- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر

پرتوقعی را کنار بگذارید
اگر توقع دارید مادر همسرتان به هنگام رفتن شما به محل کار از فرزندان شما نگهداری کند، اگر توقع دارید پدر همسرتان همیشه به فکر وضعیت مادی زندگی شما باشد یا اگر خواهان آن هستید که خانواده همسرتان همیشه مطیع و فرمانبر خواستههای شما باشند و… باید بگوییم این راه که میروید به ترکستان است!
پرتوقعی و انتظارات رنگارنگ بیپایان عروس و داماد از خانوادههای همسر یا بالعکس خانوادهها از عروس و داماد، مانعی بزرگ بر سر راه روابط سالم و مثبت است. پرتوقعی چیزی نیست جز سوءاستفاده از محبت و لطف دیگران؛ با مطالبه توقعات نابهجا، دیگران را مجبور میکنیم یا با پاسخ به توقعات نابهجا، ما را بپذیرند یا قطع رابطه و محبت و صمیمیت کنند، در این صورت، هیچگاه حالت سومی را نه برای خود و نه برای دیگران باقی نمیگذاریم!
انتقادهای بیموقع
۱۱ ـ مادر همسرم شخصیت معترضی دارد، تا به امروز ندیدهام حرفی بزنم یا کاری کنم پشت سرم و گاه حتی رودررو از من ایرادی نگیرد و به رویم نیاورد، خسته شدم، از این پس مثل خودش برخورد میکنم! بیاحترامی ببیند میفهمد احترام یعنی چی، طعم رفتار زشتش را به او میچشانم!
سریعا از کوره در میروید و تا طرف مقابلتان به خودش بیاید و متوجه مشکل شود فورا گله و شکایت و انتقاد میکنید، نیت شما از حرفهایی که میزنید خیر است، اما گاه چیزی میگویید که جایز به گفتنش نیستید، حرفتان به حق و راست است، اما کلام و لحن گفتارتان، تلخ است، از سر عادت یا تأدیب و لجبازی گاهی مجبور میشوید نیش زبان داشته باشید و با کنایه صحبت کنید یا بدکلام شوید و…
انتقادهای نابجا و نابخردانه یا بدکلامی، از جمله رفتارهای نامطلوبی است که گاه چون سم مهلکی عمل کرده و باعث کدورت، ناراحتی و دل چرکینی میشود. انتقادی که امیدی به پذیرش و برخورد مناسب و درست با آن نیست مطرح شدنش چه سودی دارد؟! حرفهای خیرخواهانه بیموقع یا از سر دلخوری و کینه همیشه آسیبزاست مگر آن که به قصد تلنگر زدن به دیگری مورد استفاده قرار گیرد که آن هم زمان و مکان خاصی برای بیان دارد.
کینههای پنهان
۱۲ ـ از شب عروسی کینهای به دل گرفتهام که نگو! راست است که میگویند که مادرزن مثل مادر خود آدم نمیشود، جلوی آن همه مهمان به من رو کرد و گفت اخلاقت را خوب کن من از امشب دخترم را به تو میسپارم، الان هم همیشه سعی میکند به طرق مختلف به من بفهماند باید بیش از این مراقب دخترم باشی!
کینههای پنهان، یکی از مهمترین عوامل در تیرگی روابط است. اگر کینهها را ریشهیابی کنیم قطعا متوجه عقدهها، حسادتها و حقارتهایی از درونمان میشویم که آنها به گونهای کاملا ناهشیار، رفتار و کلاممان را هدایت میکنند. اگر ما از درون از چیزی رنج نبریم یا آنکه از کودکی احساسات یا ادراکات منفی و دردناکی نسبت به خود نداشته باشیم، هرگز از حرف و عمل دیگران هر چند تحقیرآمیز و ناراحتکننده، آن قدر رنجیده خاطر نمیشویم که دچار کینهتوزی شویم. اعتماد به نفس پایین و خودپنداره منفی، عامل اصلی کینهورزی است.
کمکاری و بیمهری
۱۳ ـ من هر کاری کنم به چشم خانواده همسرم نمیآید، آنها محبت و مهر را نمیبینند، طوری با من برخورد میکنند که گویی انجام این کارها برای همیشه وظیفهام بوده، است و خواهد بود. من فقط دلم میخواهد برای یکبار هم شده از من تشکر کنند و بگویند متوجه محبتهای من هستند.
