- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر

آنى و کریس: در حال نامزد شدن
آنى، بیست و نه ساله و کریس سى و یک ساله، ماه هاست که یکدیگر را میشناسند. هیچ یک از آنها قبلاً ازدواج نکرده اند و هر دو در شغل مورد علاقه شان مشغول به کار هستند. آن ها، سال گذشته را صرف شناخت خود و خانواده هاى یکدیگر و نیز صحبت درباره ى آینده کردند. از این مراودات، ارتباطى قوى و پر مهر ساخته اند که مایلند آن را تا پایان عمرشان حفظ کنند.
گرچه آنها درباره ى ازدواج صحبت کرده اند، اما هیچگونه تصمیم قطعى در این باره نگرفته اند. بنابراین، کریس تصمیم گرفت به طور رسمى به آنى پیشنهاد ازدواج بدهد و در پى آن رسماً نامزد شدند. عروسى خود را براى یک سال دیگر برنامه ریزى کردند، تا پیش از آن که عملاً زندگى مشترک را شروع کنند، وقت بیشترى جهت مستحکمتر کردن پیوندشان داشته باشند.
کریس و آنى نسبتاً سنتى هستند. از این رو تصمیم گرفتند گر چه اوقات زیادی را با یکدیگر مىگذرانند، اما تا پس از عروسى با هم، هم خوابه نشوند. براى آنها نامزد شدن تحقق مطلوبى از تعهد سطح (۳) بود.
جون و کیت: نامزد ماندن
جون، سى و شش ساله و کیت، سى و هفت ساله، دو سال و نیم است که یکدیگر را مىشناسند. جون قبلاً یک بار ازدواج کرده است و بچهاى از ازدواج قبلى خود ندارد. والدین جون و کیت از هم جدا شده بودند؛ بنابراین از همان ابتدا بسیار تلاش کردند تا صادقانه درباره ى افکار و احساسات شان با یکدیگر گفت و گو کنند و رابطهاى را که مطلوبشان بود خلق کنند.
ارتباط بین آنها قوى و سالم است و مىدانند که حال، وقت آن است که آن را به مرحله ى جدیدى وارد کنند. گرچه هیچ یک از آنها فعلاً آمادگی زندگى مشترک را ندارند و جون نیز در نظر ندارد که درآینده ى نزدیک بچهدار شود (شاید نیز هرگز نخواهد بچهاى داشته باشد) بنابراین از این که ازدواج کند، مردد است.
کیت مخالفتى ندارد و گرچه نمىتواند آیندهاى بدون جون را تصور کند، اما میداند که جون همچنان روى دید هاى منفى خود نسبت به ازدواج و براى غلبه برترسها و تردیدهایش کار مىکند. پس از صحبت و گفت و گو درباره ى احساسات خود به این نتیجه رسیدند تا ازدواج و زندگى مشترک را به بعد موکول کنند. این حرکت براى هر دو آنها به معناى تهدیدى جدید و قوى بود و آنان را آماده ى تعهد سطح (۴) خواهد کرد.
جون و کیت زیاد سنتى نیستند و اینطور فکر مىکنند که فوراً عروسى کردن و یا نکردن، تأثیرزیادى در زندگى و آینده ى آنان نخواهد داشت. هر دو از این تصمیم راضى هستند چرا که دو منظور را براى آنان برآورده مىکند.
ـ آنان را آماده ى تعهد سطح (۴) مى کند.
ـ به آنان امکان مىدهد که وقت بیشترى داشته باشند تا بر ترسها و نگرانی هاى خود در رابطه با ازدواج، غلبه کرده و آنها را التیام بخشند.
جنبه هاى مثبت و منفى نامزدى طولانی
ظرف چند دهه ى گذشته، میلیونها زوج از تمامى گروه هاى سنى، به دلایل مختلف نامزد شدن را سرآغازى بر زندگى مشترک خود قرار داده اند.
نکته ى مهم: چنانچه احیاناً در رابطه با این نوع از ارتباط به واسطه ى ارزشها و باور هاى مذهبى یا اخلاقى تان، نظریات، قضاوتها و داورى هاى به خصوص و نه چندان مساعدى دارید، در اینجا از شما خواهش مىکنم به این نکته توجه کنید که من در اینجا صرفاً از نقظه نظر روانشناختى به این قضیه پرداخته ام. شایان ذکر است که هر دو عواقب مثبت و منفی نامزدى طولانى با شخص مورد علاقهتان را درک کنید.
