- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 17 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ذبیح الله محلاتی مشتاق عسکری (۱۳۱۰-۱۴۰۶ه.ق)، معروف به ذبیح الله محلاتی از علما و نویسندگان شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
وی از دانش آموختگان حوزه علمیه نجف و سامرا و از محضر آیات عظام سید ابراهیم استهباناتی، شیخ حسین رشتی، شیخ عبدالحسین رشتی، محمد عسکری تهرانی، سید ابوتراب خوانساری، امام خمینی، میرزا حسین نایینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، حاج شیخ محمدجواد بلاغی و دیگران بهره برد.
بیشترین شهرت آیت الله محلاتی به خاطر تالیفات بسیار اوست که بیش از شصت تالیف دارد که از جمله آنها ریاحین الشریعه، کشف الغرور، مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا و فرسان الهیجاء می باشد.
ولادت و نسب
ذبیح الله، سال ۱۳۱۰ هـ. ق. در خانواده ای مذهبی در شهر محلات دیده به جهان گشود. هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که پدرش را از دست داد. وی در مقدمه اکثر تالیفاتش نسب خود را چنین بیان می کند: ذبیح الله بن محمدعلی بن علی اکبر بن اسماعیل بن اتابک عسکری محلاتی.
تحصیلات ذبیح الله [۱]
دروس مقدماتی را در شهر خود، محلات، آموخت. وی که مشتاق بود تا مراحل بالاتر علمی را بپیماید، در ماه محرم الحرام سال ۱۳۳۰ هـ. ق. به نجف اشرف مهاجرت نمود و دروس عالیه حوزوی را در محضر آیات عظام آقا میرزا ابراهیم استهباناتی، فیروزآبادی، عبدالحسین رشتی، حسین رشتی و… فراگرفت. وی از عالمانی چون میرزا حسین نایینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، و حاج شیخ محمدجواد بلاغی (متوفای ۱۳۱۳ هـ. ش.) بهره های فراوان برد. او دوازده سال در نجف اشرف مشغول تحصیل بود و توانست به پیشرفت های قابل ملاحظه ای در علوم حوزوی و مطالعه احادیث و تفاسیر قرآن برسد. [۲][۳]
هجرت به سامرا
پس از آن که میرزای بزرگ، سید محمدحسن شیرازی در سال (۱۲۹۱ هـ. ق.) به سامرا مهاجرت نمود و در آن جا، حوزه بزرگی تاسیس کرد، جمعی از طلاب و عالمان دینی که در نجف اشرف بودند به آن جا مهاجرت کردند و بر آبادانی آنجا افزودند. شیخ ذبیح الله پس از ۱۲ سال تحصیل در نجف اشرف در ماه شعبان سال ۱۳۴۱ هـ. ق. به سامرا مهاجرت نمود و به تحصیل در سطوح عالی و خارج فقه و تدریس در مراحل مقدماتی پرداخت. او دروس رجالی، حدیث و درایه را از محضر آیت الله میرزا محمد عسکری تهرانی فراگرفت و افتخار دامادی ایشان را نیز یافت. [۴]
مدتی نیز در کاظمین از محضر علامه سید حسن صدر کاظمینی استفاده کرد. [۵]
شیخ ذبیح الله محلاتی تا سال ۱۳۷۶ هـ. ق. حدود ۳۵ سال در سامرا زندگی کرد. او که محبت زیادی نسبت به اهل بیت (علیهم السّلام) داشت، سال ها در کنار حرم عسکریین (علیهماالسلام) زیست و تحصیل و تحقیق کرد.
