- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر
فرایند فکر کردن ناخودآگاه است و ما آگاهانه از نتایج آن باخبر میشویم. همه تغییرات در ناخودآگاه ما صورت میگیرد. زمانی که آمادگیش را داشته باشیم، با آگاهی از آن تغییر باخبر میشویم.
اما این یعنی چه؟ اگر علاقمندید بدانید این چه مفهومی دارد، مقاله را با ما دنبال کنید… تقریباً دو میلیون بیت ( واحد اطلاعات ) در هر ثانیه وارد سیستم عصبی انسان میشود. تقریباً میتوان گفت که ما با بمبارانی از اطلاعات روبه رو هستیم. برای حفظ سلامت عقل، ذهن هوشیار ما اکثر محرک ها را فیلتر میکند و میلر (۱۹۵۶) کشف کرده است که ما فقط میتوانیم مثبت هفت یا منفی دو بیت اطلاعات در یک زمان استفاده کنیم.
این ذهن ناخودآگاه است که با سایر اطلاعات بالای هفت بیت (مثبت و منفی دو) سروکار دارد که در یک زمان خاص به آن توجه نمیکنید. به محض اینکه توجهمان را به چیزی میدهیم، آنوقت است که ذهنمان آگاه میشود. بعضی از قسمت های فیزیولوژی شما همیشه ناخودآگاه میماند. این اصلاً نباید مایه تعجب باشد. ذهن ناخودآگاه ما همیشه مراقب ماست. ما که قلب، ریه ها، کلیه ها و سیستم ایمنی بدنمان را آگاهانه اداره نمیکنیم، میکنیم؟
میخواهیم به شما نشان دهیم که چطور برای دست یافتن به قدرت ذهن ناخودآگاهتان از ذهن آگاهتان بگذرید. ذهن ناخودآگاه تقریباً ۹۰% از کل قدرت ذهن شما را گرفته است، درمقابل ۱۰% از ذهنتان که برای فعالیت های روزمره از آن استفاده میکنید. ذهن ناخودآگاه گنجینه ای بسیار گرانبهاست، گنجینه ای از مهارت ها، حافظه، و تجربه. قدرت تفکر مثبت را میتوان با استفاده از تاییدات و تصدیق ها تقویت کرد. تصدیق یک عبارت کوتاه در زمان حال است که مداوماً برای تاثیرگذاشتن روی ذهن ناخودآگاه تکرار میشود.
ایده آل ترین آن باید کوتاه و کاملاً واضح باشد. این اهمیت زیادی دارد چون ذهن ناخودآگاه نمیتواند به سادگی عبارات و جملات طولانی و پیچیده را تحلیل کنذ. ذهن ناخودآگاه معمولاً با جملات کوتاه و مناسب بیشتر تاثیر میگیرد. اما اکثریت مردم عادت به منفی اندیشی دارند. این یعنی بیشتر روی نقاط مشکل دار زندگی خود متمرکز میشوند و مداوماً اتفاقی را که دوست ندارند بیفتد، بر زبان میآورند.
این مسئله معمولاً باعث میشود که مشکلات اصلی بیشتر و بیشتر شده و وضعیت حتی بدتر هم بشود. مثلاً یک دانش آموز ممکن است مداوم با خود بگوید: “من هیچوقت در این امتحان موفق نمیشوم”. یا “همیشه وقتی میخواهم درس بخوانم حواسم پرت میشود”. یا “من نمیتوانم روی درسم تمرکز کنم”.
دانش آموزی که مداوم این تاییدات منفی را با خود تکرار میکند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، معمولاً به احتمال کمتری در امتحانات خود موفق میشود و هیچوقت نخواهد توانست روی درس خود تمرکز کند. پشت هر احساس منفی یک فکر یا باور است و در اکثر موارد اینها افکار و عقایدی ناسالم هستند. از ناسالم منظور این است که نمیتوانند به شما برای رسیدن به آنچه در زندگی میخواهید کمک کنند. یعنی هیچ خدمتی به شما نمیکنند.
باور (معمولاً ناخودآگاه) مثل ماشه اسلحه میماند و باعث میشود که در برخی موقعیت های خاص زندگی شکست بخورید. این را یادتان باشد: اگر مثبت فکر نکنید و فکرتان را با افکار و باور های مثبت پر نکنید، آنوقت افکار منفی برای خالی کردن شکاف ها میآیند. لطفاً هیچوقت توانایی های خودتان را دست کم نگیرید. هیچوقت نباید فکر کنید که توانایی انجام کاری را دارید یا نه. سوال اصلی این است که آیا میخواهید فلان کار را بکنید یا نه!
