یکی از باورهای عامه، اعتقاد به چشم شوری و داشتن چشم زخم در بعضی از افراد است. برخی نسبت به این موضوع به دید انکار نگاه می کنند و به طور کلی چشم زخم را جزو خرافات می پندارند. در مقابل عده ای دیگر به چشم زخم بهای زیادی داده و آن را امری غیر قابل دفع و ناگزیر می دانند.
هر دو گروه به خطا رفته اند. طبق آیات و روایات، چشم زخم امری حقیقی و واقعی است و امری خرافی به شمار نمی آید؛ اما اهل بیت (ع) در روایات خود راهکارهایی را برای مقابل به چشم زخم بیان فرمودند.
معنای چشم زخم
چشم زخم عبارتست از آسیبی که از چشم شور به کسی یا چیزی برسد.[۱] چشم زخم آزار و نقصانی است که به سبب دیدن بعضی از مردم و تعریف کردن ایشان، به کسی یا چیزی وارد شود.[۲]
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چشم زخم را چنین تعریف کرده است: «چشم زخم، نوعی حسد نفسانی است که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب برانگیز است محقق می شود.»[۳]
آیات قرآن درباره چشم زخم
مفسران پاره ای از آیات را ناظر به چشم زخم دانسته اند که برجسته ترین آیه در رابطه با چشم زخم آیه زیر است:
«وَ إِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛[۴] نزدیک است کافران هنگامى که آیات قرآن را می شنوند با چشم زخم خود تو را نابود سازند، و می گویند: او به یقین دیوانه است.»
«ازلاق» مصدر باب افعال به معنای «لغزاندن» است.[۵] بیشتر مفسران مراد از «ازلاق الابصار» را چشم زخم دانسته اند.[۶]
از دو شأن نزولی که برای آیه ذکر شده، می توان به دلالت آن بر چشم زخم پی برد، طبق یک شأن نزول، مشرکان مردی بسیار شور چشم از بنی اسد را فراخواندند که پیامبر اکرم (ص) را چشم بزند و از پای در آورد، در این هنگام جبرئیل آیه «و ان یکاد» را فرود آورد و بدین وسیله پیامبر اکرم (ص) را از آسیب چشم زخم نگاه داشت.[۷]
طبق شأن نزول دوم، آیه در زمانی نازل شد که پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) را به عنوان جانشین خود در غدیر خم معرفی کرد. مردم به یکدیگر گفتند: نظر کنید به چشمان محمد (ص) که چگونه دور می زند، گویا مانند چشم شخص دیوانه است و به این وسیله می خواستند حضرتش را چشم بزنند، در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه «و ان یکاد …» را آورد.[۸]
بنابراین هر دو شان نزول آیه، بر وجود چشم زخم دلالت دارد.
آیه دیگری که مفسران آن را ناظر به چشم زخم می دانند، این آیه است: «وَ قَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَهٍ؛[۹] و به هنگام حرکت، یعقوب گفت: پسران من؛ همگى از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهاى مختلف وارد گردید تا توجّه مردم به سوى شما جلب نشود.»
طبق این آیه، حضرت یعقوب (ع) از ترس چشم خوردن پسرانش به آنان توصیه کرد که همگی از دروازه های مختلف وارد مصر شوند. این آیه دلالت مستقیمی بر چشم زخم ندارد و احتمالات دیگری از جمله حسد بردن مردمان و ترس از آسیب حکومت با مشاهده قوت و اتحاد آنان، مطرح است؛ البته با توجه به این که عامل قوی چشم زخم حسادت است، آیه می تواند ناظر بر چشم زخم باشد.
روایات درباره چشم زخم
برخی روایات نیز وجود چشم زخم را اثبات می کنند، از جمله: روایتی از پیامبر (ص) که در آن «چشم زخم» را همپای «قضا و قدر» می داند و می فرماید: «اَلْعَیْنُ حَقٌّ وَ لَوْ کَانَ شَیْءٌ یَسْبِقُ اَلْقَدَرَ لَسَبَقَتِ اَلْعَیْنُ اَلْقَدَرَ[۱۰]؛ چشم زخم، حق است و اگر قرار بود چیزی از قَدَر سبق بگیرد، آن چشم زخم است.»