تغییر نام خانوادگی
روزی از طرف کنسول ایران به ایرانیان مقیم سامرا اعلام شد که باید دارای شناسنامه و نام خانوادگی باشند، آقا میرزا محمد تهرانی و دامادهایش تصمیم گرفتند برای خود نام خانوادگی انتخاب کنند. در این جریان آقای میرزا محمد تهرانی به میرزا محمد شریف عسکری و آقای شیخ ذبیح الله محلاتی به شیخ ذبیح الله مشتاق عسکری و آقای میرزا حبیب الله اشتهاردی به میرزا حبیب الله مدرس عسکری نامیده شدند و به این ترتیب آن ها افتخار نسبت خود را به امامین عسکریین را در نام خانوادگی آشکار کردند. [۶]
بازگشت به تهران
محقق محلاتی پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۷۶ هـ. ق. به تهران مراجعت کرد و در مسجد مشیرالدوله واقع در خیابان خاوران اقامه نماز جماعت نمود و به ترویج دین و تبلیغ احکام و نشر معارف و آثار اهل بیت (علیهم السّلام) که از وظایف اصلی روحانیون است مشغول شد. [۷]
اجازه روایی
شیخ ذبیح الله محلاتی هنگامی که در نجف اشرف به سر می برد، توانست از آیات عظام: میرزا حسین نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسن صدر کاظمی و آقا بزرگ تهرانی اجازه روایی دریافت کند. [۸]
استادان
شیخ ذبیح الله محلاتی از محضر عالمانی استفاده کرده است که به مختصری از زندگی آنان اشاره می شود:
۱. ابراهیم استهباناتی
ابراهیم استهباناتی به حاج سید میرزا آقا استهباناتی معروف بود. و پس از فوت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، از مراجع تقلید نجف اشرف به شمار می آمد. که بسیاری از مردم فارس از ایشان تقلید می کردند. شیخ ذبیح الله محلاتی در کتاب اختران تابناک می نویسد: «وی مردی محقق، مدقق، متکلم (متخصص در علم کلام)، فقیه و دانشمند جامع علم معقول و منقول بود. او در نجف اشرف یکی از معلمین فقه و اصول حقیر بود. بنده در نجف اشرف رسائل شیخ انصاری را در مسجد هندی نزد او خواندم. به جان خودم قسم در این مدتی که من با وی معاشرت داشتم لغزشی از او ندیدم و نشنیدم. وی مردی خوش اخلاق، بخشنده، خوش بیان، کثیرالعلم، با ذکاوت، کشنده نفس، زاهد و از زخارف دنیوی بیزار بود.» [۹]
شاگردان زیادی از جمله آیت الله مرعشی نجفی در محضر وی درس خوانده اند. از تالیفات او حاشیه بر «عروه الوثقی» به چاپ رسیده است. عاقبت پس از عمری تلاش و کوشش در نجف اشرف از دنیا رفت و در یکی از حجرات حرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) مدفون گردید. [۱۰]
۲. حسین رشتی
شیخ حسین رشتی از عالمان بزرگی بود که در نجف اشرف از درس شیخ مرتضی انصاری و پس از او از محضر شیخ راضی نجفی بهره برد. وی در سال ۱۲۹۱ هـ. ق. به همراه سید مجدد شیرازی به سامرا مهاجرت کرد و از ملازمان و شاگردان او گردید. پس از پایان تحصیلات به رشت بازگشت و مرجعیت آن سامان را به عهده گرفت. او در حدود سال ۱۳۱۰ هـ. ق. در رشت چشم از دنیا فرو بست. [۱۱]
۳. عبدالحسین رشتی
شیخ عبدالحسین بن عیسی بن یوسف بن علی بن عبدالغنی رشتی. وی در سال ۱۲۹۲ هـ. ق. در کربلا به دنیا آمد. در چهارده سالگی با پدرش به رشت آمد و مقدمات را در شهر خود به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل در دروس سطح به تهران آمد و پس از ده سال تحصیل و تدریس در مدرسه صدر تهران در سال ۱۳۲۳ هـ. ق. به نجف اشرف مهاجرت نمود. و در شمار نزدیکان شیخ محمدکاظم خراسانی و سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی قرار گرفت. از خدمات او به حوزه بزرگ نجف، می توان به اصلاح و تنظیم دروس دینی حوزه نجف اشاره کرد.
او آثار و تالیفات زیادی دارد که به نام برخی از آن ها اشاره می شود: کشف الاشتباه، البیان فی تفسیر القرآن، تعلیقات فقهیه در ۶ جلد، شرح الکفایه، ثمرات الاصول، القضاء، حاشیه مجمع البیان، موضوع العلم و… .
شیخ عبدالحسین رشتی سه فرزند داشت. ۱. حاج شیخ محمد رشتی از شاگردان برجسته آیت الله سید محسن حکیم که در حادثه حکومت بعث عراق اخراج و به مشهد منتقل شد و در همان جا در سال ۱۳۹۴ هـ. ق. فوت نمود. ۲. شیخ عبدالرسول رشتی از عالمان رشت و شاگردان میرزا حبیب الله رشتی بود و در سال ۱۳۳۰ هـ. ق. از دنیا رفت. ۳. شیخ عبدالله رشتی عالمی جلیل و حکیمی فاضل بود.