برخی از افراد عادت کردهاند همیشه محبت ببینند و خود را محق آن بدانند یا بر اساس اعتقاد به باورهای اشتباهی چون «وظیفه عروس یا داماد همین است»، «من داماد سرخانه نیستم»، «من عروس امروزی هستم و مثل قدیمیها نمیتوانم خانه مادر شوهر کار کنم» و… هیچگاه وظیفه خود نمیبینند که به دیگران محبت کنند یا از آنها بابت کارهایی که برایشان انجام میدهند تشکر و قدردانی کنند. بیشک چنین افرادی همیشه مطرود و منفور هستند، حتی نزد کسانی که رفتارهای خودخواهانهشان ضرری به آنها نمیزند.
اختلافات را چطور حل کنیم؟
«به آنها رو نده»، «تکلیفت را یکبار، اما برای همیشه معلوم کن»، «حرفاشون رو از این گوش بگیر و از اون گوش در کن»، «تو هم دخالت کن» و…. توصیههای عامیانه و گاه ظاهرا عالمانهای است که برای حل مشکل با خانواده همسر مطرح میشود، توصیههایی که همیشه ناکارآمد بوده و مشکلات دیگری را نیز به بار آورده است. برای مقابله با این مشکل، توصیه میکنیم به نکات زیر توجه کنید:
خانواده همسرتان را بشناسید
شخصیت تکتک اعضای خانواده همسرتان را بشناسید و از نوع رابطهای که بر خانواده همسرتان حاکم است، شناخت پیدا کنید، بهتر است بدانید قوانین آن خانواده چه شکلی است و چه کسی حرف آخر را میزند و… با عملیات شناسایی بهتر میتوانید با مشکلات پیش آمده مقابله کنید.
احترام بگذارید
احترام بیشترین چیزی است که خانواده همسرتان از شما میخواهند و بدانید احترام گذاشتن هرگز به معنای منفعل بودن و غلام حلقه به گوش بودن نیست. برای برقراری ارتباط سالم با آنان در درجه اول بهتر است والدین همسرتان را بسان والدین خود ببینید، کسانی که نگاهشان به دنیا متفاوت از شماست.
در ثانی بپذیرید اگرچه فرزندشان با شما زندگی میکند، اما جدا از آنها نیست و هنوز نسبت به او احساس نگرانی و مسئولیت دارند، بیتردید اگر خودتان را جای آنها بگذارید قطعا میتوانید معنای برخی از نگرانیهای آنها را بفهمید و حرفهای ناراحتکنندهشان را زیر سیبیلی رد کنید.
حریم خصوصیتان را حفظ کنید
هیچ زندگی بدون مشکل نیست، همه زندگیها بالا و پایین و کم و زیاد دارد، قهر و آشتی دارد، اما حریم خصوصی داستانی است که باید برای حفظ آن کوشا بود.
اولین و مهمترین نکتهای که باید بدانید این است که هرگز در مورد مسائل و اختلافاتتان با خانوادههای خود صحبت نکنید و رازهایتان را برملا نکنید، دلیلی ندارد به محض بروز مشکل، خانوادهتان را در جریان بگذارید و اعتماد آنها را نسبت به همسرتان مخدوش کنید. چون بعد از حل مساله و آشتی با همسر، شما همه چیز را فراموش خواهید کرد، اما خانوادههایتان هرگز این موضوعات را از یاد نخواهند برد و بر اساس صحبتهای شما راجع به همسرتان قضاوت خواهند کرد.
حتی ممکن است به خاطر ناراحتیهای پیشآمده، ناخودآگاه همسرتان را مقصر دانسته و رفتارشان با وی تغییر کند و حتی این تغییر رفتار بعد از آشتی و حل مشکل همچنان ادامه یابد، زیرا آنان همیشه این تصور منفی را دارند که زندگی فرزندشان پر از بدبختی و مشکلات است.
