بود، و کسی که ما روز قیامت شفیع او باشیم (از آتش دوزخ) رهایی مییابد، هر چند بار گناهان جن و انس بر او باشد.» بحار الانوار ج ۱۰۲ ص۳۲
حدیث ۲۶
قال أبوالحسن موسی علیهالسلام فی حدیث: «من زار قبر ولدی علی و بات عنده لیله کان کمن زار الله فی عرشه. قیل: کمن زار الله فی عرشه؟ فقال: نعم. اذا کان یوم القیامه کان علی عرش الرحمن أربعه من الأولین، و أربعه من الآخرین، فاما الأربعه الذین هم من الأولین: فنوح، و ابراهیم، و موسی، و عیسی علیهمالسلام و أما الأربعه من الآخرین: محمد و علی و الحسن و الحسین علیهمالسلام، ثم یمد الطعام فیقعد و معنا زوار قبور الأئمه، ألا أن أعلاهم درجه و أقربهم حبوه زوار قبر ولدی علیهالسلام» .
امام موسی کاظم علیهالسلام در ضمن حدیثی فرمود: «کسی که قبر فرزندم علی علیهالسلام را زیارت کند و شبی را نزد او به سر برد، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت کرده است.» راوی (از روی تعجب) گفت: مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کرده است؟ حضرت فرمود: «آری، چون روز قیامت شود، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان بر عرش خدای رحمان قرار میگیرند. چهار نفر پیشینیان نوح و ابراهیم و موسی وعیسی علیهمالسلام هستند و چهار نفر پسینیان محمد و علی وحسن و حسین علیهمالسلام؛ بعد از آن خوان طعام گسترده میشود و زائران قبور ائمه علیهمالسلام به (گرد) آن مینشینند؛ بدانید که (در میان زائران قبور ائمه علیهمالسلام) مقام زائران قبر فرزندم از همه بلندتر و پر ارجتر است.» وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۴۳
حدیث ۲۷
عن أبیاصلت الهروی قال: کنت عند الرضا علیهالسلام فدخل علیه قوم من أهل قم فسلموا علیه فرد و قربهم، ثم قال لهم: «مرحبا بکم و أهلا، فأنتم شیعتنا حقا، یأتی علیکم زمان تزورون فیه تربتی بطوس، ألا فمن زارنی و هو علی غسل خرج من ذنوبه کیوم ولدته أمه.».
اباصلت هروی گوید: خدمت امام رضا علیهالسلام بودم که گروهی از مردم قم وارد شدند و سلام نمودند. حضرت پاسخ آنها را فرمود و ایشان را نزدیک خویش جای داد. سپس فرمود: «آفرین بر شما! شما شیعیان راستین ما هستید، زمانی بر شما فرامیرسد که خاک (قبر) مرا در طوس میکنید، آگاه باشید کسی که مرا در حالی که غسل نموده باشد زیارت کند، از گناهانش پاک میشود، مانند روزی که از مادر زاییده شده است.»
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۴۶
حدیث ۲۸
عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی قال: «قلت: لأبی جعفر علیهالسلام: قد تحیرت بین زیاره قبر أبیعبدالله علیهالسلام و بین زیاره قبر أبیک علیهالسلام بطوس، فما تری؟ فقال لی: مکانک، ثم دخل و خرج و دموعه تسیل علی خدیه، فقال: زوار أبیعبدالله علیهالسلام کثیرون، و زوار قبر أبی علیهالسلام بطوس قلیلون.».
عبدالعظیم حسنی گوید: به ابوجعفر (امام جواد علیهالسلام) گفتم: من در تردیدم که به زیارت قبر اباعبدالله الحسین علیهالسلام مشرف شوم یا به زیارت قبر پدرتان در طوس، نظر شما چیست؟ فرمود: در جای خود باش» سپس (حضرت) وارد (خانه) شد و پس (از اندکی) بیرون آمد در حالی پس (از اندکی) بیرون آمد در حالی که اشک از گونههایش جاری بود، فرمود: زائران اباعبدالله علیهالسلام بسیارند و زائران قبر پدرم در طوس اندک.».
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۴۲
حدیث ۲۹
عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی قال: سمعت محمد بن علی الرضا علیهالسلام یقول: «ما زار أبی علیهالسلام احد فأصابه أذی من مطر أو برد أو حر الا حرم الله جسده علی النار.».
(حضرت) عبدالعظیم حسنی از امام محمد تقی علیهالسلام نقل میکند که فرمود: «کسی که به زیارت پدرم نائل شود، و (در راه زیارت) به او آزاری مانند باران یا سرمایی یا گرمایی برسد، جز این نیست که خداوند پیکرش را بر آتش (دوزخ) حرام مینماید.» وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۹
حدیث ۳۰
عن عبدالعظیم الحسنی قال: سمعت علی بن محمد العسکری علیهالسلام یقول: «أهل قم و أهل آبه مغفور لهم لزیارتهم لجدی علی بن موسی الرضا علیهماالسلام بطوس، ألا و من زاره فأصابه فی طریقه قطره من السماء حرم الله جسده علی النار.» .