جنبه هاى مثبت
از آنجا که به عنوان یک روانکاو و مشاور خانواده در طول سالیان شاهد بسیارى از روابط مختل و عارى از سازش و تفاهم بوده ام، بخشى از وجودم احساس میکند که چه خوب بود چنانچه امکان داشت تمامى زوجها پیش از آن که تصمیم به ازدواج بگیرند، مىتوانستند یکدیگر را خوب بشناسند.
نمىتوانم بگویم که واقعاً چه تعداد از روابط ناسالم پایان پذیرفته بود تنها اگر طرفین معناى «بیست و چهار ساعت با هم بودن در زیر یک سقف» را درک کرده بودند و با مسائل و موضوعاتى رو به رو شوند که به طور معمول از رویارویى با آن اجتناب مىکردند. مسائل و موضوعاتى که به واسطه ى دیدار هاى محدود آخر هفته و یا حداکثر چند بار در طول هفته اصولاً امکانپذیر نبود و فرصتى نیز رخ نمىداد تا بروز کنند و یا به عبارت دیگر «رو شوند».
در زیر برخى از جنبه هاى مثبت نامزدى طولانى آورده شده است:
ـ قسمتهایى از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به طور معمول امکان ندارد بر آنها آگاهى یابید، مگر آن که با هم زندگى کنید. براى شناخت شخصى که به طور متناوب و نه پیوسته او را مىبینید، هیچ راهى بهتر از این نیست که عملاً با او زندگى کنید، در دیدار هاى کوتاه دو یا سه ساعت در هفته، بیشتر افراد بهترین رفتارشان را نشان مىدهند، اما واقعیت در زمان طولانىتر آن هم هنگامى آشکار میشود که با هم زیر یک سقف زندگى کنید.
هنگامى که با کسى زندگى مىکنید، عادت ها، نگرشها و رفتارهایى را از او مىبینید که هرگز از او سراغ نداشتید. چرا که او در محل زندگى دائم و یا به عبارتى «منطقه ى امن» او مىبینید که همان خانه اش باشد و بنابراین جنبههایى از شخصیت او را خواهید دید که اگر مثلاً فقط با او بیرون میرفتید، امکان نداشت که ببینید. او را هنگامى مىبینید که خسته، مریض، عصبانى، مأیوس و غرغرو است.
زندگى مشترک قدرت و خویشتندارى مىطلبد و ایجاب مىکند طرفین، سازش و انعطاف پذیرىهایى از خود نشان دهند. تنها با زندگى مشترک است که طیف کامل تری از عکس العمل هاى احساسى و روحى شریک زندگىتان بر شما فاش مىشود.
داستان هاى وحشتناک بى شمارى درباره ى ازدواج بسیارى از مراجعینم شنیدهام که به محض آن که زندگى مشترک زیر یک سقف را آغاز کرده اند چیزهایى از همسرشان کشف کرده اند که برایشان غیرقابل قبول و غیرقابل تحمل بوده است. ازدواج به خودى خود بدون تکانها و شوکه شدن هاى ناخوشایندى از این دست، به اندازه ى کافى سخت است.
ـ در مىیابید که آیا سبک زندگى شما و همسرتان از تفاهم و هماهنگى حقیقی برخوردار است یا خیر. بسیارى از مردها براى روابط عشقى دراماتیک معشوق هاى فوق العادهاى هستند، اما شوهر هاى بسیار بدى هستند. بسیارى از زنها نیز رفیقهای «نیمه وقت» فوق العادهاى هستند؛ اما همسران و مادران تمام وقت وحشتناکى اند. ممکن است از عشق ورزیدن به کسى لذت ببرید، اما از زندگى با او بیزار باشید.
ویژگىهایى که موجب مىشوند، عاشق کسى شوید و یا از دیدن او لذت ببرید، ممکن است کافى نباشد تا هماهنگى همیشگى شما راپس از آن که همخانه شدید، تضمین کنند. ممکن است، دریابید که سبک زندگى شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگى و همخوانی ندارند و این چیزى است که هرگز نمىتوانستید بفهمید مگر آن که همخانه بودید.