از سوی دیگر، شما حق ندارید راجع به رازهایی که همسرتان با شما در میان گذاشته است چیزی به صمیمیترین دوستان یا فامیلتان بگویید، چهبسا گاه برملا شدن رازها و متعاقب آن راهکارهایی نامطلوب در جهت رفع آن میتواند باعث ایجاد مشکل شود.
وفاداری خود را به اثبات برسانید
معمولا پدر و مادرها به اشتباه فکر میکنند اگر فرزندشان همسر خوبی باشد دیگر فرزند خوبی برای آنها نیست و از سوی دیگر زوجها هم به غلط تصور میکنند اگر همسرشان فرزند خوبی برای والدینش است، پس همسر خوبی برای آنها نیست. این باورهای نادرست را اصلاح کنید و برای برقراری تعادل در چنین شرایط سختی نهایت تلاش خود را به کار گیرید.
بهتر است بپذیرید در تقسیم وفاداری، سهم بسیار عمده از آن همسر شماست، همسرتان مهمترین فرد زندگیتان است و باید رضایت او را فراهم کنید تا زندگی آرام و باتفاهمی را تجربه کنید، اما این هرگز به این معنا نیست که دل پدر و مادرتان را بشکنید و آنها را به حساب نیاورید. قطعا با مدیریت و تنظیم محدوده روابطتان میتوانید هم خدا را داشته باشید و هم خرما را. با مشخص کردن موضع واقعی خود میتوانید به همسر و پدر و مادرتان بقبولانید هر یک از آنان جایگاه خاص خودشان را دارند و هرگز اجازه نمیدهید یکی قربانی دیگری شود.
برای رابطه با خانوادهها برنامهریزی کنید
با همسرتان در مورد الگوی رابطه با خانوادههای طرفین از نظر میزان رفت و آمدها، برنامه زمانبندی ارتباطات، نحوه ارتباطات اقتصادی و… صحبت کنید. یادتان باشد منصف و عادل باشید، عدالت را بین خود و همسرتان و هم انصاف در میزان سر زدن به خانوادهها و نوع و کیفیت رابطه با آنها رعایت کنید.
مرزهای خانواده را مشخص کنید
مرزهای زندگی خانوادگی خود را پررنگ کنید و بپذیرید همسر شما دقیقا مثل شما محق است و به اندازه شما از این زندگی سهم دارد. درباره میزان کمکهای احتمالی به خانواده پدری، الگوی رفت و آمدها و… حتما با همسرتان مشورت کنید و او را در جریان همه امور قرار دهید.
چهبسا نارضایتی همسر و احیانا واکنشهای تند و غیرموجه شما، باعث سرکوب خشم در همسرتان میشود و هیچ خشمی به اندازه این خشمهای فروخورده، قدرتمند و سهمگین نیست، خشمی که در یک چشم برهم زدن، باعث به هم ریختن دیوار عاطفه در خانواده میشود.
از سوی دیگر، بهتر است درباره هر مشکل و تصمیم مهمی بیش از دیگران با همسرتان مشورت کنید، چهبسا یکی از مهمترین عوامل اختلاف همسران این است که یکی از همسران، خود به صورت فردی یا با مشورت با خانواده پدری یا حتی دوستان تصمیم به انجام کاری میگیرد و در نهایت همسر به عنوان آخرین فرد از آن تصمیم مطلع میشود.
این پدیده مرسوم اما نامناسب در برخی از خانوادههای ایرانی، باعث میشود چنین فردی احساس کند هیچ جایگاه مشخص و واقعی در زندگی همسرش ندارد و کاملا در حاشیه قرار گرفته است که این حس ناخوشایند در درازمدت به سست شدن روابط عاطفی و بروز مشکلات عدیدهای منجر میشود.
مانع دخالتهای بیجا شوید
هرگز دلسوزی و مشورت را دخالت قلمداد نکنید، گاه شنیدن سخن اطرافیان بویژه والدین خالی از لطف نیست و منفعتهایی در پی دارد، اما این به معنای حضور هر لحظهای و بیموقع آنان در زندگی نیست. کسی که در زندگی شما دخالت میکند، معمولا فرد خودرای و همه چیز دانی است که همیشه کفایت دیگری را نادیده گرفته و سعی دارد در هر مورد ریز و درشتی، نظر خود را اعمال کند و اگر جز به نظر او رفتار شود، قطعا فرد را تحقیر و سرزنش میکند.
