- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 0 نظر

وجود مهر و محبت و تداوم آن بین همسران، ضامن سعادت ایشان است، نیز باعث ایجاد خانوادهاى سالم و پرورش نسلى پاک در فضایى گرم و آرام، در نتیجه ایجاد جامعهاى سالم و شاداب میشود، بنابراین شایسته است در باره این امر مهم، تحقیقات ارزشمند و مطالعات فراوانى صورت بگیرد و نتایج آن در اختیار عموم، به ویژه بانوان ارجمند ـ که سرشار از عواطف پاک انسانى هستند و براى انجام این مهم، آمادهتر از مردانند ـ قرار بگیرد تا هر چه بیشتر و با اشتیاقى فراوان و بینشى گستردهتر، بر این مسئله همت گمارند.
محبت و رحمت و شیوههاى نمایاندن آن محبت که اساس آسودگى و آرامش است، همچون کشتى نجاتى است که بر امواج خشمگینِ مشکلات زندگى در حرکت است.
کشتیاى که یک زن مهربان و هنرمند، ناخداى آن میباشد؛ زیرا تسکین و آرامشبخشى به زندگى، رسالتى است که بر دوش زنان نهاده شده است. «فأن تعلم أنّ اللّه جعلها لکَ سکنا و أنسا فتعلَمَ أنّ ذلک نعمه من اللّهَ؛(۱) خداوند متعال زن را براى شوهرش، مایه آسودگى و آرامش قرار داده، او نعمت بزرگ الهى است. »
دست حکیم پروردگار، همخوان با رسالتى که بر دوش زنان قرار داده، استعداد مهرورزى، محبوبیت و مطلوبیت را نیز در فطرت و غریزه ایشان نهاده است. به قول استاد شهید مطهرى(ره): «طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. . . غریزه مرد، طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز. »(۲)
روشن است اگر زنان در مسیر طبیعى فطرت خویش و در پرتو آشنایى با معارف دینى و آموزههاى روانشناسى ـ که روشنگر راه زندگى خانوادگى است ـ بتوانند به وظایف خویش عمل کنند و به جاى آن که وزیر اقتصاد یا مأمور نظافت باشند، نماد رحمت و مهربانى باشند، بسیارى از مشکلات و موانع را در مسیر زندگى عاشقانه از سر راه برداشتهاند.
«بدون تردید غالب کشاکشهاى خانوادگى، سردىها، بیاعتنایىها، بیرغبتىها، خانهگریزىها، ستیزها، جدایىها و طلاقهاى بین زن و شوهرها به دلیل فقدان آرامش روانى در کانون خانواده و عدم تأمین نیازهاى عاطفى و روانى به وجود میآید. »(۳)
اما براى چاره این گونه مشکلات، فقط شناخت ریشه مشکلات و پى بردن به ضرورت و اهمیت محبت کافى نیست بلکه زنان باید شیوههاى به کارگیرى عواطف سرشار خود را بیاموزند. در این مبحث، به بیان دو شیوه مهم نمایاندن محبت میپردازیم:
أ) ابراز زبانى
ب) ابراز عملى
* * * أ) ایجاد، افزایش و ابراز عشق و محبت از راه زبان
هر کسى میتواند با دو زبان سخن بگوید؛ با زبان عاطفه و احساس، یا با زبان عقل و منطق. اکنون صحبت از زبان عاطفى است. زبان عاطفى (مثبت یا منفى) به خاطر ارتباط مستقیمی که با قلب و جان شنونده دارد تأثیر بسیارى در ایجاد یا سلب محبت میگذارد.
چون بحث در ایجاد و افزایش و حفظ محبت است، به ذکر دو کاربرد مهم زبان عاطفى (مثبت) در ایجاد و ازدیاد عشق و محبت میپردازیم.
۱- ابراز عشق
با صراحت و صداقت (جملات عاشقانه) که لحظههاى یکنواخت زندگى را شیرین و لبریز از لذت و هیجان میکند. به قول «مترلینگ»: «زندگى وقتى لذتبخش است که در آن لذات کوچک و عشقهاى کوچک وجود داشته باشد و همین چیزهاى کوچک است که ما را به زندگى پاىبند میکند. »(۴)
واژه هاى عاشقانه و دلنشین به طور شگفت انگیزى میتواند آفریننده لذتهاى کوچک باشد. ابراز محبت با صراحت و در عین صداقت و راستى در حالى که آمیخته با هیجانات روحى است، محبت را تا مرز عشق میرساند که شیرینى و حلاوت لذت آن را باید در عمق دلها جستجو کرد ولى پنهان کردن عشق، محبت را خفه میکند و میمیراند. هیچ گاه نباید غرور و یا کمرویى، مانع ابراز عشق و علاقه شود، یا در طول زمان مشکلات زندگى و گاه مشاجرات و درگیرىها باعث شود ابراز عشق و علاقه ترک شود.
