- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- 0 نظر

زنان در مطالبه خواستههایشان از مردان، دختربچه میشوند. زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردان مطالبه مینمایند، مانند دختر بچهها رفتار میکنند…
وقتی دختر بچه کوچکی بودید به خاطر شیرین بودن، نازنازی بودن و آسیبپذیریتان توجه زیادی گرفتهاید. ممکن است متوجه نباشید که هنوز هم چقدر دور و بر مردها این کار را انجام میدهید، مخصوصاً وقتی که به عشق و تحسین نیازمندید. بسیار متأسفم از این که بگویم تعداد زیادی از زنها، مرتکب اشتباه شماره شش میشوند. هنگامی که عکسالعمل و برخورد مردم را در رابطه با این رفتار زنان میبینم، احساس بدی به من دست میدهد.
چگونه این کار را انجام میدهید؟
۱- موقعی که جواب درست موردی را میدانید، طوری رفتار میکنید که گویی سادهلوح و یا چشم و گوش بسته هستید. این کار باعث میشود نه تنها مردها نسبت به شما احساس برتری بکنند، بلکه یک حس اعتماد به نفس غیرواقعی نیز به آنها میدهد و تنها به این دلیل که از شما برتر هستند، یک احساس آرامش کاذب میکنند.
۲- به هنگام عصبانیت و یا ناراحتی طوری رفتار میکنید که گویی رنجیده هستید. آیا شما هنگامی که عملاً عصبانی هستید. گریه میکنید؟ آیا مواقعی که میبایست به مردی بگویید رفتارش احمقانه بوده و از دستش عصبانی هستید، لب و لوچهتان را آویزان میکنید؟ آیا مواقعی که باید محل را ترک کنید، در عوض اخم مینمایید.
از آن جا که به بسیاری از ما آموزش دادهاند که دخترها نباید عصبانی شوند، چون این کار قشنگ نیست، ما نیز خشم خود را فرو خورده و سعی میکنیم با احساسات دیگری که قابل پذیرشتر و زنانهتر است آن را نشان
دهیم. احساساتی نظیر: ترس، غم و احساس گناه. ما بدین وسیله خشم را درون خود سرکوب کرده و آن را در وجودمان انباشته میکنیم. این کار را برای این انجام میدهیم که کمتر تهدیدآمیز است و برای مردها دوستداشتنیتر مینماید.
۳- تظاهر میکنیم که سردرگم و گیج شده ایم، در حالی که واقعاً این طور نیست. این یکی از بدترین عادات ما زنها است. طوری رفتار میکنیم، گویی نمیدانیم چه میخواهیم و احساس واقعی ما چیست؟ و این که نمیدانیم چه باید بکنیم و خودمان را از لحاظ روحی عاجز و درمانده نشان میدهیم تا شاید مردی پیدا شود و ما را نجات دهد. تعجبی هم نیست که در این حالت آن مرد احساس قوی و مفیدبودن میکند که به نوعی نیز کاذب است.
ما گیجی و سردرگمی را به عنوان سرپوش و استتار احساسات و عواطف بزرگتر و ناخوشایندتری نظیر خشم، انزجار، گناه، رنجش و ترس به کار میبریم. من مکرراً از زنهایی که در سمینارهایم شرکت میکنند، موارد زیر را شنیدهام: «در مورد رابطهام خیلی گیجم؛ نمیدونم چه اتفاقی میافته.» و وقتی از آنها میخواهم که توضیح بیشتری بدهند، این طور میگویند: «خب، شوهرم به من خیانت میکند، دو ساله که با هم رابطه ی جنسی نداریم و من احساس بیارزشی میکنم.»
البته به نظر من، هیچ سردرگمی و گیجی در این رابطه وجود ندارد. موضوع این جاست که این زن، خودش را به گیجی میزند، زیرا دیگر مجبور نخواهد بود هیچ تصمیمی بگیرد و یا مسئولیت و سرانجام زندگیش را بپذیرد.