در روایتی دیگری از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «لَوْ نُبِشَ لَکُمْ عَنِ اَلْقُبُورِ لَرَأَیْتُمْ أَنَّ أَکْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَیْنِ لِأَنَّ اَلْعَیْنَ حَقٌّ؛[۱۱] اگر قبرستان را برای شما نبش کنند، خواهید دید که اکثر مردگان شما به دلیل چشم زخم مرده اند؛ زیرا که چشم زخم حق است.»
همچنین در روایت آمده است که پسران جعفر ابن ابی طالب سفید رو بودند، اسماء بنت عمیس به پیامبر (ص) عرض کرد: «ای رسول خدا! اینان چشمگیر هستند و زود مورد اصابت چشم مردم قرار می گیرند، آیا وسیله ای برای دفع چشم زخم آن ها تهیه کنم؟ فرمود: آری.»[۱۲]
همچنین از رسول خدا (ص) چنین روایت شده است: «إِنَّ اَلْعَیْنَ لَتُدْخِلُ اَلرَّجُلَ اَلْقَبْرَ وَ اَلْجَمَلَ اَلْقِدْرَ[۱۳]؛ چشم زخم، فرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار می دهد.»
در نهج البلاغه حکمت ۴۰۰ نیز آمده است: «العین حق[۱۴]؛ چشم زخم حقیقت دارد.»
از مجموعه آیات و روایاتی که ذکر شد روشن می شود که چشم زخم، امری واقعی و حقیقی است و نباید آن را جزو خرافات دانست.
دلیل عقلی بر وجود چشم زخم
علاوه بر آیات و روایات، به نظر عقلی نیز می توان وجود چشم زخم را پذیرفت. روح انسان دارای ویژگی ماوراء طبیعی است و از قدرت بالایی برخودار است و می تواند بر انسان ها و اشیاء تاثیر بگذارد. در واقع چشم در اینجا موضوعیت ندارد بلکه این قدرت روح است که خواسته یا ناخواسته بر امور خارجی اثر می گذارد.
در حقیقت، فرآیند چشم زخم این گونه است که شیء در روح چشم زننده، اثر می گذارد و روح او بر شیء، اثر منفی می گذارد؛ زیرا انسان می تواند اثر غیر مادی بر خارج داشته باشد؛ بنابراین در «چشم زخم»، «چشم» تنها یک وسیله است و نیروی تأثیر گذار روح انسان هاست و علت نسبت دادن عمل به «چشم» نقش اساسی آن در این جریان است. گواه صحت مطلب، این نکته است که «چشم زخم» بر فرد یا شیء غایب از نظر نیز اثرگذار است.
در این استدلال، چگونگی ساز و کار چشم زخم را اینگونه آورده اند:
«نفس انسان، ربانی و از سنخ مجردات است که هم می تواند اموری را در درون خویش تصور کرده و در آن تأثیر گذارد و هم می تواند در بدن غیر تأثیر گذارد. از مواردی که با تصور آن در درون خویش تأثیر می گذارد، می توان به موارد زیر اشاره کرد: در اثر تصور عشق و غضب، بدن او گرم می شود، در اثر تصور ترشی، بزاق دهان ترشح می شود و اگر روی دیوار بلندی راه رود، به واسطه توهم افتادن، بدنش به لرزه در آمده و سقوط می کند. از مواردی که می تواند در بدن غیر تاثیر گذارد چشم زخم زدن به دیگران است.»[۱۵]
بنابراین می توان گفت علت اصلی چشم زخم، روح قوی انسان است نه این که چشم مادی انسان بتواند چنین اثری بگذارد؛ چرا که چشم به لحاظ مادی، توانایی خاصی ندارد ولی روح انسان چه بسا بتواند تاثیرات بزرگی در جهان ایجاد کند. علاو بر این حتی اگر دلیل علمی برای چشم زخم پیدا نکنیم، دلیل متقنی بر رد آن در دست نداریم. از این رو این باور جزء باورهای توجیه کننده به شمار می آید که برخی بزرگان تفسیر به صراحت به آن اشاره کرده اند.[۱۶]
در تفسیر نمونه درباره امکان چشم زخم چنین آمده است: «این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست، چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم هاست.
در دنیایی که «اشعه لیزر» که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش وجود نیرویی در بعضی از چشم ها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود. بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند، و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زده از کار انداخته اند. لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.»[۱۷]
زمینه های چشم زخم
عوامل متعددی موجب ایجاد چشم زخم می شود. شناخت این علل به انسان کمک می کند تا برای دفع اثر سوء آن اقدام نماید. در این بخش برخی زمینه های چشم زخم مورد بررسی قرار می گیرد.
