- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
گزارشى کوتاه از آرامگاه امام زادگان سیدناصر و سیدیاسر (علیهم السلام )که از فرزندان امام کاظم(ع) مى باشند.از شهر مشهد که بیرون بیایید و به طرف جنوب غربى روانه شوید و راهِ رفتن به سوى شهر تفریحى طرقبه را در پیش بگیرید، از وکیل آباد و سدّ گلستان که گذشتید، به چهارراهى مى رسید، که هر راهش شکل و شمایل خاصى را دارد. یکى همان راه دوبانده اى است که از مشهد تا این جا را در آن پیموده اید، یکى که روبروى شماست به دلیل عملیات ساخت و ساز فعلاً «ورود ممنوع» است، راه یک طرفه اى که تقریباً در سمت راست شما قرار دارد، شما را به طرقبه مى برد و از آن جا به عنبران و جاغرق، و یکى هم که در سمت چپ و مقابل تنها جایگاه پمپ بنزینِ این مسیر واقع شده، راهى سرازیرى است که در امتداد آن، به کنار رودخانه اى مى رسید که به سدّ گلستان مى ریزد. این راه آخرى همان مسیرى است که علاوه بر گلستان، به روستاهاى حصار، مایان و اَزغـَـد هم مى رود.
از ابتداى این راه تا ازغد که دورترین و قدیمى ترین روستاهاى این منطقه است و محلى ها آن را «زِقِی» مى نامند، ۱۸ کیلومتر راه آسفالت پیش روى شماست. مایان که از راهش از میانه جدا مى شود، خود شامل سه روستاى (مایان سفلى، وسطى و علیا) است که اهالى محل به ترتیب آنها را (مایان اول و دوم و سوم) مى نامند. در میان این روستاها، نزدیک ترینشان گلستان است که از حاشیه جاده شروع مى شود و بزرگترین آنها حصار است که حدود هشتصد خانواده در آن زندگى مى کنند و با پلى فلزى بر روى رودخانه اى زیبا، از گلستان جدا مى شود. پیشه و هنر مردمان این منطقه، علاوه بر باغدارى و دامدارى، سبدبافى است که خودشان به آن سِلّه بافى مى گویند و محصولات آنها را مى توان در بازارهاى طرقبه خریدارى کرد.
همه این روستاها از ییلاقات خوش آب وهواى مشهد به شمار مى روند و هر یک جاذبه خاصى براى تفریح و گردش دارند. طبیعت بکر و دست نخورده مایان و ازغد، چشم اندازهاى زیبا و روح نواز حصار و حاشیه رودخانه و قایقرانى در آب انباشته در پشت سدّ و قدم زدن در کوچه باغ هاى خاطره انگیز گلستان، هر یک اندیشه آدمى را به سویى مى برند و لختى آسودن در دامن گسترده طبیعت منطقه، شما را از یک دنیا دغدغه مى رهانند.
در آغاز این راه ییلاقى، گورستانى عمومى است که گرچه اکنون نیز اموات در آن به خاک سپرده مى شوند، اما سنگ مزارهاى کهنه پراکنده در جاى جایش، که برخى از آنها به دلیل تعریض خیابان و دیوارکشى، به صورت ردیف در کنار هم قرار گرفته اند، به قدمت و دیرینگى آن گواهى مى دهند.
آن چه این قبرستان محلى را از دور به شما مى شناساند، سازه فلزى بزرگى است که در حقیقت تابلو راهنماى بزرگى به شکل یک گنبد دوبعدى و دو مناره واقعى است، که همین امر خیلى ها را به اشتباه مى اندازد، به گونه اى که گاه آنان از خودرو پیاده مى شوند و به قصد زیارت راه گورستان را در پیش مى گیرند، اما همچنان که در زیر این تابلو نوشته شده، در واقع این خود راهنماى مزار امام زادگانى است که ۴۰۰ متر با این گورستان فاصله دارد. روى تابلو با خط درشت نوشته شده است:
البقعه المبارکه السید ناصر و السید یاسر علیهماالسلام اولاد الامام موسى بن جعفر علیهم السلام
نماى دیوار این بنا از جنس آجر و کاشى است و دو در ورودى به داخل بقعه دارد: یکى مستقیماً به رواق بزرگى مى رود که دو ضریح در آن واقع است و دیگرى به کفشدارى باز مى شود و از آن جا به همان رواق راه دارد.