بلکه باید همواره و در همه حالات زندگى طورى رفتار کنیم که فضاى عاطفى از بین نرود و جایى براى گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند؛ چرا که برخى زنان میپندارند مردها به خاطر روحیه خاص مردانهشان، اهمیتى به این حرف ها نمیدهند و نیازى به شنیدن عبارات محبتآمیز و دلنشین ندارند در حالى که تجربه و تحقیقات روانشناسى، نادرستى این مطلب را اثبات کرده است، چنان که برخى معتقدند: «در مردان هر چقدر هم که به ظاهر والامقام و قوى باشند، باز هم لایههایى از دوران کودکى باقى میماند که آنها را نیازمند دلدارى میکند. »(۵)
استفاده از این گونه جملات، کار سادهاى نیست بلکه هنرى است که مهارت خاص میطلبد. اگر روح صداقت نداشته باشند و در لحظات خاص زندگى و حالات ویژهاى ـ که تشخیص آن به عهده خودتان است ـ گفته نشوند، دلربایى خود را از دست میدهند و حالت کلیشهاى و خستهکنندهاى پیدا میکنند.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «. . . لا غنى بالزّوجه فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال و هُنّ. . . و اظهار العشق له بالخلابه؛. . . زن در روابط بین خود و شوهرِ همدلش، از سه خصلت بینیاز نمیباشد که یکى. . . ، اظهار عشق با دلربایى است. »(۶)
۲- تعریف و تحسین
از آنجا که همه انسانها دوست دارند مورد توجه، تعریف و تحسین قرار گیرند، خیلى زود میتوانیم از این راه، در دلهاى دیگران جا باز کنیم. معمولاً افراد براى به خاطر سپردن اشخاص با اسم و مشخصات، حافظه خوبی ندارند ولى اگر از شخصى تعریفى در باره خود شنیده باشند حتما آن فرد در خاطرشان خواهد ماند.
بنابراین اگر تعریف و تحسین صادقانه باشد و همراه توقع و چشمداشتى نباشد، میتواند باعث محبت و دوستى شود، به ویژه اگر تعریف، تأثیرگذار و بااهمیت باشد؛ مثلاً مردها به خاطر اهمیت زیادى که براى خلقیات و ویژگىهاى مردانه مثل شجاعت، دلیرى، مهارتهاى شغلى و. . . قائلند تعریف و تحسین آنها در این موارد خیلى ارزشمند میباشد.
یک خانم روانشناس که شیوههاى صحیح همسردارى را به شاگردانش میآموزد در این زمینه مینویسد: «روزى در کلاس درس به خانمها پیشنهاد کردم که امشب سعى کنید از اندام شوهرتان تعریف و تمجید کنید. یکى از خانمها که تصمیم گرفته بود تکالیفش را به طور دقیقى انجام دهد، آن شب در کنار همسرش روى مبل نشست و در همان حال بازوى شوهرش را نوازش میکرد.
بعد از مدتى بازوى او را فشار داد، مرد ناگهان عضلات دستش را سفت کرد. [زن که مترصد فرصتى بود گفت]: «اوه، من تا حالا نمیدانستم عضلاتت این قدر قوى است. » مرد روزنامه را به کنارى گذاشت و گفت: «دیگر چى. » او واقعا در انتظار تحسین بود و میخواست جملات بیشترى بشنود. . . بعد از گذشت دو شب وقتى آن مرد هنگام شام دیر به منزل آمد همسرش فهمید که او در آن وقت در گاراژ بوده و با وزنهها تمرین میکرده تا عضلاتش قوى تر شود و بیشتر مورد تعریف واقع شود. »(۷)
البته در این مورد (تعریف و تحسین از دیگران)، صداقت و واقعبینى شرط اساسى است یعنى نباید بیدلیل و در هر زمینه اى تعریف کنیم. باید باور کنیم که واژه ها نیرو و انرژى دارند و چون انرژى میآفرینند باید صادقانه و واقع بینانه به کار گرفته شوند.
ب) ابراز عملى محبت
نمایش عملى محبت ـ که بیشترین تجلى آن در احسان و فداکارى است ـ شامل هر نوع نیکى و خوبی که نشان از اخلاص و عشق درونى داشته باشد، میشود. ابراز عملى پشتوانه ابراز زبانى است اما نمایاندن محبت، بدون پشتوانه عملى، فریبی بیش نیست. عشق و محبت هر گاه با عمل همراه شود تأثیرگذار خواهد بود حتى ناسپاس ترین انسانها در مقابل احسان دیگران واکنش نشان میدهند.
امام على (علیه السلام) میفرماید: «الانسان عبید الاحسان؛(۸) انسان، بنده کسى است که به او احسان میکند. » توجه کردن به علاقه مندىهاى همسر اعم از غذاى مورد علاقه او، رنگ لباس و. . . رعایت حال او در مواقع استرس هاى روحى و روانى، بیمارى، مشکلات شغلى، چشم پوشى از کمبودها و کاستى هاى مادى که مربوط به اوست، به پیشواز وى به هنگام ورود به منزل رفتن، گرامی داشت خانواده و دوستان وى، احترام به او بخصوص در حضور دیگران،. . . نمونه هایى از ابراز عملى محبت هستند.
