- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : آقای بابایی
- 0 نظر
مقدمه
نیروهای یک گروه و لشکری که برای اعتقاداتش مبارزه میکند، با گروهی جنگجوی بیاعتقاد فرق زیادی دارند.
در جنگهای قومی و قبیلهایی یا کشور گشاییها، بیشتر اوقات از لحاظ اخلاقی و اعتقادی دو طرف یک جور عمل میکنند مثلاً هر دو جبهه از ظلم و جنایت باکی ندارند و شیوه اخلاق جنگی هر دو یکی است.
ولی در مبارزات اعتقادی، دو طرف همانگونه که از لحاظ عقیده مخالف یکدیگرند از لحاظ اخلاقی هم متفاوتند در طول تاریخ لشکرهای رذیلت را در مقابل لشکریان فضیلت بسیار سراغ داریم.
مثلاً در ابتدای نبرد صفین وقتی لشکریان معاویه بر آب مسلط شدند مانع استفاده سپاه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ از آب شدند و آنها را تشنه نگه داشتند و معاویه گفت و الله آن قدر آنها را تشنه نگه میدارم تا بمیرند (و این ناجوانمردی معاویه نشانگر اهداف شوم اوست.) ولکن روز بعد وقتی سپاه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ با هجومی بر آب مسلط شدند و لشکر معاویه را از آب کنار زدند امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمودند: که مانع استفاده دشمن از آب نشوید و حتی زمانی که لشکر معاویه به او گفتند: جهت تهیه آب چکار کنیم.
معاویه به مشاورش عمرو بن عاص گفت علی و سپاهش برای آب و زمین اینجا نیامده لذا وقتی معاویه به امام علی ـ علیه السّلام ـ پیام داد که آب را برای ما آزاد کنید. امام ـ علیه السّلام ـ به غیر از آب آنچه معاویه خواسته بود به او داد.[۱] همین حادثه در طول تاریخ میدرخشد که لشکر امام علی ـ علیه السّلام ـ لشکر فضائل و خوبیهاست و لشکر معاویه لشکر رذائل و پلیدیهاست و سیره امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در مبارزه و جهاد سیره اجداد طاهرینش پیامبر و ائمه ـ علیه السّلام ـ است.
«یا ایها الذین آمنوا من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه اذلّه علی المؤمنین اعزّه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم».
توضیح:
پس از بحث درباره منافقان، خداوند به عنوان یک قانون کلی به مؤمنان اخطار میدهد که اگر کسانی از شما از دین خدا بیرون رود زیانی به کسی و چیزی وارد نمیسازند زیرا خداوند در آینده جمعیتی را برای حمایت این دین بر میانگیزد و اوصاف کسانی که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، شرح میدهد:
۱ـ آنها عاشق خدا بوده و جز به خشنودی او نمیاندیشند.
(هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند) (یحبّهم و یحبّونه).
۲ـ در برابر مؤمنان خاضع و فروتن هستند. (اذّله علی المؤمنین.)
۳ـ در برابر ستمکاران خشن و قدرتمند هستند. (اعزّه علی الکافرین.)
۴ـ جهاد در راه خدا برنامه همیشگی آنهاست. (یجاهدون فی سبیل الله).
۵ـ ثابت قدم بوده و از ملامت کنندگان باکی ندارند. (ولا یخافون لومه لائم).
زیرا افرادی هستند که دارای صفات ممتازی بوده ولی در مقابل غوغای محیط، هجوم افکار عمومی یا اکثریت منحرف محافظهکار، ترسو یا کم جرأت بوده و زود میدان را خالی میکنند که این افراد برای یک انقلاب و حرکت عمومی نه این که پیروزی نمیآورند که موجب شکست هم میشوند.
در آخر آیه میفرماید: به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش) مرهون فضل الهی است که به هر کسی شایسته باشد داده میشود. (ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء)
البته این عطای فضل از روی چشم تنگی و بدون ضابطه نیست بلکه خداوند واسع علیم است (و الله واسع علیم).
لازم به ذکر است که این اوصاف با یاران حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تطابق کامل و روشنی دارد چنان چه در روایتی ذکر شده که این آیه شریفه در رابطه با حضرت مهدی و اصحابش میباشد.[۲]
گرچه مصادیق دیگری برای این آیه، مفسران فرمودهاند.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ [۳] اوصافی برای یاران حضرت مهدی بیان شده که با اوصاف مذکور در آیه هماهنگ است از جمله آن اوصاف:
۱ـ قلب محکم: «رجال کأنّ قلوبهم زبر الحدید.»
