- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- 0 نظر

بخش ھشتم ده روز، روزه فکر
روزه فکری و تسلط بر نظام ارزیابی
قھرمان واقعی، آن است که ھمیشه قھرمان باشد. ما نمیخواھیم فقط گاه به گاه نتیجه بگیریم. نمیخواھیم فقط یک لحظه احساس شادمانی کنیم و یا ندرتاٌ درخشانی انجام دھیم. میخواھیم به طور دائم، احساساتی را تجربه کنیم که زندگی را ارزشمند میسازند. این حالت ثبات را چگونه میتوان به وجود آورد؟
باید گفت که این موضوع، بستگی به عادات شما دارد. دانستن کافی نیست، باید به دانستهھای خود عمل کنید. طرز فکری که ما را به جایی رسانده است که اکنون ھستیم، ما را به جایی که میخواھیم برویم، نخواھد رساند. تغییر، بزرگترین یار ماست، با وجود این بسیاری از اشخاص، سازمانھا، و جوامع، در مقابل تغییر، مقاومت میکنند و شیوهھای فعلی خود را با توجه به موفقیتھای گذشته، توجیه مینمایند.
لیکن اگر میخواھیم به موفقیتھای بالاتری در زمینهھای فردی یا شغلی برسیم، لازم است که برداشتھا و تلقیھای متفاوتی داشته باشیم. آیا یک اتومبیل آخرین مدل را میخرید تا آن را در گاراژ منزلتان پارک کنید؟ آیا پیشرفتهترین کامپیوترھا را میخرید تا آن را در کمدی بایگانی سازید؟
مطمئنم که پاسخ شما به پرسشھای بالا، منفی است. اکنون میپرسم که آیا این کتاب را خریدهاید تا از شیوهھای مؤثری که در آن ھست، استفاده نکنید؟
گمان نمیکنم چنین باشد. به این جھت در این بخش از کتاب، طرح سادهای را پیشنھاد میکنم تا به کمک آن بتوانید الگوھای فکری، عاطفی و رفتاری گذشته را در ھم بشکنید و نشان دھید که میتوانید روشھای تازه و نیرومندی را که قبلاٌ آموختهاید بلافاصله به اجرا درآورید. من ضمانت میکنم که اگر این طرح را با دقت اجرا کنید، خواھید توانست الگوھای رفتاری تازه را برای ھمیشه در خود تثبیت کنید.
آری، این موضوع حقیقت دارد که نیروی باد و باران و سایر تغییرات جوی، در اختیار ما نیست. اما میتوانیم بادبانھای خود را طوری تنظیم کنیم که با استفاده از ھمان تغییرات، قایق خود را به سر منزل مقصود برسانیم. تمام افراد موفقی که میشناسم، دارای قدرت تمرکز و روشنبینی ھستند و میتوانند در میان طوفان احساسات، خونسردی خود را حفظ کنند. چگونه این کار را میکنند؟
من دریافتهام که بیشتر این افراد برای خود یک قانون اساسی دارند: ھرگز بیش از ۱۰ درصد از اوقات خود را صرف فکر کردن به مشکل نکنید و ھمیشه ۹۰ درصد از وقت خود را صرف یافتن راهحل نمایید.
چگونه میتوانید بر افکار و احساسات خود مسلط شوید. در این جا میخواھیم به کشف یکی از مؤثرترین شیوهھای بپردازیم که ترکیبی از واقعبینی و خوشبینی است. سالھا پیش، تفکر مثبت را جزو بھترین راهحلھا نمیدانستم. فکر میکردم که اگر امور را بھتر از آنچه که ھستند نبینم، دلیل ھوشمندی است. حقیقت آنست که تعادل، شرط زندگی است. اگر متوجه علفھای ھرزه باغمان نباشیم باغ از بین میرود. ھمین طور توجه بیش از حد به علفھای ھرزه، باعث اتلاف وقت است. شیوه بزرگان راه میانه است.