شیخ عبدالحسین رشتی پس از عمری تلاش در راه تقویت حوزه علمیه و طلاب در روز سه شنبه ۱۲ جمادی الثانی سال ۱۳۷۳ هـ. ق. در نجف اشرف بدرود حیات گفت و در وادی السلام در مقبره شخصی اش به خاک سپرده شد. [۱۲][۱۳]
۴. محمد عسکری تهرانی
محمد عسکری تهرانی در سال ۱۲۸۱ هـ. ق. در سامرا به دنیا آمد. سال ها به عنوان یکی از مدرسان عالی مقام در سامرا سکونت داشت. او یکی از شاگردان میرزای بزرگ و میرزای کوچک (میرزا محمدتقی شیرازی) بود. از ویژگی های ایشان این است که وی تربیت شده دامان میرزای بزرگ بود. پس از وفات آقا رجبعلی تهرانی (پدر آیت الله میرزا محمد تهرانی) مادرش که بانویی دانشمند و در حسابرسی بسیار آگاه و کاردان و امین بود، عهده دار بخشی از امور دفتر وجوهات میرزای بزرگ شد. و سرانجام میرزای بزرگ با او ازدواج نمود. به این ترتیب آقا میرزا محمد تهرانی که در آن وقت کودک بود، تحت سرپرستی میرزای بزرگ و جزو تربیت شدگان و شاگردان وی قرار گرفت.
آیت الله میرزا محمد تهرانی با بانویی علویه به نام سیده عالیه که دختر یکی از علمای آن عصر به نام سید زین العابدین بود، ازدواج کرد و از او صاحب پنج دختر و سه پسر به نام های میرزا نجم الدین شریف عسکری، میرزا ابوالحسن و میرزا مهدی شد که دو نفر اول از علما بودند و هر سه وفات یافته اند.» [۱۴]
میرزا نجم الدین شریف عسکری سال ها در سامرا نماز جماعت اقامه می نمود و چندین سال به فرمان مرحوم سید محسن حکیم در «هارونیه بغداد» به ترویج دین مشغول بود. علامه میرزا محمد عسکری از شاگردان مبرز سید محمد فشارکی و محقق خراسانی و میرزا محمدتقی شیرازی بوده و از آن مرحوم اجازه اجتهاد مطلق داشته است.
وی تالیفاتی دارد از جمله: «مستدرک البحار» در ۶ جلد بزرگ، پیرامون اجازات «بحار الانوار» «صحیفه المهدیه»، که پیرامون ادعیه حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) نوشته شده است. [۱۵]
او در سال ۱۳۶۱ هـ. ق. برای زیارت امام رضا (علیه السلام) و حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به ایران سفر کرد. عاقبت این مرد عالم که به وی علامه می گفتند در سال ۱۳۷۱ هـ. ق. به رحمت ایزدی پیوست. [۱۶] علامه سید مرتضی عسکری از محققان شهیر کشور، فرزند اوست.
۵. سید ابوتراب خوانساری
شیخ ذبیح الله محلاتی در اختران تابناک، ضمن معرفی سید ابوتراب خوانساری می نویسد: «در نجف اشرف، علم رجال را در مسجد زرگرها نزد او ( سید ابوتراب خوانساری ) می خواندم.»
۶. امام خمینی
کسانی که به شرح حال شیخ ذبیح الله اشاره کرده اند، نام امام خمینی را در ردیف استادان وی ذکر نکرده اند. اما خود وی در یکی از نوشته هایش ضمن نقل مطلبی می گوید: در درس امام خمینی در مسجد اعظم قم حاضر بودم: که نشان می دهد وی در سخنرانی های پرشور امام خمینی در روزهای آغاز انقلاب اسلامی و جریان پانزدهم خرداد نیز حضور می یافته است. [۱۷]
دیدگاه ها
به برخی از دیدگاه های شیخ ذبیح الله محلاتی اشاره خواهیم کرد.
۱. تایید انقلاب اسلامی
شیخ ذبیح الله محلاتی در ایام انقلاب اسلامی ایران در تهران به سر می برد، اگرچه از مبارزات و فعالیت های او در این باره اطلاعاتی در دست نیست و شاید به سبب کهنسالی، توان چنین فعالیت هایی را نداشته است اما در آثارش نکات قابل توجهی به چشم می خورد که نشانگر خشنودی او از انقلاب ایران و حمایت او از مستضعفان است. او در آثارش، خصوصا آثاری که بعد از انقلاب به چاپ رسانیده است ظلم های رضا شاه و محمدرضا شاه را یادآور می شود و از کشف حجاب و تبعید و توبیخ علمای اسلام به عنوان بزرگترین ستم ها یاد می کند.
وی پس از یادآوری نام وزیران دوران رضا شاه از قبیل: ذکاءالملک، معروف به محمدعلی فروغی، حسنعلی منصور، دکتر محمد مصدق، حسین علاء و… در تشریح کارهای محمدرضا شاه می نویسد: «این جماعت که هر یک نخست وزیر شدند در مدت وزارت خود نفعی به ایران نرسانیدند و همه شاگرد آمریکا بودند و شاه آریامهر رئیس شاگردها بود.»