در مثال های بالا، آن دانش آموز تاییدات منفی را وارد مغزش میکرد. درحالیکه باید آنرا با تاییدات مشابه اما مثبت آن جایگزین میکرد. “من میدانم که در امتحاناتم موفق میشوم”. یا “وقتی برای درس خواندن مینشینم، اصلاً حواسم پرت نمیشود”. یا “قدرت تمرکزم رو به پیشرفت است”.
شاید انجام اینکار به نظر سخت بیاید، مخصوصاً در انجام کاری که به نظرتان خیلی دشوار است. اما باور کنید، این هم مثل خیلی چیز های دیگر، فقط تمرین میخواهد. هرچه این تاییدات را بیشتر و بیشتر با خود تکرار کنید، آگاهانه یا ناآگاهانه، سریعتر به واقعیت تبدیل خواهد شد.
اما باید مراقب باشید چون این روش هم برای افکار منفی و هم مثبت به این خوبی عمل میکند. یک زمان عالی برای تکرار تاییدات مثبت قبل از خواب یا بعد از بیدار شدن در صبح است. در این اوقات، ذهن ناخودآگاه شما بیشترین ارتباط را با شما خواهد داشت. اگر بتوانید آن عبارات را در طول روز با خود تکرار کنید یا حتی بنویسید و کپی هایی ازآن را همه جای خانه بگذارید، خیلی بهتر خواهد بود. یک جایگزین خیلی خوب این تاییدات “پیام های نیمه خودآگاه” است.
قدرت پیام های نیمه خودآگاه در طول سالها به اثبات رسیده است و برای برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه از طریق روش های سمعی و بصری استفاده میشود. درواقع، پیام های نیمه خودآگاه در عملکرد خود در ذهن ناخودآگاه آنقدر قدرت دارند که در سال ۱۹۷۴، دولت امریکا همه انواع تبلیغات رادیو و تلویزیون با روش پیام نیمه خودآگاه را ممنوع کرد.
پیام های نیمه خودآگاه با کار کردن در سطحی که توسط ذهن خودآگاه قابل تشخیص نیست، به ذهن ناخودآگاه میرسند. درنتیجه ذهن خودآگاه هیچوقت فرصتی برای رد کردن آن پیدا نمیکند و ذهن ناخودآگاه میتواند آن را پذیرفته و برحسب آن عمل کند.
استفاده از پیام های نیمه خودآگاه دو روش دارد: سمعی و بصری
پیام های نیمه خودآگاه بصری تاییداتی هستند که با سرعت بالایی پیش روی چشم فلاش زده که ذهن خودآگاه قادر به تشخیص آن نیست. در نتیجه این تاییدات مستقیماً وارد ذهن ناخودآگاه میشوند که بلافاصله هم آنرا درک کرده و نسبت به آن عمل میکند.
پیام های نیمه خودآگاه سمعی هم به همان روش عمل میکنند بااین تفاوت که در این روش، صدایی با فرکانسی که بالاتر از آستانه نرمال شنوایی انسان است، اجرا میشود. در این حالت هم مثل نوع بصری، بااینکه ذهن خودآگاه قادر به تشخیص آن نیست، ذهن ناخودآگاه آن را دریافت کرده و بلافاصله به آن واکنش میدهد. هر دو نوع آن در رسیدن به قدرت شگرف ذهن ناخودآگاه بسیار نیرومند هستند.
وقتی قدرت ذهن ناخودآگاه خود را درک کردید و شروع به تحت کنترل درآوردن آن کردید، قادر خواهید بود نمراتتان را با سرعت زیادی بالا برده و فرایند یادگیری خود را شدیداً تقویت کنید. آنوقت است که درس خواندن برایتان لذت بخش خواهد بود نه یک فعالیت اجباری.
تکنیک هایی برای افزایش فعالیت ذهنی
یکی از مهمترین تکنیک هایی که باعث افزایش قدرت یادگیری میشود، افزایش فعالیت ذهنی است. میزان واکنش ما نسبت به مطالب تحت تاثیر حالات روحی، علایق، انگیزهها و فنون مورد استفاده در مطالعه تغییر میکند. هر چقدر این واکنش نسبت به مطالبی که مطالعه میکنیم بیشتر باشد، آنها بیشتر و بهتر در ذهن ما جای خواهند گرفت.
