جلب محبت همسر – بخش اول

۱۳۹۴-۰۳-۲۶

383 بازدید

محبّت به همسر، هدیه‌ای است که خداوند، در آغاز ازدواج، به زن و شوهر می‌دهد: (وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً)(۱) اگر می‌خواهید، محبّت همسرتان را حفظ کنید، باید، رفتار خود را محبّت‌آمیز کنید. از جمله عوامل پایداری محبّت، اعتماد زوجین به یکدیگر است؛ زن و شوهر باید، اعتماد یکدیگر را جلب کنند؛ اعتماد که پیدا شد، محبّت، پایدار می‌شود.

البته، اعتماد یک امر قراردادی نیست که دو نفر با هم قرارداد ببندند تا به یکدیگر اعتماد کنند، بلکه باید، با رعایت حدود و موازین شرعی و رعایت اخلاق اسلامی آن را به دست آورد.

دین اسلام اخلاق نیکو را ضامن بقا و دوام همه‌‌ی روابط سالم اجتماعی می‌داند و نقش آن را در خانه و خانواده فوق العاده برمی‌شمارد. ابتدا با هم به نقش اخلاق نیکو در اجتماع می‌پردازیم و سپس از آن به مسائل ویژه‌‌ی خانه و خانواده می‌پردازیم.

حُسن خُلق

شاید، گیراتر از حسن خلق، واژه‌ای نباشد که ترسیم کننده‌‌ی روحی زلال و طبعی بلند و رفتاری جاذبه‌دار باشد. بخشی از اخلاق نیکو، در خوشرویی متجلّی است، بخشی، در خوشخویی و بخشی هم در خوشگویی. و چه خوب است که به این سه خوش مبارک و مقدس، بپردازیم و از آن‌ها کلیدی، برای گشودن قلعه‌‌ی دل‌ها و عاملی، برای تحکیم رابطه‌ها بسازیم(۲)!

خوشرویی

در مواجهه‌‌ی دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم رو به رو می‌شود. مواجهه‌‌ی دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهره ها، نقش عمده در نحوه‌‌ی گفتار دارد و رمز گشایش قفل دل هاست.

خوشرویی، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند؛ هم در گفتار آشکار می‌شود، هم در رفتار. چه بسا، رابطه‌ها و دوستی هایی که با ترشرویی؛ اخم کردن و عبوس شدن به هم خورده است. از سوی دیگر، مبدأ بسیاری از آشنایی‌ها یک تبسّم بوده است. وقتی، با چهره‌‌ی شکفته و باز، با کسی روبه رو می‌شوید، در واقع، کلید محبّت و دوستی را به دست او داده اید. برعکس، چهره‌‌ی اخمو و ابروهای گره خورده و صورت در هم و بسته، دریچه‌‌ی ارتباط و صمیمیّت را می‌بندد.

تبسّم، مبدأ بسیاری از آشنایی‌ها و زداینده‌‌ی بسیاری از غم‌ها و کدورت هاست. شگفت از کسانی که زا این کار بی‌زحمت و رنج و خرج که برکات فراوان دارد، گریزانند و به سختی حاضرت، گلخنده‌‌ی مسرّت را بر لبان خود چهره‌‌ی دیگران بیافرینند!

گشاده رویی با دیگران، باعث می‌شود، افراد، آماده‌تر شوند و به دوستی با شما دل بسپارند. خنده رویی و بشّاش بودن، دیگران را دل و جرأت می‌بخشد، تا بی‌هیچ هراس و نگرانی، باب آشنایی را به روی شما باز کنند و سفره‌‌ی دلشان را پیشتان بگشایند. اگر با خوشرویی، بتوانید، بار سنگین غم دوستان را سبک کنید، کارتان عبادت است و اگر با یک تبسّم بتوانید، خاطری را شاد سازید، به خدا نزدیک‌تر شده اید(۳)

به قول حافظ:

دائم گل این بستان، شاداب نمی‌ماند
دریاب  ضعیفان  را  در وقت توانایی(۴)

غم‌زدایی

وقتی یک چهره‌‌ی گشاده و لبخند صمیمی، غمی را از دل می‌زداید، چرا باید از این احسان دریغ کرد؟ بعضی ها، حضوری غم‌آفرین دارند، برخی هم محضری غم‌زدا. گروه اخیر، آیت لطف الاهی‌اند که قدرشان ناشناخته است.