۱. گناه
رفتاری که بر خلاف دستورات دین و شرع مقدس باشد، گناه نام دارد. «ذنب»، دنباله هر چیز و نتیجه آن است. هر کاری که عاقبتش ناگوار یا بد فرجام باشد از روی استعاره، «ذنب» گفته می شود. قرآن کریم از گناه با تعابیری مانند ذنب، اثم، سیئه، معصیت، جرم و … یاد می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: «چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمی کند؛ زیرا قلب، گناه می کند و بر آن اصرار می ورزد تا این که شخص در برابر گناه به زمین می خورد و در نتیجه سرنگون می گردد؛ در چنین حالتی، موعظه در آن اثر نمی کند.»[۱۸]
با دقت در این روایت روشن می شود که میان گناه با نیت قلبی، رابطه وجود دارد و نیت های بد، آثار بدی بر قلب می گذارد؛ همان گونه که نیت های خوب، قلب را روشن می کند. قلب انسان، سرچشمه عطوفت الهی است. گناه موجب می شود که رفته رفته این عطوفت به قساوت و سنگ دلی بدل شود. به فرموده امام علی (ع) «هیچ چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمی کند.» [۱۹]
در بسیاری از مواقع، قلبِ چشم زننده، به دلیل گناه، خانه کینه و قساوت شده و نیت آلوده ای پیدا می کند. او با قلب آلوده خویش به این نعمت ها می نگرد. چشم وی که از قلب او اثر می پذیرد، این آلودگی و دشمنی را منتقل کرده و گاهی با نگاهی ظالمانه، نعمت را زایل می سازد. از این رو تربیت قلب سلیم، راهکاری اثرگذار برای جلوگیری از صدور چشم زخم است.
۲. حسد
حسد در لغت به معنای آرزوی زوال فضیلت و نعمت است. حسود با آرزوی زوال نعمت، در عمل برای از بین بردن نعمت طرف مقابل، کوشش می کند. نعمت های مادی و معنوی هر دو می تواند مورد حسادت قرار گیرد. حسد، موجب سختی و گرفتاری همیشگی برای حسود و نیز برای کسی می شود که مورد حسادت قرار می گیرد. گویا حسود با خداوند متعال در بخشش نعمت و تدبیر امور خلق، نزاع دارد و به افعال پروردگار خشنود نیست.
در روایات اهل بیت (ع) به آثار منفی حسادت، از بُعد فردی و اجتماعی و به لحاظ سلامت جسم و روح، اشاره شده است. برخی از این آثار که در بُعد جسمی و فردی ظهور پیدا می کند عبارتند از: سختی زندگی و آرامش نداشتن[۲۰]، نداشتن دوست[۲۱]، محبوبیت نداشتن بین مردم و نداشتن سلامت جسم.[۲۲]
شخص حسود، آرزوی زوال نعمت و یا سلامتی دیگران را در ذهن می پروراند؛ به همین خاطر در پیِ راهی برای رسیدن به این آرزوست و برای رسیدن به آن، چشم زدن را راهی در دسترس می بیند. در مجموع، حسادت می تواند زمینه ای برای چشم زدن باشد. یعنی شخص حسود پس از آن که برای طرف مقابل، آرزوی زوال نعمت کرد، با چشمانی که از کینه و ناپاکی متأثر شده، به نعمت می نگرد و آن را زایل می کند.
۳. تعجب
یکی دیگر از عوامل موثر در چشم زخم، تعجب است.[۲۳] گاهی تعجب پسندیده و گاهی ناپسند است. جایی که انسان در حالت بهت و تعجب به غیر خدا توجه پیدا نکند، ممدوح است و اگر دچار وسوسه های شیطانی شده، واژگان ناصوابی بر زبان جای کند، مذموم خواهد بود. در منابع دینی، سفارش هایی برای رهایی از تعجب بیان شده که عمل به آن ها راهگشای انسان خواهد بود.
بنابراین تعجب از نعمت در میان اولیای الهی وجود ندارد؛ چون در معرفت آن ها تنگی، محدودیت و مزاحمتی میان نعمت های خداوند متعال برای مخلوقاتش وجود ندارد. اگر شخص متعجب، عجایب و شگفتی ها را از طرف خالق یکتا نبیند، ممکن است با چشم خویش که متأثر از قبل متعجب شده، زیانی برساند.