برای ایجاد واکنش فعالانه ذهن میتوانید از روش های معرفی شده در این مقاله استفاده کنید.
۱- گرم کردن: ذهن ما نیز مانند جسم ما برای اینکه ورزیده تر باشد و کارش را بهتر انجام دهد، نیاز به گرم کردن دارد. در پانزده دقیقه اول مطالعه نیروی ما صرف گرم کردن مغز در جهت تمرکز روی موضوع مورد نظر میشود.
بنابراین کارآیی فرد در ۱۵ دقیقه ی اول کمتر است. حتما تا به حال متوجه شده اید که در دقایق اول امتحان فهم سوالات و پاسخ دادن به آنها تا اندازه ای مشکل است. اما بعد از چند دقیقه با سهولت بیشتری موفق به پاسخ دادن به سوالات میشوید. پس اگر شروع درسی برایتان مشکل بود، دلسرد نشوید و به مطالعه ادامه دهید. وقتی ذهنتان آماده شد با سرعت بیشتری مطالب را فرا خواهید گرفت.
به طور کلی بهترین راه برای گرم کردن ذهن، مرور مطالب گذشته است. این کار علاوه بر آماده کردن مغز، باعث میشود که بهتر بتوانید بین معلومات جدید و دانسته های قبلی ارتباط برقرار کنید.
۲- تکرار کردن: همانطور که ذکر شد، مرور و تکرار مطالب گذشته به فهم مطالب جدید کمک قابل توجهی مینماید؛ چون باعث میشود ذهن فعال تر شود.
۳- اثر «بالارد»: این اثر مربوط به قسمت ناخودآگاه ذهن میباشد. در حقیقت بعد از مطالعه قسمتی از مغز هنوز به فعالیت خود در زمینه یادگیری و یادآوری مطالب خوانده شده، ادامه میدهد. درست مانند وقتی که پا را از روی پدال گاز برمی دارید، اما ماشین هم چنان به حرکت خود ادامه میدهد.
برای تقویت و ادامه این حرکت ذهنی باید:
اولا، نسبت به مطالب در خود علاقه ایجاد کنید، زیرا ثابت شده مطالب مورد علاقه زمان کمتری میبرد. حتی تظاهر به داشتن علاقه به یک مطلب قدرت یادگیری را افزایش میدهد.
ثانیا، در خود انگیزه ایجاد کنید. اهمیت یادگیری مطالب را برای خود مشخص کنید تا با هدف و انگیزه بیشتری مطالعه کنید.
ثالثا، پس از مطالعه مطالب مشکل، به ذهن خود کمی استراحت دهید. چون هر چقدر مطالب مشکل تر باشد و قوای ذهنی بیشتری را بکار گیرد، حرکت ناخودآگاه ذهن بیشتر خواهد بود. جالب است بدانید بسیاری از کشفیات مهم مانند کشف انسولین که توسط “بانتینگ” صورت گرفت، در اثر فعالیت قسمت ناخودآگاه ذهن و در خواب حاصل شده است.
۱۰ کلک ساده برای تقویت مغز
دو راه پایهای و اساسی برای اینکه مغزتان را سالم و سرحال نگه دارید وجود دارد: تنوع و کنجکاوی. وقتی هر کاری که انجام میدهید از روی عادتتان است و زندگی بر یک روال میگذرد، بدانید که وقت تغییر است.
اگر هر شب پیش از خواب جدول حل میکنید و این عادتتان شده است، وقتش است که تفریح وقت خوابتان را عوض کنید و ورزش دیگری برای مغزتان بیابید. در مورد دنیای دور و برتان کنجکاو باشید و به جستجوی این بروید که بفهمید هر چیزی چگونه کار میکند. این تلاش برای فهمیدن بیشتر به مغزتان کمک میکند که سریعتر و تاثیرگذارتر عمل کند.
۱۰ کلک ساده هم ما به شما پیشنهاد میدهیم تا با به کارگیری آنها کمی ورزش کنید:
۱- کتاب بخوانید
یک کتاب انتخاب کنید. کتابی با موضوعی کاملاً جدید. موضوعی که تاکنون در مورد آن اطلاعی نداشتید. هر هفته در یک موضوع جدید کارشناس و خبره شوید. با این کار نه تنها ورزش میکنید، بلکه به این همه ناشر و نویسنده ایرانی هم که بازاری برای فروش کتاب هایشان پیدا نمیکنند کمک میکنید.