او ضمن انتقاد از شاه می نویسد: ـ… وی با دین مقدس اسلام معارض بود، اگرچه اقرار لسانی داشت، ولی عملا مخالف بود، مذهب زردتشتی را ترویج می کرد و او را پیغمبر گرامی ایران می دانست.» [۱۸]
وی به مبارزات امام در مقابل تاراج نفت توسط آمریکا اشاره می کند و می گوید: «اتفاقا حقیر روزی در مسجد اعظم قم که ایشان درس می گفتند پای درس حاضر بودم که فرمود: شاه ما را به آمریکا فروخت. ثروت ما را در اختیار یهودی ها قرار داد و کلمات دیگر که فراموش کرده ام. به واسطه این کلمات این مرد بزرگ را به ترکیه تبعید کردند.» [۱۹]
۲. تایید امام خمینی
شیخ ذبیح الله که عاشق حقیقت راستین بود هنگامی که شنید امام در سال ۱۳۵۷ ش. پس از سال ها تبعید به ایران باز می گردد، بی اختیار اشک از چشمانش جاری شد، که نشانگر علاقه زیاد وی به امام بود. [۲۰]
وی در جای دیگر از زندگی نامه امام به شجاعت ملت ایران در برابر رژیم پهلوی اشاره می کند و می نویسد: «حقیر که شجاعت و صبر و ثبات ملت ایران را دیدم به یاد حدیث مروی از موسی بن جعفر (علیه السلام) افتادم که فرموده: مردی از اهل قم مردم را به سوی خدا دعوت می کند. قومی با او همراهی کنند مانند پاره های آهن و صرصر عاصف و باد مخالف آن ها را نلغزاند. از جنگ با دشمن ملول نمی شوند و ترسی در دل آن ها راه ندارد، بر خدا توکل دارند و عاقبت از (آن) متقین است. [۲۱]
۳. تایید ولایت فقیه
شیخ ذبیح الله محلاتی پس از ذکر تاریخ رای مردم به جمهوری اسلامی و حکومت ولی فقیه، ضمن تایید این حکومت، کتاب کوچکی که در برابر مخالفان چاپ شده می ستاید و متن کامل آن را می آورد که قسمتی از آن چنین است: « ولایت فقیه که امتداد ولایت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) است برای ایصال به حق و تطهیر زمان و تصحیح جامعه و تهذیب رهبری، اینک به دست منتخبین امت در قانون اساسی به تصویب رسیده است. تا عزت قومی و قدرت معنوی و تشکل معنوی تباه نشود و شعله های تشیع فرو نمیرد و شیعه که جریان اصیل حماسه کلی اسلام است در برابر امپریالیسم شرق و غرب و صهیونیسم، قدرت تعهد و مقاومت را از دست ندهد و این ولایت برای عزت قرآن و شکوه قبله و حشمت اسلام و حقوق خلق ها بسی گرانبهاست….» [۲۲]
ویژگی ها
به برخی از ویژگی های شیخ ذبیح الله محلاتی اشاره خواهیم کرد.
۱. دلباخته اهل بیت
در پایان کتاب قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) اشعار زیبایی در مدح و منقبت اهل بیت (علیهم السّلام) آورده است که نشانگر علاقه خاص او به خاندان نبوت است.
۲. تبلیغ دین
علاوه بر آثار وی ـ که همگی آن ها به نوعی تبلیغ دین مبین اسلام هستند ـ او اهل منبر و سخنرانی نیز بود و مدتی را که در سامرا به سر می برد، هر سال ایام محرم و صفر به عشق اهل بیت (علیهم السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) به کویت می رفت و وظیفه خود را در بیان احکام اسلام و شریعت محمدی انجام می داد. [۲۳]
۳. ذوق شعری
وی شاعر نبوده است اما علاقه بسیاری به شعر داشته است و در بیشتر کتاب هایش به مناسبت موضوع، اشعار زیبایی را آورده است. مثلا در کتاب «ریاحین الشریعه» بیش از ۱۰ دیوان را بررسی نموده است و اشعار بسیاری پیرامون حجاب آورده است.
۴. نویسنده ای توانا
شیخ ذبیح الله محلاتی که بیشتر به خاطر آثارش شهرت دارد، دارای این ویژگی بود. او تتبع زیاد را سرلوحه کار خود قرار داده بود، چنانچه با مراجعه به آثار او مشهود است. به عنوان مثال او برای نگارش کتاب «ریاحین الشریعه» و «فرسان الهیجاء» بیش از ۵۳۰ عنوان کتاب از منابع شیعه و سنی را دیده است.
