- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
چکیده :در عصر غیبت صغرى از نظر پایگاه فکرى، شعیه در وضعیت بهترى قرار داشت.
شیعیان توانستند در این دوره علماى بزرگى در رشته هاى مختلف فکرى و علمى اسلامى، به جهان اسلام تحویل دهند.
چرا که شیعیان با غیبت امام مهدى _عجل الله تعالى فرجه _ مواجه شدند و دریافتند که بیش از دوره هاى گذشته به حفظ و حراست از میراث فرهنگى و روایات پیامبر ـ صلّى الله علیه و آله ـ و اهل بیت آن حضرت نیازمندند.
به همین جهت در این دوره ۷۰ ساله«غیبت صغرى» کتاب هاى پرارزشى را به نگارش درآوردند.
الف: وضعیت فکرى
در عصر غیبت صغرى از نظر پایگاه فکرى، شعیه در وضعیت بهترى قرار داشت.
شیعیان توانستند در این دوره علماى بزرگى در رشته هاى مختلف فکرى و علمى اسلامى، به جهان اسلام تحویل دهند.
چرا که شیعیان با غیبت امام مهدى _عجل الله تعالى فرجه _ مواجه شدند و دریافتند که بیش از دوره هاى گذشته به حفظ و حراست از میراث فرهنگى و روایات پیامبر ـ صلّى الله علیه و آله ـ و اهل بیت آن حضرت نیازمندند.
به همین جهت در این دوره ۷۰ ساله«غیبت صغرى» کتاب هاى پرارزشى را به نگارش درآوردند.
در این عصر،«قم» و«کوفه» دو مرکز مهم علم و حدیث شیعى بود.
عالمان بزرگ شیعى؛ مانند اشعرى ها، حمیرى ها، ابن بابویه ها، فرات بن ابراهیم و احمد بن محمد خالد برقى، در این دو شهر، دانش اندختند و کتاب هاى با ارزش گوناگونى نوشتند. اینک به طور مختصر به بیان برخى از نویسندگان شیعى این دوره، و کتاب هاى آنان مى پردازیم:
۱. ابى القاسم، فرات بن ابراهیم بن فرات کوفى(از اعلام غیبت صغرى) نویسنده کتاب«تفسیر فرات».
۲. محمد بن مسعود بن عیاشى تمیمى کوفى سمرقندى(از علماى اواخر قرن سوم هجرى) نویسنده کتاب«تفسیر عیاشى».
۳. محمد بن یعقوب کلینى، متوفاى سال(۳۲۹ هـ) نویسنده کتاب هایى؛ همانند«اصول کافى»، «فروع کافى»، «روضه کافلى» و چند اثر دیگر.
۴. ابو على، محمد بن ابى بکر همام(۲۵۸ ـ ۳۳۲ یا ۳۳۶ هـ ) نویسنده کتاب هایى؛ همانند«الانوار فى تاریخ الائمه ـ علیهم السّلام ـ »، «التمحیص فى بیان موجبات تمحیث ذنوب المؤمنین» و …[۱]
۵. احمد بن واضح یعقوبى، متوفاى(۲۸۴هـ ) نویسنده کتاب تاریخ، مشهور به«تاریخ یعقوبى».
۶. محمد بن حسن بن فروخ صفار، متوفاى(۲۹۰هـ ) نویسنده کتاب«بصائر الدرجات».
۷. احمد بن محمد بن خالد برقى، متوفاى(۲۷۴ یا ۲۸۰ هـ ) نویسنده کتاب«المحاسن».
۸. على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى، پدر شیخ صدوق(۲۶۰ ـ ۳۲۸ هـ ). ابن ندیم مى نویسد: فرزندش«ابى جعفر، محمد بن على» مى گوید پدرش حدود ۲۰۰ کتاب نوشته است.«نجاشى» در«الفهرست» اسم ۱۸ کتابش را یادآور شده است.[۲]
۹. سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى، متوفاى(۳۰۰هـ ) او کتاب هاى متعددى نوشته است؛ مانند«کتاب الرحمه» و«مناقب شیعه».[۳]
۱۰. ابوالعباس حمیرى قمى، عبدالله بن جعفر از اعلام غیبت صغرى کتاب هاى زیادى نوشت از جمله کتاب«قرب الاسناد».