۱- ھر واقعهای را آنچنان که ھست ببینید. (نه بدتر از آنچه که ھست.)
۲- آن را بھتر از آنچه که ھست ببینید.
۳- این طرز نگریستن را شیوه خود قرار دھید.
مھمترین قدم در زمینه وجینکاری باغ ذھنی ما، این است که الگوھای محدودکننده را بر طرف کنیم و بھترین راه انجام این کار، ده روز، روزه فکری است که ضمن آن میتوانیم آگاھانه بر افکار خود مسلط شویم. این برنامه، فرصتی عالی برای رفع الگوھای منفی و نابودکننده است. موضوع، بسیار ساده است. ظرف ده روز آینده که از ھم اکنون آغاز میشود، تصمیم قاطع بگیرید که کاملاٌ بر افکار و احساسات خود مسلط باشید. و ھم اکنون تصمیم بگیرید که به ھیچ وجه به مدت ده روز متوالی دچار افکار و احساسات منفی و بیثمر نشوید.
ده روز، روزه فکری
برای ده روز آینده، زندگی تازهای آغاز کنید! قوانین کار به شرح زیر است:
۱- به مدت ده روز متوالی از باقی ماندن در افکار و احساسات بیھوده خودداری کنید. از فرو رفتن در مسائل ضعیفکننده و بکار بردن کلمات و تمثیلھای مخرب اجتناب کنید.
۲- اگر افکار شما متوجه امور منفی شد، بلافاصله با کمک شیوهھایی که آموختهاید، جھت فکری خود را عوض کنید.
۳- ھر روز صبح پرسشھای نیروبخش صبحگاھی را تکرار و خود را برای موفقیت آماده کنید.
۴- برای ده روز متوالی سعی کنید که توجھتان مطلقاٌ به راهحلھا باشد، نه به مسائل و مشکلات، ھرگاه مشکلی به نظرتان رسید بلافاصله فکر خود را به یافتن راهحل آن متوجه کنید.
۵- اگر متوجه شدید که در یکی از افکار و احساسات نامطلوب فرو رفتهاید، خود را زیاد سرزنش نکنید و بلافاصله به تغییر روحیه خود بپردازید؛ اما اگر به مدت طولانی در افکار و احساسات منفی باقی ماندید، تا روز بعد صبر کنید و آنگاه ده روز، روزه فکری را از سر بگیرید. ھر چند که ممکن است چندین روز، روزه خود را ادامه داده باشید.
آیا واقعاٌ حاضرید که برداشت تازهای از زندگی داشته باشید؟ ده روز روزه فکری را آغاز نکنید، مگر این که مطمئن باشید که میخواھید آن را تا پایان مدت ادامه دھید. این، کار اشخاص ضعیف نیست، این کار کسانی است که واقعاٌ میخواھند نظام عصبی خود را برای الگوھای عاطفی نیروبخش شرطی کنند تا به درجات بالاتری از موفقیت برسند.
این شیوه، مخصوص کسانی است که میخواھند شیوهھایی را که آموختهاید (تداعی عصبی شرطی، پرسش، کلمات دگرگونکننده، تمثیل، تغییر مرکز توجه و حالت جسمی) به صورت بخشی از تجارب روزانه در آورند.
چگونه میتوان از اھرم روانی برای تقویت روحیه و ادامه روزه، ده روزه استفاده کرد؟
موضوع را به دوستان، خویشاوندان و ھمکارانتان اعلام کنید و از آنھا کمک بگیرید. حتی بھتر است رفیق ھمراھی پیدا کنید و ھمزمان به روزه فکری مبادرت کنید. اگر در این مدت خاطرات روزانه خود را یادداشت کنید. بسیار عالی است. با ثبت موفقیتھای خود در زمینه رفع الگوھای منفی نقشه شاھراھی را ترسیم میکنید که بسیار ارزشمند است و در آینده ھرگاه به جادهھای انحرافی بر خوردید میتوانید به آن نقشه مراجعه کنید.
