- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
شیعیان دلایلی زیادی بر حقانیت امامت امام علی(علیهالسلام) دارند. در قرآن کریم آیاتی متعددی وجود دارد که صلاحیت استدلال را بر امامت امام علی(علیهالسلام) دارند. یکی از این آیا آیه مباهله است.در آیه مباهله به رسول خدا (صلیالله علیه و آله) از سوی خداوند دستور داده شده که اگر مسیحیان حقانیت نبوت و رسالت تو را نمی پذیرد با آنان مباهله کن یعنی از آنان دعوت کن که همدیگر را در صورتی که در ادعای خود کاذب باشد نفرین کنند. در این نوشته به چگونگی دلالت این آیه بر امامت آن حضرت پرداخته شده است.
آیه مباهله میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ.[۱]؛ هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
شیخ مفید، پس از بیان ماجراى مباهله مى گوید:
مباهله نجرانى ها با پیامبر (صلیالله علیه و آله)، نشان دهنده نبوّت انکارناپذیر آن حضرت و فضیلت امیر مؤمنان على (علیهالسلام) است.
آیا نه این است که مسیحیان به نبوت پیامبر (صلیالله علیه و آله) اعتراف کردند و دریافتند که نباید با وى مباهله کنند؟
آن ها مى دانستند که اگر مباهله کنند، گرفتار عذاب مى شوند و پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) نیز بر پیروزى و به شکست کشاندن آن ها با ارائه دلیل و برهان اطمینان داشتند.
افزون بر آن، خداوند متعال با نزول آیه مباهله بر این که امیر مؤمنان على (علیهالسلام) نفس رسول خدا (صلیالله علیه و آله) بوده و در اوج فضیلت قرار دارد و در کمال و پرهیز از گناه همانند ایشان است، تأکید ورزیده است.
خداوند متعال بر اساس این آیه، حضرت على (علیهالسلام)، همسر و دو فرزندش را با وجود سن کم، دلیل و حجّت حقانیّت پیامبر (صلیالله علیه و آله) و دین ایشان قرار داد و چنین حکم نمود: حسن و حسین (علیهالسلام)، فرزندان، و فاطمه (علیهالسلام) مصداق زنان ایشان است که مى بایست در جریان مباهله به واسطه آنان حقّانیّت خود را ثابت کند؟!
در بین مسلمان هیچ کس از چنین فضیلتى حتى از فضیلت نزدیک به آن نیز برخوردار نیست. چنان که گفتیم، این فضیلت یکى از مناقب مختص به امیر مؤمنان على (علیهالسلام) به شمار مى رود.۱[۲]
شیخ طوسى رحمه الله نیز به این آیه استدلال کرده است. وى مى گوید: یکى از مواردى که بر فضیلت على (علیهالسلام) اشاره دارد. ایشان می فرمایدبر اساس این آیه و اتّفاق نظر حدیث شناسان و مفسّران، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله)، امیر مؤمنان على، فاطمه، حسن، حسین (علیهالسلام) را براى مباهله دعوت کرد و آن بزرگوار مى بایست تنها کسانى را فرامى خواند که در اوج فضیلت و منزلت باشند تا بتوانند حجّت را تمام بسازند.
ما مى دانیم که از سخن خداوند متعال: «وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ» چنین برداشت نمى شود که دعوت شده به مباهله نفس خود پیامبر (صلیالله علیه و آله) باشد; چرا که دعوت کننده، خود ایشان هستند و همان طور که شخص نمى تواند به خود امر و نهى کند، نمى تواند نفس خود را به چیزى فراخواند. شخص تنها مى تواند این عمل را در مورد دیگران انجام دهد.