از نوشته هاى روى کاشى هاى نماى ساختمان چنان بر مى آید که آنها را در سه نوبت نوشته و نصب کرده اند. قدیمى ترین آنها کتیبه اى است به خط نستعلیق که رضوان آن را خوشنویسى کرده و تاریخ ۲/۸/۳۶ (شمسی) را در متن خود دارد و زیر آن تاریخ ۱۳۷۷ (قمری) درج شده است. متن این کتیبه چنین است: «یا الله، این است بیت الشّرف آقازاده هاى محترم معظّم آقا سیّد ناصر و آقا سیّد باصر فرزندان حضرت امام موسى بن جعفر(ع) که بهمّت جمعى از آقایان مؤمنین خیراندیش تعمیر شد و در تاریخ ۲/۸/۳۶ باتمام و بپایان رسید. کتبه رضوان. ۱۳۷۷» در چهار گوشه این کتیبه نیز نوشته شده است: «یا جبرائیل»، «یا میکائیل»، «یا اسرافیل» و «یا عزرائیل».
بر بالاى این کتیبه هم دو کاشى نوشته دیگر با کاشیکارى متأخرترى وجود دارد که در یکى «السلام علیک یا اهل بیت النبوه» و در دیگرى «آستانه مبارکه سید ناصر و سید باصر(ع)» نوشته شده است ( از قبیل این اشتباهات دستورى، مانند «علیک» به جاى «علیکم»، یا غلط هاى ادبى در اشعار زیر، در نوشته هاى جدید این بنا هم دیده مى شود؛ بنابراین نیازى نیست که به یکایک آنها اشاره کنیم). با دقت و ریزبینى در این کتیبه که متعلق به حدود پنجاه سال پیش است، آشکار مى شود که نام مدفونین در این مزار همان گونه که در متن بالا آمد، «سید ناصر و سید باصر» است، اما با دستکارى ناشیانه در کتیبه، یکى از نوشته ها به «سید ناصر و سید یاسر» و دیگرى «سید ناصر و سید یاصر» تغییر یافته است. بالاى پنجره هاى محرابى نصب شده در نماى مزار هم کتیبه اى دارد که حاوى سروده اى بدین شرح در نعت مدفونین در مزار یادشده است:
ناصـرا، نور تو شد تابنـده باصـرا، ذکر تو شد پاینـده اهل ایمـان همگى یار شمـاماهرویان همه جویاى شمـاهر دو از نسل امام و رهبرزاده موسـى بـن جـعفـر
* * *
در این مکـان دو زاده آل پیـامبر اسـت آرامگـاه زاده موسـى بـن جعفر خوابیده است ناصر و باصر در این شرف رفتند همچو لؤلؤ مکنـون در این صـدف بـوى بهشـت مى رسـد از لاله زارشـان طاووس جنت است در این مرغزارشـان جـان بـه فــداى رخـسـار شـمــا چـشـم مـا طـالـب دیـدار شـمــاصـالحـان پـیـش شـمـا چـون بنـده عـارفـان نــزد شـمــا شـرمـنـده.
