- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- 0 نظر
بیت الغزل این نوشتار را با عباراتى از رهبر معظم انقلاب شروع مىنمایم که در شأن مقام والاى صدیقه طاهره و الگوگیرى از ایشان فرمود: «اگر جامعه اسلامى بتواند زنان را با الگوى اسلامى تربیت کند، یعنى الگویى زهرایى، الگویى زینبى، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانى که مىتوانند دنیایى و تاریخى را تحت تأثیر خود قرار دهند، آن وقت زن به مقام شامخ حقیقى خود نائل آمده است.
اسلام فاطمه(سلام الله علیها)، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتى را به عنوان نمونه و اسوه زن معرفى مىکند، زندگى ظاهرى او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنورى او، فداکارى او، شوهردارى او، مادرى او، همسردارى او، مهاجرت او الگوى زنى که اسلام مىخواهد بسازد این چنین است».(۱)
یکى از مهمترین روشها در تربیت، روش الگویى است زیرا تأثیر شخصیت الگو در شکلگیرى رفتار و منش تربیت شونده به مراتب بیشتر از موارد دیگر است. اسلام نیز به این روش، اهمیت زیادى داده است و قرآن کریم بخشى از آیات مبارک خود را به معرفى مردان و زنان موحد و ثابت قدمى اختصاص داده است که در شرایط گوناگون، صلاحیت و شخصیت خود را بروز داده و حق محورى خویش را به اثبات رسانده اند.
از زنان پاکدامن و عفیفى چون مریم(سلام الله علیها)، آسیه همسر فرعون(سلام الله علیها) و دختران شعیب که الگوى زنان در شرایط مختلف مىباشند تجلیل و ستایش کرده است. فاطمه(سلام الله علیها) اسوه زنان مسلمان یکى از عالىترین الگوهاى قابل پیروى براى انسانها به ویژه زنان، حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.
درباره زندگانى حضرت زهرا(سلام الله علیها) کتابها و مقالات بسیارى به رشته تحریر درآمده اما بررسى کاربردى و ارائه الگوهاى رفتارى آن حضرت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. که در این نوشتار به طور مختصر به برخى از آنها اشاره مىشود.
زمانى که سخن از الگوى رفتارى زن و فعالیت زنان به میان مىآید، برخى از اذهان معطوف به شخصیتهاى بانوان بزرگ اسلام، همچون فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و زینب کبرا(سلام الله علیها) مىگردد و از طریق طرح شخصیت آرمانى این بزرگواران سعى مىشود سمت و سوى مثبت و مشخصى به حضور مثبت و مؤثر بانوان در جامعه اسلامى داده شود.
در عین تأکید بر اهمیت الگو قرار دادن شخصیتهاى بى بدیل، همچون بزرگان یادشده و تأکید بر جامعیت این عزیزان و این که از طریق طرح حیات فردى و اجتماعى آنان مىتوان نسخههاى روشى حیات بخش براى زن موفق در هر عصر و زمان یافت، بسنده نمودن به چنین امرى با این سؤال جدى روبه روست که چگونه مىتوان بستر عینى را ایجاد نمود تا جریان عینى جامعه به چنین سمتى حرکت کند و آیا مىتوان بدون برنامه ریزى و بدون قرار دادن نهادهاى مختلف در جاى خود و بدون تقسیم وظایف و بدون تعریف کارکرد ویژه زنان در جامعه و مسئولیتهاى متنوعى که متناسب با توانمندى خود مىتوانند از عهده آن برآیند، به چنین مهمى نائل آمد؟ به عبارت دیگر، آیا مىتوان از همه زنان به طور یکسان انتظار داشت تا خود را به چنان قلههاى رفیعى نزدیک نمایند؟
توجه به نکته یادشده، ما را به طرح این احتمال رهنمون مىسازد که طرح الگو و شخصیت آرمانى به عنوان الگوى مطلوب زنان، لازم اما ناکافى است. کمال چنین امرى به ترسیم ترکیب مطلوب از فعالیت زنان در جامعه حاضر و در هر عصر، متناسب با همان زمان مىباشد که یک فرد به تنهایى قادر به اجراى همه آنها نیست.
به عبارت دیگر، سعى در این معنا که مجموعه فعالیتهایى که عموم زنان در هر عصر به انجام مىرسانند، با الگوى شخصیتى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) یا حضرت زینب(سلام الله علیها) تطبیق داده شود. به عبارت سادهتر، مبتنى بر شخصیتهاى آرمانى، جامعهاى آرمانى تعریف گردد تا با درک صحیح از شرایط زمانه، نیل به چنین مطلوبى فراهم آید.(۲)
البته تذکر این نکته ضرورى است که الگویى مىتواند تمام ابعاد لازم، نظیر رفتارهاى فردى، روابط خانوادگى و حقوق مدنى، الگوى روابط زن و مرد، الگوى شخصیت اخلاقى، الگوى مشارکت اجتماعى، الگوى مناسبات اقتصادى، الگوى آموزش و تحصیل و … را دارا باشد که:
اولاً: برخاسته از مجموعهاى از توصیفات عینى و دیدگاههاى ارزشى و ایدئولوژیک باشد یعنى بر مبانى انسان شناختى و هستى شناختى و معرفت شناختى استوار گردد.
