- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
همانگونه که اصل کسب دانش و معرفت و سیر مراتب بالاى علمى و معرفتى در قید جنس و نژاد خاصى نیست، قرآن پژوهى نیز در انحصار یک جنس، نژاد و طبقهاى نمیباشد. در طول تاریخ اسلام، در جمع قرآن پژوهان شاهد حضور زنان برجستهاى ـ همچون مردان ـ بودهایم. لکن متاسفانه کمتر نام و تلاش آنها مورد توجه قرار گرفته است. حضرت فاطمه ـ سلام اللّه علیها ـ دختر گرامى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ، از سالهاى نخست بعثت و تا پایان عمر شریف آن حضرت در محضر پدر بزرگوارش بود و همواره از آن حضرت کسب فیض میکرد. حتى آن هنگامى که خود در محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نبود، ا ز زبان همسر بزرگوارش على (علیه السلام) و یا فرزندانش حسن و حسین(علیه السلام)، آخرین آیات نازل شده بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سخنان آن حضرت را میشنید و به حافظه میسپرد.
در شرح زندگى امام مجتبی(علیه السلام)، ماجرایى نقل میشود که حکایت از جستجوگرى حضرت زهرا(س) برفراگیرى دانشقرآن و فهم بیشتر دارد.
حضرت علی(علیه السلام) وارد منزل شد، در کمال تعجب مشاهده کرد که زهرا(س) آخرین آیات نازل شده بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را زمزمه میکند، در حالیکه زهرا(س) در منزل بوده است. حضرت پرسید:چگونه از این آیات اطلاع یافتهاید؟
پاسخ داد: فرزندمان حسن(علیه السلام) هر روز برایم آخرین آیات نازل شده و یا سخنان پدرم را بیان میکند. پدر مشتاق شنیدن آیات قرآن و سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) از زبان فرزندش شد. روز بعد در خانه پنهان شد. حسن(علیه السلام) طبق روال هر روز وارد منزل شد و آیات را براى مادر خواند؛ اما امروز مرتب دچار لکنت زبان میشد. رو کرد به مادرش و گفت: مادر امروز زبانم به لکنت افتاده،مثل آن است که در محضر آقا و بزرگ خودم(پدرم یا پدربزرگم) سخن میگویم. امام از پشت پرده خارج شد و فرزند را در آغوش کشید.
این ماجرا دقت و پیگیرى زهراى مرضیه(س) را در کسب معارف قرآنى نشان میدهد. بدون شک میتوان زهرا(س) را اولین بانوى قرآن پژوه نامید؛ زیرا سایر بانوان،هیچیک به اندازه زهرا(س) در تفسیر، تبیین و استدلال به آیات قرآن، احاطه نداشته و کار نکردهاند. فرمایشات گرانبهاى آن حضرت پر است از استدلال به آیات.براى نمونه قسمتى از خطبه حضرت زهرا(س) در برابر مردم مدینه ـ از مهاجرو انصار ـ که در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایراد فرمود، مورد بررسى قرار میدهیم. این خطبه اگر چه تمامى مطالبش برگرفته از آیات وحى الهى است، لکن استدلال و استشهاد به آیات قرآن به صورت صریح ، در بیست و شش مورد آمده است. این رقم بهرهگیرى از آیات قرآن در یک سخنرانى (حدوداً نیم ساعته) نشانگر تسلط، شناخت و ژرفنگرى و توان استنباط گوینده است. در این خطبه حضرت از سه روش «استدلال، پند و موعظه نیکو و جدال احسن» براى بیان حقایق، راهنمایى مردم و رسوا سازى تحریفگران بهره میگیرد.آن حضرت در این خطبه نخست به توصیف قرآن، جایگاه و نقش آن در زندگى انسانها پرداخته و میفرماید: «خدواند را در بین شما مردم پیمانى است که آن را نزد شما گذارده است و بازماندهاى که به خلافت ونیابت خود برگزیده است و آن کتاب ناطق و گویاى الهى است.قرآن ، کتاب راستین و نور درخشان و چراغ تابناک و روشنگر است. کتابى که دیدگاههایش روشن و مستدل، اسرارش آشکار و ظواهرش درخشان و پیروانش مورد غبطهى دیگران …
این نگاه محققانه و معرفت ژرف اندیشانه به قرآن، حکایت از آگاهى، تسلط و شناخت بالاى آن حضرت به عمق و ژرفاى قرآن دارد. تاکسى شناخت عمیق از قرآن نداشته باشد، نمیتواند اینگونه به توصیف زوایا و جنبههاى گوناگون قرآن بپردازد.
