- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- به دست رحمت الله ضیایی
- 7:55 ق.ظ
- 1 نظر

خودسازى از خودشناسى آغاز می شود. نخست باید خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت؛ چرا که با خودشناسى، خداشناسى تحقّق مییابد و اگر خدا را شناختیم، خود را ساخته ایم.
در آغاز باید دید چرا پدید آمده ایم؟ و هدف از پیدایش و خلقت ما چیست؟ خداوند در قرآن کریم تصریح کردهاست که: “و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون؛ من جن و انس را نیافریدم، جز براى این که عبادت کنند”.
در تفاسیر زیادى “لیعبدون” به معناى “لیعرفون” آمدهاست؛ یعنى هدف از خلقت شناخت است و گرنه عبادت فقط نماز و روزه و در سجاده نشستن و خدا را نیایش کردن نیست. نماز و روزه و …، شعبهاى از عبادت است که شاید از عبادت اجتماعى اهمیتش کمتر باشد، زیرا در آن جا انسان فقط به خود میاندیشد، و عبادت در معناى گستردهتر با دیگران و به دیگران اندیشیدن است.
عبادت، دردشناسى و دردزدایى است. عبادت، در جمع زیستن و براى جمع زیستن است.
این که عبادت بیشتر به صورت جمعى مطرح میشود و بر مسجد و جمعه و جماعت تأکید می شود، براى این است که شناخت انسان به خویش منحصر نشود و به دیگران نیز سرایت کند.
ما آفریده نشدهایم که تنها گلیم خود را از آب بیرون بکشیم بلکه باید در متن قرار بگیریم نه در حاشیه. در جمع زندگى کنیم نه در دیر. به فکر چاره جویى از دیگران باشیم نه تنها چاره جویى از خویشتن.
به هرحال، بحث ما درباره شناخت نیست که بحثى است طولانى و از آن میگذریم. اما آنچه گفتنى است، این است که انسان چگونه باید خود را بسازد و چگونه باید خود را آماده کند تا انسانى الهى گردد؛ تا قابلیت خلیفه اللّه شدن پیدا کند.
خودسازى به این است که منش خود را به گونهاى تغییر دهیم که پروردگار میخواهد، و به عبارت دیگر: اگر هم طبیعت ما مایل به تکبر و خودخواهى است، باید نفس خویشتن را چنان ریاضت دهیم که از فراز کبر و نخوت فرودآید و به تواضع و فروتنى گراید.
اگر طبیعت ما، به بخل تمایل بیشترى دارد، چون این صفت مورد نکوهش خداوند و تمام پیامبران و اولیا و خردمندان میباشد، پس باید از آن دست برداشت و سخاوتمند شد. خلاصه باید صفات سلبیه (منفی. را از قلب زدود، چنان که صفات ثبوتیه را چون جامهاى تمیز و زیبا در بر کرد.
باید قلب را از آن چه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشایند و مکروه است، پاک کرد و باید تمام اعضا و جوارح را در راه رضایش به کار گرفت.
خویشتن را باید با حلم و بردبارى عادت داد که درجه و مقام آدمى را والا کند و در میان مردم مایه شرف و عزت باشد و با نیکان و بزرگان هم صحبت شود و از هرچه مایه پستى و تنپرورى و تنبلى است دور سازد و آن چه که انسان را به خدایش نزدیک و مقرب می کند، به آن سوى سوق دهد و عاقبت خیر و نیک فرجامى، ثمره و نتیجه اش باشد.
باید به عفّت و پاکدامنى روى آورد و از آنچه مایه نفرت و خجالت باشد و شخصیت انسان را لکّه دار و ننگ بار سازد، دورى جست.
باید صبر را پیشه خود ساخت تا به یقین و رضا برسد و تسلیم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنتها و رنجها و سختیها و تنگدستی ها و رویدادهاى تلخ روزگار، او را از پاى درنیاورد.
باید به سوى تکامل عقل و روح گام برداشت و با تکیه بر دو بال تقوا و عمل، به اوج عزّت و عظمت و خداخواهى رسید.
باید در مقابل لذّات زودگذر دنیایى به سلاح تقوا، ورع، پارسایى و زهد مسلح شد تا رستگار شویم و به بهشت رضوان نایل آییم که: “و رضوانٌ من الله اکبر”.
باید آن چنان بر خویشتن مسلّط بود و نفس سرکش را مهار کرد که نه مدح و درود دیگران و نه فحش و ناسزاى آنها در روحیه فولادین و باصلابتش تأثیر گذارد.
باید خود نگهدار بود از آنچه نارضایتى حق در بردارد، نه آنچه خویشتن بخواهد یا نخواهد که در برابر امر مولا خودى نیست که مطرح باشد.
باید از شرّ و بدى و رذایل اخلاقى و عادتهاى ناپسند و منشهاى زشت و کارهاى قبیح، دور شد چنانکه به خیرخواهى و راستگویى و امانت و فضیلت و اخلاق نیکو و خصال پسندیده، متخلّق شد.