تقوای قلمی نیز یکی از شرایط یک نویسنده خوب است، که این شرط نیز به خوبی در آثار وی دیده می شود. او حتی موارد ریز اختلاف بین منابع مختلف را یادآور می شود. و این وظیفه خود را به خوبی انجام می دهد. او برای جذاب تر شدن آثارش، از حکایات بسیاری (البته مناسب با موضوع مورد بحث)، استفاده کرده است.
تالیفات
شیخ ذبیح الله محلاتی دارای آثار و تالیفات بسیاری است. چنان که تالیفات وی را بیش از ۶۰ عنوان ذکر کرده اند.
برخی از آثارش که تا کنون به چاپ رسیده بدین شرح است:
۱. کشف الغرور
کشف الغرور او مفاسد السفور یا وظیفه زنان:
مؤلف محترم در این کتاب به شرح آیات نورانی قرآن درباره حجاب و وظایف زنان می پردازد و ۱۵ آیه را شرح می دهد. سپس به شرح احادیث زیادی پیرامون همین موضوع می پردازد. در بخش دیگری از این کتاب به فرهنگ حجاب در امت های قبلی و مذاهب دیگر نیز اشاره می کند. [۲۴]
وی این کتاب را در سال ۱۳۵۰ هـ. ق. به نگارش درآورد و آماده چاپ نمود. اما چون در آن زمان امکانات چاپ به وسعت امروز نبود، نسخه ای از آن را به یکی از دوستانش داد تا در ایران به چاپ برساند اما به هر دلیل چاپ این کتاب تا سال ۱۳۵۴ هـ. ق. به تاخیر افتاد و در شوال آن سال، کشف حجاب از سوی دولت منحوس پهلوی به اجرا درآمد. لذا مؤلف از چاپ آن ناامید و مشغول فراهم کردن مقدمات چاپ کتاب «تاریخ سامرا» شد. تا این که در سال ۱۳۶۷ هـ. ق. که برای تبلیغ در ایام عاشورا به کویت رفته بود، مساله این کتاب را مطرح کرد. اهالی کویت دست به کار شده و وسائل طبع آن را فراهم آوردند و در سال ۱۳۶۸ هـ. ق. به چاپ رسید. [۲۵]
۲. ریاحین الشریعه
ریاحین الشریعه، در ترجمه بانوان دانشمند شیعه:
آیت الله محلاتی این کتاب را پس از کتاب «کشف الغرور» به رشته تحریر درآورد. جلد اول و دوم این اثر که مشهورترین کتاب وی در زبان فارسی می باشد حاوی مطالب بسیار ارزنده ای در خصوص زندگانی دختر گرامی اسلام، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) است. در جلد سوم به زندگی حضرت زینب (علیهاالسلام) و مادران اهل بیت (علیهم السّلام) و دختران آل طه و یاسین پرداخته است و جلد چهارم و پنجم را به زندگی بانوان دانشمند شیعه اختصاص داده است. وی در این کتاب و کتاب فرسان الهیجاء منابع شیعه و سنی را کاملا کاویده است. [۲۶]
البته برخی محققان، معتقدند تعدادی از زنانی که مرحوم محلاتی آورده دانشمند یا شیعه نبوده و در این کتاب معرفی شده اند. [۲۷]
این کتاب توسط آقای ناصر باقری بیدهندی تصحیح شده و آماده چاپ است. (نرم افزاری نیز به نام «ریاحین الشریعه» که محتوی هر پنج جلد کتاب ریاحین الشریعه می باشد و بیش از ۱۴۰ ساعت سخنرانی پیرامون مسائل مربوط به زنان و حقوق آنان و آداب همسرداری و… به همراه قطعاتی فیلم توسط شرکت نرم افزاری «گنجینه معرفت» تولید شده است.)
۳. مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا
این اثر معروف ترین کتاب وی به زبان عربی و جامع ترین کتاب درباره تاریخ سامرا به شمار می آید. مؤلف در جلد اول این مجموعه، سابقه سامرا را به زمان سام فرزند نوح (علیه السلام) می رساند و اشاره می کند که این شهر در زمان هارون نوسازی و در عصر معتصم بازسازی گردید. وی در ضمن تاریخ سامرا از طایفه هایی که در سامرا می زیسته اند، نیز به تفصیل سخن می گوید. مؤلف در سال ۱۳۵۰ هـ. ق. از نگارش جلد اول «مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا» فارغ شد. [۲۸]
جلد دوم به تاریخ برخی از تعمیرات آستان قدس عسکریین (علیهماالسلام)، مقبره های آل سلماسی و دیگر مقبره ها و کسانی که در سامرا دفن شده اند می پردازد. جلد سوم این کتاب مخصوص زندگی و شرایط اجتماعی عصر امام هادی (علیه السلام) است.