ثانیاً: در عین توجه به نقطه مطلوب به گونهاى طرح نشده باشد که فراسوى آرزوهاى انسانى قرار گیرد بلکه باید کارکرد مهم آن، رساندن وضعیت موجود به نقطه مطلوب باشد، لذا همواره این الگو باید متناسب با شرایط و ظرفیتهاى زمانى و مکانى تنظیم گردد. این معنا بدون آن که باعث شود شرایط بر الگو تحمیل گردند، انعطاف لازم را براى همراهى با تحولات رو به توسعه جامعه انسانى در الگو فراهم م ی آ ورد؛ انعطافى که مقصد خود را تغییر اوضاع موجود به سمت کمال و ترقى انسانى قرار داده است.
ثالثاً: این الگو به جهت این که باید در تمام ابعاد هماهنگ و منسجم باشد به ناچار باید از یک نظام فکرى برگرفته شود.(۳)
آنچه در این نوشتار نویسنده درصدد تبیین آن است رفتارهاى شخصیت تاریخى حضرت زهرا(سلام الله علیها) مىباشد. به دلیل این که رفتارهاى حضرت در ابعاد مختلفى قابل تصور است، قبل از تطبیق به مصداق، ضرورى است مراد خود را از نوع عناوین رفتارها مشخص نماییم. رفتارهاى زنان را مىتوان در سه مقیاس فردى، خانوادگى و اجتماعى مطرح و آنها را در سطوح سیاسى، فرهنگى و اقتصادى ملاحظه نمود.
باید توجه کرد که تنها در اثر اقتباس و اتکاء به یک الگوى تمام عیار با محوریت شخصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که زنان جامعه مىتوانند مسیر و سمت و سوى حرکت خویش را دریافته و با اطمینان گامهاى خود را در این جاده بردارند. بررسى سطوح رفتارها(سیاسى – فرهنگى – اقتصادى) پس از ذکر این مقدمه اینک به تعریف از موضوع رفتارهاى سیاسى، فرهنگى و اقتصادى مىپردازیم:
۱- فعالیتهاى سیاسی
مربوط به فعالیتهایى است که به نوعى به افزایش قدرت یا افزایش شدت تحرک یک جامعه، منجر مىگردد. به عبارت دیگر، فعالیتهایى است که اثر آن ایجاد عزت یا حقارت یک جامعه در قبال سایر جوامع مىباشد. عامل عمدهاى که باعث قدرت و افزایش شدت تأثیرگذارى یک جامعه نسبت به سایر جوامع مىشود، ظرفیت تمایلات و اخلاق و روحیاتى است که در آن جامعه حکم فرماست.
از همین روى، مىتوان شدت انگیزش افراد جامعه را عامل اصلى در ایجاد تحرک سیاسى آن جامعه قلمداد نمود. بر اساس تعریف یادشده، آنگاه که از فعالیت سیاسى زنان سخن به میان مىآید – یعنى مشارکت آنان در فعالیتهایى که به افزایش قدرت، ظرفیت و شدت جامعه منجر خواهد گردید – این امر ممکن است با مشارکت در مقیاسهاى مختلف فعالیت، اعم از فعالیت در خانواده یا جامعه و یا بالاتر از آن، قابل تصویر باشد.
بر این اساس، حضور بانوان در انتخابات، پذیرش مسئولیتهاى اجتماعى به صورت مستقیم در مناصب مختلف نظام و ایجاد نهادهاى صنفى مربوط به بانوان یا غیر آن، تحریک احساسات عمومى از طریق سخنرانىها یا درج مقالات و نوشتن کتاب ها، همه و هم به عنوان نمونههایى از فعالیتهاى سیاسى زنان قلمداد مىگردد.
۲- فعالیتهاى فرهنگی
فعالیتهایى است که به تقویت اندیشه، تفکر، باورها و اعتقادات جامعه، بارورتر شدن حجم اطلاعات عمومى مردم و ایجاد تفاهم و وفاق بر اساس پذیرش امور مشترک مىانجامد.
بر این اساس، فعالیت فرهنگى بانوان، مشارکت آنان در عرصهاى است که به بارورتر شدن اندیشه و خرد جمعى و همچنین ایجاد پذیرش عمومى نسبت به امور مختلف منجر شود؛ براى مثال: زمانى که بانوان مسلمان ایرانى پوشش خاصى(مانند چادر) را به عنوان پوشش برتر برمى گزینند، صحیح است که گفته شود چنین پوششى به عنوان یک فرهنگ پذیرفته شده در جامعه ما درآمده است.