حال اگر منظور خداوند متعال از: «وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ» شخصى غیر از رسول خدا (صلیالله علیه و آله) باشد، این شخص مى بایست امیر مؤمنان (علیهالسلام) باشد; زیرا کسى ادّعا نکرده که افرادى غیر از امیر مؤمنان على، همسر و دو پسرشان (علیهالسلام) در مباهله شرکت داشته اند….[۳]
وى در مورد تفسیر این آیه مى گوید: علماى شیعه، بر اساس دو جهت در آیه امیر مؤمنان على (علیهالسلام) را بر دیگر صحابه برتر مى دانند:
۱. واقعیت آن است که موضوع مباهله حق را از باطل جدا مى کند. پس تنها کسى باید در آن شرکت کند که نیک سیرت، مؤمن ـ به معناى کامل ـ و برترین بندگان خدا باشد.
۲. پیامبر (صلیالله علیه و آله) بر اساس سخن خداوند متعال:«وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ»او را مثل خود دانسته است.[۴]
شیخ على بن عیسى اربلى رحمه الله مى گوید:
ماجراى مباهله، از فضیلت على (علیهالسلام) و معجزه پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) حکایت دارد؛ چرا که مسیحیان دریافتند که در صورت اقدام به مباهله، گرفتار عذاب مى شوند. از همین رو، صلح را پذیرفتند و به مخاصمات پایان دادند.
در این جریان، خداوند متعال، از این موضوع پرده برداشت که على (علیهالسلام) همان نفس رسول خدا (صلیالله علیه و آله) بوده و در اوج فضیلت قرار دارد و در کمال و پرهیز و عصمت از گناه، همانند ایشان است.
خداوند متعال هم چنین وى، همسر و دو پسرش را ـ با وجود سن کم ـ دلیل و حجّت حقانیّت پیامبر و دین ایشان قرار داد و چنین حکم نمود که حسن و حسین (علیهالسلام) به مثابه فرزندان و فاطمه (علیهاالسلام) مصداق زنان ایشان است که مى بایست در جریان مباهله به واسطه آنان حقانیّت خود را ثابت کند.
این فضیلتى است که تنها به ایشان مختصّ است و از بین مسلمانان کسى حتى به نزدیک آن، دست نمى یابد.[۵]
شیخ بیاضى (رحمه الله) در این باره مى گوید:
بر اساس سخن خداوند: «وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ» حضرت على (علیهالسلام) با پیامبر ـ که از همه برتر است ـ برابر است. از همین رو ایشان از دیگران برتر است. منظور از نفس، همانند بودن است؛ چرا که یکى بودن آن دو، ممتنع است.[۶]
خواجه نصیرالدین طوسى (رحمه الله) نیز در سخنى به آیه مباهله استدلال مى کند و مى گوید: با توجّه به سخن خداوند متعال «وَأَنْفُسَنا»، على (علیهالسلام) برترین صحابه است.
علامه حلّى (رحمه الله) در شرح این عبارت مى نویسد:
آیه «فَقُلْ تَعالَوْا…» سومین دلیل برترى على (علیهالسلام) بر دیگران است و تمامى مفسّران اتّفاق نظر دارند که در این آیه، کلمه «أَبناء» بر حسن و حسین (علیهالسلام)، «نِساء» بر فاطمه (علیهالسلام) و «أَنفُس» بر على (علیهالسلام) اشاره دارد.
و چون نمى توان گفت که نفس هر دو یکى است؛ پس در این جا مقصود و مراد، تنها مساوى بودن است و چون بدون شک رسول خدا (صلیالله علیه و آله) برترین مردم است، پس مساوى آن حضرت نیز چنین خواهد بود.[۷]
پی نوشت:
[۱]. آل عمران، ۶۱.
[۲]. الإرشاد فى معرفه حجج الله على العباد: ۱ / ۱۶۹.
[۳]. تلخیص الشافى: ج ۳ ص ۶ ـ ۷
[۴]. التبیان فى تفسیر القرآن: ج ۲ ص۴۸۵.
[۵]. کشف الغُمَّه فى معرفه الأئمه: ج ۱ ص۲۳۳.
[۶]. الصراط المستقیم الى مستحقى التقدیم: ج ۱ ص ۲۱۰.
[۷]. کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد: ص ۳۰۴.