- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
بعضی میگویند حجاب مایه عقبافتادگی است و مربوط به دورانهای گذشته و انسانهای بدوی میباشد، بعضی دیگر برای معلوم شدن میزان اعتبار پذیرش حجاب میگویند بهتر است آن را به رفراندوم بگذاریم.
برای بررسی این نظرات و اثبات میزان اهمیت و ارزش حجاب، ابتدا معنای لغوی و سپس پارهای از مصالح و فواید آن را ذکر میکنیم:
کلمه «حجاب» در زبان عربی، هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب و بیشتر به معنای دوم به کار میرود. شاید بتوان گفت که بر حسب اصل لغت، هر پوششی حجاب نیست، آن هنگام پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن، صورت گیرد در اصطلاح فقها کلمه «ستر»که به معنی پوشش است، به کار میرود.
احکام ستر و پوشش بانوان در اسلام، برای آن نیست که از خانه بیرون نروند؛ چرا که زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا تمتعات مرد از زن غیر از زنا که مسلماً ممنوع است باید آزاد و رایگان باشد یا نه؟
روح مسأله، محدود کردن لذت جنسی به خانواده و همسران مشروع یا آزاد بودن کامیابیها حتی در محیط اجتماع است. اسلام طرفدار محدودیت و کنترل شهوت جنسی است. مسأله حجاب از این مهم مایه میگیرد. پوشش زن از نگاه اسلام، حکمتها و اسرار متعددی دارد، ولی باید توجه داشت که ما هیچ وقت بر مجموعه مصالح یا مفاسد احکام الهی احاطه نخواهیم یافت؛
مصالحی که ذکر خواهد شد و نکاتی دیگر مجموعاً موجب وضع قانون حجاب از سوی خداوند متعال و حکیم شده و بر بندگان است که دستور الهی را با جان دل بپذیرد. باید توجه داشت که حکم حجاب در اسلام محدود به چادر سرکردن و پوشاندن سر و بدن نمیشود بلکه باید حجاب و حیا در نگاه کردن، سخن گفتن، راه رفتن و همه رفتارهای دیگر خود را نشان دهد.
حکمت حجاب
الف. آثار معنوی و قرب به خدا: انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است. هدف از آفرینش انسان، امتحان شدن، عبادت کردن و کمال یافتن است. با توجه به این که همه اوامر و نواحی الهی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی است و یقیناً در رسیدن انسان به سعادت و کمال ابدی مؤثر است، مراعات پوشش تعیین شده .
در دین وسیلهای ضروری است تا انسان بتواند روح خود را پاک و نورانی نگاه دارد و به تعالی برسد از سوی دیگر عدم رعایت حجاب لازم، مانع رسیدن به هدف میشود و روح را ظلمانی میکند. از بعضی سفارشات و احکام و آداب شرعی میتوان به این مقصود مهم پی برد.
حجاب، موجب پاکیزگی قلبی، معنوی و تقویت عفاف و حیا میشود. حجاب، از فحشا جلوگیری و موجب آرامش روحی زن و مرد میشود. حجاب، موجب شناخته شدن انسان به ایمان و سالم ماندن از آزار و طمع دیگران میشود.
ب. آرامش روانی: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بند و بار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در میآورد.
غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزهای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکشتر میشود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسرو پرویز و هارون الرشید در کنار مالاندوزان و مقامپرستان تاریخ و بالا رفتن آمار فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
اسلام، به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل دارد. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه»، «خلوت با نا محرم» و «غریزه جنسی» در روابط زن و مرد، تدابیری مانند احکام نگاه کردن، پوشش و حرمت نکاح اندیشیده است.
شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام سیری ناپذیر است. خیال خام و دروغ بزرگی است اگر کسی بیندیشد که مردی از تصاحب زیبارویان سیر میشود و یا با روابط آزاد و فراوانی اسباب تحریک شهوت، کم کم مردو زن از هم سیر خواهند شد.
وقتی میل و تقاضا نامحدود شود، قهرا دست نیافتنی خواهد شد و این محرومیت، موجب اختلالات روانی میگردد. اما اهمیت پوشش زنان در اسلام به این خاطر است که:
اولاً: مرد با کوچکترین بهانهای حتی یک نگاه تحریک میشود.
ثانیاً: صبر و تحمل او در برابر غریزه جنسی از زن کمتر است.
ثالثاً: زن بر حسب طبیعت، لطیفتر و زیباتر و خواستنیتر است.
رابعاً: میل به خودنمایی و خود آرایی و دلبری در زن بسیار قویتر از مرد است.
ج. استحکام پیوند خانوادگی: بدون تردید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و باید در ایجاد و حفظ آن حداکثر تلاش انجام شود و هر چه موجب سستی این کانون میشود، باید از بین برود.
مسلم است که اختصاص یافتن بهرهجوییها و لذت بردنهای جنسی به محیط خانواده و در چارچوب ازدواج، پیوند زناشویی را محکم میکند. معاشرتهای آزاد و بی بند و بار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در میآورد که با نصیحت یا زور باید بر جوانان تحمیل کرد.
در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنها را وادار میکند به یکدیگر وفادار باشند. در حالی که در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار پایان میبخشد. از این رو در قدیم ازدواج شور و هیجان بیشتری داشت و به دنبال یک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهی و سلطنت مقایسه میشد.
فراهم بودن شرایط برای بهره گیری و لذت از طریق نگاه، سخن گفتن، خندیدن، لمس کردن و مانند این ها، انسان را نسبت به همسر قانونی دلسرد میکند و عطش در روح بر میانگیزد که با یک جرعه و دو جرعه سیراب نخواهد شد.
د. استواری اجتماع: کشاندن بهرهبرداریهای جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت را در جامعه ضعیف میکند. بر عکس آنچه مخالفین حجاب زن میگویند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بی حجابی و روابط آزاد جنسی، موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است.
حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه میکند و هر کدام در امور مربوط به خود نهایت بازدهی را خواهند داشت، بدون این که این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود.
اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست، حتی بر مواردی همچون علم آموزی زنان سفارش میکند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیتها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسرداری، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلی، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پافشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره، کارخانه و جامعه، تبعات سوئی را به دنبال داشته و دارد.
آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیتهای سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی میشود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقی، پوشش نامناسب، اندام نیمه عریان، آرایش کردن، جلب جنس مخالف، گفت و گو و خندیدن و اختلاط در محیط کار، درس و بازار است.
ه . ارزش و احترام زن: حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد، یکی از وسائل مرموزی است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد، از آن استفاده میکند. اسلام تأکید کرده است که زن هراندازه متینتر و با وقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی قرار ندهد، بر احترامش افزوده میشود.
حجاب بر خلاف گفته بعضی افراد، مسألهای اجتماعی است علاوه بر جهت فردی و حق الهی و مستقیماً در روابط جامعه موثر است. وضع ظاهری افراد در دید ناظرین و روح آنها مؤثر است.
این وضع ظاهر همان طور که برای اهل شهوت و دنیا بالاترین جاذبهها و لذتها را به دنبال دارد، برای اهل دین و اخلاق الهی، بالاترین ضررهای معنوی را دارد. پس رعایت نکردن پوشش و دستورات لازم شرعی، در حقیقت تجاوز به حقوق و آزادی معنوی و روحی بینندگان است. این امر بهترین دلیل است برای ضرورت رعایت پوشش کامل از سوی زنان و مطالبه این حق از سوی ناظرین.
منبع: امید انقلاب؛ اردبیبهشت ۱۳۸۶؛ شماره ۳۷۸