انسان‌ها به محبّت نیازمند هستند؛ این تشنگی، جز با ملاطفت و خوشرویی برطرف نمی‌شود. اگر نخستین برخورد ما با کسی، به گونه‌ای باشد که غم او را به شادی و نگرانی‌اش را به اطمینان مبدّل سازد، دریچه ای، به دنیای صفا و سرور به رویش گشوده ایم. این نیز، نزد خداوند، حسنه و عبادت است.

کسی که از چهره‌‌ی برادر دینی‌اش، رنج و اندوهی را بزداید، خداوند، ده حسنه در نامه‌‌ی اعمالش می‌نویسد. مگر این کار نیک، چه اندازه زحمت دارد؟ البته این رفتار، نوعی هنرمندی در معاشرت است، قلبی مهربان می‌خواهد و عاطفه‌ای سرشار و خصلتی نوع دوست.

شاد کردن دیگران، چهره‌ای دیگر از همین غمزدایی است. گاهی با توجهّی، نگاهی، محبّتی، کلامی، هدیه‌ای و… می‌توان انسانی را مسرور ساخت و در نتیجه خدا را از خود راضی ساخت. در این زمینه، سخنی از پیشوای صادق شیعه بیاموزیم که فرمود:

«أَیُّما مُسلِمٍ لَقِیَ مُسلِماً فَسَرَّهُ سَرَّهُ اللهُ عَزّوَجَلَّ»(۵) هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و در برخورد، او را شادمان سازد، خدای متعال نیز او را خوشحال و مسرور خواهد ساخت.

وقتی، می‌توان با کلمات و چهره و برخوردی خوش و دلپذیر، خاطری را خرسند ساخت، چرا، باید، با گفتن کلماتی ناخوشایند و اندوه‌آفرین، بر چهره‌‌ی دیگری غم نشاند و او را به یاد روزهای تلخش انداخت و مأیوس و دلسرد ساخت؟(۶)

خوشگویی

از شاخه‌های دیگر حُسن خُلق که رابطه‌ها را استوارتر و پیوندها را صمیمی‌تر می‌سازد، گفتار دلپذیر و شادی‌بخش است. متانت در سخن، و ادب در گفتار و زیبایی در کلام، خصلت پاکدلانِ بی‌کینه و خلق و خوی اولیای دین است. انسان ارزش و جوهره‌‌ی وجودی‌اش را با زبان و بیان روشن می‌سازد: یکی تحقیر می‌کند، یکی تشویق. یکی عیبجویی می‌کند، دیگری تحسین و تقدیر. یکی ملامت می‌کند، دیگری پر و بال می‌دهد و امید می‌آفریند.

کدام یک بهتر است؟ پذیرایی از دیگران، همیشه با غذا و میوه و شیرینی نیست. گاهی پذیرایی، با یک کلام خوب و سخن شایسته است. این اِکرام، بالاتر از تغذیه و اطعام است؛ زیرا، گفتار شایسته و زیبا، غذای روح است. تشویق کردن، آفرین و مرحبا گفتن بر عمل شایسته‌‌ی افراد نیز، از این گونه صالحات است. باز هم از امام صادق (علیه السلام) بشنویم: «هر کس، به برادر دینی خود مرحبا بگوید، خدای متعال تا روز قیامت، برای او مرحبا و آفرین می‌نویسد».(۷)

غیر از پاداش الاهی، تأثیرات اجتماعی خوشگویی در نرم ساختن دل‌ها و جلب عاطفه‌ها و استوار ساختن رابطه‌ها مشهود است. آن که خوش سخن باشد، از دیگران نیز کلامی نیکو می‌شنود: «این جهان، کوه است و فعل ما ندا» و البته که حرف و سخن ما هم در کوهستان زندگی‌ها انعکاس دارد و خوبی آن به خود ما منعکس می‌شود. کسی که گفتار مؤدّبانه داشته باشد، دیگران نیز با او مؤدّبانه سخن خواهند گفت، وگرنه…: «کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است». از کلام مولا علی (علیه السلام) است که:

«اَجمِلُوا فِی الخِطاب تَسمَعُوا جَمِیلَ الجَوابِ»(۸) زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید!…

کیفیّت برخورد ما با انسان‌های دیگر، همان نتیجه را به ما برمی گرداند. ادب، ادب می‌آورد و توهین و فحش، بدزبانی و اهانت متقابل را در پی دارد.(۹)

از رموز و موفقیت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در دعوت و رسالت خویش، اخلاق نیکو و برخورد شایسته و جذّاب با مردم بود و حُسن خُلق آن حضرت، امتیاز بارز مظهر رأفت و رحمت بود.

کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مؤدّبانه و جاذبه دار، تحمل فراوان و حلم و بردباری و چهره‌‌ی گشاده و بشّاش، از مظاهر و جلوه‌های حُسن خُلق است. به تعبیر دیگر، وقتی، محبّت خود را به دیگران ببخشید، در حوادث، صبور و شکیبا باشید، خشم خود را فرو خورده، خویش تن داری کنید، بدی را با خوبی پاسخ دهید و از خشونت، عصبانیّت، بدزبانی، تحقیر، توهین و تکبّر به دور باشید، دارای حُسن خُلق هستید.

اگر خداوند، به صاحبان حسن خلق، پاداش جهاد و شهادت می‌دهد، بی‌جا و گزاف نیست؛ زیرا، نوعی، مجاهده به شمار می‌آید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تثبیت همین کمالات اخلاقی و خوشخویی برانگیخته شد. از کلمات نورانی اوست:

«اِنَّ الرَّجُلَ یُدرِکَ و بِحُسنِ خُلقِهِ دَرَجَهَ الصّائِمِ القائِمِ»(۱۰) انسان، در سایه‌‌ی خوشخویی، به مقام و رتبه‌‌ی روزه داران شب زنده‌دار می‌رسد!

در معاشرت مسلمانان با هم، باید همدلی، بیش از وحدت فیزیکی و پیوند سطحی حاکم باشد، تا به انس و الفتی پایدار و رابطه‌های درونی بینجامد. با سلام، مصافحه، حُسن خلق، چهره‌‌ی باز، لبخند محبّت‌زا، غمزدا و برخورد نیک، این مهم تأمین می‌شود. میزان اسلامی بودن اخلاق هر مسلمان را باید، در نحوه‌‌ی معاشرتش با دیگران جست و جو کرد. خوش خلقی، دین و مرام، مسلمانی است. به فرموده‌‌ی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم):

«ایمان کسی کامل‌تر است که اخلاقش بهتر باشد؛ کسی به پیامبر شبیه‌تر و به او نزدیک‌تر است که خوش‌خلق‌تر باشد»(۱۱) و به تعبیر امام صادق (علیه السلام): «پس از عمل به واجبات الاهی، محبوب‌ترین کارها نزد خداوند، آن است که انسان، اخلاقی سازگار با مردم داشته و اهل مدارا باشد»(۱۲) گفتار و رفتار ما آیینه‌‌ی شخصیت ماست.(۱۳)

اکنون که به اهمیت اخلاق خوش اسلامی در روابط اجتماعی پی بردیم، به مسائل ویژه‌‌ی همسران برمی گردیم و جلوه‌ها و مصادیق آن را در رفتار و روابط همسران بررسی می‌کنیم.

توجه به همسر

یکی از نیازهای همسر توجه به اوست؛ توجهی همه جانبه و در همه شرایط؛ در خانه، مهمانی، سفر و… به ویژه، در مناسبت‌های خاص، مثل سالگرد ازدواج، روز زن، روز تولد، برای همسرتان شرایط متفاوت با روزهای قبل به وجود آورید تا در زندگی تنوّع لازم پدید آید و همسرتان توجّه شما را احساس کند. اگر به همسرتان توجّه کنید، بسیاری از تنش‌ها و ناراحتی‌های روحی او برطرف می‌شود.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «نشستن مرد نزد همسر و عیالش در پیشگاه خداوند، از اعتکاف در مسجد من محبوب‌تر است».(۱۴)

عذرخواهی

زندگی مشترک، سرشار از فراز و نشیب است. یکی از دست‌اندازهای این جاده، برخوردها و تنش‌هایی است که بین زوجین به وجود می‌آید. البته این تنش‌ها، امری طبیعی است؛ امّا آنچه اهمیت مسأله را بیش‌تر می‌کند، این است که چگونه می‌توان با این مسائل مواجه شد، به گونه‌ای که نه تنها خدشه‌ای در محبّت آنان پدید نیاید، بلکه موجب افزونی عشق و محبّت در بین آنان گردد. عذرخواهی زوجین از یکدیگر، باعث می‌شود، زندگی زناشوئی از عشق و محبّت لبریز شود.

