- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه: 8 دقیقه
- توسط: حسین فاضلی
- 6:11 ب.ظ
- 4 نظر

نکته حائز اهمیت در مبحث تجرد نفس این است که تربیت انسان که ناظر بر ساختار وجودی اوست، باید در هر مرحله از تطور نفس، تطور یابد و حالت پویندگی و تکاملی داشته باشد و هرگز حد یقینی نداشته باشد. با رسیدن به هر مرحله از تربیت، مرحله ی بالاتری از آن وجود دارد.
این نکته برغم اینکه تأثیر شگرفی در تربیت شخص دارد، اما متاسفانه، مورد غفلت بسیاری از اندیشمندان و علمای تربیتی قرار گرفته است. در حال حاضر، نظام تربیتی و آموزشی محصور در دوره های کودکی و دوره های آموزشی رسمی در مدارس و دانشگاهها شده است؛ مثلاً شخصی که به مدارج بالای علمی رسید دیگر نیازی به تعلیم و تربیت ندارد و در واقع چنین فرض میشود که این شخص از تمام سجایای اخلاقی و مراتب علمی برخوردار میباشد، در حالی که ما شاهد هستیم که بسیاری از اشخاص دارای مدارج عالی و بالا، انحرافات اخلاقی بسیاری دارند. این نکته، غفلت و سستی دست اندرکاران تربیت را مشخص میکند.
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که این مقامات و تطورات در عالم الوهی، بالقوه در نهاد انسان قرار داده شده است و با استفاده از یک تربیت و آموزش صحیح باید آن را به فعلیت رساند، وگرنه همین انسان میتواند تا درجه ی اسفل سافلین سقوط کند و از هر حیوان و درنده خویی پست تر شود. بنابراین، نظام تعلیم و تربیت باید بصورت پلکانی و مرحله به مرحله باشد؛ بعبارت دیگر نظام تعلیم و تربیت باید در سطوح مختلفی مطرح گردد.
7- اتحاد عاقل و معقول
علم از نظر ملاصدرا یک حقیقت وجودی است و هر جا که وجود هست، علم نیز هست. البته با توجه به شدت و ضعف، وجود علم نیز شدت و ضعف دارد. تعقل نیز عبارت است از اینکه صورت عقلیه هر چیز در ذات مدرک شکل بگیرد و بعبارت دیگر ذات عاقل با معقول متحد گردد: « تعقل عبارة عن اتحاد جوهر العاقل بالمعقول، بل الادراک عبارة عن اتحاد جوهر المدرک بالمدرک.»(40)
ملاصدرا با تقسیم علم به دو گونه حضوری و حصولی، همراه با دیگر فیلسوفان پیش از خود، معتقد است در علم حضوری که عین معلوم در نزد عالم حضور دارد، نوعی وحدت میان عالم و معلوم وجود دارد، اما در مورد علم حصولی که صورت شیء برای مدرک متمثل میگردد، در زمینه ی اتحاد عالم و معلوم اختلاف نظر وجود دارد. بقیه فیلسوفانی که بنوعی به اتحاد عاقل و معقول قائلند، معتقدند:
هر مجرد قائم به ذات خود عقل و عاقل و معقول است و نیز هر عاقلی معقول است ولی هر معقولی عاقل نیست؛ معقولی که قائم به ذات خود باشد. این دو حکم در این جهت شریکند که هر مجرد قائم به ذات خود عقل و عاقل و معقول است.(41)
در حالی که ملاصدرا معتقد است که هر معقولی عاقل نیست، مگر مشروط به اینکه قائم به ذات خود باشد، شرط زائد است، زیرا حکم دوم- هر معقولی عاقل است- بطریق عکس حکم اول- هر عاقلی معقول است- ثابت نشده، بلکه هر یک از دو حکم نامبرده شده با برهان مستقلی ثابت شده اند.
بنابراین، ملاصدرا معتقد است که نفس آدمی در ادراک صور، حالتی فعال دارد و فقط چون آیینه یی پذیرنده آنها نیست، بلکه خود در مواجهه با اشیاء خارجی و در اینجا صورت دخالت میورزد و با آن یکی میشود. بسخن دیگر، وجود معلوم، وجود مستقلی نیست، بلکه شأنی از شئون نفس است.