سالھا پیش، عادت کردم که روزانه حداقل به مدت سی دقیقه مطالعه کنم و این یکی از ارزشمندترین عادتھای زندگی من بوده است. جیم ران یکی از استادان من گفته بود که مطالعه چیزی که ارزش داشته باشد، نیروبخش باشد و مھارتھای تازهای به انسان بیاموزد، از غذا خوردن مھمتر است. میگفت از خوردن شام صرفنظر کن اما از مطالعه چشمپوشی نکن. پس در ھنگام گرفتن ده روز، روزه فکری و پاکسازی ذھن، با مطالعه مطالبی که بینش شما را افزون سازد و شیوهھای نوین زندگی را به شما بیاموزد روح خود را تغذیه کنید. به خاطر داشته باشید: رھبران اھل مطالعهاند.
روزه ده روزه فکری چه فوایدی دارد؟
۱- به الگوھای عادتی ذھنی که باعث عقب افتادن شما شدهاند، آگاه میشوند.
۲- ناچار میشوید جانشینھای مفید برای آنھا پیدا کنید.
۳- ھر بار برای رفع مشکلات، افکار خود را کنترل میکنید، اعتماد به نفستان زیاد میشود.
۴- مھمتر از ھمه آن که باعث میشود عادتھای تازه، معیارھای نو و انتظارات جدیدی پیدا کنید که زندگانیتان را پربارتر سازد.
موفقیت، فرآیندی قدم به قدم است و از مراعات یک رشته اصول ساده و نظم و انضباطھای جزیی بدست میآید. ھمچنان که قطار، به تدریج سرعت میگیرد، این تمرین نیز باعث میشود که عادات قدیمی را پشت سر گذارید و با سوختی که از عادات تازه بدست میآورید، با سرعتی بیسابقه پیش بروید.
آیا این فقط یک تمرین ده روزه است؟
در واقع چنین نیست. شما ھرگز نباید به عادات منفی گذشته بر گردید، مگر آن که خود چنین بخواھید. میتوانید در تمام عمر به چیزھای خوب و مثبت فکر کنید و به این کار(معتاد) شوید.
اگر پس از گذشتن ده روز و ترک الگوھای مسموم فکری، باز ھم ھوس کردید که به آن عادتھا بر گردید، میل خودتان است. اما من اطمینان دارم که پس از آشنا شدن با روشھای تازه، بازگشت به آن شیوهھای منفی در نظرتان تھوعآور خواھد بود. فقط یادتان باشد که ھر وقت دچار آن عواطف منفی شدید، مقابله با آنھا را قبلاٌ آموختهاید و میتوانید بلافاصله خود را در مسیر صحیح قرار دھید.
از میان کارھایی که میکنم، یک جنبه را بسیار دوست میدارم و آن فرصتی است که یافتهام تا رمز و راز رفتار انسانی را بگشایم و سپس راهحلھایی را ارائه کنم که واقعاٌ تغییری در کیفیت زندگی افراد، پدید آورد. برای این که کار تغییر، آسانتر انجام شود، از سطح، به عمق فرو میروم و اھرمھای حساسی از قبیل باورھای کلی و تمثیلھا را مورد توجه قرار میدھد.
من عادت دارم که ھر روز در نقش کارآگاه شرلوک ھلمز فرو روم تا جزییات دقیق تجربهھای منحصر به فرد دیگران را پھلوی ھم گذارم و معماھای رفتاری آنان را کشف کنم. سرنخھای رفتاری گاھی ھمچون دودی که از لوله اسلحه خارج میشوند، افشاگرند و گاه بسیار ظزیف و نامریی ھستند و کشف آنھا نیازمند تحقیق و تجسس بیشتری است. اما سرانجام، ھمه سرنخھا به عوامل اصلی خاصی ختم میشوند.
تفاوت انسانھا در نحوه استدلالشان است. ھر کسی با توجه به نظام خاصی تصمیم میگیرد که ھر واقعهای را چگونه تعبیر و تفسیر کند و چه عملی را انجام دھد. من این نظام را (نظام اساسی ارزیابی) مینامم.