طبیعی است که اگر زن یا شوهر، دچار خطایی شود و همسر خود را رنجور و افسرده نماید؛ کانون خانواده که محمل محبّت و صفاست، متزلزل می‌گردد. اگر به دنبال خطا، عذارخواهی و پوزش نباشد، اثر ناگوار آن برای همیشه در روح و جان دیگری باقی می‌ماند؛ زیرا، او همواره همسر خطاکار خود را در برابر چشم خود می‌بیند و نفرت، بدبینی و کدورت، در خانه‌‌ی آنان حکمفرما می‌گردد.

از عبارت معذرت می‌خواهم، به عنوان رهگشای مشکلات استفاده کنید. بسیار دیده شده که در اوج کشمکش‌ها و دلخوری‌ها جمله‌‌ی پیش گفته، التهاب‌ها را کاهش داده است. یکی از زوج‌های موفق می‌گوید: «راز موفقیت زندگی مشترک من و همسرم این است که هرگز، در طول زندگی، عذرخواهی را فراموش نکرده ایم!». در عذرخواهی، باید سه نکته را به یاد داشت:

۱- هرگاه، یکی، عذرخواهی کرد، شایسته است که طرف مقابل نیز عذر او را بپذیرد؛ چرا که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «بدترین مردم کسی است که معذرت‌خواهی دیگران را نپذیرد و از خطاهایشان در نگذرد».(۱۵)

۲- عذرخواهی، باید، با مقدار خطا متناسب باشد، نه کمتر و نه بیشتر.

۳- جرم خطا مرتکب نشدن، از عذرخواهی بهتر است، همان طور که حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «بی‌نیازی از عذرخواهی، از عذرخواهی ارجمندتر است».(۱۶)

عفو و گذشت

هیچکس به جز معصومین (علیهم السلام)، از خطا و اشتباه مصون نیست و زن و مردی که زندگی مشترک را آغاز می‌کنند، به ویژه، در ابتدای راه، ممکن است، برخی گفتار و رفتارهای یکدیگر را ناصواب بدانند. در این گونه موارد، باید، با سینه‌ای گشاده رفتار کنند و لغزش‌های یکدیگر را ندیده بگیرند. اغماض، عفو و گذشت، آبی است که آتش غضب و کینه را فرو می‌نشاند و به انسان آرامش روحی می‌بخشد.

اسحاق ابن عمّار می‌گوید: «از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: زن چه حقی بر عهده‌‌ی همسر خویش دارد که اگر آن‌ها را برآورده سازد، نیکوکار خواهد بود؟ امام (علیه السلام)، در پاسخ فرمود: خوراک و پوشاک او را تأمین کند و نادانی او را ببخشد. سپس فرمود: پدرم، امام باقر (علیه السلام) همسری داشت که او را اذیت می‌کرد، ولی پدرم او را می‌بخشید».(۱۷)

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «تَعافُوا تَسقُطُ الضَّغائِنُ بَینَکُم»(۱۸) از یکدیگر، درگذرید تا کینه‌ها از میانتان رخت بربندد.

صفا و صداقت

صفا و صمیمیت، برای همه‌‌ی انسان‌ها و در همه جوامع، مفید و ارزنده و در زندگی خانوادگی ارزنده‌تر و مؤثرتر است. با توجه به این که زن و شوهر پیوسته با یکدیگر در ارتباطند، بدون داشتن صداقت و صفا امکان همزیستی مسالمت آمیز نخواهد بود. صداقت و صمیمیت، می‌تواند، بسیاری از مشکلات را حل کند و بیش از ریاکاری و دروغ کارگر شود.

زن و شوهر، به علت ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند، چنانچه، خدعه‌ای از سوی یکی از آنان رخ دهد، دیر یا زود می‌فهمند. برای این که کیمیای محبّت را در دل‌های هم حفظ کنیم، باید با همسر خود صمیمی و صادق باشیم!

همیاری و همکاری

همکاری با زن در کارهای خانه، باعث تقویت محبّت و مودّت می‌شود. برخی، می‌پندارند، کار در خانه، مخالف حرمت و شخصیّت مرد است؛ در حالی که حضرت امیر (علیه السلام) در خانه کار می‌کرد، پس چه نیکوست که شوهر، بدون این که زن تقاضا کند، در امور خانه و خانه‌داری به او کمک کند! کمک به زن، به ویژه، هنگام بیماری او، محبّت بیش‌تر وی را فراهم می‌سازد و اجر معنوی نیز در بر دارد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خِدمَهُ العِیالِ کَفّارَهٌ لِلکَبائِر وَ تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبُّ؛ و تَزیدُ فِی الحَسَناتِ وَ الدَّرَجاتَ»(۱۹) خدمت کردن به خانواده، کفّاره‌‌ی گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می‌نشاند و بر حسنات و نیکی‌ها می‌افزاید و درجات را بالا می‌برد.