این اصل، تاثیر بسیار شگرفی در تعلیم وتربیت دارد. یکی از مهمترین تاثیرات این اصل، تکمیل نفس آدمی بواسطه ی کسب معلومات و اتحاد با آن معلومات میباشد. آدمی میتواند با یافتن کمالات عقل نظری بحدی برسد که با عقل فعال متحد گردد و به بالاترین مراتب نفسانی که ملاصدرا از آن به نفس قدسی یاد کرده، نایل شود. زیرا نفس بواسطه پیدا شدن علوم و ادراکات جدید تکمیل میشود. این مسئله، حقیقتی وجدانی است که هر کس با اندک تأملی در ذات خود و مقایسه کمالات سابق و لاحق میتواند آن را ملاحظه کند.
همه ی موجودات عالم دارای کمالاتی هستند که بسوی آن درحرکتند و کمالات نفس نیز، ملکات علمیه و عملیه یی است که او در طول حیات دنیایی خود کسب میکند و همین ملکات هستند که واقعیت وجودیش را میسازند و بتدریج در طول این حرکت حقیقت عینی او را تشکیل میدهند. تا جایی که انسان با حرکت جوهری خود میتواند به عالم عقول برسد و سعه ی وجودی او چنان گردد که با عقول مختلف متحد شود و آن را ادراک کند.
ملاصدرا در بحث کمال نفس از طریق معلومات و ادراکات علمی، نه تنها به فعلیت یافتن استعدادها و قوای انسانی توجه دارد، بلکه معتقد است که هر قدر میزان معقولات بیشتر باشد، وجود عاقل کامل تر و قویتر خواهد بود و بر همین اساس، درجات گوناگونی برای عاقل قابل فرض است که عالم با اکتساب معلومات جدید، میتواند درجات بالاتری را کسب نماید که این درجات در نهایت به خداوند متعال میرسد.(42)
یکی دیگر از تأثیرات اصل اتحاد عاقل و معقول دوسویگی فرایند تعلیم میباشد. بر طبق نظریات ملاصدرا در مورد روند ادراک و اتحاد عالم و معلوم میتوان نتیجه گرفت که جریان اندیشه و ادراک و رابطه ی عالم و معلوم، رابطه یی دو قطبی و تعاملی است از نظر ملاصدرا، علم بعنوان امری وجودی، از تعامل سازنده ی میان عالم و معلوم و از حرکت هر یک به سمت دیگری زاییده میگردد زیرا در فرایند ادراک، جوهر عاقل با تعقل صورت عقلیه از قوه به فعلیت میرسد و شدت وجودی مییابد. در این سیر و حرکت، نفس آدمی صرفاً منفعل و پذیرنده صورت علمیه نیست، همچنانکه بدون حضور آن نیز این خلق صورت نمی پذیرد.
همچنین این اصل باعث خلاقیت در اندیشه ورزی خواهد شد. حرکت جوهری نفس در جریان ادراک نیز نقش آفرینی میکند و منجر به اتحاد نفس با صور متمایز ادراکی میگردد. در طی این حرکت ابتدا نفس با صورت حسی شیء متحد میگردد و سپس با عبور از آن، با صورت خیالی آن اتحاد مییابد و در نهایت با فراتر رفتن از این سطح، در وراء حس و خیال، عقلی میگردد که با معقول متحد میشود.
در نظر ملاصدرا، علم در لحظه ی یگانگی متولد میگردد و امری از پیش موجود نیست. این دیدگاه را میتوان راه میانه یی بین دیدگاه واقع گرایانه و ایدئالیستی محض دانست. در نگاه واقع گرایانه، حقیقت امری مکشوف و بی پیرایه در نظر گرفته میشود که ذهن در حالتی منفعل، پذیرای آن خواهد بود، در حالی که نگاه ایدئالیستی محض نیز حقیقت را کاملاً حاصل پردازش ذهن و منفک از واقعیت خارجی میپندارد.
