- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 0 نظر
یکى از نکات قابل توجه در سلوک و سیره پیشوایان معصوم (علیهم السلام)، نحوه رفتار آنان با همسر خویش است. هر چند به خاطر طبیعت موضوع و نیز شرایط اجتماعى حجم شواهد و موارد بر جاى مانده در تاریخ در این خصوص فراوان نیست اما همین اندک نیز بسیار ارزشمند و گویاست. آنچه میخوانید نگاهى گذرا به موضوع یاد شده است.
سیره عملى و رفتار ائمه (علیهم السلام) با همسران خویش مانند سایر برخوردها و شیوه هاى رفتارى آنان به طور دقیق و روشن در تاریخ دیده نمی شود و این علاوه بر عوامل اجتماعى و سیاسى به ماهیت قضیه برمی گردد که بیشتر یک امر درون خانوادگى است تا اجتماعى و در منظر دیگران اما آن اندازه از روش و سیره آنان که از آنان به ما رسیده و هم چنین از سخنان آنان میتوان تا اندازه زیادى روش آن بزرگواران را به دست آورد.
روشن است که چون پیشوایان معصوم (علیهم السلام) اعمال خود را در راستاى اسلامی حقیقى و خالص قرار داده بودند و از این جهت میان آنها تفاوتى نیست و هر گاه در روش یا گفتارآنان تفاوت هایى دیده میشد مربوط به شرایط خاص زمانى است، لذا از روش یک یا چند نفر آنان میتوان قانون کلى براى شیوه برخوردى همه آنان به دست آورد. در فرصت به نمونه هایى از شیوههاى این دست اشاره میشود.
کمک به همسر
از مسائل مهمی که در زندگى مشترک زن و شوهر مطرح است و از آغاز تا پایان عمر نیز ادامه دارد و در سعادت و خوشبختى و نشاط خانواده تأثیر بسزایى دارد موضوع انجام کارهاى مربوط به زندگى و تأمین نیازها و انجام کارهاى خانه است.
این مسأله اگر به صورت عادلانه و صحیح حل شود و هر کدام وظیفه خود را به خوبى انجام دهند از بیشتر مشکلات آینده جلوگیرى مینماید و صفا و صمیمیت در محیط خانواده حاکم میشود.
حضرت على (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از آغاز زندگى مشترک براى تعیین مسئولیت و وظیفه هر کدام، خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند و از آن حضرت درخواست داورى نمودند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) کارهاى درون خانه را به عهده فاطمه (سلام الله علیها) گذاشت و کارهاى بیرون را به حضرت على (علیه السلام) واگذار نمود. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میفرماید: جز خدا کسى نمی داند که من چه اندازه خوشحال شدم از اینکه کارهاى درون خانه به من واگذار شد و از کارهاى بیرون خانه» و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.۱
در همین زمینه در سخنى از امام باقر (علیه السلام) آمده است: فاطمه (سلام الله علیها) در خانه على (علیه السلام) کار خانه و خمیر کردن و نان پختن و نظافت را به عهده گرفت و على (علیه السلام) کارهاى بیرون خانه را، مانند آوردن هیزم و مواد خوراکی.۲
على (علیه السلام) به این اکتفا نکرد که فقط کارهاى بیرون خانه را انجام دهد بلکه در کارهاى خانه نیز شرکت میجست و به صورتى عمل نمی کرد که در خانه بنشیند و انجام تمام کارها را به همسرش واگذار نماید.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: على (علیه السلام) همواره هیزم میآورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین میکرد و خانه را جارو میکرد، و حضرت زهرا (سلام الله علیها) آرد درست میکرد و خمیر آماده کرده، نان میپخت.۳
در این روایت تعبیرى به کار رفته است که نشان میدهد آن حضرت همواره جارو کردن و نظافت منزل را عهده دار بود.
على (علیه السلام) همواره هیزم میآورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین میکرد و خانه را جارو میکرد، و حضرت زهرا (سلام الله علیها) آرد درست میکرد و خمیر آماده کرده، نان میپخت.