سایر جلدهای این کتاب ـ که ۹ جلد می باشد ـ هنوز به چاپ نرسیده است. به امید آن که هر ۱۲ جلد این اثر نفیس به زیور طبع آراسته گردد تا محققان و پژوهشگران از آن فیض برند. فرزند شیخ ذبیح الله محلاتی در جلد سوم این مجموعه می گوید: «پدرم در تالیف این (کتاب) پانزده سال سعی و تلاش کرده است از ۱۳۴۵-۱۳۶۰ هـ. ق. [۲۹] [۳۰]
مؤلف در این کتاب ارزشمند به حوادث تحریم تنباکو و نامه سید جمال الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی پیرامون همین مساله اشاره می کند و تاریخ این حادثه عجیب را به تفصیل بیان می نماید. [۳۱]
۴. اختران تابناک
اختران تابناک یا کشف الکواکب ۲ جلد:
این کتاب با مقدمه و تصحیح و تلخیص محمدجواد نجفی به چاپ رسیده است. در مقدمه کتاب می نویسد: «… کشف الکواکب در شرح حال مشاهیر آل ابی طالب، انصافا در موضوع خود بدیع و بی نظیر است.» [۳۲]
ین کتاب را که با رنج های فراوان به نگارش درآورد، به ترتیب حروف الفباء تنظیم شده است. و امامزادگانی را که معروفند، با لقب آنها یادآور شده. عکس مزار امامزادگان را نیز ضمیمه کرده است. در این مورد بیش از ۳۵ منبع رجالی را تتبع نموده است. [۳۳]
وی این کتاب را قبل از انقلاب اسلامی به چاپ رسانید.
در جلد دوم این کتاب همانند جلد اول به زندگی برخی از علما و امامزادگان پرداخته و امامزادگان شهرستان های مختلف ایران را به اختصار معرفی کرده است. اولین شخصیتی که در این کتاب بررسی می نماید معرفی امام خمینی است، در ابتدای معرفی امام می نویسد: «لایخفی که ترجمه ایشان را در جلد اول همین کتاب مرقوم داشتم. چون کتاب را به مطبعه بردم برای طبع آنرا پسندیدند ولی به شرط این که ترجمه مشارالیه را ساقط کنید، چون ما نمی توانیم ترجمه ایشان را درج کنیم که اگر این کار را بنماییم از نشر کتاب جلوگیری خواهند نمود. ناچار به این شرط کتاب طبع شد. اکنون در این جلد ثانی درج می نماییم لعل الله یحدث امرا بعد امر.» [۳۴]
۵. کشف الغاشیه
کشف الغاشیه در زندگانی ام المؤمنین عایشه:
این کتاب با تصحیح سید هدایت الله مسترحمی به چاپ رسیده است. این کتاب در سال ۱۳۷۶ ش. تحت عنوان زندگانی عایشه ام المؤمنین، به زیور طبع آراسته گردیده است. [۳۵]
مؤلف در این کتاب اندیشه های نادرست اهل سنت راجع به عایشه را مورد نقد و بررسی قرار می دهد و در مقدمه کتابش می نویسد: «چون برادران ما از ابناء سنت و جماعت در حق عایشه غلو کردند، می گویند عایشه محبوب ترین مردم در نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) و حتی افضل از سیده نساء فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است و او را راویه چهل هزار حدیث پندارند و کتب و دفاتر فراوان در فضائل و مناقب او نگارش دادند، این حقیر بی بضاعت بر خود لازم دیدم که کشف این غاشیه بنمایم و پرده از روی اوهام بردارم و واقع مطلب را کشف کنم.» [۳۶]
بنا به گفته مؤلف، این کتاب جلد چهارم (الکلمه التامه) (هنوز چاپ نشده است.) به شمار می آمد، اما به علت حجیم شدن آن کتاب بهتر دید که این کتاب را مستقل کند و تحت عنوان «زندگانی عایشه» مطرح سازد. [۳۷]
وی در این کتاب کجروی های عایشه در مقابل امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل را متذکر می شود. سپس به زندگی عایشه در زمان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) می پردازد و ظلم های او نسبت به امام حسن (علیه السّلام) را از یاد نمی برد.
۶. قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین
این کتاب که مربوط به قضاوت های شگفت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، ابتدا به زبان عربی و به نام «الحق المبین» در سامرا به چاپ رسید. وقتی به تهران هجرت کرد، دوستانش اصرار کردند که آن را به فارسی ترجمه کند. وی نیز قبول کرد. این کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است. در بخش اول به قضاوت های حضرت می پردازد و در بخش دوم سؤال های دشواری که از امام پرسیده شده، با پاسخ حضرت می آورد.