اھمیت درک رفتار انسانی را میتوان به کمک یک تمثیل، نشان داد. فرض کنید مردی در کنار رودخانهای ایستاده است. ناگھان صدای فریادی را میشنود و متوجه میشود که کسی در حال غرق شدن است. فوراٌ به آب میپرد و او را نجات میدھد. اما ھنوز نفس تازه نکرده فریادھای دیگری را میشنود و باز به آب میپرد و دو نفر دیگر را نجات میدھد، اما پیش از آن که حالش جا بیاید، صدای چھار نفر دیگر را که کمک میخواھند، میشنود.
او تمام روز را صرف نجات افرادی میکند که در چنگال امواج خروشان گرفتار شدهاند. کاش این مرد خیرخواه، چند قدمی به طرف بالای رودخانه میرفت تا متوجه شود که دیوانهای مردم را یکی یکی به رودخانه میاندازد!
خود شما اگر به جای رفع معلول، به مبارزه با علت میپرداختید، چقدر در مصرف انرژی صرفهجویی میکردید؟ اگر(نظام اساسی) ارزیابی را درک کنید، خود را مجھز کردهاید تاثیر رفتار خود و دیگران تاثیر مثبتی بگذارید. نحوه ارزیابی مشکلات و فرصتھای زندگی، علمی آشکار است.
با دانستن عوامل نظام تصمیمگیری و قضاوت، نه فقط علت رفتارھای خود را درک میکنید، بلکه میتوانید پیشبینی کنید که چه چیزھایی در شما حالت دافعه و چه چیزھایی حالت جاذبه ایجاد میکنند. چنان که خواھیم دید تصمیم و ارزیابی، بر پایه پنج جزء اساسی است، خواه این تصمیم مربوط به شام خوردن باشد و خواه مربوط به ازدواج. ھر یک از ما دارای ترکیب خاصی از این پنج جزء ھستیم و ھمین امر باعث میشود که زندگی ما، منحصر به فرد باشد.
ھنگامی که روابطتان با کسی تیره میشود، آیا بھتر نیست علت رفتار طرف مقابل را درک کنید تا بتوانید رشته قطع شده را بلافاصله گره بزنید؟ خصوصاٌ در ازدواج باید ھر روز مراقب فشارھای روانی کوچکی که پیش میآید باشید تا بتوانید رشتهای که شما را در ابتدا به هم پیوند داده است، محکمتر کنید.
اگر ھمسر شما در اثر فشار کار، سخنان دلسردکنندهای میگوید معنیاش آن نیست که به آخر خط رسیدهاید. معنیاش آن است که ھمسر مورد علاقه شما به محبت و حمایت بیشتری نیاز دارد. اگر قیمت سھام کارخانهای یک روز اتفاقاٌ در بازار بورس تنزل کرد، نمیتوان آن را ملاک قضاوت درباره عملکرد آن شرکت قرار داد. به همین ترتیب نمیتوان درباره شخصیت یک فرد بر اساس یک رفتار اتفاقی به داوری نشست. رفتار، ھمیشه معرف شخصیت فرد نیست. برای شناخت افراد باید انگیزهھای آنان را شناخت.
اگر از مطالعه طرز فکر و نحوه عمل بزرگان و رھبران، یک نکته را یاد گرفته باشم آن نکته این است که زندگانی برتر، نتیجه قضاوت برتر است. مثلاٌ کسانی که از نظر مالی موفق میشوند، راھھای بھتری برای ارزیابی فرصتھا، احتمال خطر، و منفعت سراغ دارند. ھر چند ھر کسی میتواند در زمینهھای گوناگون، اطلاعات فراوانی را بدست آورد، اما نظام تصمیمگیری و قضاوت غولھای نشاندھنده، برتری آنان را سبب میشود.
