- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر

۴- هماهنگى دیدگاههاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى
از جمله عوامل مؤثر در ایجاد روابط سالم و سازنده میان همسران، هماهنگى و همسویى دیدگاههاى اجتماعى و باورهاى فرهنگى آنان است.
به یقین، آنان که از نظر اعتقادات و بینش هاى عمیق دینى و رفتارهاى متعالى مذهبى، همسویى کامل دارند، در نگرشها و برداشتهاى اجتماعى و فرهنگى نیز از اندیشه و زبان مشترک برخوردار خواهند بود.
براى مثال، زمانى که مباحثى همچون تحصیل و کار و فعالیت اجتماعى زنان در عرصههاى مختلف مطرح میگردد، ایشان بر اساس مبانى و ارزش هاى اسلامی و معیارهاى قرآنى و به دور از تعصّبات فردى و جنسیتى و مشاجرات و جدال هاى بیهوده، به صراحت و آسانى، مواضع فکرى مشترک و مشابهى اعلام میدارند و با صداقت و صلابت، از جایگاه و منزلت زنان به عنوان آرامشگران کانون خانواده سخن میگویند و بر این باورند که به هنگام ضرورت و بر حسب استطاعت، زنان آماده خدمت به جامعه در عرصههاى تعلیم و تربیت و بهداشت و درمانگرى خواهند بود.
اینان هرگز تحصیل و تحقیق را در انحصار مردان نمی بینند و در ارتباطات اجتماعى، انتخاب شیوه زندگى و فرزندپرورى نیز آراء مشابهى دارند.۲۸
در زمینه سیاسى، افراد بعضاً خود را تابع یک «ایسم» یا یک مکتب میدانند و حتى ممکن است در این رابطه و در طرف دارى از آن مکتب، داغ شوند و شعارهایى نیز بدهند. اگر طرز تفکر زوجین در مسائل سیاسى واحد نباشد، چه بسا منجر به اختلافات گردیده، این اختلافات بر روابط سالم آسیب وارد کند.
طرز تفکر درباره اصل حکومت و هیئت حاکمه، مسئولان اجرایى کشور، خوش بینى و یا بدبینى نسبت به آن ها، اعتقاد به درستى یا نادرستى کارگزاران جامعه و در نهایت، موضع گیرىهاى مثبت یا منفى در رابطه با رهبرى باید واحد باشند.
موضع گیرىهاى سیاسى، که منشأ عقیدتى داشته باشند، نقش مهمی در ایجاد هم دلى و هم فکرى همسران در زندگى خانوادگى دارند. تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان در این زمینه بهترین نمونه است.
چه بسا مادرانى که فرزندان خود را به دادگاهها معرفى کرده، روانه زندان نمودهاند و چه بسا خانوادهها که در اثر اختلاف فکرى در رابطه با انقلاب و رهبرى، از هم جدا شدهاند. همسرانى که نقطه نظرهاى سیاسى مشترکى درباره نظام و رهبرى داشتند، در ایجاد آرامش در محیط خانه براى همسر خود، از هیچ کوششى دریغ نمیکردند تا همسر خود بهتر بتواند بیرون از خانه با خاطرى آسوده انجام وظیفه کند.
هماهنگى در زمینه فرهنگى نیز در ایجاد روابط سالم و سازنده نقش مهمی دارد. اگر زن و شوهر هنگام ازدواج، همان گونه که کفو بودن در اعتقادات دینى را لحاظ نمودهاند، کفو بودن در فرهنگ و سطح فکر را نیز مراعات کرده باشند، یعنى با خانوادهاى ازدواج کنند که در آن طرز فکرها و طرز تلقّىها از امور و حوادث و آداب و رسوم و خلقیات و ارزشهاى مورد پسندشان شبیه به همدیگر است، اختلافى نخواهند داشت.
در نظر گرفتن سطح تحصیلات میتواند در این زمینه مؤثر باشد. بعضى افراد در آغاز ازدواج، به فکر فرداى خود نیستند. جنبه هایى را براى انتخاب همسرى میپذیرند که ممکن است در آینده در روابط آنان ایجاد مشکل کند.
مردى که داراى تحصیلات عالى است، با زنى بىسواد یا کم سواد ازدواج میکند، پس از چندى به فکر ارزیابى خود و او میافتد و میکوشد برترى علمی خود را ثابت کرده، نشان دهد که زن درک و فهم کافى و کفویّت لازم را براى زندگى با او ندارد. همین موجب بروز درگیرهاى و خدشه دار شدن روابط سالم او و همسرش میگردد.