باید به فکر امروز و فرداى خود بود و براى فردا که دیرهم نیست آماده شد و براى جهان جاویدان و ابدى، توشه برداشت.
باید با استقامت و پایدارى، نه از حوادث و رویدادهاى تلخ ترسید و نه از ملامت ملامت کنندگان و سرزنش نادانان، خم به ابرو آورد، بلکه فقط خدا را در نظر داشت و راه خدا را دنبال کرد و پیوسته از او خواست که توفیق هدایت در صراط مستقیمش به وى بخشد: “إهدنا الصّراط المستقیم”.
باید محبّت، دوستى، همکارى، غمخوارى، ایثار، گذشت، بخشش و نرمش را جایگزین نفرت، خشم، کینه، خودپسندى، خودمحورى، آز و تندخویى نمود.
باید از زندگى دیگران عبرت گرفت، نه خود عبرت دیگران شد.
و دهها باید و نباید در این جا خودنمایى میکند که اگر انسان به فطرت و سرشت
خویش بنگرد، به آنها پى خواهدبرد، و ماه رمضان، هنگام آن است که انسان را متوجه خویشتن کند و فطرت خفتهاش را بیدار سازد و از راه تفکر و اندیشیدن ـ که برترین عبادت است ـ او را به خودسازى وادارد.
برادران ! خواهران !
ماه خدا فرا رسیده است؛ جا دارد که بیشترین استفاده را از آن بنماییم. نگذارید ساعتى، بلکه لحظهاى از این ماه مبارک به هدر رود. در این ماه سرنوشت یک ساله، بلکه سرنوشت تمام عمر تعیین می شود.
هشیار باشیم، مبادا ساعتى بیانگیزه، بیتوجّه و بیهدف بگذرد و از عیدى و جایزه الهى در روز عید فطرـ خداى نخواستهـ بیبهره و محروم بمانیم که هیچ زیانى از آن سختتر و زیانبارتر نیست!
در روایت آمده است که رسول خداـ صلیاللّه علیه و آله و سلمـ قبل از ماه رمضان خطبهاى خواند و در آن خطبه فرمود:
“اى مردم! جبرئیل به دیدار من آمد و گفت: یا محمد! هرکه نام تو را بشنود و بر تو صلوات نفرستد، از رحمت خدا دور باشد. یا محمد! هر که ماه رمضان را دریابد و مورد مغفرت و آمرزش پروردگار قرار نگیرد و از دنیا برود، خداوند او را از رحمتش دور خواهد کرد. اى پیامبر آمین بگو. من هم آمین گفتم”.۱
در این ماه خودسازى درهاى بهشت بر روى مؤمنان گشوده میشود و درهاى جهنم بسته میشود، نباید کارى کرد که در اثر آن کار، درهاى بهشت بر رویمان بسته و درهاى دوزخ گشوده شود.
در این ماه پربرکت ـ چنان که از روایات استفاده مى شود ـ بهشت را زینت میدهند و پاداش کارهاى خیر و عبادت ها و راز و نیازها دوبرابر میگردد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمودند:
“شهر رمضان شهراللّه عزو جل و هو شهر یضاعف اللّه فیه الحسنات و یمحو فیه السیئات، و هو شهر البرکه، و هو شهرالإنابه، و هو شهر التوبه، و هو شهرالمغفره، و هو شهرالعتق من النّار و الفوز بالجنّه.
ألا فاجتنبوا فیه کلّ حرام و اکثروا فیه من تلاوه القرآن و سلوا فیه حوائجکم و اشتغلوا فیه بذکر ربّکم و لا یکوننّ شهر رمضان عندکم کغیره من الشهور فان له عنداللّه حرمه و فضلاً على سائر الشهور، و لایکوننّ شهر رمضان، یوم صومکم کیوم فطرکم”.۲
ماه رمضان، ماه خداى عز و جل است که در آن پاداش کارهاى نیک دوبرابر میشود و گناهان زدوده میشود.
ماه رمضان، ماه برکت و افزایش است.
ماه رمضان، ماه بازگشت و انابه است.
ماه رمضان، ماه توبه است.
ماه رمضان، ماه آمرزش گناهان و مغفرت است.
ماه رمضان، ماه آزادى و رهایى از جهنم و دستیابى به بهشت است.
پس اى مردم! در ماه رمضان از هر کار بد و حرامى دورى کنید و در آن بسیار قرآن بخوانید و تمام اوقاتش را به یاد و ذکر پروردگارتان مشغول شوید. مبادا ماه رمضان نزد شما مانند دیگر ماهها باشد، چرا که بر دیگر ماهها حرمت و برترى دارد.