۲- بازی کنید
بازی راه بسیار خوبی برای مغز شماست که مهارت هایش را به امتحان بگذارد. سودوکو (جدول اعداد)، جدول کلمات، و بازی های الکترونیکی که این روزها در موبایلها به وفور یافت میشوند، میتوانند به بالا رفتن مهارت های مغز شما و تقویت حافظهتان کمک کنند. این بازیها خودشان هم نوعی تفریح هستند. البته زمانی شما از این بازیها بیشترین سود را میبرید که روزی چند دقیقه با آنها وقت بگذرانید، نه ساعتها.
۳- از دست مخالفتان استفاده کنید
هر از گاهی یک روز را اختصاص دهید قبه استفاده از دست مخالفتان. اگر چپ دست هستید با دست راستتان در را باز کنید. اگر راست دست هستید تلاش کنید کلید را با دست چپ بچرخانید. همین کار ساده باعث میشود مغزتان راه های جدیدی ایجاد کند. ساعتتان را در دست چپتان ببندید تا یادتان بماند که از دست مخالفتان استفاده کنید.
۴- شماره تلفن حفظ کنید
این تلفن های امروزی هم گاهی دردسرند. در حافظه این تلفنها میتوان همه اطلاعات را ذخیره کرد. برای همین است که این روزها دیگر کمتر کسی شماره تلفن حفظ میکند، در صورتی که حفظ کردن شماره تلفن تمرین خیلی خوبی برای مغز است. هر روز یک شماره جدید یاد بگیرید.
۵- برای مغزتان غذا بخورید
مغز شما به چربی های سالم نیاز دارد. روغن های ماهی، خشکبار، دانه های مغذی و روغن زیتون جزو این دسته از غذاها هستند. شروع کنید به خو.ردن این گونه غذاها و از خوردن چربی های اشباع شده پرهیز کنید.
۶- خرق عادت کنید
اغلب مردم عادت هایشان را دوست دارند؛ وقتکشیها و تفریحاتی که میتوانند تا ساعتها ادامه پیدا کنند. اما هرگاه چیزی تبدیل به طبیعت دوم انسان شد، دیگر مغز برای انجام آن انرژی نمیسوزاند. اگر واقعا میخواهید مغزتان جوان بماند با عادت هایتان مبارزه کنید. درها را با دست مخالفتان باز کنید و دسرتان را قبل از غذا بخورید. همه این کارها باعث میشود مغزتان از خواب بیدار شود و دوباره دنیا را ببیند.
۷- از راه های متفاوت بروید
به هر کجا که میخواهید بروید از راهی متفاوت و جدید بروید. همین تغییر کوچک در عادت های روزانه باعث میشود برای مغزتان در پیدا کردن مسیرها تمرین کند. اگر همیشه از یک سمت خیابان راه میرفتید به سوی دیگر خیابان برودی. وارد مغازه های جدید شوید و خلاصه هر کاری که عادت های روزانه شما را میشکند انجام دهید.
۸- یک مهارت جدید کسب کنید
یادگیری یک مهارت کاری جدید باعث میشود بخش های مختلفی از مغز شما به کار بیفتد. با این کار حافظهتان هم وارد بازی میشود، شما مهارت های جدیدی یاد میگیرید که به شما کمک میکند کار های متفاوت انجام دهید.
۹- فهرست تهیه کنید
فهرستها خارقالعادهاند. تهیه فهرست به شما کمک میکند موارد مختلف را به هم پیوند دهید. فهرستی از همه مکان هایی که به آنها سفر کردهاید تهیه کنید. نام همه غذا هایی را که تاکنون چشیدهاید روی کاغذ بیاورید. از بهترین هدایایی که تا به حال دریافت کردید فهرست تهیه کنید. هر روز یک فهرست تهیه کنید تا حافظهتان شخم بخورد اما حواستان هم جمع باشد که خیلی به این فهرستها تکیه نکنید. فهرست تهیه کنید اما بدون آن به خرید بروید. فهرست را وقتی استفاده کنید که هر چه به ذهنتان میرسید خریدید.
۱۰- یک تفریح جدید پیدا کنید
یک مهارت جدید پیدا کنید که زیاد هم گران نباشد. عکاسی با دوربین دیجیتال، نقاشی، ساز زدن، روشی جدید در آشپزی یا نوشتن میتوانند گزینه های خوبی برای شما باشند.
منبع: میگنا