- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
دیداروملاقات با حضرت ولی عصر دردوره ی غیبت کبری محال نیست ،اما کسانی که موفق به دیدار شده اند هرگزمدعی رویت نشده وازاین راه به امور مادی نپرداخته وادعای نیابت خاصه نکرده اند که مورد تکذیب امام زمان است. ازاینروی برخی از علما وفقها و مردم عادی به دیدار حضرت مهدی(ع) در زمان غیبت کبری شرفیاب گردیدهاند که نام آنها در کتابهای تاریخی و روایی نوشته شده است. چنانکه برخی از علما دراین موضوع کتابهای مستقلی تألیف نمودهاند. ازجمله ی این کتابها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. تبصره الولی فیمن رأی الامام (القائم) المهدی(ع)، اثر مرحوم سیدهاشم بحرانی؛ ۲. تذکره الطّلاب فیمن رأی الامام الغائب(ع)، اثر شیخ محمود میثمی عراقی؛ ۳. دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، اثر شیخ محمود میثمی عراقی؛ ۴. البهجه فیمن فاز بلقاء الحجه، اثر میرزامحمدتقی الماسی اصفهانی.
همچنین کتابهایی از علمای معاصر مثل پنجاه داستان از شیفتگان حضرت مهدی(ع)، اثر رجائی خراسانی و کتابی از آیت الله دستغیب در این زمینه تألیف شده است.
این اشخاص که به هر جهتی توفیق زیارت حضرت مهدی(ع) برای آنها فراهم شده، انسانهایی موثق و وارستهاند و از طرفی عدّهای که به زیارت حضرت توفیق، پیدا کردهاند زیاد و فراوان هستند. با وجود این دلائل میتوان اطمینان پیدا کرد که خورشید آسمان ولایت حضرت بقیه الله(ع) در دوران غیبت خویش گهگاهی دیدگان انسانهای دلباختهای را به جمال خود روشن میکنند.در این جا به دو نمونه از کسانی که ملاقات با امام زمان(ع) داشتهاند اشاره می کنیم:
۱. از خادم سیدبحرالعلوم نقل کرده اند که گفته است: زمانی که سید بحرالعلوم در مکه بودند و در آنجا مشغول تدریس بودند یک روز به ایشان گفتم که آقا تمامی پول هایمان تمام شده ولی سید حرفی نزد.
پس از چند روز کسی درب خانه را زد و در حالی که خود سید درب را باز کرد یک آقایی از اسب پیاده شد و به اتفاق سید بحرالعلوم رفتند و پس از خلوت این دو، سید حوالهای به من داد تا به کوه صفا بروم و آن حواله را نزد مرد صرافی ببرم واین کار را کردم و آن مرد صراف حواله را بوسید و به اندازه توانایی چهار مرد پول فرانسه به من داد و من آنها را توسط چهار حمال به خانه سید بردم پس از چندی که قصد ملاقات با آن مرد صراف نمودم وقتی به کوه صفا رفتم هیچ خبری و مغازهای از آن مرد صراف نبود و اینجا فهمیدم آن کسی که با سید ملاقات کرده بود امام زمان(ع) بود.[۱]
۲. یکی دیگر از افرادی که امام زمان(ع) را دیده است علی بن مهزیار بود چرا که وی عمری را به حج رفت تا امام زمان(ع) را آنجا زیارت کند و در حالی که ناامید از دیدن امام شده بود هاتفی به او رسانید که اگر این بار به مکه بروی امام زمان(ع) را خواهی دید و او روز بعد به قصد مکه حرکت کرد و می گوید: در حالی که در مسجدالحرام به طواف کعبه مشغول بودم ناگاه جوانی مرا خواست و بعد از معرفی خودم به من گفت: امشب یک سوم از شب که گذشت به شعب بنیعامر بیا تا به زیارت آن مولایت برویم، پسر مهزیار میگوید: آماده سفر شدیم تا با آن جوان از صحرای منی و عرفات گذشتیم و به دامنه کوه های طائف رسیدیم در آنجا نماز خواندیم و بعد از نماز راهی سفر شدیم تا به قله کوهی بالا رفتیم و از آنجا آن نور آسمان ولایت را دیدیم.
