- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- 0 نظر

اسلام همان گونه که در واگذارى هر مسئولیتى، بر صلاحیت فکرى و اخلاقى فرد مسئول تأکید دارد، در مسأله سپردن ریاست خانواده هم به مرد تأکیدات، تمهیدات و حتى تهدیداتى دارد، که او را بر صراط مستقیم و مرز عدالت قرار دهد.
بنابراین اگر می فرماید: «الرجال قوامون على النساء»(نساء/آیه ۳۴)؛ «مردان سرپرست زنانند» و مردان را کارگزاران و قوام و کسانى که کمر همت بر امور خانواده بسته اند معرفى می نماید، در کنارش با دعوت هاى لطیفى چون «کونوا قوامین بالقسط»(نساء/آیه ۱۳۵)؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید! برپا کنندگان عدل و داد باشید» و یا «عاشروهن بالمعروف»(نساء/آیه ۱۹)؛ «و با آنها خوشرفتارى کنید» و یا «لا تضاروهن لتضیقوا علیهن»(طلاق/آیه ۶)؛ در حد توان خود، آنان را(تا سر آمد عده شان)، در همان جا که خود ساکنید سکونت دهید و به آنها آسیب و زیان نرسانید تا عرصه را بر آنان تنگ کنید و یا «و أتمروا بینکم بالمعروف»(طلاق/آیه ۶)، و (درباره ى فرزند)، به شایستگى میان خود به مشورت و توافق برسید و «قل امر ربى بالقسط»(اعراف/۲۹)؛ بگو: پروردگارم به انصاف فرمان داده است، آنان را به بسط عدالت و معاشرت احسن و بر حذر بودن از هر گونه اضرار و تعدى، فرا می خواند، و بر سازش بر اساس معروف، و رفتار شایسته نسبت به بندگان خدا که به سبب همسرى و فرزندى در کفالت او هستند، تأکید و سفارش فراوان می نماید.
از آنجا که احکام، تابع مصالح و مفاسد است خداى حکیم بدون رعایت مصالح، امور خانواده را به مرد واگذار نمی کند، در تقسیم بندى وظایف پدر در کانون خانه و خانواده پیوسته در جایگاه نوعى قضاوت و شهادت است، بنابراین بیش از هر کس به رعایت عدالت و تقوى سزاوارتر می باشد.
و از سویى چون ریشههاى عدالت اجتماعى در خانواده شکل می گیرد، والدین در ترسیم و تحکیم بناى عدالت بیشترین نقش را در نظام تربیتى دارند. و همچنین از مفاهیم بسیارى از آیات تأکید بر این دادگسترى ملموس است.
به همین جهت مرد حق حاکمیت دارد ولى حق تحکم ندارد، و در حاکمیت نه تنها بایستى رعایت عدالت نماید بلکه باید رعایت اصل «عفو» را به سبب «و ان تعفوا اقرب للتقوى»(بقره/آیه ۲۳۷)؛ «و گذشت شما به تقوا نزدیک تر است و اصل «فضل»، را در روابط خانواده به واسطه «لا تنسوا الفضل بینکم»(بقره/آیه ۲۳۷) و بزرگوارى را در میان خودتان فراموش نکنید».
پیوسته مورد توجه و نظر داشته باشد، که این همان تأکید بر اخلاق و تلطیف در حقوق است. چه زیبا و لطیف قرآن می فرماید که در نظام همسر دارى لازم است رعایت «هن لباس لکم و انتم لباس لهن»(بقره/آیه ۱۸۷)؛ «آنها براى شما لباسند و شما براى آنها لباسید»، بر اساس حفظ احترام متقابل و توجه به کرامت انسانى از سوى زوجین بشود. و هر دو در جهت حفظ و حمایت از هم بکوشند، در این محدوده ریاست، از قبیل رابطه ى رئیس و مرئوس نیست بلکه هر چه هست گستره چتر مودت و رحمت و حفاظت و هدایت است، و همان گونه که لباس پوششى است بر عیوب و اسرار، زن و مرد هم نسبت به یکدیگر، شایسته است که اینگونه باشند.
شأن دیگر لباس محافظت از سرما و گرما است، این دو هم در فراز و نشیب هاى زندگى و در گرمى و سردى حوادث روزگار باید حامى یکدیگر بوده و از خودنگرى و منافع شخصى بپرهیزند، و همچون لباس و پوششى گرانقدر و ارزشمند موجب زینت یکدیگر باشند.