کسانی که در زندگی زناشویی خود روابط پایداری را ایجاد میکنند نیز از قدرت ارزیابی فوق العادهای برخوردارند و میتوانند در ھنگامی که اوضاع متشنج میشود، واکنشھای مناسبی نشان دھند. افراد خوشبخت نیز راھھای مؤثرتری را برای ارزیابی (مشکلات) میدانند. خبر خوشی که برایتان دارم این است که لازم نیست سالھا رنج بکشید بلکه میتوانید شیوهھای افراد موفق را در ھر زمینه الگوبرداری کنید.
باید شیوهھای قضاوت خود را بشناسید و بر آنھا مسلط باشید و گرنه این شیوهھا شما را به مسیری میرانند که سرانجام نسبت به تواناییھای خود مشکوک میشوید. فرض کنید مشغول تنیسبازی ھستید و ضربه ضعیفی میزنید.
بیشتر مردم در چنین مواردی، موضوع را به شکل بدی تعمیم میدھند و ابتدا میگویند: (عجب ضربه افتضاحی!) و بعد (امروز اصلاٌ نتوانستم خوب بازی کنم.) ھرگز سعی نکنید با چنین افکار و قضاوتی خود را شکست دھید! ھم اکنون دست کم دو واقعه که آنھا را به صورت منفی بزرگ جلوه دادهاید به خاطر آورید. آیا این واقعه در زمینه روابطتان بوده است؟ در زمینه عملکرد شغلی؟ یا توانایی جسمی؟
اکنون تصمیم بگیرید که این الگو را دور اندازید، دفعه بعد که این حالت شروع شد بلافاصله آن را از ذھن خود پاک کنید. با آن طرز فکر وداع کنید و فکر خود را متوجه ھدف سازید. به تغییری که بلافاصله در حاصل عملکردتان پیدا میشود، دقت کنید.
آنچه در میان ھمه افراد موفق مشترک است، قضاوت و ارزیابی عالی آنھاست. وین گرتسکی قھرمان بزرگ ھاکی نیز از این قاعده مستثنی نیست. آیا او بزرگترین، نیرومندترین و سریعتری بازیکن تیم است؟ خود او چنین ادعایی ندارد. وقتی از او علت موفقیتش را پرسیدم، گفت موقعی که سایر بازیکنان به دنبال توپ حرکت میکنند، من به طرف محلی میروم که توپ به آنجا خواھد رسید.
قدرت پیشبینی و سنجش سرعت و مسیر توپ و نحوه عملکرد و انگیزه سایر بازیکنان باعث شده است که او خود را در موقعیتی بالاتر از دیگران قرار دھد. اگر ھم اکنون قدرت پیشبینی بیشتری داشتید، چه تفاوتھای بزرگی در شرایط زندگیتان پدید میآمد؟ شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که زمانی از شنیدن مطلبی به گریه افتاده باشید، در حالی که ھمان سخن در شرایط دیگری شما را به خنده انداخته است. علت، به احتمال زیاد مربوط به تغییر شرایط روحی شماست.
شرایط فکری و عاطفی، اولین عنصر (نظام اساسی ارزیابی) است. در حالت اعتماد به نفس و خوشبینی، تصمیمھایی میگیرید و در ھنگامی که وحشتزده و آسیبپذیر ھستید، تصمیماتی دیگر. در شرایطی احتیاط، شرط عقل است و در شرایطی دیگر، مانع پیشرفت. ھنگام تصمیمگیری و تعبیر وقایع و اقدام به عمل، باید روحیهای نیرومند داشته باشید نه این که برای بقای خود به طور غریزی واکنش نشان دھید.
دومین سنگ بنای نظام اساسی، پرسش است. پیش از انجام ھر کاری باید قضاوت کنید و بپرسید(معنی این کار چیست، و چه باید بکنم تا رنجھا را دفع و خوشیھا را فراھم سازم؟) پرسشھای خاصی که از خود میکنید، اثری نیرومند بر اعمال شما دارند.