۱۱. ابوجعفر حمیرى قمى، محمد بن عبدالله بن جعفر برخى نوشته اند که کتاب«قرب الاسناد» را«ابوجعفر حمیرى» نوشته است.
۱۲. ابو زینب، محمد بن جعفر نعمانى، از شاگردان ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینى، نویسنده کتاب«الغیبه».
ب: وضعیت سیاسى
در بغداد، مرکز خلافت عباسى، در عصر غیبت صغرى(مانند دوره گذشته)، شیعه از پایگاه سیاسى محروم بود.
حکومت در دست عباسیان قرار داشت و آنان نسبت به«آل ابوطالب» به ویژه«آل على ـ علیه السّلام ـ » و شیعیان آن حضرت، حساسیت خاصى داشتند.
این حساسیت و ضدیت با شیعیان در برخى از موارد به اوج خود مى رسید و گاهى نیز فروکش مى کرد.
در زمان خلافت«معتضد» عباسى(۲۷۹ ـ ۲۸۹ هـ ) دشمنى نسبت به شیعیان بیش از زمان دیگر خلفاى این دوره بود.
او در دوره ۱۰ ساله خلافت خود به ایجاد جو اختناق بر ضد شیعیان به نحود گسترده اى اقدام نمود و به تعبیر«شیخ طوسى» در زمان او از شمشیرها خون مى چکید.[۴]
اما این وضع در زمان خلافت«مقتدر» عباسى(۲۹۵ ـ ۳۲۰ هـ ) تا حدودى دگرگون شد و در برخى موارد چرخش سیاست به نفع شیعه شد و شیعیان توانستند در مرکز خلافت، در تشکیلات سیاسى نفوذ و نقشى داشته باشند.
این دگرگونى با نفوذ خاندان«بنو فرات» شیعى در دستگاه خلافت آغاز شد.[۵]
«ابوالحسن، على بن محمد» ابن فرات، ۳ بار به مقام وزارت رسید:
۱. از سال(۲۹۶ ( ۲۹۹ هـ )
۲. از سال(۳۰۴ ـ ۳۰۶ هـ )
۳. از سال(۳۱۱ ـ ۳۱۲هـ )
در خلال سال هاى وزارت«على بن فرات» شیعى، براى شیعیان آزادى نسبى به وجود آمد و آنان از این فرصت پیش آمده در جهت احیاى مرام شیعى بهره بردند.
این دوره که با سفارت«حسین بن روح نوبختى» همزمان بود، فرصت خوبى شد تا او بتواند بهتر سازمان مخفى سفارت و وکالت را رهبرى کند. «حسین بن روح» در زمان«ابن فرات» در میان رجال سیاسى از موقعیت خوبى بهره مند شد و از این فرصت براى بهبود وضع شیعیان استفاده کرد.
ج: وضعیت اجتماعى
در مرکز خلافت عباسیان و نیز در مناطقى که حکومتهاى عباسى نفوذ و حضور اجتماعى گسترده اى داشت، شیعه در این دوره در تمامى این مناطق از نفوذ قابل توجهى برخوردار بود. اما على رغم این نفوذ گسترده، چند عامل زیر باعث محدودیت، آزار و رنجش شیعیان، در این دوره شده بود:
۱. سیاسیت ضد شیعى حاکمان عباسى.
۲. پیروزى و غلبه مکتب اشعرى بر علیه(معتزله و شیعه).
۳. جنایات وحشیانه«قرامطه» و«زنگیان» که با تبلیغات گسترده، مسؤولیت اینها را متوجه شیعیان نمودند.
از این رو وقتی«قرمطیان» در سال(۳۱۱هـ ) به کاروان زائران خانه خدا حمله کردند و جنایات وحشتناکى مرتکب شدند، با تبلیغات گسترده کوشیدند تا شیعیان را مسبب این جنایات قرار دهند، مردم بغداد بر ضد وزیر شیعى،«على ابن فرات شعار دادند».