۴- با مردها چنان رفتار میکنید که گویی پدرتان میباشند. هیچ اشکالی ندارد، گاهی اوقات به مردی که دوستمان دارد و به ما عشق میورزد، اجازه دهیم به طریقی پدرانه از ما مواظبت کند، اما اگر اغلب اوقات به مانند پدرتان، با شوهرتان رفتار کنید، رابطه ی شما یقیناً دچار مشکل میشود. این عادات، نظیر عادتهایی است که در زیر آورده شده است:
* نامزد یا همسر خود را عملاً پدر صدا زدن، روی پاهای او نشستن و لب و لوچهتان را آویزان کردن و اعتراف به او به خاطر این که آن روز دختر بدی بودید. به شوهرتان اجازه بدهید، تمام مسایل پولی و اقتصادیتان را کنترل کند و پول توجیبیتان را بدهد.
در این جا نمیخواهم به علل روان شناختی و جدیتر این موضوع بپردازم، بلکه تنها کافی است که بگویم هر چه بیشتر شوهرتان را در نقش پدرتان قرار دهید، خودتان بیشتر در نقش کودک فرو خواهید رفت.
۵- با مرد زندگیتان با صدای توأم با گریه صحبت کنید و مانند دختر بچهها حرف بزنید، به جای این که صدایی قوی و زنانه داشته باشید. ما زنها به خصوص مواقعی از این صدای کودکانه استفاده میکنیم که:
الف- از گفتن آن چه که در ذهن داریم، بترسیم.
ب- از عکسالعمل آن مرد وحشت زده باشیم.
ج- احتمال بدهیم با ما موافقت نمیکنند.
اگر مانند دختر بچهها با مردتان حرف بزنید، در واقع به او میگویید: ببین من فقط یک دختر بچه ی کوچک هستم، به من صدمهای نزنی، با من بدرفتاری نکنی، باشه؟
۶- اغتشاش و سردرگمی در زندگیتان ایجاد کردن، تا این که مردی به کمکتان بشتابد و نجاتتان بدهد.
* آیا زندگیتان این گونه است که یک بحران بدنبال، بحران دیگری دارد؟
* آیا همیشه یک فوریت در زندگیتان وجود دارد که به نصیحت و کمک مردی احتیاج دارید؟
* آیا به طرزی پنهان از این که نجاتتان بدهند، احساس لذت میکنید؟
بخشی از این بازی ادای دختر بچهها را در آوردن، به این دلیل است که میخواهید اوضاع و احوالتان چنان آشفته شود، تا شاید مردی از راه برسد و شما را نجات بدهد.
شاید به این دلیل این کار را انجام میدهید که در کودکی، هرگز پدرتان به کمکتان نمیآمد. شاید این کار را میکنید تا مرد زندگیتان را امتحان کرده و بفهمید، میتوانید به او اعتماد کنید یا خیر. مشکلی در رابطه با این رفتار وجود دارد و آن این است که شما معتاد به بحران میشوید در واقع از این کار به عنوان روشی برای جلب توجه همسرتان استفاده میکنید و این تاکتیک کاملاً بچگانه است.
چگونه رفتار بچگانه داشتن، مرد زندگیتان را تحت تأثیر قرار میدهد؟
مردان برای شما احترام قائل نخواهند بود. آیا هنگامی که این رفتار بچگانه برای یک زن به صورت یک عادت درآمد، مردان به آن جواب خواهند داد؟ پاسخ: البته که جواب میدهند. این باعث میشود که آنان احساس برتری و رئیس بودن بکنند.
احتمالاً به این روش معتاد خواهند شد و حتی ممکن است از آن لذت نیز ببرند، اما برایتان احترامی قائل نخواهند بود و در نهایت مانند یک بچه با شما رفتار خواهند کرد؛ نه مثل یک زن واقعی. در نتیجه شور و حال و حرارت رابطهتان کاهش خواهد یافت.