اما ملاصدرا از آغاز، با زمینه یی واقع گرایانه و با قبول واقعیت خارجی مستقل از ذهن، آن را امری سیال و در حرکت بشمار میآورد و یافتن آن را مستلزم حرکت در پی آن و فعالیت ذهن میداند. راهبرد ملاصدرا در این حرکت، عبور از مراحل مادی و نازل بسوی مراتب بالاتر و مجردتر است. بنابراین، میتوان گفت علمی که این چنین مستلزم حرکت و صعود نفس است، میتواند باعث فعلیت نفس نیز باشد و آن را متحول سازد.
نتیجه گیری
با بررسی ابعاد مختلف تعلیم و تربیت از دیدگاه ملاصدرا، میتوان به مهمترین زیربناهای نظریات فلسفی صدرایی دست یافت. مهمترین نظریات فلسفی نظام تعلیمی و تربیتی ملاصدرا عبارتند از:
1- براساس مبنای وجودشناسی شدن انسان از دیدگاه ملاصدرا، تنها، نظامی که دارای آموزش و پرورش با هم و توأمان باشد، کامل و اصلح است.
2- ملاصدرا براساس قاعده « النفس فی وحدتها کل القوا» معتقد است که نظام تعلیم وتربیت باید ناظر به تمام ابعاد انسان باشد و تمام جنبه های انسان از قبیل حس و عقل و خیال و قلب را در برگیرد.
3- از دید ملاصدرا، در یک نظام تعلیم و تربیت، باید به تمام علوم ارزش و اهمیت داد.
4- از آنجایی که ملاصدرا رابطه روح و بدن را رابطه یی ذاتی و طبیعی میداند، در اصول تعلیم و تربیت خویش نیز برای بدن و زندگی دنیوی اهمیت قائل است.
5- براساس حرکت جوهری نفس، نظام تربیتی ملاصدرا، جریان مستمر و بالنده یی دارد.
نویسندگان: راضیه رشیدی احمد آبادی(1) و سید مهدی امامی جمعه(2)
پینوشتها
1-کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی.
2- استادیار دانشگاه تهران.
3-ملاصدرا، المظاهر الالهیة، ص 7.
4- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ذیل حکم.
5- ملاصدرا، تفسیر آیه نور، ص 173.
6- همان، ص 172 و 173.
7- امامی جمعه، مهدی، فصلنامه اندیشه دینی، ش22، ص 70.
8- المظاهر الالهیة، ص 7.
9- همان، ص 4.
10- همانجا.
11- همان، ص 7.
12- ملاصدرا، شرح اصول کافی، باب فضل العالم، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی، صدرا، ص 29.
13- همان، ص 531.
14- ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ص 227.
15- همو، الاسفار الاربعة، ج8، ص 154.
16- همان، ج8، ص 154 و 155.
17- همان، ج8، ص 54.
18- همان، ج8، ص 54 و 55.
19- همان، ج8، ص 55.
20- همان، ج7، ص 230.
21- شرح اصول کافی، باب فضل العالم، ص 207.
22- همانجا.
23- تفسیر القرآن الکریم، ص 221.
24- شرح اصول کافی، باب فضل العلم، ص 209.
25- همان، باب العقل و الجهل، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ص 15.
26- همان، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ص 313.
27- الاسفار الاربعه، ج9، ص 128 و 129.
28- شرح اصول کافی، باب العقل و الجهل، ص 315 و 316.
29- همان، ص 316.
30- همانجا.
31- همانجا.
32- کومینیوس معتقد است که در امر تربیت باید سه اصل را همواره مورد توجه داشته باشیم که عبارت است از: 1- پرورش جسمانی 2- پرورش اخلاقی 3- پرورش فکری( اسمیت، 1370، ص 17 ). پستالوزی معتقد است که هدف آموزش وپرورش، رشد و تکامل موزون تمامی استعدادها و قابلیت های جسمی و روحی کودک مطابق با اصول و قوانین طبیعی است.( همان ). لوتر معتقد است که تعلیم وتربیت نه فقط باید جنبه مذهبی و عقلانی داشته باشد، بلکه باید رشد بدنی و عاطفی موجود انسانی را نیز تحت مراقبت قرار دهد.( اولیچ، رابرت، مربیان بزرگ، ص 67 ).
33- تفسیر آیه نور، ص 162.
