- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
یأس و نومیدی روی دیگر دروغ در ساحت جامعه
دروغ در فضای جامعه موجبات نخوت و بیاعتمادی را فراهم میکند. همواره از اطمینان، اعتماد و امنیت به عنوان سرمایهی اجتماعی یاد میشود که با دروغ روزبهروز کمرنگتر میشود و جای خود را به شایعات ناامیدکننده و یأس و دلمردگی خواهد داد.
افراد جامعه روزبهروز به سبب بیاعتمادی از یکدیگر فاصله میگیرند و تعاون و همکاری از بین خواهد رفت. در چنین جامعهای، هیچ کس نمیتواند به نزدیکترین افراد خود اعم از خانواده، گروه دوستی، همکاران و… دل ببندد؛ چرا که هر روز منتظر است برچسب دروغ بر کلیهی مراودات و مبادلاتشان چسبانده شود.
در جامعهای که مردم به مسئولین امر اعتماد کامل دارند و آنان را به واقع وکلای صادق و درستکار خود میدانند، روزبهروز پیشرفت و آبادانی تسری مییابد؛ چرا که فضای امن بهترین موقعیت برای کوشش و فعالیت است.
حال اگر بین آحاد مختلف مردم، بین مردم و مسئولین و بین مسئولین بخشهای مختلف، روابط و مبادلات با دروغ همراه شود، آسایش و امید از آنجا رخت میبندد و یأس و نگرانی و ناامنی جایگزین آن میگردد.
جایگاه رسانهی ملی در افزایش راستی و درستی
در این بین، پرداختن به قباحت دروغ و دروغگویی بسیار ضروری مینماید؛ چرا که با مدرن شدن جامعه، متأسفانه در برخی موارد شاهد دوری جوامع از گرایشها و اعتقادات مذهبی و اخلاقی هستیم و در برخی موارد این امر موجبات رواج دروغ و دروغگویی را فراهم میکند.
در این بین، رسانهها بسیار میتوانند تأثیرگذار باشند و در ارائهی سبک زندگی عاری از دروغ و نفاق پیشگام شوند، ولی متأسفانه آنچه از صداوسیما و برخی فیلمهای سینمایی برمیآید این است که دروغ و دروغگویی، بدون نتیجهگیری مشخص اخلاقی، جزئی از ادبیات رایج سریالها و فیلمهای سینمایی شده است.
در فیلمها و سریالها بازیگران به راحتی هرچهتمامتر دروغ میگویند و به نوعی از مشکلی که برایشان پیش آمده است خود را رها میکنند و روزانه میلیونها بیننده شاهد چنین صحنههایی هستند.
هنرپیشه به راحتی در سریال و فیلم به دروغ دست میآویزد و به هزاران دوز و کلک کارش را پیش میبرد و در نهایت با حضور در یک مکان مقدس، به نوعی توبه میکند و ذهن مخاطب با این همه نیرنگ و دورویی مواجه میشود.
هنگامی که در فرهنگسازی غیرمستقیم در عرصهی رسانه از طریق فیلم و سریال این طور ناموفق عمل میکنیم، قطعاً تأثیرگذاری برنامههایی که به طور مستقیم و با حضور کارشناسی در این زمینه، مستقیماً دروغ را زشت و ناپسند اعلام میکنند بسیار پایین و متأسفانه در برخی موارد منفی است!
هنگامی که ما متولی امر به نیکی در رسانهی ملی میشویم، حداقل انتظار مخاطب آن است که در گوشهای از فیلمها و سریالها این همه صحبت کردن از اخلاق به چشم بخورد، در حالی که دریغ از کوچکترین پلان یا سکانسی که به ترویج صداقت و راستی بپردازد!
الناس علی دین ملوکهم…
نمونهی دیگر ترویج صداقت و راستی بروز جلوههایی از راستی و درستی در بین مسئولین جامعه است. مقام معظم رهبری در باب سادهزیستی و درستی مسئولین فرمودهاند:
«واقعاً الناس علی دین ملوکهم» ملوک در اینجا به معنی پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم، نه، ملوک شماها هستید. الناس علی دین ماها.» این امر به درستی بیان میکند که مردم اگر در بین مسئولین روحیهی صداقت و راستی را ببینند، قطعاً الگوبرداری مستقیم میکنند و کمتر به دروغ دست میآویزند. این امر اگر مورد توجه مسئولین و رهبران جامعه قرار گیرد، به سرعت تأثیرات مثبت آن بر آحاد مردم نمودار خواهد شد.