(حضرت) عبدالعظیم حسنی گوید: از امام علی النقی علیهالسلام شنیدم که فرمود: «مردم قم و آبه به جهت زیارت جدم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در طوس گناهانشان آمرزیده شده. آگاه باشید کسی که آن حضرت را زیارت کند و در راه (زیارت) او قطرهای (باران) از آسمان بر او فروبارد، خداوند پیکرش را بر آتش (دوزخ) حرام میکند.» عیون اخبار الرضا ج۲ ص ۲۶۰
حدیث ۳۱
عن عبدالله بن الصلت عن رجل من أهل بلخ قال: «کنت مع الرضا علیهالسلام فی سفره الی خراسان فدعا یوما بمائده له فجمع علیها موالیه من السودان و غیرهم فقلت: جعلت فداک لو عزلت لهؤلاء مائده فقال: مه، ان الرب تبارک و تعالی واحد و الأم واحد و الأب واحد و الجزاء بالأعمال.» .
عبدالله بن الصلت از مردی از اهل بلخ نقل میکند که گفت: «در طول مسیر مسافرت امام رضا علیهالسلام به خراسان، من در خدمت ایشان بودم، روزی غذا طلبید و (پس از گستراندن سفره) غلامان سیاه خود دیگران را بر سر آن گرد آورد. گفتم: فدایت شود، بهتر بود که (سفره) غذای آنان را جدا مینمودید. فرمود: ساکت باش، پروردگار تبارک و تعالی یکی است، مادر یکی است، پدر یکی است و پاداش به کردار است.»
بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۰۱
حدیث ۳۲
عن علی بن أسباط قال سألت أباجعفر علیهالسلام: ما لمن زار أباک بخراسان؟ قال: «الجنه و الله، الجنه و الله.».
علی بن اسباط گوید: از ابوجعفر (امام جواد) علیهالسلام پرسیدم: کسی که پدرتان را در خراسان زیارت کند، چه (پاداشی) خواهد داشت؟ فرمود: به خدا قسم بهشت، به خدا قسم بهشت.» وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۷
حدیث ۳۳
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ستدفن بضعه منی بأرض خراسان لا یزورها مؤمن الا أوجب الله له الجنه و حرم جسده علی النار.» .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «به زودی پارهی تن من در سرزمین خراسان دفن میشود که هیچ مؤمنی او را زیارت نمیکند، مگر این که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پیکرش را بر (آتش) دوزخ حرام میسازد.» الوافی ج۱۴ ص۱۵۵۱
حدیث ۳۴
قال الامام الجواد علیهالسلام: «ضمنت لمن زار قبر أبی الرضا علیهالسلام بطوس عارفا بحقه الجنه علی الله تعالی.» .
امام جواد علیهالسلام فرمود: «کسی که قبر پدرم رضا علیهالسلام را در طوس با شناخت حق او (به اینکه حضرتش امام واجب الاطاعه است) زیارت کند، من نزد خدای تعالی بهشت را برای او ضمانت میکنم.»
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۷
حدیث ۳۵
قال الرضا علیهالسلام: «ما زارنی أحد من أولیائی عارفا بحقی الا شفعت فیه یوم القیامه.» .
امام رضا علیهالسلام فرمود: «هیچ یک از دوستانم مرا با آگاهی به حقم (که امام واجب الاطاعه هستم) زیارت نمیکند مگر این که روز قیامت او را شفاعت خواهم کرد.» وسائل الشیعه ج۱۰ ص۴۳۴
حدیث ۳۶
قال الرضا علیهالسلام: «من شد رحله الی زیارتی أستجیب دعاؤه و غفرت له ذوبه، فمن زارنی فی تلک البقعه کان کمن زار رسول الله صلی الله علیه و آله، و کتب الله له ثواب ألف حجه مبروره و ألف عمره مقبوله، و کنت أنا و آبائی شفعاءه یوم القیامه، و هذه البقعه روضه من ریاض الجنه، و مختلف الملائکه، لا یزال فوج ینزل من السماء و فوج یصعد، الی أن ینفخ فی الصور.» .
امام رضا علیهالسلام فرمود: «کسی که بار سفر به سوی من بربندد دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده میشود، پس کسی که مرا در آن مکان زیارت کند، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده باشد، خداوند برای او پاداش هزار حج و عمرهی پذیرفته شده مینویسد و من و پدرانم شفیعان او روز قیامت خواهیم بود؛ این بقعه بوستانی از بوستانهای بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه که گروهی از آسمان فرو میآیند و گروهی بالا میروند، تا این که در صور دمیده شود.» بحار الانوار ج ۱۰۲ ص۴۴
حدیث ۳۷
قال الامام موسی بن جعفر علیهماالسلام فی حدیث: «و لقد رأیت رسول الله صلی الله علیه و آله فی المنام و أمیرالمؤمنین علیهالسلام معه… ثم وصفه لی رسول الله صلی الله علیه و آله فقال: علی ابنک الذی ینظر بنور الله و یسمع بتفهیمه و ینطق بحکمته، یصیب و لا یخطیء و یعلم و لا یجهل، قد ملیء حلما و علما…» .