حضرت امیرالموًمنین ـ علیهالسلام ـ میفرماید:
“علیکم فى شهر رمضان بکثره الإستغفار والدّعاء، فأما الدّعاء فیدفع البلاء عنکم و اما الإستغفار فتُمحى به ذنوبکم؛۳
بر شما باد، در ماه رمضان، به بسیار دعاکردن و استغفارنمودن چرا که دعا بلا را از شما دور میسازد و استغفار، گناهانتان را میزداید”.
بههر حال، ماه رمضان ماه خودسازى است و کمترین خودسازى به این است که انسان خودى را براى خویشتن نشناسد و خدا را مالک خود بداند که اگر چنین بود، خدا را خواهد شناخت و حق عبودیت پروردگار را ادا خواهد کرد و از هر چه رنگ ضد خدایى دارد، دور خواهد شد.
خودسازى و جداشدن از تعلّقات و هواهاى نفسانى، منشأ تمام کمالات و ملکات و فضائل انسانى است و اگر کسى توانست خود را از تعلقات مادى برهاند، و به ظواهر زودگذر دنیا بیاعتنا باشد، بیگمان به خدا توجه خواهدکرد و به سوى تکامل روانه خواهد شد و این بالاترین پیروزى و سرفرازى انسان است.
خدا میداند تمام مفاسد جهان و ظلمها و تعدّیها و تجاوزها و گردن کشیها در اثر خودبینى و هواپرستى است، لذا در قرآن کریم همواره تزکیه و تربیت مقدّم بر تعلیم وآموزش ذکرشدهاست و خودسازی؛ یعنى تزکیه نفس و ماهرمضان به حق ماه تزکیه و تطهیر نفس است.
پس بیایید باهم در این ماه بزرگ آهنگ تقرب به خدا را بجوییم تا در درگاهش ره یابیم و در روز رستاخیز سفید روى گردیم.
در پایان فرازى زیبا از نیایشهاى امام سجاد سلاماللّه علیه را یادآور میشویم، باشد که صحیفه سجادیه همواره الگوى ما در زندگى باشد:
“أللهمّ و أنت جعلت من صفایا تلک الوظائف، و خصائص تلک الفروض شهر رمضان، الّذى اختصصته من سائر الشهور و تخیرته من جمیع الأزمنه و الدّهور، و آثرته على کلّ أوقات السنه بما أنزلت فیه من القرآن والنور و ضاعفت فیه من الایمان، و فرضت فیه من الصّیام، و رغّبت فیه من القیام، و أجللت فیه من لیله القدر التى هى خیر من ألف شهر، ثمّ آثرتنا به على سائر الأمم واصطفیتنا بفضله دون اهل الملل، فصمنا بأمرک نهاره، و قمنا بعونک لیله، متعرضین بصیامه و قیامه لما عرضتنا له من رحمتک و نسبتنا الیه من مثوبتک و أنت الملى بما رغب فیه الیک، الجواد بما سئلت من فضلک القریب الى من حاول قربک؛۴
خداوندا! از کارهاى برگزیده و واجبات ویژه، ماه رمضان را قرار دادی؛
ماهى که آن را از میان دیگر ماهها برگزیدى، و از میان تمام زمانها و روزگاران، آن را انتخاب نمودى، و بر جمیع اوقات سال برتریش بخشیدى و انتخاب آن به دلیل قرآن و نورى است که در آن ماه فرو فرستادى، و ایمان را در آن دو برابر ساختى و روزهاش را واجب و شب زندهدارى را براى عبادت در آن ترغیب فرمودى و شب قدر را که از هزار شب برتر است.
در آن عظمت بخشیدى و گرامى داشتى، سپس ما را به وسیله آن ماه بر تمام امتها برگزیدى و به سبب فضیلتش ما را ـ نه دیگر پیروان ادیان راـ برترى بخشیدى، پس به فرمان تو روزش را روزه میداریم و به یارى تو شبش را به عبادت میپردازیم، در حالى که با صیام و قیامش، خویش را مشمول دعوتى که ما را در معرض آن قراردادهاى، میسازیم.
و آن را سبب دریافت پاداش تو میسازیم و تو برآن چه از درگاهت درخواست شود، توانایى و به آن چه که از فضل و احسانت مسألت گردد بخشایندهاى و به کسى که آهنگ تقرّب به تو جوید نزدیکی”.
آخرین سخن این که رسیدن این ماه سراسر خیر و برکت را به محضر مبارک ولى الله الاعظم روحى و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، و محضر مقام معظّم رهبرى و علماى بزرگ و تمام اقشار ملت شریف و سرفراز ایران اسلامى و عموم شیعیان جهان تبریک و تهنیت میگوئیم و امیدواریم خداوند ما را توفیق عبادت خصوصا در این ماه مبارک بخشد و مستوجب مغفرت و آمرزش درگاهش قرار دهد.
پی نوشت ها
۱ . المقنعه، ص ۳۰۸
۲ . فضائل الاشهر الثلاثه، ص۹۵
۳ . وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۲۰
۴ . دعاى ۴۵، صحیفه سجادیه
منبع:ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۹۳
به اشتراک گذاری