۵- گفتوگوهاى متقابل و بیان احساسات
زوجهها باید با کلام و با احساس، با یکدیگر ارتباط برقرار سازند تا صمیمت و صفا در بین آنها حاکم شود. بسیارى از افراد هرگز براى همسر خود ابراز احساسات نمیکنند، میترسند که رفتارشان احمقانه به نظر برسد، فکر میکنند که ابراز احساسات نوعى رفتار بچه گانه و در بعضى موارد، نوعى ریسک کردن است و با طرح احساسات خود آسیبپذیر میشوند.
اغلب زنها از ارتباط با همسرشان شکایت دارند، ولى هیچ اقدامی براى بهتر شدن این روابط انجام نمیدهند؛ آنچه در درون خود دارند بیان نمی کنند.
وقتى زن و شوهر احساس خود را با همدیگر در میان میگذارند، به تدریج با هم دوست میشوند و از حالت صرفاً زن و شوهر و عاشق و معشوق بیرون میآیند. این عنصر دوستى را اغلب زوج هایى که با یکدیگر روابط حسنه دارند به زبان میآورند: «ما دوستان خوبى هستیم. میتوانیم درباره هر موضوعى با هم حرف بزنیم.» از آنجا که اغلب ازدواج ما در اثر جاذبههاى جنسى شروع میشود و پاى دوستى در میان نیست، بعضى از زوجها هرگز دوست خوب بودن را نمیآموزند.۲۹
دوست خوب بودن مستلزم در میان گذاشتن نقطه نظرها، فعالیتها و احساسات، بدون داشتن احساس مالکیت و داورى است. امروزه بسیارى از زوجهاى جوان نمیخواهند پاى دوستى را به روابط زناشویى بکشند؛ معتقدند که ماهیت دوستى تغییر میکند و آنها مایل نیستند که روابط زناشویى خود را به خطر بیندازند.
متأسفانه این باور بدى است که بسیارى از زوجها معتقدند زن و شوهر نمیتوانند دوستان یکدیگر باشند.۳۰
بیان احساسات و گفتگوهاى متقابل در شناخت بهتر آنها بسیار ضرورى است. مردى را در نظر بگیرید که از شرکت در مهمانى ها و برنامههاى اجتماعى متنفّر است، در مقابل، همسر او این برنامهها را دوست دارد. هر بار که در یک مهمانى شرکت میکنند، مرد بدون این که با کسى حرف بزند، تک و تنها در گوشهاى مینشیند، ولى زن به شدت با دوستانش گرم میشود و بعد در راه مراجعت به خانه زن از رفتار غیر اجتماعى شوهرش عصبانى میگردد و مشاجرات شروع میشوند.
اما اگر مرد احساس خود را براى همسر خود بیان کند که «دوست دارد او هم با دیگران رفتار گرم و صمیمی داشته باشد و به شیوه همسرش غبطه میخورد، ولى به علت خجالتى بودن نمیتواند این گونه رفتار کند» چنین مشاجراتى پیش نمیآید.
۶- ارضاى نیاز جنسى
بدون شک، اگر انسان ها فاقد غریزه جنسى بودند، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمیدادند و هرگز از کانون گرم خانواده جدا نمیشدند و مسئولیتهاى دشوار زندگى مشترک را نمیپذیرفتند. همه انسان ها بر اساس کشش و جاذبه غریزه جنسى، به ازدواج میپردازند و بدین وسیله، نسل بشریت استمرار و دوام پیدا میکند.
نکته بسیار حسّاسى که توجه به آن ضرورى است، این که همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمی دارد.
تحقیقات انجام شده حاکى از آن است که بخش معظمی از طلاقها معلول عدم ارضاى جنسى صحیح و متعادل این غریزه میباشد. سرد مزاجى زنان یا مردان و یا بىاهمیتى به ارضاى صحیح و طبیعى غریزه جنسى، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار میدهد.۳۱
روابط زناشویى با ارضاى غریزه جنسى فرق دارد. چه بسیارند افرادى که به عمل زناشویى اقدام میکنند، ولى به هیچوجه غریزه جنسى آنان ارضاء و اشباع نمیگردد. به عبارت دیگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمی نیست، بلکه احتیاج به آمادگى جسمی و روحى دارد.
مردان باید بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نیاز ندارند، بلکه از نظر روحى و تمایلات زنانه، احتیاج دارند که از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمایلات زنانگى مورد تأیید قرار گیرند.
مرد پیش از عمل جنسى، باید با ابراز اعمال و رفتارى که نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهیا سازد. نتیجه دیگرى که از این رهگذر عاید میگردد، آن است که زن تمام شخصیت زنانه خود را در این حالت حس میکند و میفهمد که شریک زندگى مرد بوده، همتاى اوست.۳۲
بسیارى از مردان بدون توجه به این نکات عاطفى و روانى، زن را در بلوغ جنسى و لذت جنسى یارى نمیدهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملا او را در حدّ یک وسیله و ابزار پایین میآورند.