به دنبال این،«ابن فرات» و پسرش از وزارت و مقام ادارى خلع شدند و سپس دستگیر، محاکمه و اعدام گردیدند.
در هیمن ارتباط«حسین بن روح نوبختى»، سومین نایب خاص امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه) نیز دستگیر و روانه زندان شد.
اما در خارج از قلمرو حکومت عباسیان، در مناطق خودمختار و یا مستقل، به ویژه در مناطقى که حکومت هاى انقلابى شیعى برقرار بود، شیعیان در وضعیت اجتماعى بهترى قرار داشتند.
خلاصه: در عصر«غیبت صغرى» حکومت و خلافت در اختیار ۶ تن از خلفاى عباسى بود.
اوضاع سیاسى و ویژگى هاى آن در امتداد ویژگى هاى دوره قبل از عصر غیبت بود و به موازات گذشته، استیلاى موالى و به ویژه ترکان، ضعف رو به ازدیاد حکومت مرکزى و قدرت طلبى و الیان ادامه داشت.
در این دوره، مرکز خلافت از سامرا به بغداد منتقل شد.
آشوب هاى متعددى به راه افتاد.
قیام هاى برخى از علویان، تشکیل دولت ها و حکومت هاى مستقل و خودمختار از ویژگى هاى سیاسى این دوره است.
وضعیت اجتماعى نیز در ادامه وضع اسفناک و ناهنجار دوره گذشته بود.
اختلافات فرقه اى، مذهبى و قومى، شکاف عمیق بین فقرا و اغنیاء، خوشگذرانى، اسراف و تبذیر خلفا، وزرا، اعیان و اشراف از ویژگى هاى اجتماعى این دوره است.
در زمینه فکرى نیز، شکل گیرى مکتب فکرى اشعرى و غلبه آن بر مکتب اعتزال و تدوین کتب روایى از ویژگى هاى این عصر است.
امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در دوره غیبت صغرى، چهار سفیر و نایب خاص داشتند، این چهار تن به «نواب اربعه» معروفند که به ترتیب عبارتند از:«ابو عمرو، عثمان بن سعید عَمْرى»، «ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید عَمْرى»، «ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختى» و«ابوالحسن على بن محمد سمرى» که در این مدت ۷۰ ساله«غیبت صغرى» عهده دار امر نیابت و سفارت بودند.
کیفیت ارتباط سفیران با شیعیان به دو صورت بود، با واسطه وکیل و بدون واسطه وکیل، اما اصل در«سازمان وکالت» ارتباط با واسطه بود.
وظایفى که«نواب اربعه» بر عهده داشتند، عبارتند از:
۱. زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه).
۲. حفظ امام از راه پنهان داشتن نام و مکان امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه).
۳. سازمان دهى و سرپرستی«سازمان وکالت».
۴. پاسخ گویى به پرسش هاى فقهى، مشکلات و شبهات عقیدتى و … .
۵. آماده سازى مردم براى پذیزش«غیبت کبرى».
از میان این وظایف، اولین وظیفه، بیش از همه بر دوش«عثمان بن سعید» سنگینى مى کرد و آخرین آن، بر دوش«سمرى»آخرین سفیر امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه) بود. در این فصل همچنین مرورى داشتیم بر: نصب وکلاى عام در این دوره، اسامى برخى از وکلاى خائن و مدعیان دورغین وکالت، و وضعیت فکرى، سیاسى و اجتماعى شیعه در این دوره.
پى نوشتها:
[۱] . بحار الانوار، ج۵۰، ص ۲۲۶ ـ ۲۳۲.[۲] . همان، ص ۸۲ ـ ۸۳.
[۳] . همان، ص ۱۸۶ ـ ۱۸۷.
[۴] . الغیبه، شیخ طوسى، ص ۱۷۹.
[۵] . ر.ک: دائره المعارف بزرگ اسلامى، ج۴، ص ۳۸۲ ـ ۳۹۲.
منبع : تاریخ عصر غیت، سید مسعود پورسیدآقایی ، ص۲۰۷