در نقطه مقابل، از عدم لزوم پوشش و حتى ترویج عریانى در جوامع غربى، به عنوان فرهنگى پذیرفته شده در آن جوامع مىتوان یاد نمود. بر این اساس مشارکت زنان در امر آموزشهاى عمومى و تخصصى، اعم از یاد گرفتن یا یاد دادن اطلاعات عمومى یا تخصصى، فعالیت در امر پژوهش در سطوح مختلف نیازمندىهاى جامعه، حضور در عرصه هنر، کتاب و امثال آن را مىتوان به عنوان نمونههاى بارزى از فعالیتهاى فرهنگى بانوان قلمداد نمود.
۳- فعالیتهاى اقتصادی
فعالیتهایى هستند که به افزایش ثروت فرد و جامعه و ایجاد توان فزایى مادى براى فرد یا جامعه منجر مىگردد. فعالیتهایى که کارآمدى و تأثیر عینى یک جامعه نسبت به سایر جوامع، یا یک فرد نسبت به سایر افراد یا یک قشر نسبت به سایر قشرها را ارتقا مىبخشد. بر این اساس، فعالیت اقتصادى زنان به فعالیتهایى اطلاق مىشود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، به چنین نتیجهاى منجر مىگردد.
فعالیت زنان، حتى اگر به داخل خانه هم محدود گردد، مىتواند از همان موضع، با قناعت و صرفه جویى و یا با اسراف و تبذیر، مشى خاصى را در فعالیت اقتصادى خود بپیماید. افزون براین، حضور زنان در کارگاههاى اقتصادى نیروى کار یا نیروى متخصص، سرمایهگذارىهاى مستقیم یا غیر مستقیم برخى بانوان در فعالیتهاى اقتصادى و این قبیل موارد را مىتوان به عنوان فعالیتهاى اقتصادى بانوان قلمداد کرد.
بررسى رفتارهاى زنان در مقیاس فردى – خانوادگى – اجتماعى در گام بعد به بررسى مقیاس فعالیت زنان در سه سطح فردى، خانوادگى و اجتماعى می پردازیم.
الف – مقیاس فردى مراد از مقیاس فردى به مجموعه رفتارهایى در محدوده حالات روحى، ذهنى و عملى فرد اطلاق مىشود که فارغ از هر گونه ارتباط و تعامل با دیگران است.
ب – مقیاس خانوادگى براى عموم بانوان محترم امرى آشنا و به شکلى مورد ابتلاست؛ به دلیل این که هر یک از بانوان به طور طبیعى عضو خانوادهاى محسوب مىشوند. فعالیتهاى خانوادگى اعم است از وظیفهاى که زن در قبال همسر یا در قبال فرزندان برعهده مىگیرد و یا امور مشترک مربوط به خانواده که به نوعى به تربیت و اخلاق و رفتار افراد خانواده یا اقتصاد خانواده مربوط مىشود.
ج – مقیاس اجتماعى فعالیتهایى است که زن، فراتر از محدوده تعریف شده خانواده، به مسئولیت پذیرى مىپردازد. اصولاً فعالیتهاى اجتماعى به فعالیتهایى اطلاق مىشود که به صورت فردى قابل تحقق نیست و با مشارکت جمعى عدهاى از افراد، اعم از مرد یا زن، قابل تحقق است.
براى مثال: ساخت و راه اندازى یک اتومبیل به نحوى که یک فرد بخواهد از ابتدا تا انتها، تمامى مراحل طراحى و تولید و مونتاژ را انجام دهد، تقریباً محال جلوه مىکند و چه بسا یک فرد در ساختن بخشى از اتومبیل موفق نباشد. بنابراین، حضور زنان در فعالیتهاى اجتماعى به معناى مشارکت در چنین فرایندهایى است.(۴)
بر این اساس در این قسمت از نوشتار به بررسى سیره عملى حضرت زهرا(سلام الله علیها) در سه مقیاس فردى، خانوادگى و اجتماعى پرداخته مىشود.
فعالیت فرهنگى بانوان، مشارکت آنان در عرصهاى است که به بارورتر شدن اندیشه و خرد جمعى و همچنین ایجاد پذیرش عمومى نسبت به امور مختلف منجر شود؛ براى مثال: زمانى که بانوان مسلمان ایرانى پوشش خاصى(مانند چادر) را به عنوان پوشش برتر برمىگزینند، صحیح است که گفته شود چنین پوششى به عنوان یک فرهنگ پذیرفته شده در جامعه ما درآمده است.
ادامه دارد…