در مقابل، صاحب معرفت و ایمان، با دیدن امور بزرگ، خداوند متعال را شکر می کند و معرفت خویش را افزایش می دهد. از این رو «تصحیح جهان بینی شناختی نسبت به نعمت های الهی» راهکاری اثرگذار برای جلوگیری از صدور چشم زخم است.
آموزه های دینی در دفع چشم زخم
در آموزه های اسلام، ضمن پذیرش پدیده «چشم زخم» و بیان دلایل آن، توصیه هایی برای «دفع چشم زخم» نیز وارده شده که به برخی ازآن ها اشاره می شود:
۱. توکل بر خدا و ذکر و یاد او برای دفع چشم زخم
یکی از راه های دفع چشم زخم در آیات و روایات، توکل بر خداوند است که در ادامه مطلب به یک آیه و یک روایت اشاره می شود.
همان گونه که گفته شده یکی از آیاتی که ناظر بر وجود چشم زخم است آیه شریفه «وَ قَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَهٍ وَ مَآ أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ؛[۲۴] و به هنگام حرکت، یعقوب گفت: پسران من! همگى از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهاى مختلف وارد گردید تا توجّه مردم به سوى شما جلب نشود ؛ و من با این دستور، نمی توانم تقدیر حتمى الهى را از شما دفع کنم. حکم و فرمان، تنها از آن خداست. بر او توکّل کردهام؛ و توکل کنندگان باید تنها بر او توکّل کنند.»
طبق فراز پایانی آیه، راهکار دفع آن، توکل بر خداوند است: «عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ؛ بر خدا توکل کردم و توکل کنندگان تنها بر او باید توکل کنند.».
در روایتی از امام صادق (ع) نیز یاد و ذکر خدا به عنوان عاملی برای دفع چشم زخم مطرح شده است: «مَنْ أَعْجَبَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَلْیَذْکُرِ اَللَّهَ فِی ذَلِکَ فَإِنَّهُ إِذَا ذَکَرَ اَللَّهَ لَمْ یَضُرِّهُ؛[۲۵] چشم زدن حق است، پس اگر چیزی از جانب برادرش او را به تعجب آورد ذکر خدا گوید؛ زیرا هنگامی که ذکر خدا گوید به او ضرر نمی رساند.»
در این روایت راهکار دفع چشم زخم، ذکر و یاد خدا بیان شده است.
۲. قرائت یا همراه داشتن برخی آیات و دعاها
دومین راهکار در آموزه های دینی در دفع چشم زخم، قرائت یا همراه داشتن برخی آیات و روایات است از جمله خواندن آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم است که به آیه «و ان یکاد» معروف می باشد:
«قَالَ اَلْحَسَنُ: دَوَاءُ إِصَابَهِ اَلْعَیْنِ أَنْ یَقْرَأَ اَلْإِنْسَانُ هَذِهِ اَلْآیهَ[۲۶]؛ حسن بصری گفت: درمان چشم زخم این است که انسان آیه «و ان یکاد …» را بخواند.»
این که قرائت یا همراه داشتن آیه «و ان یکاد …»، جلو چشم زخم دیگران را می گیرد یا نه، روایتی مُسنَد از پیامبر (ص) یا دیگر معصومان در دست نیست؛ فقط طبق روایت مذکور حسن بصری گفته که دوای چشم زخم، قرائت آیه «و ان یکاد …» است.
آیات دیگری که در دفع چشم زخم تاثیر دارد، قرائت سوره فلق است؛ زیرا در این سوره از شر هر بدخواهی و از جمله حسودان که عامل قوی در چشم زخم هستند، به خدا پناه برده شده است.
از امیرالمومنین (ع) روایت شده است که پیامبر (ص) امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را با این دعا رقیه[۲۷] نمود:
«أُعِیذُ کَمَا بِکَلِماتِ اللّه التّامّه و أَسْمائِه الْحُسْنى کُلُّهَا عَامَّه، مِن شَرّ السّامّه و الهَامّه، و مِنْ شَرّ کُلِّ عَیْنٍ لامّه، و مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إذا حَسَد؛ پناه دهم شما را به کلمات تامه خدا و به اسماء حسنی که همه عمومی هستند از شر زهرداران و گزنده های کشنده و از شر هر چشم بد و از شر حسود هنگام حسد.»