۲ـ دوری از وسوسه: «لا یشوبها شک فی ذات الله…» هرگز شک و تردید نسبت به خدا ندارند.
۳ـ خواستار برکت: «کانّ علی خیولهم العقبان یتمسّحون بسرج الامام ـ علیه السّلام ـ یطلبون بذلک البرکه.» بر فراز اسبهای خود دست بر زین اسب امام ـ علیه السّلام ـ میکشند و تبرّک میجویند.
۴ـ جان نثاری: ….«یحقّون به یقونه بانفسهم فی الحروب» پروانهوار شمع وجود امام ـ علیه السّلام ـ را در میان گرفته و او را با جانشان محافظت میکنند.
۵ـ شب زندهدار و اهل مناجاتند: «رجال لا ینامون اللیل لهم دویّ فی صلاتهم کدویّ النحل» مردان شب زندهداری که شبها نمیخوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گوش میرسد.
۶ـ اطاعت محض: «هم اطوع له من الامه لسیّدها» آنها در برابر فرمان امامشان از بردهی مطیع، مطیعترند.
۷ـ قلب نورانی: «… کانّ قلوبهم القنادیل» گویی دلهای آنها مشعل نورانی است.
۸ـ خدا ترسی: «و هم من خشیه الله مشفقون» آنها از ترس خدا نگرانند.
۹ـ شهادت طلبی: «یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله» آرزوی آنها کشته شدن در راه خداست.
۱۰ـ حق یاوری: «بهم ینصر الله امام الحق» خداوند به وسیلهی آنها امام حق را یاری میکند.
نیروهای یک گروه و لشکری که برای اعتقاداتش مبارزه میکند، با گروهی جنگجوی بیاعتقاد فرق زیادی دارند.
در جنگهای قومی و قبیلهایی یا کشور گشاییها، بیشتر اوقات از لحاظ اخلاقی و اعتقادی دو طرف یک جور عمل میکنند مثلاً هر دو جبهه از ظلم و جنایت باکی ندارند و شیوه اخلاق جنگی هر دو یکی است.
ولی در مبارزات اعتقادی، دو طرف همانگونه که از لحاظ عقیده مخالف یکدیگرند از لحاظ اخلاقی هم متفاوتند در طول تاریخ لشکرهای رذیلت را در مقابل لشکریان فضیلت بسیار سراغ داریم.
مثلاً در ابتدای نبرد صفین وقتی لشکریان معاویه بر آب مسلط شدند مانع استفاده سپاه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ از آب شدند و آنها را تشنه نگه داشتند و معاویه گفت و الله آن قدر آنها را تشنه نگه میدارم تا بمیرند (و این ناجوانمردی معاویه نشانگر اهداف شوم اوست.) ولکن روز بعد وقتی سپاه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ با هجومی بر آب مسلط شدند و لشکر معاویه را از آب کنار زدند امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمودند: که مانع استفاده دشمن از آب نشوید و حتی زمانی که لشکر معاویه به او گفتند: جهت تهیه آب چکار کنیم.
معاویه به مشاورش عمرو بن عاص گفت علی و سپاهش برای آب و زمین اینجا نیامده لذا وقتی معاویه به امام علی ـ علیه السّلام ـ پیام داد که آب را برای ما آزاد کنید. امام ـ علیه السّلام ـ به غیر از آب آنچه معاویه خواسته بود به او داد.[۱] همین حادثه در طول تاریخ میدرخشد که لشکر امام علی ـ علیه السّلام ـ لشکر فضائل و خوبیهاست و لشکر معاویه لشکر رذائل و پلیدیهاست و سیره امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در مبارزه و جهاد سیره اجداد طاهرینش پیامبر و ائمه ـ علیه السّلام ـ است.
«یا ایها الذین آمنوا من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه اذلّه علی المؤمنین اعزّه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم».
توضیح:
پس از بحث درباره منافقان، خداوند به عنوان یک قانون کلی به مؤمنان اخطار میدهد که اگر کسانی از شما از دین خدا بیرون رود زیانی به کسی و چیزی وارد نمیسازند زیرا خداوند در آینده جمعیتی را برای حمایت این دین بر میانگیزد و اوصاف کسانی که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، شرح میدهد:
۱ـ آنها عاشق خدا بوده و جز به خشنودی او نمیاندیشند.
(هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند) (یحبّهم و یحبّونه).
۲ـ در برابر مؤمنان خاضع و فروتن هستند. (اذّله علی المؤمنین.)