از برخى روایات استفاده میشود که حضرت على (علیه السلام) در بعضى اوقات در کارهاى مربوط به حضرت زهرا (سلام الله علیها) مانند تهیه آرد و آسیاب کردن نیز به کمک همسرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) میرفت. از جمله نقل شده روزى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه على (علیه السلام) وارد شد و دید على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) به کمک یکدیگر با آسیاب دستى مشغول تهیه آرد میباشند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کدام یک خسته ترید؟ على (علیه السلام) عرض کرد: فاطمه (سلام الله علیها) خسته تر است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دخترم برخیز، و فاطمه (سلام الله علیها) برخاست و پیامبر به جاى او نشست و به على (علیه السلام) در آرد کردن، کمک نمود.۴
از این روایت به خوبى استفاده میشود که حضرت على (علیه السلام) همیشه رعایت حال همسرش زهرا (سلام الله علیها) را مینموده است و علاوه بر اینکه خود در کارهاى خانه به او کمک میکرد، وقتى پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه آنها آمد و خواست به آنها کمک کند، على (علیه السلام) پیش از آنکه فاطمه (سلام الله علیها) پاسخى بدهد جواب میدهد فاطمه (سلام الله علیها) خسته تر است و بدین وسیله سعى میکند، تا همسرش استراحت نماید، یا کار آسان ترى انجام دهد و خود به کمک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آسیاب میکند.
پرستارى و عمل به سفارش هاى همسر
هنگامی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیمار شد و ارتحالش نزدیک شد، در رابطه با تشییع بدن مطهر و محل دفنش و چگونگى غسل سفارش هایى به شوهرش على (علیه السلام) میکند که آن حضرت نیز به همان کیفیت که همسرش خواسته بود عمل میکند. به علاوه على (علیه السلام) در هنگام بیمارى حضرت زهرا (سلام الله علیها)، على (علیه السلام) مانند یک پرستار مهربان و دلسوز از همسر بزرگوارش مراقبت هاى لازم را به عمل میآورد.
امام سجاد (علیه السلام) از پدر بزرگوارش امام حسین (علیه السلام) نقل میکند که وقتى حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیمار شد به على (علیه السلام) سفارش کرد که جریان کسالت او را به کسى خبر ندهد. على (علیه السلام) نیز چنین کرد کسى را در جریان کسالت حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار نداد و خود آن حضرت پرستارى و مراقبت از زهرا (سلام الله علیها) را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک میکرد. و چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا (سلام الله علیها) به شوهرش سفارش کرد که او عهده دار مراسم تجهیز و دفن او شود. شبانه او را دفن نماید و محل دفن را پنهان نگه دارد.
على (علیه السلام) نیز چنین کرد ولى بعد از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فرا گرفت و اشک هاى مبارکش بر گونه هایش جارى گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و به آن حضرت سلام داد و با او به راز و نیاز و درددل پرداخت.
در هنگام بیمارى حضرت زهرا (سلام الله علیها)، على (علیه السلام) مانند یک پرستار مهربان و دلسوز از همسر بزرگوارش مراقبت هاى لازم را به عمل میآورد.
حضرت على (علیه السلام) بر اساس سفارش حضرت زهرا (سلام الله علیها)، او را شبانه دفن کرد و قبر او را پنهان نمود و براى عملى شدن وصیت زهرا (سلام الله علیها) و اینکه قبر وى پنهان بماند، با کسانى که بنا داشتند با بررسى و تفحص و نبش قبور، آن حضرت را پیدا نمایند، با سختى برخورد مینماید.
چنانچه در یک گزارش آمده است که حضرت (علیه السلام) وقتى متوجه جریان شد، در حالى که لباس مخصوص زمان جنگ و برخوردهاى سخت، پوشیده بود، خشمگین به سوى قبرستان حرکت نمود و به شمشیر مخصوص خود، ذوالفقار، تکیه زده فرمود: من على ابن ابى طالب هستم؛ مشاهده میکنید که با چه وضعى به اینجا آمده ام. به خدا سوگند اگر دست به سنگ یکى از این قبرها بزنید با شمشیر با همه شما نبرد خواهم نمود.۵
دلجویى و احترام
انسان در دوران زندگى با حوادث و مسائلى روبه رو میشود که او را ناراحت و نگران و متأثر میسازد. فردى که احساس میکند از طرف دیگران به او ستم شده و حق او را گرفته اند اگر براى رسیدن به حق خود و دفاع از ظلمی که به وى شده تلاش کند و نتواند به حق خود برسد دچار ناراحتى و نگرانى خواهد شد.