ـ در مىیابید که قابلیت و توانایى همسرتان در ایجاد ارتباطى حقیقى و کانونى گرم، به چه میزان است. همان گونه که قبلاً نیز گفتم، زندگى مشترک، قدرت و خویشتندارى مىطلبد و ایجاب مىکند طرفین سازشکار و انعطاف پذیر باشند. به این دلیل که عادات و خواسته هاى دو انسان متفاوت و منحصر به فرد، حال با یکدیگر ادغام مىشوند. ممکن است هرگز متوجه نشوید که همسرتان تا چه میزان تمایل و قابلیت ارتباطى مستحکم و صمیمى را دارد؛ مگر این که تعهد زندگى مشترک با او را عهدهدار شوید. تنها وقتى که مجبورید با هم درباره ى امور اقتصادى، غذا، مسئولیت هاى خانه، تملکات و… تصمیم بگیرید خواهید توانست از این که آیا همسرتان همراه خوبى است، مطمئن شوید.
ـ مىتوانید از ازدواج به دلایل نادرست و زندگى مشترک زود هنگام و نسنجیده بر حذر باشید. گرچه زندگى مشترک مىتواند تجربه ى شیرینى از یک رابطه باشد، اما چنانچه زود هنگام، نپخته و نسنجیده بدان وارد شوید، اشتباهى بزرگ خواهد بود. به بسیارى از زوجها مشاوره دادهام که «به دلایل نادرست» زیر، زندگى مشترک را آغاز کرده بودند:
ـ صرفهجویى در هزینه ى اجاره خانه (در مواردى که زن و مرد هر یک، خانه ی استیجارى جداگانهاى داشته اند).
ـ صرفهجویى در هزینه هاى رفت و آمد و رستوران
ـ به این دلیل که یکى از طرفین خانه «قشنگترى» داشته است.
ـ به این دلیل که مىخواستند زودتر «مستقل» شوند.
ـ تا بتوانند اوقات بیشترى با هم باشند.
ـ به این دلیل که یکى از طرفین مىترسیده است دیگرى را از دست بدهد.
زندگى مشترک و همخانه شدن پیش از آن که رابطه ى شما و همسرتان به سطح رضایت بخش و قابل قبولى از تعهد، پختگى و ثبات روحى رسیده باشد، مىتواند عملاً موجب تسریع فروپاشى رابطه گردد.
چنانچه آمادگى تحمل فشار هاى زندگى مشترک را ندارید، ممکن است رابطهتان زیر بار تنشى از هم بپاشد که زندگى مشترک زود هنگام با خود به همراه خواهد آورد.
ـ ممکن است ازدواج زود هنگام موجب شود که از لحاظ روحى و عاطفى «تنبل» شوید. چنانچه ازدواج و زندگى مشترک برایتان به صورت هدفى بزرگ درآمده باشد و نیز پیش از آن که به راستى آمادگى آن را داشته باشید، زندگى مشترک را آغاز کنید،
این خطر را به جان خریدهاید که دیگر همچون گذشته از لحاظ روحى و احساسى فعال نباشید. به این معنا که ممکن است براى حفظ آرامش و از رویارویى با مسائل و مشکلاتتان سرباز بزنید، مخصوصاً اگر نیاموخته باشید که چگونه با همکارى یکدیگر بر روی مشکلات و درگیرى هایتان کار کنید تا آنها را حل کنید. این امکان وجود دارد که به همسر خود توجه و قدردانی کمترى از گذشته نشان دهید و از رابطهتان در بسیارى از جهات غافل شوید، چرا که دیگر او مال شما است و همیشه در کنارتان است.
«توافق» و «قرار» زندگى مشترک با کسى، لزوماً به معناى رابطه و ارتباط با او نیست؛ بلکه تنها یک صورت اظهار و ابراز آن است. یکى از معمول ترین و رایج ترین اشتباهاتى که بسیارى از زوجها مرتکب میشوند، این است که از لحاظ عاطفى تنبل و کم کار مىشوند و این ریسک براى آن دسته از زوجهایى که پیش از تثبیت یک پیوند احساسى مستحکم، زندگى مشترک را آغاز کرده باشند، بسیار نیز خطرناک است.
جنبه هاى منفی
در زیر برخى از جنبه هاى منفى نامزدى طولانى آورده شده است:
ـ ممکن است رابطهتان را که هنوز به ازدواج نینجامیده است، با توقعات زیادى و نا به جا از همسرتان که براى شما همه کار انجام دهد، خراب کنید.