حضرت زهرا(س) با استفاده از فن«جدال احسن»یا مناظرهاى که برگرفته از دستور قرآن به پیامبر بزرگوار(صلی الله علیه و آله) است،«ادع الى سبیل ربّک باالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم با التى هى احسن؛ فراخوان به راه پروردگار به حکمت و پند نیکو و جدا ل کن با آنان با جدال احسن». (سورهى نحل،آیهی۱۲۵)، با ابى بکر و حامیانش، در برابر اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مهاجر و انصار، مجادله و استدلال میکند، آن هم با استفاده از آیات قرآن. زیرا آنها با شعار«حسبنا کتاب اللّه» وارد مبارزه شده بودند و به اصطلاح خود را پایبند به اصول و ارزشها نشان میدادند! یکى از موارد بحث در این خطبه، بحث فدک است. ابوبکر و حامیانش با چنگ زدن و استدلال به یک حدیث مجهول«ما گروه پیامبران، چیزى به ارث نمیگذریم، آنچه از ما باقى بماند صدقه است»، فدک را از حضرت زهرا(س) گرفتند. حضرت پس از پیمودن همه راهها و ارایه شهود و مدارک و عدم پذیرش آنها از سوى خلیفه، در مسجد پیامبر به جدال با خلیفه روى آورد. آن حضرت با احاطه کامل استدلال و استنباط از کتاب خدا، چنان محکم به استدلال پرداخت که همگان را مبهوت ساخت. اهل فن میدانند که استدلال و استنباط از کتاب خدا تا آن روز اختصاص به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داشت. در زمان حیات آن حضرت کسى به خود جرأت نمیداد وارد مقوله استنباط شود، مگر آنان که حضرت خود به آنها اجازه میداد. اینک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفته است. همه افراد جامعه به متن کتاب و سیرهى پیامبر(صلی الله علیه و آله)، به عنوان منابع اصلى احکام و دستورات توجه دارند. دخت گرامى پیامبر(صلی الله علیه و آله) باب استنباط صحیح از کتاب خدا و سیره پیامبر را میگشاید و راه کژ فهمى و انحراف را، که عدهاى به نام دین میخواهند بر جامعه تحمیل کنند، میبندد. حضرت در موضوع فدک و بحث ارث چنین میفرماید:
«اى مسلمانان آیا من نسبت به گرفتن ارث خود باید مغلوب شوم؟ اى پسر ابى قحافه! آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث میبرى و من از پدرم ارث نمیبرم؟!
تو مطلبى ناروا و سخنى نامناسب گفتهای! آیا عمداً کتاب خدا را کنار گذاشته و پشت سرتان انداختهاید؟ آنجا که خداوند میفرماید:«و ورث سلیمان داوود؛سلیمان از داوود ارث برد». (سورهى نمل، آیهی۱۶) و آنجا که خداوند داستان یحیى بن زکریا را بازگو مى کند ، میفرماید:«فهب لى من لدنک ولیا .یرثنى و یرث من آل یعقوب ...؛ پروردگارا! از سوى خودت جانشینى مرا ببخش که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد».(سورهى مریم، آیات۵و۶) و خداوند در قرآن فرمود:«واولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى کتاب اللّه؛ خویشاوندان برخى نسبت به برخى دیگر در کتاب خدا برتر و مقدم میباشند».(سورهى انفال، آیهی۷۵) و همچنین فرمود:«یوصیکم اللّه فى اولادکم للذّکر مثل حظّ الانثیین؛ خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش میکند که پسر دو برابر دختر سهم ببرد».(سورهى نساء، آیهی۶) و فرموده است:«ان ترک خیراً الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقّا على المتّقین؛اگر مالى را از خود برجاى گذاشت، براى پدر و مادر و خویشاوندان، به گونه شناخته شده (قانون ارث) وصیت کند، این امر براى پرهیزکاران کارى درست و شایسته است»(سورهى بقره، آیهی۱۸۰) حال با این آیات واضح و استدلالهاى روشن…شما پنداشتهاید که من بهرهاى نداشته و از پدرم ارث نمیبرم؟و هیچ رابطه و پیوندى بین ما نیست؟!»
