- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- 0 نظر

به رغم بهبود وضع زندگى و معیشت مردم، جرایم ارتکابى توسط دختران و پسران در سرتاسر جهان رو به گسترش است. در یک نگاه واقع بینانه و اصولى مى توان ازدیاد جرایم را محصول سستى در اعتقادات مذهبى دانست؛ چرا که در دنیاى شتابان و ماشینى امروزى نیز ثابت شده که ایمان و اعتقاد موجب رشد؛ و تعالى و انکار و مجادله و ضعف ایمان پلى است براى فرو غلطیدن در سراشیبى تبهکارى و قانون شکنى.
هر چند از مهمترین ویژگى هاى دوران نوجوانى ورود به عرصه روابط اجتماعى و تطبیق و سازگارى با عقاید و هنجارهاى اجتماعى است، اما مى توان آسیب هاى اجتماعى را مرتبط با فرهنگ فردى و خانوادگى نوجوانان دانست.
خانواده از یک سو اگر خوب، سالم، مذهبى باشد خاستگاه رشد، کمال و تعالى فرزندان است و از دیگر سوى اگر گرفتار ضعف اخلاق و ایمان باشد مى تواند سر منشأ بسیارى از تباهى ها و کجروى هاى آنان باشد.
در محیط خانه، کمبود عاطفه، تبعیض، اعمال خشونت، بى مسئولیتى والدین، سخت گیرى هاى افراطى، ازدواج مجدد والدین، طلاق و اعتیاد مى تواند از عوامل مهم و مؤثر در انحرافات اخلاقى و اجتماعى دختران و پسران نوجوان باشد.
محیط متشنج خانوادگى نیز مى تواند موجب محرومیت عاطفى در فرزندان بشود.
در چنین خانواده هایى که اختلافات، دعواها و مرافعه هاى پدر و مادر کام زندگى را بر بچه ها تلخ مى گرداند؛ پدر و مادر دائما در موقعیت مقابله و کشمکش به سر مى برند و هر کدام با استفاده از تمام ابزارهاى موجود و در دسترس تلاش مى کند تا حرف خود را به کرسى نشانده و نظر و عقیده اش را بر دیگرى یا دیگران تحمیل کند و درصدد تحقیر آنها برمى آید.
معمولاً، در چنین خانوادهاى، نوجوانان و بخصوص نوجوانان دختر به لحاظ عاطفى احساس کمبود مى نمایند و خود را تنها و بى پناه و مطرود احساس مى کنند و فاقد انگیزه هاى لازم براى اخذ و یا درونى کردن رفتارهاى پسندیده و نیکو مى باشند که اثر این نقصان سال هاى بعد و احتمالاً به صورت سرکشى و رویگردانى از مقررات و قوانین اجتماعى ظاهر خواهد شد. هر چند این مورد مى تواند از همان دوران نوجوانى نمود یافته و باعث ایجاد دردسر براى خانواده و جامعه شود.
همانندسازى شدید با هم سن و سالان یا به گونه اى وابستگى به آنان مى تواند عامل مهم بعدى در انحراف نوجوانان پسر و دختر باشد. دختران و پسرانى که از سوى والدین یا خانواده طرد مى شوند یا مورد بى محبتى قرار مى گیرند، براى جبران و کسب حمایت به طرف همسالان خود کشیده مى شوند.
احتمال دارد آنان دست به اعمال ضد اجتماعى زده و همدیگر را براى ارتکاب جرایم و خلاف تشویق نمایند. در این سنین و چنین خانواده هایى، دوستان و همسالان مى توانند بهترین و بالاترین منبع جهت یادگیرى و رفتار و عملکرد انحرافى باشد.
پس از خانواده مدرسه نیز مى تواند نقش اساسى و حیاتى در زندگى اجتماعى نوجوانان برعهده داشته باشد. نحوه رفتار و منش معلم و اولیای مدرسه و برنامه هاى مختلف ارائه شده توسط مسئولان مدارس، در علاقمندى یا انزجار دختران و پسران از مدرسه نقش مهمى دارد.
اولیاى مدارس با مراقبت آگاهانه و اصولى و غیر خشن و کنترل رفتارها، مى توانند به اصلاح روش ها و شکل دهى شخصیت بچه ها اهتمام داشته و موجب رشد فکرى، عاطفى و اجتماعى آنان بشوند و با آموزش هاى صحیح و به موقع آنان را براى ورود به دنیاى بزرگسالى آماده کنند.
منبع: پیام زن؛ مهر ۱۳۸۸؛ شماره ۲۱۱