امام موسی بن جعفر علیهماالسلام ضمن حدیثی فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیهالسلام را به همراه آن حضرت در خواب دیدم… سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وی (امام رضا علیهالسلام) را برای من توصیف نمود و فرمود: «علی پسر توست که نور خدا میبیند و به تفهیم الهی میشنود و بر پایهی حکمت او سخن میگوید، او راه راست میپوید و به خطا نمیرود، دانشمندی است که (علمش) به جهل نمیگراید و لبریز از بردباری و دانش گردیده است.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۱-۱۲
حدیث ۳۸
قال رسول الله صلی الله علیه و آله فی حدیث فی فضائل الأئمه المعصومین علیهمالسلام: «من أحب أن یلقی الله ضاحکا مستبشرا فلیتول علی بن موسی الرضا علیهالسلام… فهؤلاء مصابیح الدجی و أئمه الهدی و أعلام التقی، من أحبهم و تولاهم کنت ضامنا له علی الله تعالی بالجنه.» .
رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن حدیثی در بیان فضائل یکایک ائمه معصومین علیهمالسلام فرمود: «کسی که دوست بدارد خندان، خداوند را ملاقات کند، باید محبت و ولایت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام را داشته باشد… اینان (ائمه اطهار علیهمالسلام) چراغهای تاریکی و امامام هدایتگر و نشانههای تقوا هستند، کسی که ایشان را دوست بدارد و بهرهمند از ولایت آنان گردد، من نزد خدای تعالی بهشت را برای او ضمانت میکنم.»
بحار الانوار ج ۳۶ ص۲۹۶
حدیث ۳۹
قال یعقوب بن اسحاق النوبختی: «مر رجل بأبی الحسن الرضا علیهالسلام فقال له: أعطنی علی قدر مروتک، قال: لا یسعنی ذلک، فقال: أعطنی علی قدر مروتی. قال: أما اذا فنعم. ثم قال: یا غلام أعطه مائتی دینار.» .
یعقوب بن اسحاق نوبختی گوید: «مردی خدمت امام رضا علیهالسلام آمد و عرض کرد: به من به اندازهی جوانمردیت بخشش نما. فرمود: نمیتوانم چنان کنم. گفت: (پس) به اندازهی جوانمردی من بخشش نما. فرمود: اکنون میتوانم. سپس فرمود: ای غلام به او دویست دینار بده.» بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۸۴
حدیث ۴۰
قال ابراهیم بن العباس: «ما رأیت أباالحسن الرضا علیهالسلام جفا أحدا بکلمه قط و لا رأیته قطع علی أحد کلامه حتی یفرغ منه، و ما رد أحدا عن حاجه یقدر علیها، و لا مدرجله بین یدی جلیس له قط و لا رأیته شتم أحدا من موالیه و ممالیکه قط، و لا رأیته تفل، و لا رأیته یقهقه فی ضحکه قط، بل کان ضحکه التبسم، و کان اذا خلا و نصب مائدته أجلس معه علی مائدته ممالیکه و موالیه حتی البواب السائس، و کان علیهالسلام قلیل النوم باللیل کثیر السهر، یحیی أکثر لیالیه من أولها الی الصبح، و کان کثیر الصیام فلا یفوته صیام ثلثه أیام فی الشهر، و یقول: ذلک صوم الدهر. و کان علیهالسلام کثیر المعروف و الصدقه فی السر و أکثر ذلک یکون منه فی اللیالی المظلمه، فمن زعم أنه رأی مثله فی فضله فلا تصدق.» .
ابراهیم بن عباس گوید: «ندیدم که هرگز ابوالحسن الرضا علیهالسلام با سخنی به کسی ستمی روا دارد، و ندیدم که سخن کسی را قطع کند تا اینکه کلامش را به پایان برد و نه آن که از برآوردن حاجت نیازمندی سرباز زند. او هرگز در برابر همنشینی نه پایش را دراز میکرد و نه به چیزی تکیه میداد. همچنان که ندیدم یکی از زیردستان و زیر خریدانش را هرگز دشنام دهد، و ندیدم که آب دهان (بر زمین) اندازد و صدا به خنده بلند سازد، بلکه خندهاش به صورت تبسم بود. چون در خلوت خانه سفرهی غذا میگستراندند، زیردستان وغلامانش – و حتی مأمور اصطبل – را همراه خود بر سر سفره مینشاند. آن حضرت کم خواب و بسیار شب زندهدار بود، اکثر شبها را از ابتدا تا صبح به عبادت میگذراند، بسیار روزه میداشت و روزهی سه روزه. را از دست نمیداد و میفرمود: این (روزهی این سه روز معادل) روزهی یک عمر است؛ کار نیکو بسیار میکرد و صدقهی نهانی بسیار میداد، که البته اکثر اینها در شبهای تاربود؛ پس اگر کسی پندارد که کسی را در فضیلت همتای او دیده است، تو باور مکن.»
منبع: عیون اخبار الرضا ج۲ ص