- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه: 7 دقیقه
- توسط: حسین فاضلی
- 5:35 ب.ظ
- 4 نظر

بیان امام خمینی(ره) درباره ی وسواس
وسواس را شئون بسیار و طرق بی شمار است که اکنون نتوان در جمیع آن بحث کرد و تمام شئون آن را پی جویی نمود. ولی در بین همه، وسوسه در نیت شاید از همه مضحک تر و عجیب تر باشد. زیرا که اگر کسی بخواهد با تمام قوا قیام کند در همه ی عمر به انجام یک امر اختیاری بدون نیت، ممکن نیست از عهده بر آید. معذلک، یک نفر بیچاره ی مریض النّفس ضعیف العقل را می بینی که در هر نماز مدت های مدید خود را معطل میکند که نمازش با نیت و عزم موجود شود. و این شخص به آن ماند که مدت ها تفکر کند که برای بازار رفتن یا نهار خوردن نیت و عزم تهیه کند.
بیچاره ای که باید نماز معراج قرب و مفتاح سعادت او باشد و با تأدّب به آداب قلبیه و اطّلاع بر اسرار این لطیفه الهیه تکمیل ذات و تأمین نشئه حیات خود کند، از همه این امور غفلت کرده، بلکه این امور را لازم نداند، سهل است، همه را باطل شمارد و سرمایه عزیز خود را صرف در خدمت شیطان و اطاعت وسواس خنّاس کند و عقل خدا داد را که نور هدایت است محکوم حکم ابلیس کند.
عبد الله بن سنان گفت: «ذکر کردم پیش حضرت صادق مردی را که مبتلا بود به وضوء و نماز (یعنی وسواسی بود) و گفتم: او مرد عاقلی است.
فرمود: چه عقلی دارد، با آن که اطاعت شیطان می کند.
گفتم: چگونه اطاعت شیطان می کند؟
فرمود: سؤال کن از او این که می آید او را از چه چیز است، می گوید از عمل شیطان است.»
بالجمله، قطع این ریشه را انسان باید با هر ریاضت و زحمتی است بکند، که از همه سعادات و خیرات انسان را باز می دارد. ممکن است چهل سال انسان جمیع عباداتش حتی به حسب صورت نیز صحیح بجا نیاید و اجزای صوری فقهی هم نداشته باشد، چه برسد به آداب باطنیه و شرعیه.
مضحکتر آن که بعضی از این اشخاص وسواسی، عمل جمیع مردم را باطل می دانند و تمام مردم را بی مبالات به دین محسوب می کنند. با آن که خود اگر مقلّد است، مرجع تقلیدش نیز چون متعارف مردم می باشد و اگر اهل فضل(آشنای به دین) است، به اخبار رجوع کند ببیند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم و ائمّه هدی علیهم اسلام نیز در این امور متعارف بودند. فقط در تمام مردم، این طایفه وسواسی هستند که به خلاف رسول خدا و ائمّه معصومین(علیهم اسلام) و فقهاء مذهب و علماء ملت عمل می کنند و اعمال همه را ناچیز می شمارند و عمل خود را موافق با احتیاط و خود را مبالی به دین می دانند…
اکنون وجه صدق حدیث شریف که او را بی عقل شمرده است معلوم می شود. کسی که عمل مخالف با عمل رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را صحیح و عمل موافق با آن حضرت را باطل بداند، یا از دین خدا خارج است یا بی عقل. و چون این بیچاره از دین خارج نیست، پس بی عقل است و مطیع شیطان و مخالف رحمن.9
علاج وسواس
توجه به این که وسواس القاء شیطان است.
شیطان دشمن قسم خورده ی انسان است. دشمنی که حتی طمع به گمراه نمودن انبیاء داشته است. بعضی را با دعوت به گناه به هلاکت می اندازد و بعضی را با ریا و عجب و دیگر مفاسد اخلاقی و بعضی را با ابتلا به وسواس. حتی در بعضی از روایات نام شیطانی که در عبادات انسان را مبتلا به وسواس می کند آمده و او را “خَنْزَب” نامیده اند.10 سعادت دنیا و آخرت انسان در مخالفت با این دشمن بزرگ و بی رحم است و خداوند و ائمّه ی اطهار(علیهم السلام) به ما فرمان داده اند با او مخالفت کرده و از ظاهر شرع تبعیت نماییم.
امام خمینی(ره) دراین باره فرمودهاند:
«و برای علاج این مصیبت و دردی که درمانش سخت باشد، چاره ای نیست جز آن که قدری تفکر کند در این امور که ذکر شد و مقایسه کند عمل خود را با عمل نوع متدینین و علماء و فقهاء و اگر خود را مخالف با آن ها دید، بینی شیطان را به خاک بمالد و بی اعتنائی به آن پلید نماید و چند مرتبه که شیطان وسوسه کرد که عملت باطل است، جواب دهد که اگر عمل همه فقهاء امّت باطل شد، عمل من نیز باطل باشد. امید است چندی که مخالفت شیطان نمود و در ضمن به حق تعالی با عجز و نیاز از شرّ او پناه برد، این مرض رفع شود و شیطان چشم طمعش از او بریده گردد. چنانچه برای دفع کثرت شک، که آن نیز از القائات شیطان است، در روایات شریفه همین دستور را داده اند.