نقش بینش صحیح در روابط جنسى و تأثیر آن در ایجاد و افزایش محبت زوجین
بدون شک روابط خاص، در ایجاد عشق و محبت تأثیر مستقیم و بسزایى دارد که به علت روشنى، نیازى به اثبات ندارد. چنان که بسیارى از اختلافات جزئى، پیش پا افتاده و روزمره بین زن و شوهرها که گاه منشأ اختلافات بزرگ و حتى طلاق میشود، ریشه در همین روابط غریزى دارند که به صورتهاى مختلفى بروز و ظهور میکنند.
عدم رضایت غریزى در روابط زناشویى، مهربانترین مردها را سختگیر و بدخلق میکند و بر عکس، مردى که از روابط زناشویى با همسرش رضایت کامل داشته باشد، چشمش را به روى بسیارى از خطاهاى همسرش میبندد (البته این مطلب در مورد زنان هم صادق است). . .
بنابراین باید مراقب بود مانعى در روابط زناشویى به وجود نیاید و یا به قول خانم مورگان صخرههایى در بستر خواب نباشد. البته هرگز نباید عشق و محبت بین زوجین در روابط جنسى خلاصه شود. یک زن علاوه بر نقش همسرى باید یک دوست خوب، غمخوار، همصحبت و همفکر، مشاور و بالاخره شریک خوبی براى شوهرش باشد و هرگز تنها به عشقى که حاصل لذت غریزى است اعتماد نکند. او باید همسرش را عاشق اخلاق و رفتار خود کند و یقین داشته باشد پایههاى یک عمر زندگى باید بر محبتى عمیق تر بنا نهاده شود.
برخى مینویسند: «عشق جنسى صرف و به تعبیر عرفاى شامخ، عشق مجازى که مبدأ آن به قول «ویل دورانت» ترشح غدد جنسى و پایان آن ارضاى زودگذر است، هرگز نمیتواند مایه استوارى و پایدارى روابط انسانى به ویژه در امر زناشویى باشد. »(۹)
حفظ نشاط و شادابی در روابط غریزى و چند نکته مهم دیگر
عدم اشتیاق و بیحوصلگى، از آفتهاى مهم زندگى زناشویى است که گاهى باعث میشود زنان فقط براى رفع تکلیف و صرفا پاسخ به نیاز غریزى همسر، تن به این گونه امور بدهند.
اگر این حالت ادامه پیدا کند در طرف مقابل هم نفوذ میکند و در میزان محبت دو طرف نسبت به همدیگر تأثیرگذار خواهد بود. همواره باید توجه کرد که جاى امر زناشویى و مقدمات آن در زندگى حفظ شود و فشار مشکلات و گاه دلزدگى ها، بیحوصلگى ها و افسردگىهاى ناشى از حالت یک نواخت زندگى باعث کمرنگ شدن کشش غریزى نشود، بلکه هر از گاهى با ایجاد تنوع در نوع لباس پوشیدن، آرایش چهره و ظاهر، پیش کشیدن خاطرات خوش و حرفهاى محبت آمیز دیگر و. . . میتوان تا اندازهاى شادابی و طراوت را به محیط استراحت بازگرداند.
به خاطر اهمیت زیاد این مسائل در حفظ آرامش و سلامت و محبت خانواده، در شرع مقدس اسلام سفارشهاى زیادى آمده است از جمله حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «علیها أن تطیّب بأطیب طیبها و تلبس أحسن ثیابها و تزیّن بأحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عشیّه؛ بر عهده زن است که خود را به بهترین عطرى که در اختیار دارد خوشبو سازد، زیباترین لباس خود را بپوشد، به بهترین وجه خود را بیاراید و هر صبح و شام خود را بر شوهر عرضه کند. »(۱۰)
نباید روابط زناشویى را فقط به عنوان یک تفریح و سرگرمی تلقى کرد که در صورت بروز هر پیش آمدى قبل از هر چیز، این روابط متأثر شود. در بررسىهاى روانشناسى و پزشکى بسیارى از بیمارىهاى روحى و جسمی به نبود روابط سالم غریزى و مسائل مربوط به آن نسبت داده شده است.
توجه به روایت زیر در این باره آموزنده است. امام على (علیه السلام) فرمود: «إذا کان بأحدکم أوجاع فى جسده و قد غلبته الحراره، فعلیه بالفراش، قیل للباقر (علیه السلام): یابن رسول اللّه ما معنى الفراش؟ قال: غشیان النساء فانّه یسکنه و یطفئه؛ هر گاه یکى از شما احساس ناراحتى جسمی نمود و حرارتش بالا رفت، باید به بسترش پناه ببرد. از امام باقر (علیه السلام) سؤال شد منظور از بستر چیست؟ فرمود: منظور، رفتن سراغ همسر است، که سبب آسودگى و آرامش میشود. »(۱۱)
ادامه دارد…