- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- 0 نظر
از ویژگى هاى معاشرت جوانان، پدید آمدن شرایطى است که آنان و دوستانشان بیش از سایرین در حالات و روحیات یکدیگر، کنجکاو و دقیق شده، موشکافانه عیب ها و ایراد هاى طرف مقابل را مورد توجه قرار مى دهند. چنان چه این روند به بازگو کردن مسائل مورد نظر و عیب جویى یکى از دیگرى منجر شود. شادکامى را از صحنه ارتباطات انسانى، به بیرون مى راند و جوى آکنده از خصومت و بدبینى بر فضاى ارتباطى آن ها حکم فرما مى شود.
بزرگ منشى و گذشت از یک سوى و طبیعت حساس و زود رنج جوان، ما را ملزم مى کند که چشم پوشى از موارد جزیى را سرلوحه مناسبات خود با جوانان قرار دهیم، همان گونه که علاقمندیم دیگران، نسبت به ما چنین رفتارى داشته و عیب هاى جزئى ما را نادیده بگیرند، متقابلا نسبت به نوجوانان و جوانان، این گونه باشیم.
نکته بسیار زیبایى در یکى از فرمایشات حضرت على (علیه السلام) آمده است که فرمودند: «با چشم پوشى از چیزهاى کوچک، خود را بزرگ کنید و بر قدر و منزلت خویش بیفزایید.»[۱]
در صورتى که موارد مذکور، غیر قابل چشم پوشى بوده و از حدود مسایل جزئى فراترى رود، در آن صورت لازم است از شیوه هاى تذکر دوستانه، انتقاد سالم و اصلاح رفتار به مناسبت و اقتضاى موقعیت، استفاده نمود.
یکى از اندیشمندان، انتقاد را به جراحى روح و روان آدمى تشبیه کرده است و احتمالاً منظور او، نشان دادن اهمیت و حساسیت روش انتقاد مى باشد. انتقاد را معمولاً به دو نوع سالم و سازنده و مخرب، تفکیک مى کنند.
در شیوه انتقاد سالم و سازنده، نه تنها آسیبى بر شخصیت فرد وارد نمى شود، بلکه علاوه بر آن موجب جلب و گسترش اعتماد متقابل شده و بر استحکام پایه هاى دوستى و روابط متقابل مى افزاید و در مقابل انتقاد مخرب و ویرانگر، علاوه بر جریحه دار شدن احساسات فرد، روابط گرم و دوستانه از صحنه زندگى به کنارى رفته و خصومت و برودت عاطفى به جاى آن، تکیه مى زند.
روشهاى انتقاد سالم از جوان
برخى راه کارهاى موثر در به کارگیرى از شیوه انتقاد نسبت به جوانان در ذیل، پیشنهاد مى شود:
۱- انتقاد سازنده، همیشه با بیان یکى از جنبه هاى مثبت جوان آغاز شده و با جلب اطمینان وى، موضوع اصلى مورد انتقاد طرح مى شود. به کارگیرى چنین روشى، موجب مى شود که شنونده، مقاومت کمترى در پذیرش انتقاد از خود، نشان دهد.
۲- انتقاد سالم، در قالب جملات و عبارات غیر مستقیم مطرح مى شود و جنبه محکومیت، آمرانه و تحریک آمیز ندارد؛ مثلا با این عناوین مى توان، انتقاد را به عملى سازنده مبدل نمود: «آیا بهتر نبود؟»، «آیا صلاح مى دانى»؟ و…
۳- انتقاد سازنده، در خلوت و در غیاب دیگران، نسبت به جوان، انجام مى شود. در غیر این صورت، جوان، امنیت روحى خود را در معرض تهدید و مخاطره مى بیند و در صدد مقابله به مثل برخواهد آمد. حضرت امام صادق (علیه السلام) در ضمن یکى از بیانات ارزشمندشان مى فرمایند:
«اگر انتقاد از دوستت را در حضور دیگران انجام دادى، او را خوار و ذلیل کرده اى و اگر انتقاد از او را در تنهایى به عمل آوردى، او را عزت بخشیده اى.»
۴- در هر نشست انتقادى، طرح بیش از یک موضوع، جایز نیست. اگر از همه جهات، جوان را مورد انتقاد قرار دهیم، او را علیه خود برانگیخته ایم و در نهایت، نتیجه اى عاید نخواهد شد.
۵- چنانچه در مراحل اولیه. انتقاد به صورت ایما و اشاره انجام شود به لحاظ رعایت حسن ادب و دوستى، بر تفاهم موجود میان جوانان و اطرافیانشان، خواهد افزود.
۶- در ضمن انتقاد ملایم از جوان، فرصت کافى براى اظهار نظر و گفتگو براى وى باید در نظر گرفت و مطالب پیشنهادى وى را با استفاده از «هنر خوب شنیدن» و «فن گوش کردن فعال» باید مورد قرار داد.
۷- در صورت پذیرش انتقاد به وسیله جوان، باید فرصت مناسب براى تغییر و اصلاح رفتار به وى داده شود، زیرا نمى توان انتظار داشت حتى در صورت قبول مورد انتقادى، به طور دفعى و ناگهانى، موفق به تغییر رفتار شود. همانگونه که تشکیل رفتار، امرى تدریجى و مشمول گذشت زمان است، تغییر آن نیز احتیاج به فرصت مطلوب دارد.
۸- انتقاد سازنده باید با انگیزه اى خیرخواهانه و لحنى دوستانه و مشفقانه انجام شود تا بهترین تأثیر را بر جاى گذارد.
۹- در انتقاد از جوانان، باید ظرفیت روانى آنان در نظر گرفته شود و متناسب با میزان حساسیت روحى و نوع شخصیت آنها، انتقاد نمود. و گرنه بیش از آن چه که مى خواهیم اصلاح رفتار کنیم، ناخواسته تخریب کرده ایم.
۱۰- ترتیب دادن محافل بحث و انتقاد جوان در مراکز فرهنگى و نیز در رسانه هاى گروهى و مورد بحث قرار دادن شیوه ها و رویکرد هاى انتقاد سالم و سازنده و ارائه نمونه هاى عملى از انتقاد مفید و بهره گیرى از نظرات کارشناسان و جوانان، زمینه طرح انتقاد موثر و پذیرش آن را فراهم مى آورد.
پینوشت
[۱]. تحف العقول، ص ۲۲۴
منبع: کتاب جوان و نیروی چهارم زندگى؛ محمد رضا شریفى