۳ـ در برابر ستمکاران خشن و قدرتمند هستند. (اعزّه علی الکافرین.)
۴ـ جهاد در راه خدا برنامه همیشگی آنهاست. (یجاهدون فی سبیل الله).
۵ـ ثابت قدم بوده و از ملامت کنندگان باکی ندارند. (ولا یخافون لومه لائم).
زیرا افرادی هستند که دارای صفات ممتازی بوده ولی در مقابل غوغای محیط، هجوم افکار عمومی یا اکثریت منحرف محافظهکار، ترسو یا کم جرأت بوده و زود میدان را خالی میکنند که این افراد برای یک انقلاب و حرکت عمومی نه این که پیروزی نمیآورند که موجب شکست هم میشوند.
در آخر آیه میفرماید: به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش) مرهون فضل الهی است که به هر کسی شایسته باشد داده میشود. (ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء)
البته این عطای فضل از روی چشم تنگی و بدون ضابطه نیست بلکه خداوند واسع علیم است (و الله واسع علیم).
لازم به ذکر است که این اوصاف با یاران حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تطابق کامل و روشنی دارد چنان چه در روایتی ذکر شده که این آیه شریفه در رابطه با حضرت مهدی و اصحابش میباشد.[۲]
گرچه مصادیق دیگری برای این آیه، مفسران فرمودهاند.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ [۳] اوصافی برای یاران حضرت مهدی بیان شده که با اوصاف مذکور در آیه هماهنگ است از جمله آن اوصاف:
۱ـ قلب محکم: «رجال کأنّ قلوبهم زبر الحدید.»
۲ـ دوری از وسوسه: «لا یشوبها شک فی ذات الله…» هرگز شک و تردید نسبت به خدا ندارند.
۳ـ خواستار برکت: «کانّ علی خیولهم العقبان یتمسّحون بسرج الامام ـ علیه السّلام ـ یطلبون بذلک البرکه.» بر فراز اسبهای خود دست بر زین اسب امام ـ علیه السّلام ـ میکشند و تبرّک میجویند.
۴ـ جان نثاری: ….«یحقّون به یقونه بانفسهم فی الحروب» پروانهوار شمع وجود امام ـ علیه السّلام ـ را در میان گرفته و او را با جانشان محافظت میکنند.
۵ـ شب زندهدار و اهل مناجاتند: «رجال لا ینامون اللیل لهم دویّ فی صلاتهم کدویّ النحل» مردان شب زندهداری که شبها نمیخوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گوش میرسد.
۶ـ اطاعت محض: «هم اطوع له من الامه لسیّدها» آنها در برابر فرمان امامشان از بردهی مطیع، مطیعترند.
۷ـ قلب نورانی: «… کانّ قلوبهم القنادیل» گویی دلهای آنها مشعل نورانی است.
۸ـ خدا ترسی: «و هم من خشیه الله مشفقون» آنها از ترس خدا نگرانند.
۹ـ شهادت طلبی: «یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله» آرزوی آنها کشته شدن در راه خداست.
۱۰ـ حق یاوری: «بهم ینصر الله امام الحق» خداوند به وسیلهی آنها امام حق را یاری میکند.
[۱] . مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۲ الی ۳۹۵ با تلخیص.
[۲] . مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۲٫
[۳] . عن ابی عبد الله ـ علیه السّلام ـ :… رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله اشدّ من الحجر لو حملوا علی الجبال لازالوها لا یقصدون برایاتهم بلده الاخرّبوها. کانّ علی خیولهم العقبان یتمسّحون بسرج الامام ـ علیه السّلام ـ یطلبون بذلک البرکه و یحقّون به یقونه بانفسهم فی الحروب و یکفونه ما یرید فیهم. رجال لا ینامون اللیل لهم دویّ فی صلاتهم کدویّ النحل یبیتون قیاماً علی اطرافهم و یصبحون علی خیولهم، هم اطوع له من الامه لسیّدها کانّ قلوبهم القنادیل و هم من خشیه الله مشفقون یدعون بالشهاده و یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله شعارهم «یالثارات الحسین» اذا ساروا یسیر الرعب امامهم مسیره شهر یمشون الی المولی ارسالاً بهم ینصر الله امام الحق. (بحار، ج۵۲، ص۳۰۸).
منبع :علی اصغر قرائتی- ره توشه مهدی یاوران، ص۲۱۹
اشتراک گذاری
دانلود فایل
برچسب ها
دانلود فایل
برچسب ها
فایل تصویری در سایت شما
فایل صوتی در سایت شما