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل میکنند که فرمود: «هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب کند.»۳۳
امام صادق (علیه السلام) همچنین میفرمایند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد با همسرش هم بستر گردد، باید پیش از شروع، با همسرش ملاعبه و مداعبه داشته باشد.»۳۴
ملاعبه و مداعبه یعنى بازى و شوخىهاى مناسب و نشاط انگیز پیش از هم بستر شدن با همسر. این کار عمل جنسى را پاکیزهتر و لذت بخشتر میکند و به عبارت دیگر، با این کار، آمادگى زنان در وصول به اوج لذت جنسى تشدید میگردد و رضایت خاطر آنها محسوس تر خواهد شد.
حضرت على (علیه السلام) فرمودند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد که با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب نماید، زیرا زنان نیازمندىهایى دارند.»۳۵
روشن است که ناز و کرشمه خریدار میطلبد و مردان باید با برگزارى مقدّماتى به عنوان ملاعبه، زنان را در وصول به اوج لذت جنسى یارى رسانند، بخصوص آنکه این کار در آماده ساختن ترشّحات و هورمونهاى جنسى زنان نقش مهمی دارد.
۷- تنظیم رابطه صحیح بین دو خانواده
دختر و پسرى که از کودکى در دامن خانوادهاى رشد یافته است، نمیتواند و نباید خانواده خود را به راحتى و سادگى فراموش کند. احساسات و عواطف هر فرد در مورد خانوادهاش، حتى اگر خاطراتى ناخوشایند نیز داشته باشد، ریشهدار و عمیق است.
از آنجا که دلبستگى دخترها به خانواده خود و نیازشان به دیدار خانواده بیشتر است، دل تنگى و غمگینى در دخترانى که پس از ازدواج ناچار به ترک بستگان و شهر خود هستند، بیشتر بروز میکند.
از این رو، زن و شوهرى که ازدواج میکنند، نباید چنین انتظارى از یکدیگر داشته باشند که با افراد خانواده خود قطع رابطه کنند و یا در این مورد اعتراضى داشته باشند و یا چنین تلقّى شود که رابطه هر کدام با خانواده خود دلیلى بر بىمهرى و بىتوجهى او به همسرش است. البته میزان این روابط باید به گونهاى باشد که خللى به روند زندگى زناشویى زن و شوهر وارد نسازد و موجب غفلت و یا کوتاهى از انجام وظایف زندگى مشترک نشود.
در صورت امکان، بهتر است که زن و شوهر به اتفاق همدیگر با خانوادههاى خود رفت و آمد داشته باشد، اگرچه از نظر روانى لازم است که گه گاه زن و شوهر به تنهایى با خانوادههاى خود معاشرت کنند و به گفتگو هاى خصوصى و خانوادگى بپردازند.۳۶
مسئولیت تنظیم روابط و رفتار مناسب و درست زن و شوهر با دو خانواده بر عهده فرزند آن خانواده است که نقش مهمی در ایجاد رابطهاى صمیمی و دوستانه بین همسر و خانواده خود دارد و شخص اوست که باید به گونهاى رفتار کند که محبت و صمیمیت بیشترى بین آنها برقرار شود. ذکر نکات مثبت همسر در زندگى مشترک و مطرح نکردن نکات منفى و کشمکشهاى زندگى خصوصى با خانواده خود، از نکات بسیار مهم است.۳۷
باید توجه داشت که زن و شوهر اگر اختلاف سلیقه و یا برداشت هایى از خانواده دیگرى دارند، بهتر است تا حد امکان از بیان آن خوددارى کنند؛ چرا که هیچ فردى به سادگى نمیتواند انتقادات دیگران را نسبت به افراد خانواده خود بپذیرد و بعضى از انتقادها باعث بروز واکنشهاى عصبى میگردد که همراه با مقاومتهاى روانى است و یا موجب ابراز انتقاد و عیبجویى متقابل از خانواده دیگرى خواهد شد، مگر در بعضى موارد که انتقاد و یا گله به گونهاى ملایم بیان شود و همسر او انسانى منطقى باشد.