در کافی شریف سند به حضرت باقر العلوم(علیه السلام) رساند که فرمود: «وقتی که زیـاد شد شکت در نمـاز، ممضی دار نماز را، یعنی اعتنا به آن مکن. امید است که رها کند تو را. همانا این نیست مگر از شیطان.»
و در روایت دیگر است که حضرت باقر یا حضرت صادق(علیه السلام) میفرمایند: «عادت ندهید شیطان را به خودتان به شکستن نماز، پس به طمع بیندازید او را. زیرا که شیطان پلید است. معتاد است به آنچه عادت داده شد.»
توجه به آثار زشت وسواس
برای ترک یک عمل یا برای پیشگیری از آن، ابتدا باید از آن عمل متنفّر شد و برای تنفّر از آن، باید ضررها و مفسده هایش را باور نمود. شمارش این ضررها ـ که تا حدودی بیان شد به این باور کمک خواهد کرد.
توجه به رفتار و بیانات رسول خدا و ائمّه اطهار(علیهم السلام)
در عبادات و طهارات و نجاسات
این که این ذوات مقدس در این امور چگونه رفتار می کردند و چه دستوری دادهاند بسیار مهم راه گشا است. به همین منظور چند روایت را بدون هیچ توضیحی ذکر مینماییم.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودهاند: «باکی ندارم از اینکه بول به من اصابت کرده باشد یا آب، آن هنگامی که علم نداشته باشم کدام بوده است.» 11
»معاویه بن عمّار می گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: لباس های نازکی که مجوس استفاده کردهاند، مجوسی که عین نجسند و شرب خمر می کنند و زنانشان نیز همین حال را دارند، آیا می توانم این لباس ها را بپوشم و با آن ها نماز بخوانم؟ حضرت فرمودند: بله. آن گاه من از همان لباس ها، پیراهنی برای آن حضرت بریدم و دوختم و نیز شلوار و ردایی از آن ها برای ایشان درست کردم و روز جمعه هنگام بالا آمدن روز برای آن بزرگوار فرستادم. گویا حضرت قصدم را متوجه شدند. لذا همان لباس ها را پوشیده و برای خواندن نماز جمعه از خانه بیرون آمدند.»12
«عبدالله بن سنان میگوید: پدرم در حالی که من هم بودم از امام صادق(علیه السلام) پرسید: من لباسم را به کافری ذمی عاریه می دهم و علم دارم که او شرب خمر می کند و گوشت خوک می خورد. سپس لباسم را بر می گرداند. من قبل از این که نماز بخوانم آن را می شویم. حضرت فرمودند: با آن لباس نماز بخوان و به خاطر این مسائل، لباس را نشوی. چون وقتی لباس را عاریه می دهی پاک است و تو یقین نداری که آن ذمی لباس را نجس کرده است. پس نمـاز در این لباس هیچ مشکلی ندارد. مگر این که تو یقین کنی لباست را نجس کرده است.»13
« فضیل و زراره و محمد بن مسلم هر سه می گویند: از امام باقر(علیه السلام) پرسیدیم: خرید گوشت از بازارها چگونه است در حالی که ما نمی دانیم قصاب ها چگونه عمل می کنند؟ حضرت فرمودند: بخور آن گاه که از بازارهای مسلمین باشد و از آن سؤال نکن.»14
«عنبسه مصعب می گوید: از امام صادق(علیه السلام) درباره ی مردی پرسیدم که محتلم شده ولی هنگام صبح وقتی به لباسش می نگرد چیزی نمی بیند: حضرت فرمودند: در آن لباس نماز بخواند. گفتم: مردی خواب می بیند که محتلم شده است و زمانی که بیدار می شود رطوبت کمی اطراف محل می یابد. فرمودند: غسل بر او نیست.»15
«امام صادق(علیه السلام) فرمودهاند: همانا شیطان در دبر انسان می دمد تا او خیال کند بادی از او خارج شده است. پس وضو باطل نمی شود مگر به بادی که صدایش شنیده شود یا بوی آن حس شود.»16
ابی جریر می گوید: به امام موسی بن جعفر(علیه السلام) گفتم: چگونه برای نماز وضو بگیرم؟ حضرت فرمودند: در وضو تعمّق و ریزبینی نکن و با آب به صورتت لطمه نزن ولکن صورت را با آب بشوی و از بالا به سمت پایین دست بکش و به همین صورت دو ذراع خود را با آب مسح کن و نیز سر و دوپایت را مسح کن».17
توجه به این که ظاهر برای باطن است
آنچه برای خداوند مهم و اصل است طهارت باطنیه و رسیدن به اسرار عبادات است. طهارت ظاهری و ظاهر عبادات تنها آینه ای هستند برای این که انسان را به باطن این امور هدایت نمایند.