نقش تعیینکنندهی تعلیموتربیت در ترویج صداقت
در بحث دروغ و دروغگویی، باید به موضوع تعلیم و تربیت اهمیت ویژهای داد؛ چون هنگامی که فرد از کودکی در بستر خانواده، به عنوان یکی از اساسیترین رکنهای اجتماع، شاهد دروغگویی والدین خود به یکدیگر است، قطعاً نمیتوان با امر به معروف و نهی از منکر لفظی وی را از دروغ و دروغگویی بازداشت.
بسیارند والدینی که از دروغگویی فرزندان خود به گونهای ناراحتاند و به هر وسیلهای سعی در علاج آن دارند، اما به راحتی اقدام به دروغگویی در حضور فرزند خود میکنند یا با روشهای نادرست تربیتی و تنبیههای سخت، فرزند خود را مجبور به دروغگویی میکنند.
در این بین، از مدرسه میتوان به عنوان دومین نهاد اثرگذار تربیتی نام برد. در بسیاری از موارد، دانشآموزان در مدرسه از حرفشنوی بالاتری برخوردار هستند. رفتار اولیای مدرسه تأثیر مستقیم بر شکلگیری رفتار دانشآموزان دارد.
دانشآموزی که فضای مدرسه را پر از صداقت و امید ببیند میتواند تمام مسائل و مشکلاتی را که با آنها مواجه است با صداقت کامل با اولیای مدرسه در میان بگذارد.
در قبال آن، در مدرسهای که قوانین سخت و غیرمنصفانه، در مواجهه با اشتباهات دانشآموز، فضای سخت و غیرمنعطفی را فراهم آورد، دانشآموز معمولاً برای جبران تصور خود چارهای جز دروغ نمیبیند.
اکثر ما سرفصلهای درسی دوران ابتدایی را، که در تقبیح دروغ و دروغگویی بود، به خاطر داریم. دانشآموز با چنین پیشزمینههایی ـکه البته ناقص است و به طور کامل و جامع اثرگذار نیستـ وارد اجتماع میشود.
او درس چوپان دروغگو را به خاطر دارد و میداند که دروغگو دشمن خدا شناسانده میشود، اما ساعتی بعد در خانه یا مکانی عمومی به راحتی شاهد دروغگویی افراد است. این تضاد از حرف تا عمل قطعاً فرد را با مشکلات عدیدهای مواجه میکند. بنابراین مدرسه نقش تأثیرگذاری در این مهم ایفا میکند.
حال آن که چند درصد از مدیران و سیاستگذاران امر در نظام آموزشی ما به این مهم واقفاند مسئلهای است که با توجه به خروجیهای اجتماعی مدارس، چندان مهم و تأثیرگذار جلوه نمیکند.
نکتهای با این اهمیت، که معمولاً در فضاهای آموزشی اسلامی ما مغفول واقع شده است، در جوامع سکولار بیشتر مورد توجه است؛ تا جایی که چندین سال پیش، در کنفرانس سراسری آموزشوپرورش آمریکا در سانفرانسیسکو، گفته شد: «تا وقتی که مدارس آمریکا نتوانند نسلی که دروغ نگوید، افترا نزند، قانون نشکند و به حقوق دیگران تجاوز نکند، به وجود آورند، نمیتوانند خود را موفق بدانند.
تدریس، خواندن، نوشتن، دانش و هنر کافی نیست و نمیتواند هدف اصلی آموزشوپرورش باشد، بلکه مهمترین وظیفهی آموزشوپرورش تدریس دروغ نگفتن است که عامل اصلی تمام فسادهاست.» این مهم نشان میدهد که پرداختن به پدیدهی دروغ در ساحت اجتماع بسیار مهمتر از آن است که ما به آن اهمیت دادهایم.
در پایان باید اذعان داشت که رواج دروغ و دروغگویی در جامعه قطعاً اثرات سوئی خواهد داشت که این مهم وظیفهی رسانه، مسئولین و به نوعی آحاد جامعه را سنگینتر میکند، ولی با نگاهی به اطراف بعضاً شاهد دامن زدن مسئولین و رسانهها و… در ترویج دروغ در جامعه هستیم.
به راستی آیا میدانیم میزان رواج دروغگویی در جامعه چقدر است؟ آیا مسئولین امر در پی ترویج فرهنگ راستی و صداقت در جامعه هستند؟ آیا به اهمیت راستی و درستی در جامعه توجه میکنیم؟
منبع: زندگی اسلامی