ھنگامی که با کسی وعده ملاقات دارید، آیا طبق عادت میگویی(اگر این شخص پیشنھاد مرا رد کند یا مرا برنجاند چه؟) اگر چنین باشد، خود را در معرض قضاوتھایی قرار میدھید که ممکن است باعث از دادن فرصت شود. اما اگر از خود بپرسید(بھتر نیست اول درباره شخصیت این شخص تحقیق کنم؟ دوستی با این شخص، چقدر برایم جالب و مفید است؟) این پرسشھا باعث میشود که از موقعیت، بھتر استفاده کنید.
ھمه ما دوستدار رنج کمتر و لذت بیشتر ھستیم. اما ھر یک از ما، راه متفاوتی برای رسیدن به این ھدفھا آموختهایم. در نتیجه ھر یک از ما یاد گرفتهایم که به بعضی از عواطف خود، بھای بیشتری بدھیم. مثلاٌ بعضیھا نھایت خوشی را در آرامش و امنیت میدانند و بعضی دیگر، طرفدار ماجراجویی ھستند.
سومین عنصر نظام اساسی، سلسله مراتب ارزش ھاست و آن عبارت از فھرستی است که در آن مھمترین (لذتبخشترین) حالات روحی و ھمچنین رنجآورترین آنھا به ترتیب اولویت نوشته شده باشد. ھر تصمیمی که میگیریم و ھر قضاوتی که میکنیم، به طور ناخودآگاه برخاسته از میل به ارزش ھای لذتبخش و اجتناب از ارزشھای رنجآور است. مثلاٌ اگر به عشق، بھای زیادی بدھید و در عین حال ھیچ نوع تضاد عقیده برایتان قابل تحمل نباشد، آیا فکر نمیکنید که این طرز فکر، بر صداقت شما در روابط شخصی اثر بگذارد؟
چھارمین عنصر نظام اساسی، اعتقادات شماست. اعتقادات کلی، تعیینکننده انتظاراتی است که از خود، از دیگران، و به طور کلی از زندگی دارید. این اعتقادات غالباٌ بر نحوه ارزیابی شما اثر میگذارند. دسته خاصی از اعتقادات به صورت قوانین فردی تظاھر میکنند و به شما میگویند که در چه صورت و تحت چه شرایطی، ارزش ھای مورد نظرتان تامین میشوند.
به عنوان مثال، اعتقاد بعضی از اشخاص این است که (اگر مرا دوست داشتی، ھرگز صدایت را برای من بلند نمیکردی.) این اشخاص برای خود قانونی دارند که میگوید اوج گرفتن صدا، نشانه بیمھری است، ھر چند که این عقیده ممکن است پایه و اساسی نداشته باشد. آیا شما ھم در زمینه روابط، برای خود اعتقادات و قوانینی دارید؟ آیا این عقاید مفید واقع شدهاند یا خیر؟ اعتقادات چگونه پیدا میشوند؟
پنجمین عنصر نظام اساسی، مرجع است. مرجع عبارت از مخلوط درھمی از تجارب و اطلاعات است که در بایگانی عظیمی به نام مغز نگھداری میشوند. مرجعھا مواد خام و سازنده اعتقاداتی ھستند که منجر به قضاوت و تصمیم میشوند.
ھر کسی تجارب یا مرجعھای بیشماری در ذھن خود دارد که میتواند از آنھا استفاده کند؛ مرجعھایی که انتخاب میکنید و از بایگانی مغز خود خارج میسازید، تعیینکننده معنایی است که به تجربه میدھید، احساسی که در قبال آن دارید، و عملی که میخواھید انجام دھید. به عنوان مثال خیلی فرق میکند اگر احساس کنید، ھمیشه از وجود شما سوءاستفاده شده است یا این که احساس کنید که با عشق و محبت بیقید و شرط بزرگ شدهاید. یا این که در زندگی آزاد و لاابالی بودهاید، یا تابع انضباط.
ادامه دارد…
منبع: آنتونی رابینز؛ راز موفقیت؛ ص۵۸-۶۴