در مورد وظایف واجب مرد خداوند در آیاتش اشاره می کند که: «و على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف»(بقره/آیه ۲۳۳)؛ «و خوراک و پوشاک آنها به طور شایسته بر عهده ى پدر فرزند است، بر کسى که فرزند از آن اوست تأمین خوراک و پوشاک مادر، به گونهاى معروف مطابق با عرف معقول واجب است.» و «و عاشروهن بالمعروف»(نساء/آیه ۱۹)، «با زنان معاشرت نیکو و معروف داشته باشید» و «و اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم»(طلاق/آیه ۶)، بر حسب توانایى و غناى خود مسکن ایشان را فراهم آورید».
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه در سفارش به فرزندشان می فرماید: «و لا تملک المراه من امرها ماجاوز نفسها فان المراه ریحانه و لیست بقهرمانه»؛ «کارى را که در توانمندى زن نیست، بر او تحمیل مگردان، زنان چون گل بهارى هستند، نه پهلوان سخت کوش و پرتوان».(نهج البلاغه، نامه ۳۱).
به همین جهت اسلام کارهاى دشوار را از دوش زنان برداشته و در مقابل کارهاى کلیدى ترى را چون تربیت و تعلیم، تأمین سکونت و امنیت خانواده را به او واگذار کرده است، تا در رسالت مربىگرى، مادرى و همسرى به خوبى نقش خود را ایفا نماید.
از سوى دیگر حسن معاشرت با همسر را در سایه اصل مودت و رحمت بر زوجین واجب نموده، تا خانه و خانواده که محل نشو و نماى آدمى است، مهد صفا و آرامش باشد، به همین جهت تخلف از حسن معاشرت و رفتار غیر معروف براى زن و مرد، نشوز و عصیان محسوب می گردد.
به هر حال وظایف مرد را نسبت به همسر و خانواده اش می توان به صورت زیر بیان نمود:
وظایف الزامى
۱- رعایت حسن معاشرت با زوجه، و حفظ روابط بر اساس معروف و به دور از هر بی عدالتى و ظلم
۲- تهیه مسکن همسر، با توجه به توانمندیهاى خود
۳- تأمین خوراک و پوشاک زوجه، بر اساس معروف
۴- پرهیز از ظلم به زن، و آزار او با بد زبانى و ضرب و شتم
۵- رعایت و حفظ حق بیتوته و مضاجعت درباره زن(مثلا اگر یک زن دارد از هر چهار شب یک شب را در کنار او بگذراند).
۶- رعایت فاصله ى بین دو آمیزش با همسر که بیش از چهار ماه نشود
۷- پرهیز از آمیزش با همسر با فکر زنى دیگر
۸- پرهیز از آمیزش در حضور کودک(که دو مورد اخیر اگر چه جزء وظایف متقابل محسوب نشده ولیکن مورد تأکید بسیار قرار گرفته).
وظایف غیر الزامى
۱- فراهم نمودن انواع خوردنى و میوه و پوشاک براى خانواده
۲- شانه خالى نکردن از زیر بار هزینه زندگى
۳- برخوردار نمودن همسر و فرزندان از رفاه لازم، و وسعت بخشیدن در زندگى آنان در صورت توسعه ى مالى
۴- نیکى به همسر و خشنود ساختن او حتى با تدارک تحفه و هدیهاى
۵- آراستن مرد و لباس خوب پوشیدن براى همسر
۶- خوشبو نمودن خود براى همسر
۷- بیتوته در منزل همسر به هنگام حضور در وطن(خارج از خانه شب را به سر نبرد)
۸- آمیزش با همسر هنگام تمایل زوجه
۹- خوددارى نکردن از بچه دار شدن زن، مگر زنى که داراى سوء اخلاق و یا کسى که به فرزندش شیر نمی دهد.
۱۰- بخشیدن همسر در صورت ارتکاب خطا و صبر و مدارا بر بدخلقى او
۱۱- خوددارى از طلاق زن بدون دلیل
۱۲- عدم واگذارى کار، خارج از توان زن(حتى نسبت به امور منزل)
۱۳- آماده کردن زن قبل از آمیزش و خوددارى از برخورد خشن و غیر انسانى
۱۴- رعایت نیکى در گفتار و یاور و همراه خوب بودن براى همسر
۱۵- ابراز عشق و محبت نسبت به همسر
منبع: سایت دائره المعارف طهور