ـ ممکن است انگیزه و تمایلتان را نسبت به تعهد سطح بعد از دست بدهید و از تقبل تعهد سطح (۴) (مادام العمر) سرباز بزنید. احتمالاً این ضرب المثل را شنیده اید: «چرا هنگامى که مىتوانید شیر مجانى به دست آورید، گاو بخرید؟» بسیارى از ما در هنگامى که مىخواهند دخترهایشان را متقاعد کنند که از روابط جنسى با پسرها برحذر باشند، این ضرب المثل را به کار مىبرند. به این معنا که چنانچه با پسرها رابطه ی جنسى برقرار کنید، دیگر با شما ازدواج نخواهند کرد؛ زیرا آنچه را که مىخواستند، حال دیگر به دست آورده اند.
بسیار شنیدهام که همین ایراد را به نامزدىهای طولانى مىگیرند: «اگر مردى با شما ارتباط داشته باشد و از مزایاى زندگى خانوادگی بهره مند باشد، انگیزهاى نخواهد داشت تا از شما بخواهد با او ازدواج کنید» معتقدم که در برخى موارد این موضوع صحت دارد.
مخصوصاً چنانچه تعهد سطح (۳) را هنوز دریافت نکرده باشید و از لحاظ احساسى یا جنسى با کسى درگیر شده باشید و مدت کافی با یکدیگر آشنا نبوده باشید و نسبت به یکدیگر شناخت کافى کسب نکرده باشید. بعضى از مردها (یا زن هاى «تعهد گریز») ممکن است خود راپشت نامزدى پنهان کنند تا صمیمیتی را تجربه کنند که محتاجانه به دنبالش هستند و در عین حال از تعهد نهایى ازدواج و مسئولیت هاى آن راحت باشند.
به عقیده ى من راه حل این نیست که از نامزد شدن یا نامزد ماندن با کسی حتماً خوددارى کنیم، مگر این که خودتان احساس کنید این کار براى شما درست است.
چنانچه به زندگى مشترک با کسى مىاندیشید، اما سازمان و ساختار رسمى و سنتی ازدواج را ترجیح مىدهید، پیش از آن که با او همخانه شوید، باید درباره ى تمامی موضوعات فوق با همسرتان مذاکره و گفت و گو کنید تا از سوء تفاهم هاى احتمالی جلوگیرى کنید. ممکن است بخواهید براى خود یک مهلت زمانى در نظر بگیرید. براى نمونه، نه ماه الى یک سال؛ تا در خلال این مدت بتوانید رابطهتان را مجدداً ارزیابی کنید و بفهمید که آیا آمادگى ازدواج را دارید یا نه.
تعهد سطح (۴): تعهد به این که تا پایان عمر با یکدیگر زندگى خواهید کرد
هنگامى آمادگى تعهد سطح (۴) را دارید که:
ـ مدتى از تعهد سطح (۳) شما گذشته باشد (نامزد شده باشید، براى نامزدی برنامه ریزى کرده باشید و…) و بر روى مسائل و مشکلات احساسى و روحى خود کار کرده باشید و به نتایج خوبى نیز رسیده باشید.
ـ به رابطه ى خود اعتماد و ایمان کامل داشته باشید و بدانید که به رغم هر گونه سختىها و ناملایمات مىتواند ادامه یابد و رشد کند.
ـ مشتاق و آرزومند آن باشید که با همسرتان سطوح عمیق ترى از عشق و صمیمیت را تجربه کنید و تمام و کمال به او و به ازدواجتان تن در دهید.
قرار داد تعهد سطح (۴)
ـ موافقت مىکنید که مایلید و مىخواهید باقى مانده ى عمرتان را با یکدیگر زندگى کنید.
ـ موافقت مىکنید که به عنوان همسر مادام العمر یکدیگر، رابطهتان را همانند «فرزندتان» گرامى داشته و از آن حمایت کنید.
ـ موافقت مىکنید تا هر گونه تعهدات دیگران را نیز که براى اتحاد و یگانگی هر چه بیشتر شما لازم باشد، بپذیرید.
براى اکثر مردم یک تعهد سطح (۴) با ازدواج رسمى و قانونى همراه با مراسمى به خصوص تحقق مىپذیرد. براى برخى دیگر که کمتر سنتى هستند ممکن است مراسم چندان مهم نباشد و ازدواج خود را خصوصىتر برگزار کنند. در هر شکل، یک تعهد سطح (۴) بالاترین فرم تعهد است که مىتوانید در قبال کسى عهدهدار شوید.
پىنوشتها
۱-Neure Linguistic Programming.
۲-این کتاب توسط انتشارات نسل نو اندیش چاپ شده است.
منبع: کتاب آیا تو آن گمشدهام هستى؛ باربارا دى آنجلس؛ مترجم: هادى ابراهیمی