برخورد با دخالت خانواده همسر و جواب دادن به آنها بدترین انتخابی است که نهتنها باعث از بین رفتن احترام میشود، بلکه در طولانیمدت به روابط همسران آسیبهای جدی وارد میکند، برای مقابله با دخالتهای خانواده همسر از تدابیر زیر استفاده کنید:
تغییر را از خودتان شروع کنید
به خودتان حق میدهید در خانه پدری برای هر چیزی اظهارنظر کنید، از چیدمان خانه گرفته تا برنامه مسافرت، اگرچه شاید این کار دخالت نباشد، اما معنای یک مشاوره اجباری دارد. اگر اهل مشاوره دادنهای اجباری به خانواده خود یا همسرتان هستید بهتر است ترک این رفتار کنید، چون در غیر این صورت، باید منتظر مشاورههای اجباری آنان نیز باشید.
اندازه نگاه دارید
تنظیم روابط به اندازه معقول، یکی از سادهترین روشها برای کاهش میزان دخالتهاست، مثلا میتوانید زمان هر بار حضور خود در خانه آنان را کاهش دهید یا زمانی که آنها به خانه شما میآیند برنامههایی برایشان ترتیب دهید که مشغول باشند.
زیادی صحبت نکنید
معمولا وقتی حرف برای گفتن کم میآوریم، شروع به صحبت از دری هم میکنیم، از آرزوها و برنامهریزیهای آیندهمان سخن میگوییم، این کار در طرف مقابل این برداشت را ایجاد میکند که ما به دنبال مشورت گرفتن هستیم.
اگرچه این عادت در جمعهای دوستانه چندان عارضهای به دنبال ندارد، اما در مقابل بستگان همسر ممکن است منجر به بروز مشکلاتی شود، چراکه ما صحبتهای بستگان همسرمان را به صورتی کاملا متفاوت از حرفهای دوستانمان گوش میدهیم و بسیار محتمل است از صحبتهای اقوام همسرمان سوءبرداشت کنیم و آنها را به پای دخالتشان بنویسیم.
روزنه اختلاف را با گفتوگو پر کنید
در اولین گام، با همسرتان به گفتوگو بنشینید و مسائل زندگی خود را بررسی کنید که در کجای زندگیتان روزنهای باز بوده یا در روابطتان مشکلی وجود داشته که دیگران توانستهاند وارد زندگی خصوصی شما شوند و دخالت کنند.
باز کردن سفره دل نزد دیگران و نسنجیده صحبت کردن پیش والدین و اطرافیان گاهی بسان چراغ سبزی عمل میکند که باعث میشود دیگران به خود اجازه دخالت دهند. اگر به کمک همسرتان به نتیجهای نرسیدید بهتر است با خانواده همسرتان در این باره صحبت کنید.
هنگام آرامش نه عصبانیت و خشم و با اشاره به چند ویژگی مثبت خانواده همسر و قدردانی از آنان، باب صحبتتان را باز کنید و توضیح دهید که برخی از رفتارهای آنان باوجود نیت خوبشان باعث سوءتفاهم و مشکل شده است؛ به طور مشخص و با تعیین مواردی که به نظر شما دخالت قلمداد میشود، توضیح دهید.
سعی کنید هیچ وقت از قول همسرتان و این که او ابراز دلخوری و ناراحتی کرده است با والدینتان صحبت نکنید بلکه موضوع را به عنوان مسالهای مشترک بین خود و همسرتان مطرح و از ضمیر جمع «ما» استفاده کنید، در ضمن هنگام گفتوگو هرگز آنان را تهدید به قطع رابطه یا برخوردهای دیگر نکنید و در همه حال احترام آنها را نگاه دارید.
از سوی دیگر، اگر احساس میکنید یکی از اطرافیانتان بیش از حد درباره مسائل زندگی شما اظهارنظر و دخالت میکند، در نهایت ادب و احترام از محبت و توجه بسیار او تشکر و قدردانی کنید، اما در نهایت به او تفهمیم کنید که تصمیم نهایی را بنا بر صلاحدید خود و با مشورت همسرتان خواهید گرفت.
چطور اختلافات با خانواده همسر را حل کنیم-بخش یک-