البته نمیتوان پذیرفت که هر انتقاد و یا گله شوهر و یا زن از خانواده دیگرى میتواند درست و صحیح باشد، بلکه این احتمال وجود دارد که این انتقاد ناشى از سوءتفاهمها و یا اختلاف فرهنگ دو خانواده باشد.۳۸
زن و شوهر باید به گونهاى با خانوادههاى خود رفتار کنند که آنان را از ابراز انتقاد و یا گله از همسرشان باز دارد. دو خانواده نیز نباید چنین تصور کنند که مانند گذشته میتوانند و یا باید از جزیىترین مسائل زندگى مشترک و زناشویى فرزندشان آگاه شوند و یا به خود اجازه دهند که در زندگى مشترک فرزندشان دخالت کنند.
آنها باید این حقیقت را بپذیرند که فرزندانشان حق دارند و باید با مشورت و تفاهم در مورد زندگىشان تصمیم گیرى کنند و به همین دلیل، اصلاح زندگى آنها در این است که بسیارى از روابط خصوصى و چگونگى روش زندگىشان را پنهان نگه دارند.۳۹
قطع رابطه یک طرفه و یا دو طرفه با خانوادهها موجب بروز خلأ عاطفى خواهد شد که نه تنها زن و شوهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر نوهها نیز از جهات روانى و اجتماعى تأثیر خواهد گذاشت. آنها نیاز دارند که با خانوادههاى پدر و مادر خود در ارتباط باشند، و گرنه آنان نیز احساس کمبود عاطفى خواهند کرد.
پىنوشتها
۱و۲و۳ـ ویرجینا ستیر آدم سازى در روان شناسى خانواده، ترجمه بهروز بیرشک، تهران، رشد، ۱۳۷۰، ص ۴۳ـ ۴۴ / ص ۴۴ / ص ۴۵؛
۴و۵ـ فرانک فینچام و همکاران، رابطه همسران، ترجمه مهدى قراچه داغى، تهران، پیک بهار، ۱۳۸۰، ص ۴۷ / ص ۴۹؛
۶و۷و۸ـ فیلیپ اچ. برنشتاین، مارسى تى. برنشتاین، شناخت و درمان اختلافهاى زناشویى (زناشویى درمانى)، ترجمه حمیدرضاسهرابى،رسا،۱۳۷۷،ص۱۲۵ـ۱۲۴/ص۱۲۵ / ص ۱۲۶؛
۹ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۳، ص ۱۵۴؛
۱۰ـ على قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، تهران، امیدى، ۱۳۶۲، ص ۲۵۸؛
۱۱ـ ابراهیم امینى، اسلام و تعلیم و تربیت (۲)، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۲، ص ۱۷۸ با تلخیص.
۱۲و۱۳،ـ آمدى،غررالحکمودررالکلم،فصل۷۷،ش۱۰۷۶/ش۱۱۱۷؛
۱۴ـ غررالحکم، ج ۲، ص ۲۹۸؛
۱۵ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۱۲؛
۱۶و۱۷ـ احمد حسینیا، بهداشت روانى ازدواج و همسردارى، تهران، مفید، ۱۳۸۰، ص ۲۰۸ / ص ۲۰۱؛
۱۸و۱۹ـ محمدرضا شرفى، خانواده متعادل، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۴، ص ۹۶؛
۲۰ـ على قائمی، پیشین، ص ۲۵۲؛
۲۱ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۰؛
۲۲و۲۳و۲۴ـ حسین عسکرى، نقش بهداشت روان در زندگى زناشویى ازدواج طلاق، تهران، گفتگو، ۱۳۸۰، ص ۲۶۶ / همان / ص ۲۶۷؛
۲۵ـ حبیب الله طاهرى، سیرى در مسائل خانواده، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰، ص ۱۱۳؛
۲۶ـ غلامعلى افروز، همسران برتر، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۷، ص ۶۶ـ۶۵؛
۲۷و۲۸ـ همان، ص ۶۶ با تلخیص / ص ۶۷؛
۲۹ـ دولورس کوران، استرس و خانواده سالم، ترجمه مهدى قراچه داغى، البرز، ۱۳۷۵، ص ۴۱؛
۳۰ـ همان، با تلخیص.
۳۱ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص ۱۰۲؛
۳۲ـ مجید رشیدپور، روان شناسى ازدواج در اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۶۵، ص ۹۱؛
۳۳ـ فضل بن حسن طبرسى، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۸۲، ح ۲، باب ۵۶؛
۳۴و۳۵ـ همان، ج ۱۴، ص ۸۲، باب ۵۶، ح ۳ / ص ۸۳؛
۳۶ـ حسین عسکرى، پیشین، ص ۲۵۲؛
۳۷و۳۸و۳۹ـ همان، ص ۲۵۳ـ ۲۵۴ / ص ۲۵۵؛
منبع: نشریه معرفت؛ شماره ۷۵؛ نویسنده: داود حسینی