دگرگونى در نام «سید باصر»، به این کتیبه هم راه یافته، اما جالب این است که در این جا نام وى در مورد نخست به «سید باسر» تبدیل شده و در مورد دوم دست نخورده باقى مانده است. بنابراین، تا این جا نام سید ناصر در همه نوشته ها یکسان است اما اسم برادرش به شکل هاى «یاسر»، «یاصر» و «باسر» دچار دست خوردگى شده است. تا چند سال پیش از این هم، تابلوهاى راهنماى این مزار که در مسیر این بقعه قرار داشت از مرقد دو تن به نام هاى ناصر و باصر حکایت مى کرد، اما از حدود سال ۱۳۸۲، که ضریح هاى تازه اى براى قبور آنان ساخته و نصب شد، نام یکى از آن دو به «یاسر» تغییر یافت و در همه کتیبه ها و تابلوهاى جدید و ضریح هاى نوساخته، آن دو به نام هاى سید ناصر و سید یاسر معرفى شدند و اینک کاشى نوشته بزرگى در کنار نماى قبلى ساخته و نصب شده و نام این دو برادر به وضوح این گونه نوشته شده است: «السیّد یاسر و السّید ناصر علیهماالسّلام».
تا چندى پیش، این مزار شهرت گسترده اى نداشت و نامى از آنها در میان نبود، این بقعه نیز مسجد محلى کوچکى به شمار مى رفت و در آن دو ضریح چوبى سبزرنگ کوچک قرار داشت، که اکنون بخشى از آن ضریح را به عنوان یادگار بر بالاى یکى از درهاى ورودى نصب کرده اند.
اما با پى جویى برخى از مؤمنان و پژوهش در اسناد و مدارک، و پرسش از نسب شناسان و یافتن نام این دو برادر در کتاب کنزالانساب، و تحقیقات کافى از ادارات اوقاف و امور خیریه در این خصوص که آیا مزارى براى این دو تن در دیگر نقاط ثبت شده است یا خیر، آشکار شد که این بقعه تنها مزارى است که نام این دو برادر را بر خود دارد؛ بنابراین، براى متولیان بقعه تردیدى در درستى این امر باقى نماند و گویا تعویض و اصلاح نام سید باصر به سید یاسر هم بر اساس نوشته همان کتاب بوده است. این گونه بود که این آرامگاه رونق یافت و جماعتى از خیراندیشان محل با معرفى مزار و اطلاع رسانى گسترده پیرامون آن، در ترمیم و نوسازى آن کوشیدند.
گمانه زنى هایى که از سوى برخى از نسب پژوهان معاصر با استناد به تحقیقات گسترده در نام و تاریخ فرزندان امام موسى بن جعفر(ع) صورت پذیرفته، این داستان را نفى نمى کند که با هجرت امام رضا(ع)، گروهى از برادران آن حضرت نیز به نقاط مختلف ایران به ویژه خراسان کوچیدند، اما پس از شهادت آن امام آنان نیز به نقاط گمنام و دور از دسترس پناه بردند و سرانجام یا خود به مرگ طبیعى درگذشتند یا به دست عوامل حکومتى به شهادت رسیدند. وجود مزارات متعددى که به نام فرزندان امام موسى بن جعفر(ع) در این سو و آن سوى کشور دیده مى شود، نشان از همین واقعیت دارد؛ بنابراین دور نمى نماید که این دو برادر؛ یعنى سید ناصر و سید یاسر هم از همان شمارى باشند که چنین زندگى و سرنوشتى را پیدا کردند، اما نامشان جز در کتاب هاى اندکى نیامده است.
قالى آویخته به در را که کنار بزنید، به رواق بزرگى پا مى گذارید که دو ضریح زیبا در جهت قبله آن نصب شده است. گرچه در بخشى از میانه رواق، پرده اى آویزان شده تا قسمت زنانه و مردانه را از هم جدا کند و ضریح سید یاسر مقابل قسمت زنانه قرار گرفته، اما عملاً زنان و مردان مى توانند هر دو ضریح را زیارت کنند. بر یک تابلو و با استناد به همان کتاب کنزالانساب، نام این دو بزرگوار در شمار فرزندان امام موسى بن جعفر(ع) ذکر شده، در قاب طلایى دیگرى که فردى به نام حاج عباس الخضارى آن را اهدا کرده، حاکم خوشنویس عراقى براى این دو برادر زیارتنامه اى را به خط زیباى ثلث نوشته است.