امام علی (ع) در ادامه می فرماید: سپس پیامبر (ص) رو به ما کرد و فرمود: حضرت ابراهیم (ع) این چنین اسماعیل (ع) و اسحاق (ع) را در پناه خدا قرار می داد.[۲۸]
در مکارم الاخلاق روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است که معمر بن خلاد می گوید: «در خراسان محضر رضا (ع) بودم که فرمود: ای معمر! چشم زدن حق است و سوره حمد، توحید، معوذتین و آیه الکرسی را بنویس و آن ها را در جلدی قرار بده.»[۲۹]
از امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «مَنْ أَعْجَبَهُ شَیْءٌ مِنْ أَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ فَلْیُکَبِّرْ عَلَیْهِ فَإِنَّ اَلْعَیْنَ حَقٌّ؛[۳۰]هر کس از برادر مومنش چیزی را خوشایند ببیند، تکبیر بگوید تا به او آسیبی نرسد.»
جمع بندی
بر اساس آیات و روایات می توان گفت چشم زخم، امری حقیقی و واقعی است. بنابراین انسان باید با توجه به دستوراتی که اهل بیت (ع) بیان فرمودند از جمله خواندن سوره فلق، آیت الکرسی و … خود را از چشم شوری و چشم زخمی دیگران دور نگه دارد.
پی نوشت ها
[۱] عمید، فرهنگ عمید، ص ۴۹۷
[۲] دهخدا،لغتنامه دهخدا، ج۶، ص ۸۱۴۶
[۳] طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص ۳۹۳.
[۴] قلم/۵۱.
[۵] راغب اصفهانی، المفردات، ص ۳۸۳.
[۶] طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص ۵۱۲.
[۷] واحدی، اسباب النزول، ص ۴۶۳.
[۸] مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷۷، ص ۲۲۱.
[۹] یوسف/۶۷.
[۱۰] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص ۹.
[۱۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰،ص ۲۵.
[۱۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص ۲۷.
[۱۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص ۲۶.
[۱۴] رضی، نهج البلاغه، ص ۷۲۶.
[۱۵] بلاغی، ججه التفسیر و بلاغ الاکسیر، ج۱، ص ۳۹۰.
[۱۶] طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص ۳۸۸.
[۱۷] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص ۴۲۷.
[۱۸] کلینی، الکافی، ج۲، ص ۲۶۸.
[۱۹] کلینی، الکافی، ج۲، ص ۲۶۸.
[۲۰] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص ۱۲.
[۲۱] رضی، نهج البلاغه، حکمت ۲۲۵.
[۲۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۷، ص ۲۳۷.
[۲۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۱.
[۲۴] یوسف/۶۷.
[۲۵] مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص ۱۲۷.
[۲۶] مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص ۱۳۲.
[۲۷] رقیه به معنا دعا، تعویذ و مانند این هاست که برای حفظ و نگهداری از شرور و آفات استفاده می شود.
[۲۸] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۶.
[۲۹] مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص ۱۲۸.
[۳۰] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص ۲۵.
منابع
۱. قرآن کریم.
۲. بلاغی، عبدالحجه، حجه التفاسیر و بلاغ الإکسیر، قم، حکمت، ۱۳۸۶ق.
۳. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ق.
۵. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم ـ ایران، موسسه دارالهجره، ۱۳۶۶ش.
۶. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
۷. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت ـ لبنان، درالمعرفه، ۱۴۰۸ق.
۸. عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۱ش.
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران ـ ایران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
۱۰. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، بیروت ـ لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
منابع اقتباس
- اکبرنژاد، مهدی، کنکاشی در مقوله شور چشمی چشم زخم در قرآن و روایات، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، ش۱۲، ۱۳۸۸، ص ۹۰ـ۶۷.
- انصاریان، نسرین، علمی بودن آموزه های دینی در «اثبات چشم زخم» و «دفع آن»، مطالعات علوم قرآن، ش۱۷، ۱۴۰۲، ص ۱۸۵ـ۱۶۲.
- عسکری، احمد، مفهوم چشم زخم، زمینه های آن و راهکار جلوگیری از فعالیت سوء «عین» در قرآن و حدیث، دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش۱۶، ۱۴۰۱، ص ۴۵ـ۳۲.