مؤلف در پایان این کتاب، اشعار زیبایی درباره عظمت اهل بیت (علیهم السّلام) آورده که قابل توجه است. به پاس تتبع وی برای جمع آوری مطالب این کتاب [۳۸]
و نیز حسن انتخاب او یک مورد از انتخاب های ارزنده وی به خوانندگان گرامی تقدیم می شود: «کتاب عجائب احکام امیرالمؤمنین از اصبغ بن نباته روایت کند که «ابن کوا» عرض کرد یا امیرالمؤمنین به من خبر بده از کسی که در شب و روز روشن است و از کسی که در شب و روز کور است و از کسی که در شب کور و در روز روشن است و از کسی که در شب روشن است و در روز کور است. حضرت فرمود واگذار! چیزی را که تو را نفع نمی دهد و از چیزی سؤال کن که تو را نفع می دهد اما آن که در شب و روز هر دو بینا است آن مردی است که به رسولان گذشته ایمان آورده است و کتب آن ها را تصدیق کرده. و چون زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را درک کرده به او نیز ایمان آورده این چنین مردی در شب و روز بینا است. و اما آن که در شب و روز نابینا است، مردی است که نه به پیغمبران گذشته ایمان دارد و نه به رسول خدا ایمان آورده است. چنین شخصی در شب و روز هر دو نابینا است. و اما آن که در شب نابینا است و در روز بینا است، مردی است که ایمان به پیغمبران گذشته نیاورده ولی چون رسول خدا مبعوث شده به او ایمان آورده و از کوری ضلالت، بینا شده است این مرد در شب نابینا و در روز بینا است. و اما آن که در شب بینا است و در روز نابینا است مردی است که ایمان به پیغمبران گذشته آورده و کتب ایشان را تصدیق کرده ولی به رسول خدا پس از درک حضور مبارکش ایمان نیاورده، چنین کسی در شب بینا و در روز نابینا است. [۳۹]
این کتاب بارها به چاپ رسیده است.
۷. قلائد النحور
قلائد النحور فی وقایع الایام و الشهور، رجب ـ شعبان:
این کتاب نتیجه ۳۰ سال مطالعه متفرق در مناسبت ها و تاریخ است که شیخ ذبیح الله محلاتی در دوران پیری، آن متفرقات را جمع آوری و تدوین نمود و تحت عنوان فوق به چاپ رسانید. او در این کتاب مناسبت هر روز از دو ماه رجب و شعبان را بررسی می کند و نکات ارزشمندی پیرامون حوادث اتفاق افتاده می نگارد. تقوای او در این اثرش نیز موج می زند و به دقت منابع و مآخذ را با ذکر جزئیات بررسی می نماید. [۴۰]
۸. فرسان الهیجاء
فرسان الهیجاء کتاب ارزشمند تحقیق مختصری از زندگانی اصحاب امام حسین (علیه السلام) و حوادث کربلا به رشته تحریر درآمده است. وی این کتاب را طبق حروف الفباء تنظیم کرده و دسترسی به مطالب را بسیار آسان نموده است. [۴۱]
در پایان کتاب به قیام مختار و سرانجام قاتلین سیدالشهدا (علیه السّلام) می پردازد. (اخیرا نرم افزاری تحت عنوان جامع المقاتل که شامل متن کتاب هایی که مربوط به حادثه عاشورا است تولید شده است. در این نرم افزار متن کتاب هایی چون روضه الشهداء، فرهنگ عاشورا و… و همچنین کتاب فرسان الهیجاء تالیف شیخ ذبیح الله محلاتی آمده است. علاوه بر موارد فوق ۴ ساعت فیلم از عزاداری های سالار شهیدان ضمیمه این نرم افزار است. این نرم افزار توسط شرکت گنجینه معرفت تولید شده است.)
۹. سایر کتب
۱. کشف الاشتباه در کجروی های اصحاب خانقاه؛
۲. السیوف البارقه او تنبیه اصحاب الخرقه: وی در مقدمه کتاب خود یادآور می شود که کتاب کشف الاشتباه در کجروی های اصحاب خانقاه مورد توجه صوفی ها قرار گرفته و فریاد اعتراض آن ها بلند شده است. مؤلف برای این که مشخص کند او تنها کسی نیست که علیه صوفیه قلم به دست می گیرد، نام ۱۲۴ کتاب را که علیه صوفیه از جانب عالمان بزرگ شیعه تالیف شده ذکر می کند. مؤلف در این کتاب احوال اشخاصی که به تصوف متهم هستند را بررسی و برخی را تبرئه و تصوف برخی را اثبات می کند؛ [۴۲]
۳. کشف حقیقت مشتمل بر فتاوای اهل سنت؛
۴. کشف المغیبات مشتمل بر اخبار غیبه؛
۵. کشف البنیان در جنایات عثمان؛
۶. کشف العثار یا کانون فساد الی ساحل نجات؛
۷. کشف التهمه؛
۸. لطایف الحکایات؛
۹. قره العین در حقوق والدین؛
۱۰. مطلوب الرغائب در احکام ریش و شارب؛
۱۱. نارالله الموقده.