مردان از شما منزجر خواهند شد: وقتی با آنها مانند یک بچه رفتار میکنید، نسبت به شما احساس مسئولیت میکنند. مردان از مسئولیتهای زیادی که در زندگی بعهده دارند، احساس بدی دارند. گرچه ممکن است به احساس عجز و درماندگی شما پاسخ مثبت بدهند و به کمکتان بشتابند، اما انزجار زیادی را در پایان نسبت به شما احساس خواهند کرد.
راه حل: چگونه بچگانه رفتار نکنیم؟
۱- از انواع رفتارهای بچگانهتان با مردها، لیستی تهیه کنید. ممکن است تهیه این لیست ناراحت کننده یا حتی تحقیرآمیز باشد، اما باور کنید به شما در رهایی از اشتباه شماره ی شش، کمک خواهد کرد. بار دیگر که مچ خودتان را گرفتید، درحالی که موهایتان را دور انگشتانتان میپیچید و یا با یک صدای بچگانه با مردتان حرف میزنید و یا هر عادت دیگری که دارید، در حالی که از این کار خودتان بدتان میآید، همان جا ادامه ی کار را متوقف کنید.
۲- وقتی گریه میکنید از خودتان بپرسید، آیا واقعاً عاملی وجود دارد که من به خاطرش عصبانی باشم؟ به خاطر سپردن این موضوع خیلی مهم است بویژه اگر با نشان دادن خشمتان مشکل دارید، ممکن است گریه کنید، اما در واقع بینهایت عصبانی باشید. پس در این گونه مواقع میتوانید انتخاب کنید که احساسات واقعیتان را به مانند یک بزرگسال ابراز کنید، به عوض آن که پشت اشکهایتان آن را پنهان نمایید.
البته این بدین معنا نیست که نباید به خودتان اجازه بدهید گریه کنید و یا لزوماً هم به این معنی نیست که هرگاه گریه میکنید، حتما خیلی عصبانی هستید. نه، ممکن است این گونه نباشد.
۳- بار بعد که احساس گیجی و سر در گمی کردید، از خودتان بپرسید: اگر گیج نباشم احتمالاً احساس واقعیم این است که… این تمرین فوقالعادهای است، برای این که از سردرگمی رها شوید، قبل از آن که به آن دچار شوید و انتظار داشته باشید مردی بیاید و شما را نجات بدهد، ببینید شاید به تنهایی بتوانید از این گیجی و سردرگمی بیرون بیایید.
بعضی از عادات بچگانهتان احتمالاً خیلی قدیمی هستند و ترک آنها ساده نخواهد بود، اما احساس بسیار خوبی است؛ اگر که به خاطر آن زن قوی و فوقالعادهای که درون شماست به شما عشق ورزیده شود و همچنین تحسین شوید.
کنار گذاشتن عادت قدیمی اگر با تمایل خودتان همراه باشد، چندان مشکل نخواهد بود. ظرف روزها و هفتههای آینده، احتمالاً میبینید خیلی از اعمال و رفتارهایی که راجع به آنها در این مقاله صحبت کردیم را هنوز هم مرتکب میشوید. وقتی این اتفاق میافتد، مایوس نشوید.
به خاطر داشته باشید اولین قدم در راه تغییر خودتان آگاهی است. بنابراین این شش اشتباه را به خاطر بسپارید و تمام تمرینهای این مقاله را انجام دهید و این اطلاعات را با تمام دوستان خود در میان بگذارید و حمایتی که بدان نیازمندید از آنان مطالبه کنید، تا آن زن دوست داشتنی و قدرتمندی باشید که همواره رؤیای آن را در سر خود میپروراندید.
منبع: کتاب رازهایی درباره مردان به قلم باربارا دی آنجلیس؛ ترجمه ابراهیمی