آشنایی و علم به احکام
اصولاً یکی از عوامل پیدایش وسواس، جهل به حکم شرعی است. شیطان چنین وسوسه می کند: تو که میخواهی از خدا اطاعت کنی از طرفی حکم دقیق شرع را هم نمی دانی، پس بهتر است احتیاط کنی تا یقین کنی ادای تکلیف کرده ای.
اگر انسان مطیع خداست، باید توجه داشته باشد که اطاعت خدا در مخالفت با شیطان است و شیطان عزم خود را جزم کرده تا ما را از طریق احتیاط بی جا در عبادات به گمراهی بکشاند و ما برای این که بینی او را به خاک بمالیم لازم است احکام شرعی را تا حدّ لازم فرا بگیریم و از احتیاط غیر شرعی پرهیز کنیم.
رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(اَدامَ اللهُ ظِلُّهُ) فرمودهاند:
«کسانی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مـورد نجاست هستند (به این افراد در اصطلاح فقهی وسـواسی گفته میشود.) حتی در مواردی که یقین بـه نجاست دارند، واجب است که حکم کنند به عدم نجاست. به استثنای مواردی که حصول نجاست را به چشم شان می بینند و آن هم به قسمی که اگر کس دیگری آن را مشاهده کند، اعتقاد به سرایت نجاست داشته باشد. فقط در این موارد است که واجب است حکم به نجاست نماینـد و این حکم درباره ی ایـن گـروه از اشخاص ادامه دارد تا زمانی که آن حساسیت به طور کلی بر طرف گردد.»18
استعاذه
برای دوری از وسواس و وسوسه های شیطان استعاذه و پناه بردن به خدا از دستورات قرآن است.
«وَ إِمَّا ینْزَغَنَّک مِنَ الشَّیطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و هر گاه وسوسه ای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای داناست.»19
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِک مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ* وَ أَعُوذُ بِک رَبِّ أَنْ یحْضُرُونِ؛ بگو ای پروردگار من؛ پناه می برم به تو از وسوسه های شیاطین* و پناه می برم به تو ای پروردگار من؛ از این که حاضر شوند.» ) 20
از طرفی شیطان فقط هنگامی وسوسه می کند که انسان به یاد خداوند نباشد.
«وَ مَن یعْشُ عَن ذِکرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ؛ هر کس از یاد خدا روی گرداند، شیطانی بر او می گماریم تا همدمش باشد.»21
رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاند: «همانا شیطان منقارش را روی قلب فرزند آدم می گذارد. پس هنگامی که او خداوند سبحان را ذکر گفت، شیطان می رود و پنهان می شود. و چنان چه خدا را فراموش نمود شیطان قلبش را می بلعد و این است وسواس خناس.»22
و برای این پناه بردن ادعیه و اذکاری در روایات ذکر شده است.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودهاند: «هنگامی که شیطان یکی از شما را وسوسه نمود، باید به خدا پناه ببرد و بگوید: آمَنْتُ بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»23
حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: مردی خدمت رسول خدا آمد و گفت: یا رسول الله؛ از وسوسه ای که در نماز به من القا می شود شکایت دارم. حتی این که نمی دانم چه قدر نماز کردم از زیاده یا کم. حضرت فرمودند: «وقتی داخل نماز شدی، انگشت سبّابه ی دست راستت را به ران پای چپت بزن و سپس بگو: بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ تَوَکلْتُ عَلَی اللهِ أَعُوذُ بِاللهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ؛ پس همانا او را دور و از خود منع و طرد کنی.»24
پینوشتها
1-نور ـ 37
2-کشف الغطاء ج1 ص64
3-استفتاءات
4-بقره – 185
5-فرازی از آیه ی 6 از سوره ی مائده
6-ترجمه المیزان ج5 ص374
7-ترجمه المیزان ج5 ص382
8-استفتاءات، ص156
9-بحار الأنوار ج21 ص364
10-من لایحضره الفقیه ج1 ص72
11-التهذیب ج2 ص362
12-التهذیب ج2 ص361
13-الکافی ج6 ص237
14-التهذیب ج1 ص368
15-الکافی ج3 ص36
16-وسائلالشیعه ج1 ص398
17-استفتاءات
18-اعراف ـ 200
19-مؤمنون – 97 و 98
20-زخرف – 36
21-بحارالأنوار ج60 ص194
22-بحار الأنوار ج92 ص136
23-بحار الأنوار ج۱۰ ص۸۹
24- کافي ج۳ ص۳۵۸
منبع: نشریه شمیم معرفت؛ تابستان 1389؛ شماره 23؛ نویسنده: رئیسی، مجتبی