این استدلال حضرت زهرا(س) از قویترین استدلالهاست؛ زیرا اگر آنها بگویند:چون فرزند پیغمبر هستى ارث نمیبرى، زیرا پیامبران ارث باقى نمیگذارند! با آیات صریح قرآن که سلیمان از داوود ارث برده است و زکریا از خداوند وارث میخواهد و… مخالفت کردهاند! اگر بگویند: چوت دخترى ارث نمیبرى بازهم با صریح آیه قرآن که دختر نصف پسر ارث میبرد، مخالف است! اگر بگویند: پدرت چون پیامبر است، حق وصیت و ارث دادن ندارد، باز هم با صریح آیه قرآن مخالفت کردهاند که میفرماید: «وصیت کنید در اموالتان و پیامبر هم اولین مخاطب قرآن است و استثنا هم نشده است».
به همین جهت، حضرت زهرا(س) در ادامه میفرماید:«آیا خداوند اختصاصاً براى شما آیهاى فرستاده که پدرم را از آن (قانون کلى ارث) استثنا کرده باشد؟ یا معتقدید که من و پدرم اهل ملّت واحدى نیستیم (و از دو ملیت و آئین هسیتم)؟! یا شما خود را نسبت به عام و خاص قرآن از پدرم و على داناتر میدانید؟!»
اینکه زهرا(س) نفرمود: «از پدر، پسر عمو و خودم» براى پیشگیرى از هر گونه خودستایى است و گرنه همگان میدانستند که آن حضرت هم همانند پدر و پسر عمویش علی(علیه السلام) به کتاب خدا و عام وخاصش ومطلق و مقیدش آشنا است که همین سخنان گویاى این واقعیت است و این ابوبکر است که در همان مجلس خطاب به زهرا(س) اعتراف به دانش و تسلط حضرتش به کتاب خدا میکند و چنین میگوید:«خداوند و رسولش راست گفتهاند و دختر پیامبر نیز درست میگوید. اى دختر پیامبر!(صلی الله علیه و آله) تو معدن حکمت و جایگاه هدایت و رحمت و رکن دین و سرچشمه برهان و دلیل میباشی. حق گویى تو را بعید نمیشمرم و سخنانت را ناروا نمیدانم اینک این مسلمانان هستند که میتوانند بین من و تو داورى کنند، آنچه را که من بر عهده گرفتهام، اینان برگردنم انداختهاند و به اتفاق و هماهنگى ایشان آنچه را به دست گرفتهام عهدهدار گشتهام.»
آنگاه حضرت زهرا(س) رو به جمعیت میکند و میفرماید:«اى مردمى که شتابان به گفتهى باطل روى آوردهاید! کار زشت و زیانبار را با دیدهى اغماض نگریسته و آن را پذیرفتهاید آیا در کتاب خدا اندیشه نمیکنید:«افلا یتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها؛ آیا بر دلهایتان قفل زده شده است».(سورهى محمد، آیهی۲۴) چه بد موضع گرفتهاید و به بد چیزى اشاره کردهاید و به معاوضه نامناسب و بدى رضا دادهاید. به خدا سوگند!هنگامى که پردهها به یک سوى زده شود، بارش را سنگین و پیامدش را خطرناک خواهید یافت و ضرر و زیان به دنبال خواهد داشت.«و خسر هنالک المبطلون».(سورهى غافر، آیهی۷۸)
پی نوشت:
۱. بحارالانوار، جلد۸ص۱۱۴ـ چاپ کمپانی ـ شرح خطبه حضرت زهرا(س)، آیت اللّه العظمی منتظری ـ نشر بلاغت قم.
منبع :بشارت – مهر و آبان ۱۳۸۳، شماره ۴۳
هادى قابل