اگر به دلیل مشغله‌‌ی زیاد و مسؤولیت سنگین، نمی‌توانید، به همسرتان کمک کنید، دست کم، وی را از انگیزه و نیت خود آگاه سازید تا از حمایت فکری شما احساس دلگرمی کند.

روزی، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه‌‌ی علی (علیه السلام) وارد شد، حضرت علی (علیه السلام) و فاطمه (علیه السلام) را دید که با هم مشغول آرد کردن گندم با آسیاب دستی هستند. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کدام یک خسته ترید؟». علی (علیه السلام) عرض کرد: «فاطمه خسته‌تر است». پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: «برخیز دخترجان»! فاطمه برخاست و پیامبر به جای او نشست و علی (علیه السلام) را در آرد کردن گندم کمک کرد.(۲۰)

البته، زن نیز باید، در شرایطی، به همسر خود کمک کند. کمک خانم خانه به همسر خود، صرفه جویی، عدم اسراف و کم کردن خواسته هایی است که از چشم و هم چشمی ناشی می‌شود. زنان فداکاری هم هستند که با اجازه‌‌ی همسر، با بهره گیری از هنری خاص یا کار در اجتماع، در مشکلات اقتصادی به همسر خود کمک می‌کنند.

هدیه دادن

در روان شناسی، بحثی است، به نام کوچک‌های بزرگ؛ یعنی ای بسا انسان، مسأله‌ای را کوچک می‌شمارد، در حالی که از نظر معنا و واقعیت، بسیار بزرگ است. محیط خانه نیز کوچک‌های بزرگ دارد که یکی از آن‌ها تهیه‌‌ی هدیه است. مردان، برای تحریک عواطف زنان و گرم کردن کانون خانه و خانواده، می‌توانند، از این شیوه استفاده کنند و با این کار، به همسر خود بفهمانند که به یادش بوده‌اند و این خود موجب محبّت بیش‌تر در کانون خانواده است.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مردی که داخل بازار شود تا تحفه‌ای بخرد و آن را به خانواده‌اش برساند، ثوابش، برابر کسی است که صدقه‌ای را به نیازمندی برساند…»(۲۱)

اسلام، به مردان دستور می‌دهد، هرگاه، از مسافرتی دور یا نزدیک به خانه وارد می‌شوند، سوغاتی همراه داشته باشند، هرچند کوچک و اندک باشد.(۲۲)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «برای یکدیگر هدیه ببرید، که هدیه، کینه‌ها را از دل بیرون می‌برد و انتقام و دشمنی‌ها را برطرف می‌سازد».(۲۳)

تشکر و قدردانی از زن

برای پر فروغ نگهداشتن شمع محبّت و صفا، فقط انجام دادن وظیفه و محبّت قلبی کافی نیست، بلکه اظهار محبّت و تشکّر از زن، بسیار مهم است؛ زیرا، مرد، گاهی، در برابر کارهای خوب خود، تمجیدی صادقانه از جامعه دریافت می‌کند و ثمره‌‌ی کار خود را در آن می‌یابد، ولی، چه کسی کارهای زن را تحسین می‌کند؟ اگر از همسرِ خود قدردانی کنید، به شوق می‌آید و وظیفه‌اش را با دلگرمی بیشتر انجام می‌دهد و مشکلات زندگی را با چهره‌‌ی گشاده تحمّل می‌کند.

برخی از افراد، زنان خود را دوست می‌دارند؛ ولی، هیچ گاه دوستی خود را به آنان اظهار نمی‌کنند و تشکّری بر زبان نمی‌آورند. دسته‌ای دیگر می‌پندارند، با پول دادن و کفش و لباس خریدن بسیار، می‌توانند، همسر خود را راضی نگه دارند؛ از این رو، چندان به تشکّر و اظهار محبّتِ زبانی اهمیت نمی‌دهند. این دو دسته، غافلند که تأثیر روانی کلمات محبّت آمیز، مانند: متشکرم، دست شما درد نکند و آفرین بر شما، بیش از رضایت قلبیِ صِرف و خریدن لباس و کفش است.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «از کسی که به تو احسان نموده، سپاسگزاری کن؛ زیرا، اگر، از احسان او سپاسگزاری کنی، آن نعمت پایدار می‌شود و اگر ناسپاسی کنی، دوام نمی‌یابد»(۲۴)!

بخش دوم