حضرت در یک منطقه ای سبز و خرم، درون خیمهای نشسته بودند وقتی به نزدیک خیمه رسیدیم از حضرت اجازه ورود برای من گرفت و من بعد از چند روزی که در خدمت حضرت بودم مرا مرخص کردند و من به وطن خویش برگشتم.[۲]
البته امام هر زمانی در یک مکانی جلوهای مینماید، گاهی در مکه ، گاه در کربلا ، گاه در عرفات و منی و نیز در جاهای دیگر رؤیت میشوند . علمای بزرگواری چون مقدس اردبیلی، سیدبحرالعلوم، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، شیخ محمدبن عیسی بحرینی و غیر اینها که فراوانند حضرت را ملاقات کرده اند؛ مرحوم علامه سیدهاشم بحرانی در کتاب تبصره الولی حدود پنجاه و پنج نفر را نام میبرد که توانستهاند حضرت را زیارت کنند.[۳]
همینطور علامه مجلسی نام کسانی را که در غیبت کبری به فیض زیارت امام زمان(ع) رسیدهاند، آورده و هر کدام را با عنوان یک حکایت که منجر به زیارت وی شده ذکر میکند.
علامه مجلسی گفتهاند که: پنجاه و نه تن امام زمان(ع) را ملاقات کردهاند و هر کدام را در یک حکایت گنجاندهاند.[۴]
حتی امام زمان(ع) به عدهای توقیعاتی فرستادهاند. مثلاً برای شیخ مفید پنج نامه فرستادهاند و قواعد کلی و مفاهیم اساسی را که برای زندگی در دوران غیبت کبری به آنها نیاز دارند یادآور شدهاند و اکثر بزرگان و علما این توقیعات را در کتب خود ثبت و ضبط کردهاند، مثل احتجاج طبرسی، مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری، علامه سیدبحرالعلوم، روضات الجنات سیدمحمد باقر خوانساری و کتاب های دیگر نیز آورده شده است.[۵]
بنابراین وجود افرادی از بزرگان و علما که توانستهاند امام زمان(ع) را ببینند خود دلیل روشنی برامکان رؤیت امام زمان(ع) درغیبت کبری است و از طرفی بسیاری از کسانی که حتی توفیق یارشان بوده است به چنین شرافتی رسیدهاند. اما این تشرّف خود را یا به خاطر ترس از شهرت و یا از بیم متهم شدن به کذب و دروغ و یا به خاطر تقّیه از حکومت زمان و یا مشابه آن به کسی نقل نکردهاند و به این طریق سکوت را بر خبر دادن ترجیح دادهاند.[۶]
البته لازم به ذکر است که دیدار کنندگان حضرت مهدی(ع) دو گروهند: ۱. گروهی بیمقدمه و بدون اصرار در تقاضای قبلی به دیدار حضرت موفق میشوند. ۲. گروهی دیگر بعد از زحمات و تحمل مشکلات و فراقها و اشتیاقها، دیدار و زیارت امام(ع) برای آنها حاصل میشود مثل زیارت پسر مهزیار و این هر دو گروه دیدارهایشان در کتب روایی و تاریخی نوشته است.
پی نوشت:
[۱] . شیخ عباس قمی، منتهی الامال ،قم، انتشارات هجرت، ششم، ۱۳۷۴، ج۲ ، ص۸۴۲.
[۲] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار،بیروت، دار احیاء التراث العربی،۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۷.
[۳] .رک سیدهاشم بحرانی، تبصره الولی، ترجمه دکتر سیدحسن افتخارزاده،قم، دوم، ۱۳۷۶.همه صفحات.
[۴] .محمد باقر مجلسی،همان ، ص۲۰۰ – ۳۱۳.
[۵] . سیدجعفر رفیعی، امام زمان(ع) و شیخ مفید،،قم، مؤسسه یاران قائم، دوم، ۱۳۷۸ ، ص۱۱۲.
[۶] . حسین فریدونی، ترجمه الامام المهدی من المهد الی الظهور، نشر آفاق، اول، ۱۳۷۶، ص۳۳۸.