حال اگر براى زن یا شوهر چنین مسأله اى پیش آید و او با حالت تأثر وارد خانه شود ممکن است اظهار گلایه و شکوه نماید و با همسر خود درددل کند و از همسر انتظار داشته باشد که در این شرایط به او کمک کند و از او دفاع نماید، و هر گونه تصور کوتاهى را در این رابطه دور از انتظار میداند.
همسر در این حالت هاى مخصوص، باید سعى کند با مهربانى و دلجویى و احترام نسبت به طرف مقابل، آن چنان رفتار نماید که از اندوه و تأثر و ناراحتى او بکاهد. با سخنان منطقى و محترمانه اثبات نماید که من در دفاع از حق تو کوتاهى نکردم و آنچه مصلحت بوده و توان داشتم در این رابطه انجام داده ام.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از پدر بزرگوارش وقتى احساس کرد که ملک او، فدک را به ناحق گرفته اند، براى دفاع از حق خویش و استرداد املاکش نزد خلیفه وقت رفت و با وجود بحث ها و استدلال هاى منطقى که ارائه داد موفق نشد، حق خود را بستاند. لذا با ناراحتى و تأثر شدید وارد منزل شده اظهار ناراحتى نمود. على (علیه السلام) را مورد خطاب قرار داد و گفت: … هیچ کس از من دفاع نکرد و از ظلم آنها جلوگیرى ننمود، خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و با شکست و افسردگى بازگشتم، و تو نیز این گونه پریشان نشسته ای. تو همان بودى که گرگان عرب را صید میکردى و اکنون زمین گیر شده ای. یا على (علیه السلام) نه گویندگان را مانعى و نه یاوه گویان را دافع. اختیار از کفم رفته، …. از اینکه با تو این گونه سخن میگویم نزد خدا عذر خواهم، خواه مرا یارى کنی، یا واگذاری، اى واى بر من در هر پگاه که عمید و تکیه گاهم از کف رفت و بازویم بى رمق گشت.
على (علیه السلام) با لحنى محترمانه همسر مهربان خود را دلدارى داده و در پاسخ فرمود: ویل و واى بر تو مباد بلکه واى بر دشمنان تو باد. اى دختر برگزیده خدا و یادگار نبوت از اندوه و غصه دست بردار. به خدا سوگند من در انجام وظیفه سستى نکرده ام و آنچه در قدرت و توان داشتم انجام دادم.
حضرت على (علیه السلام) آن چنان با خونسردى و متانت و دلجویى در برابر ناراحتى و شکوه حضرت زهرا (سلام الله علیها) برخورد مینماید، که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آرامش پیدا کرده میفرماید: خداوند مرا کفایت میکند. و کار آنها را به خدا وامی گذارد و ساکت میشود.۶
على (علیه السلام) همواره مواظب بود که از حزن و اندوه زهرا (سلام الله علیها) که بعد از پدر بزرگوارش بسیار زیاد شده بود بکاهد. زهرا (سلام الله علیها) به پدرش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علاقه زیادى داشت و لذا میفرمود: پیراهن پدرم را به من بدهید و چون پیراهن را میگرفت آن قدر آن را میبویید تا بیهوش میشد. على (علیه السلام) میفرماید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در پیراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا (سلام الله علیها) را مشاهده کردم که با بوییدن آن پیراهن بیهوش میشود، آن را پنهان نمودم.۷
حضرت على (علیه السلام) خود در باره چگونگى برخورد با همسرش میفرماید: به خدا سوگند هرگز کارى نکردم که فاطمه (سلام الله علیها) خشمگین شود و او را به هیچ کارى مجبور نکردم … او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنى من قدمی برنداشت.۸
ادامه دارد…