۶.۱۰ – آثار مخطوط
آثار شیخ ذبیح الله محلاتی که هنوز به چاپ نرسیده نیز بسیار است که برخی از آنان به شرح ذیل است:
۱. کلمه تامه در ۵ جلد؛
۲. خیر الکلام در رد کسروی در ۲ جلد؛
۳. کشف الامثال در قرآن مجید؛
۴. صندوق النفایس؛
۵. کشف الخفاء عن تذکره الاولیاء؛
۶. کشف اکاذیب العامه؛
۷. شرافه الاسخیاء؛
۸. کشف المنافع در خصوص حیوانات؛
۹. دوازده ماه در ۸ جلد. [۴۳][۴۴]
و ده ها کتاب دیگر.
وفات
آیت الله شیخ ذبیح الله محلاتی در ۹۶ سالگی در سال ۱۴۰۶ هـ. ق. مطابق با ۱۳۶۶ش. دنیا را وداع گفت. پیکر او پس از تشییع در جوار امامزادگان شهر ری نزدیک مقبره ابوالفتوح در صحن امامزاده حمزه و کنار دوست و همکارش، مرحوم حاج شیخ جعفر خندق آبادی به خاک سپرده شد. [۴۵]
پی نوشت:
۱. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ص۲.
۲. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ص۲.
۳. صحتی سردرودی، محمد، سیمای سامرا، ص۱۹۵.
۴. شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر، ص۱۹۷.
۵. شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر، ص۱۹۷.
۶. گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۷، ص۱۳۹.
۷. شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر، ص۱۹۷-۱۹۹.
۸. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۲.
۹. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۱، ص۱۳ – ۱۴.
۱۰. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۱۱۷ – ۱۱۸.
۱۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۵۰۰.
۱۲. غروی، سید محمد، مع علماء النجف، ج۲، ص۲۲۱.
۱۳. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۱۷۸.
۱۴. گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۷، ص۱۳۸- ۱۳۹.
۱۵. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۶۲.
۱۶. گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۷، ص۱۳۸.
۱۷. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۱۲.
۱۸. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۵.
۱۹. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۱۲.
۲۰. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۱۴.
۲۱. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲، ص۲۰.
۲۲. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ص۲۰.
۲۳. محلاتی، ذبیح الله، کشف الغرور او مفاسد السفور، ص ب.
۲۴. محلاتی، ذبیح الله، کشف الغرور او مفاسد السفور یا وظیفه زنان.
۲۵. محلاتی، ذبیح الله، کشف الغرور او مفاسد السفور یا وظیفه زنان، ص ب.
۲۶. محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه در ترجمه بانوان دانشمند شیعه.
۲۷. حسون، محمد، اعلام النساء المؤمنات.
۲۸. صدر حاج سیدجوادی، احمد، دائره المعارف تشیع، ج۴، ص۳۶.
۲۹. صحتی سردرودی، محمد، سیمای سامرا (سینای سه موسی)، ص۱۹۵.
۳۰. محلاتی، ذبیح الله، مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا، ج۳، ص۳۴۹.
۳۱. خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه، قسم سامرا، ج۱۳، ص۱۴۶.
۳۲. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ص۲.
۳۳. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ص۲.
۳۴. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۲.
۳۵. محلاتی، ذبیح الله، زندگانی عایشه ام المؤمنین، ص۳۴۷.
۳۶. محلاتی، ذبیح الله، زندگانی عایشه ام المؤمنین، ص۳.
۳۷. محلاتی، ذبیح الله، زندگانی عایشه ام المؤمنین، ص۳.
۳۸. محلاتی، ذبیح الله، قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین، ص۲۹۰.
۳۹. محلاتی، ذبیح الله، قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین، ص۲۹۰.
۴۰. محلاتی، ذبیح الله، قلائد النحور فی وقایع الایام و الشهور، رجب ـ شعبان، ص۲.
۴۱. محلاتی، ذبیح الله، فرسان الهیجاء.
۴۲. محلاتی، ذبیح الله، السیوف البارقه او تنبیه اصحاب الخرقه.
۴۳. محلاتی، ذبیح الله، اختران تابناک یا کشف الکواکب، ج۱، ص۲.
۴۴. محلاتی، ذبیح الله، مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا، ص۱۹۵.
۴۵. شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر، ص۱۹۷-۱۹۹.
منبع: ویکی فقه