عنوان و متن این زیارتنامه بدین شرح است:
زیاره السیدین ناصر و یاسر علیهماالسلام
ابنى الامام الکاظم علیه السلام:
بسم الله الرحمن الرحیم
السّلام علیکما أیّها السّیدان الزکیّان الطاهران الرّضیّان الحفیّان أشهد أنکما قُتلتما حَقاً و نطقتما صِدقاَ و دَعوتما إلى مولایَ و مولاکما علانیه و سرّاً فاز متّبعکما و نجا مصدّقکما و خاب و خسِر مُکذّبکما و المتخلّف عنکما اشهدا لى بهذه الشهاده لأکون من الشاهدین و الشاکرین و الفائزین بمعرفتکما و تصدیقکما و اتباعکما السّلام علیکما و على من اتّبعکما من المؤمنین و المؤمنات السّلام علیکما یا سیّدَیّ و ابنَى سیّدى ناصربن موسى بن جعفر و یاسربن موسى جعفر علیهماالسلام انتما ابنا باب الله المُؤتى و المأخوذ عنه، أتیتکما زائراً و حاجاتى لکما مستودعاً فها أنا ذا، أستودعکما دینى و نفسى و أمانتى و خواتیم عملى و جوامع أملى إلى منتهى أجلی السّلام علیکما و على أرواحکم و على أجسامکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته.
بر روى آینه اى که در برابر ضریح قرار دارد، نیز نسب مدفونین در این بقعه به رؤیت زائران رسیده است. دو ضریح هم که تقریباً مانند هم است و با سرمایه یکى از شیعیان کویتى، در اصفهان ساخته شده، طرحى دارد کاملاً برگرفته از شکل و نماى آخرین ضریح امام رضا(ع) است که استاد محمود فرشچیان آن را طراحى کرده است. خادم مزار مى گوید: « آقاى هاشم کمال کویتى که این انسان مؤمن و پارسایى است پس از نذر براى این دو امام زاده و برآورده شدن حاجتش، تمام هزینه هاى ساخت و نصب ضریح را پرداخته است».
داخل هر یک از دو ضریح نیز سنگ مرمر بزرگى بر قبر نهاده شده که بر آن نوشته شده است: «مرقد مطهر امام زاده سید ناصر ابن موسى بن جعفر علیه السلام» و در آن دیگری: سید یاسر. نور سبز داخل فضاى ضریح نیز که اینک براى اغلب مزارات امام زادگان از آن استفاده مى شود، به آن معنویتى خاص بخشیده و نذورات فراوان مردم نیز در سطح آن پراکنده است.
در غیاب آقاى ناصر اعتماد گلستانى، متولى این مرقد، یکى از خادمان مزار به ما مى گوید:
«این مزار موقوفه اى ندارد و همه امور آن از محل کمک ها و نذورات مردمى تأمین مى شود که از طریق پرداخت حضورى یا غیرحضورى هدایاى خود را به این بقعه مى دهند. ضریح هایى که در سال ۱۳۸۲ شمسى نصب شد، هزینه تعمیر بنا، و گچبرى ها و آینه کارى هاى سقف و دیوار، تأمین چلچراغ هاى بقعه، سنگفرش رواق، همه و همه از محل نذوراتى صورت گرفته است که زائران داخلى و خارجى این مزار اهدا مى کنند. اکنون نیز در قسمت پشت این بقعه عملیات ساختمانى براى احداث سرویس هاى بهداشتى در جریان است».
زائرانى که نمازشان را خوانده و زیارتشان را به جا آورده اند، از مزار بیرون مى آیند و فرّاش و کفشدار بقعه که هر روز از مشهد به آن جا مى رود، جارو به دست مى گیرد و فرش هاى حرم را مى روبد. آن سوى بقعه، مانند همه مزارات، بساط دستفروش ها برپاست، اما اینک هوا اندکى سرد است، فروشنده صندلى خود را به آفتاب مى کشاند تا خود را از سرماى پاییزى برهاند و زائران ترجیح مى دهند هر چه زودتر خود را به یکى از غذاخورى هاى طرقبه و جاغرق برسانند تا از آنان با شیشلیک و کباب مخصوص پذیرایى شود.