34- الاسفار الاربعة، ج9، ص 117.
35- همانجا.
36- همان، ج9، ص 118.
37- ملاصدرا این مطلب را در کتب مختلف خود ذکر میکند:
1- الاسفار الاربعة، ج8، ص 398.
2- الشواهد الربوبیة، ص 198، 240 و 241.
3- تفسیر القرآن الکریم، ج5، ص 174 و 175؛ ج7، ص 76-78؛ ج4، ص 132.
38- برای مطالعه بیشتر ر.ک: واعظی، سید حسین، مرغ باغ ملکوت( نفس از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا )، ص 45.
39- شرح اصول کافی، باب العلم، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ص 67.
40- الاسفار الاربعة، دار احیا التراث العربی، ج1، ص 277 و 278.
41- حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل و معقول، ص 95.
42- برای مطالعه بیشتر ر.ک: دیبا، حسین، نگرشی نوین به مسئله اتحاد عاقل و معقول، ص 238.
منابع تحقیق
1- قرآن کریم
2- ارسطو، سیاست، مترجم حمید عنایت، تهران، فرانکلین، 1349، ج7.
3- اولیچ، رابرت، مربیان بزرگ، مترجم علی شریعتمداری، اصفهان، انتشارات آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1375.
4- ثقفی تهرانی، حسن، انسان و اندیشه( خلاصه شرحی بر کتاب اتحاد عاقل و معقول )، انتشارات هاد، 1371.
5- دیبا، حسین، نگرشی نوین به مسئله اتحاد عاقل و معقول، قم، انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382.
6- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالشامیه، 1412.
7- ملاصدرا، الاسفار الاربعة، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج1، 1410.
8-ـــ ، الاسفار الاربعة، تصحیح، تحقیق و مقدمه مقصود محمدی، باشراف استاد سید محمد خامنه ای، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1380، ج7.
9-ـــ ، الاسفار الاربعة، تصحیح، تحقیق و مقدمه مقصود علی اکبر رشاد، باشراف استاد سید محمد خامنه ای، ویراستار مقصود محمدی، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1383، ج8.
10- ـــ ،الاسفار الاربعة، تصحیح، تحقیق و مقدمه رضا اکبریان، باشراف استاد سید محمد خامنه ای، ویراستار، مقصود محمدی، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1382، ج9.
11-ـــ ، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، با تصحیح و تحقیق و مقدمه ی استاد سید محمد خامنه ای، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1378.
12-ـــ ، تفسیر آیه نور، با ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، 1362.
13-ـــ ، تفسیر سوره واقعه، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، 1363.
14- ـــ ، تفسیر قرآن، ج4، تصحیح محمد خواجوی، قم، انتشارات بیدار، 1360.
15-ـــ ، تفسیر قرآن، ج5، تصحیح محمد خواجوی، قم، انتشارات بیدار، 1360.
16-ـــ ، تفسیر قرآن، ج7، تصحیح محمد خواجوی، قم، انتشارات بیدار، 1360.
17-ـــ ، رساله سه اصل، تصحیح و مقدمه محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، 1376.
18-ـــ ، شرح اصول کافی،( کتاب العقل و الجهل ) تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366.
19- ـــ ، شرح اصول کافی،( کتاب العقل و الجهل ) تصحیح، تحقیق و مقدمه رضا استادی، باشراف استاد سید محمد خامنه ای، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1384.
20-ـــ ، شرح اصول کافی،( کتاب فضل العلم ) تصحیح محمد خواجوی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1367.
21-ـــ ، شرح اصول کافی،( کتاب فضل العلم ) تصحیح، تحقیق و مقدمه سید مهدی رجائی؛ باشراف استاد سید محمد خامنه ای، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1384.
22- واعظی، سید حسین، مرغ باغ ملکوت( نفس از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا )، اصفهان، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1385.
23- امامی جمعه، سیدمهدی، فصلنامه اندیشه دینی، انتشارات دانشگاه شیراز، ش22، 1386.
منبع مقاله: خامنه ای، سیدمحمد؛(1389)، تربیت فلسفی و فلسفه تربیت، تهران: نشر بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول